طلسمات

خانه » همه » مذهبی » نقش التزام به آموزه هاي ديني در تربيت و استحکام خانواده (3)

نقش التزام به آموزه هاي ديني در تربيت و استحکام خانواده (3)

نقش التزام به آموزه هاي ديني در تربيت و استحکام خانواده (3)

هر يک از جلوه هاي عبادات آثار تربيتي و معنوي ويژه اي بر همسران و فرزندان دارد. آثار تربيتي عبادات بر همسران و کيفيت تأثيرگذاري آن با نوع تأثيرگذاري عبادات بر فرزندان متفاوت است؛ لذا به هر کدام از اينها به طور مستقل پرداخته مي شود.

1d268ad9 92d1 4154 89f0 ac419132ccd3 - نقش التزام به آموزه هاي ديني در تربيت و استحکام خانواده (3)

sa134 - نقش التزام به آموزه هاي ديني در تربيت و استحکام خانواده (3)
نقش التزام به آموزه هاي ديني در تربيت و استحکام خانواده (3)

 

نويسنده: علي احمد پناهي

 

آثار تربيتي عبادات
 

هر يک از جلوه هاي عبادات آثار تربيتي و معنوي ويژه اي بر همسران و فرزندان دارد. آثار تربيتي عبادات بر همسران و کيفيت تأثيرگذاري آن با نوع تأثيرگذاري عبادات بر فرزندان متفاوت است؛ لذا به هر کدام از اينها به طور مستقل پرداخته مي شود.

الف)آثار تربيتي عبادات بر همسران
 

جلوه ها و نمودهاي تربيتي عبادات در همسران زياد است که فقط به نمونه هايي اشاره مي گردد.

1.برطرف کننده ي تکبر
 

تکبر يکي از بيماري هاي روحي و اخلاقي است که آثار زيانباري در اجتماع به ويژه خانواده دارد. خيلي از اختلافات خانواده به دليل تکبر و خودبرتربيني همسران يا يکي از آن دو است. کسي که روزي پنج بار با نهايت خضوع و خشوع (در نماز) در برابر پروردگار خود مي ايستد و در هر نماز چندين بار به رکوع و سجود مي رود و اظهار بندگي و تواضع مي کند، نه تنها در مقابل خدا، بلکه در مقابل بندگانش هم تکبر نمي ورزد و روحيه ي خودبرتربيني و فخرفروشي در او کاهش پيدا مي کند. در دعا و مناجات با حضرت حق و در حج و روزه نيز وقتي روحيه ي تسليم پذيري در مقابل فرمان پروردگار در او ايجاد مي شود، و به عظمت خدا در طواف و دعا اعتراف مي کند، خود را کمتر از آن مي بيند که خود را برتر از ديگران بداند و بخواهد نافرