خانه » همه » مذهبی » نقشه شوم پهلوی با سوءاستفاده از سازمان اوقاف

نقشه شوم پهلوی با سوءاستفاده از سازمان اوقاف

نگاهی به تاراج سیاسی وقف در دوران طاغوت

نقشه شوم پهلوی با سوءاستفاده از سازمان اوقاف

وقف یکی از اساسی‌ترین پشتوانه‌های اقتصادی برای کمک به اجرا و تبلیغ احکام اسلامی است. پهلوی با نشانه گرفتن این سنت الهی می‌خواستند جلوی هزینه‌هایی که برای تبلیغ دین مبین اسلام می‌شود را بگیرند؛ و علما را برای هزینه‌های تبلیغی وابسته به حکومت فاسد پهلوی نگه‌دارند.

hhhh - نقشه شوم پهلوی با سوءاستفاده از سازمان اوقاف

اسلام‌زدایی را میتوان بازترین سیاست پهلوی در حوزه فرهنگ و حتی سیاست در طول حکومت خود دانست. رضاشاه به صورت علنی با دین اسلام مبارزه می‌کرد و رفتاری‌های دینی از جمله حجاب و برپایی مجالس عزاداری امام حسین (علیه‌السلام) را به‌شدت سرکوب می‌کرد. وقف نیز از این قاعده مستثنا نبود و با تصویب قانون اصلاحات ارضی ضربه سنگینی را به وقف وارد کرد و بر اساس آن خرید و فروش مال موقوفه شکل قانونی به خود گرفت. درحالی‌که در دین مبین اسلام معامله مال موقوفه جایز نیست. مردم که خیانت به وقف را آشکارا و به چشم خود میدیدند تلاش مینمودند تا اگر وقفی هم انجام میدادند به صورت کاملا مخفیانه باشد و همین امر سبب شد خیلی از موقوفه‌ها به فراموشی سپرده شوند.
 

سازمان اوقاف وسیله‌ای برای بدنامی علماء در زمان پهلوی

محمدرضا شاه که بعد از رضاشاه به سلطنت رسید مانند پدر خود موافق اجرای قوانین اسلامی در حکومت نبود؛ ولی او بر خلاف پدرش در ابتدا زور را ابزار خوبی برای مقابله با علما و روحانیون نمی‌دید و از روش‌های دیگر برای نابودی دین و بدنام کردن علما استفاده می‌کرد. در زمان پهلوی یک عده‌ای از روحانیون معروف به آخوندهای اوقافی در سازمان اوقاف با حکومت فاسد پهلوی همکاری می‌کردند. شاه برای اینکه به کارهای خودرنگ دینی بدهد از آن‌ها استفاده می‌کرد و در عوض از درآمدهای موقوفه به اسم دین به آن‌ها دستمزد می‌داد. امام خمینی (رحمة الله علیه) در این زمینه می‌فرمایند: [شاه می‌گوید] ما اوقاف را برمیگردانیم به علما! علما چه احتیاجى به اوقاف دارند که میخواهى رشوه بدهى به علما! علما احتیاج به اوقاف دارند؟ علما اگر اوقاف را به دست بیاورند میدهند به آن‌هایی که بر آن‌ها وقف شده است، به صاحبان وقف میدهند. تو با این کلمه میخواهى علما را بازى بدهى که ما اوقاف را برمیگردانیم به علما![1]  
امام خمینی در مقاطع مختلف به علما تاکید می‌کردند بازیچه دست حکومت پهلوی و وسیله‌ای برای پیشبرد مقاصد شوم آن‌ها نشوند. به عنوان نمونه خطاب به روحانیون می‌فرمایند: جایز نیست براى علما و ائمه جماعت تصدّى مدارس دینیه از طرف دولت جائر و اداره اوقاف چنان دولتى؛ چه حقوق خود و طلاب علوم دینیه را از دولت جائر یا از مردم یا از موقوفات بگیرند اگر چه موقوفه خود مدرسه باشد زیرا دخالت دولت جائر در این امور و امثال آن مقدمه است براى هدم اساس اسلام به دستور مستعمرین که در جمیع دول اسلامى اشباه آن اجرا شد یا در شرف اجراست. [2]  
وقف یکی از اساسی‌ترین پشتوانه‌های اقتصادی برای کمک به اجرا و تبلیغ احکام اسلامی است. آن‌ها با نشانه گرفتن این سنت الهی می‌خواستند جلوی هزینه‌هایی که برای تبلیغ دین مبین اسلام می‌شود را بگیرند؛ و علما برای هزینه کردن در امور تبلیغی وابسته به حکومت فاسد پهلوی باشند. مقام معظم رهبری: بنده در طول عمر طلبگی خود تا دوران پیروزی انقلاب، چندین مورد از نقشه‌های دستگاه پهلوی را دیده بودم و می‌شناختم. آخرین آن‌ها در دهه پنجاه، تشکیل سازمان اوقاف به شکل دلخواه پهلوی و کشیدن روحانیت به زیر چتر سازمان اوقاف بود. این، سیاستی بود که سال‌ها دنبال شد. [3]  

حضور بهائیان در سازمان اوقاف

از دیگر نقشه‌های شوم رژیم پهلوی برای از بین بردن دین، واردکردن افراد بهائی در حکومت بود. یکی از نخست‌وزیرهای محمدرضا شاه امیرعباس هویدا بود که در کابینه او چند وزیر بهائی وجود داشت، یکی از آن‌ها محمدحسین احمدی وزیر سازمان اوقاف بود. گذاشتن یک فرد بهائی برای اداره یک سازمان، آن هم سازمان اوقاف که وظیفه نظارت و رسیدگی بر حکم اسلامی وقف دارد به چه معنا است؟
 
محمدحسین احمدی همراه با خود چند نفر از اقوام بهائییش را وارد سازمان اوقاف کرد. سازمان اوقاف تحت ریاست بهاییان، قرآنی را با عنوان شهبانو به وسیله آخوندهای درباری ترجمه و منتشر کردند که در آن احادیث جعلی استفاده شده بود. ترجمه، تفسیر، چاپ و انتشار قرآن تحت نظر بهاییان بدون اهداف پنهان نبود؛ که اگر اعتراض علما در کار نبود قطعا آن را به چاپ می‌رساندند و موجب گمراهی و انحراف از دین می‌شد. امام خمینی (رحمة الله علیه) در مورد این کار سازمان اوقاف می‌فرمایند: رژیم آن مأموریت دارد با چاپ قرآن، تظاهر به اسلام، به اسم سپاه دین، سازمان اوقاف و به عناوین فریبنده دیگر، یک‌باره اسلام را ریشه کن سازد؛ ملت اسلام را بیش از پیش به ذلت و اسارت بکشد؛ مسجد و محراب پیامبر اسلام را به صورت بنگاه تبلیغاتى دربار ضد اسلامى خود درآورد و براى اجراى این نقشه‏هاى شوم، به کمک و مساعدت روحانى‏نماهاى‏ خودفروخته و سرسپرده نیاز کامل دارد و با همکارى آنان مى‏خواهد مساجد و دیگر محافل اسلامى را قبضه کند، مراسم مذهبى را تحت نظارت و مراقبت خود درآورد و به حوزه‏هاى علمیه دست یابد. اکنون بر نسل تحصیل‌کرده مسلمان و مردان روشن‌ضمیر آگاه است که با کوشش‌های همه‌جانبه و از هر راه ممکن، اسلام و پیشوایان اسلامى و مسئولیت‌های خطیر و سنگین علماى اسلام را به ملت‌های مسلمان برسانند تا مردم آگاه شوند و آن دسته از روحانى‏نماهاى منحرف را که مستقیم و غیرمستقیم در خدمت رژیم جبار قرارگرفته‌اند طرد نمایند [4]  

سازمان اوقاف بعد از پیروزی انقلاب اسلامی

اما خوشبختانه با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران دست این غارتگران از وقف کوتاه شد. یکی از مهم‌ترین برکات پیروزی انقلاب اسلامی ایران احیای موقوفات است. به طوری که در اردیبهشت‌ماه سال ۵۸ درحالی‌که که تنها 73 روز از پیروزی انقلاب گذشته بود و هنوز قانون اساسی نوشته نشده بود، امام خمینی (رحمة الله علیه) فرمودند: «موقوفات باید به حالت وقفیت باقی بماند و به وقف عمل شود». بعد از پیام ایشان، مسئولان و دست اندرکاران موقوفات درصدد برآمدند تا اقدامی در جهت بازپس‌گیری اراضی وقفی به فروض انجام دهند تا اینکه قانون ابطال اسناد و فروش رقبات، آب و اراضی موقوفه را در تاریخ ۱۳۶۳/۱/۲۸ به تصویب مجلس رساندند. در تاریخ ۱۳۷۱/۱۲/۲۵ نیز اصلاحیه‌ی قانون یادشده از تصویب مجلس گذشت. بدین ترتیب خیلی از موقوفات احیا شد؛ و مردم رغبت بیشتری به وقف کردن پیدا کردند.
 
در انتها بهتر است نگاهی به چشم‌انداز سازمان اوقاف بعد از پیروزی انقلاب اسلامی داشته باشیم:
•برخوردار از قابلیت جمع‌آوری، طبقه‌بندی، مستندسازی، اجرایی کردن و نهادینه‌سازی تدابیر و رهنمودهای خاص مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی)
 
•دارای سامانه توانمند و اثربخش در شناسایی، احیاء و اداره موقوفات و نظایر آن؛
 
•برخوردار از قابلیت ترویج فرهنگ وقف، تأثیرگذاری بر نیّات واقفین و متناسب‌سازی کارکرد وقف با نیازمندی‌های جامعه؛
 
•گسترش‌دهنده ظرفیت‌ها و کارکردهای فرهنگی، علمی و اجتماعی بقاع متبرکه، مساجد و سایر اماکن مذهبی در جامعه؛
 
•ترویج فرهنگ قرآنی، معارف اسلامی، سیره و سنت نبوی (صلی‌الله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیهم السلام)؛
 
•مشوق و توسعه‌دهنده مشارکت‌های مردمی در امور خیریه، بقاع متبرکه، مساجد و سایر اماکن مذهبی؛
 
•برخوردار از سامانه هدایت و نظارت بر موقوفات، بقاع متبرکه، مساجد و اماکن مذهبی، مؤسسات و بنیادهای خیریه کشور؛
 
•دارای قابلیت مدیریت اقتصادی بر منابع موقوفات، بقاع متبرکه، مساجد و سایر اماکن مذهبی و مؤسسات و بنیادهای خیریه کشور؛
 
•دارای نیروی انسانی دین‌باور، ولایت مدار، متعهد، امین، بصیر، کارآمد و متخصص؛
 
•برخوردار از مدیریت علمی، آینده‌نگر، کارآمد، مسئولیت‌پذیر، تحول‌آفرین، دارای سامانه‌های پیشرفته مدیریتی و اشراف اطلاعاتی؛
 
•دارای بانک جامع و گنجینه غنی اسناد و مدارک موقوفات، بقاع متبرکه، مساجد و سایر اماکن مذهبی وزمینه ساز بهره‌گیری مطالعاتی پژوهشی از آن؛
 
•برخوردار از تعامل مؤثر و سازنده با سازمان‌های داخلی و خارجی؛
 
•اثرگذار در تحقق جامعه عدالت محور به عنوان حامی محرومان و نیازمندان جامعه.
 
پینوشت:
1. امام خمینی، صحیفه نور، ج‏5، ص: 457.
2. امام خمینی، رساله توضیح المسائل، مسئله 2798.
3. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان‌۱۰ آبان ۱۳۷۴.
4. امام خمینی، صحیفه نور، ج‏2، ص: 489، خطاب به علما و وعاظ و امت مسلمان ایران‏.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد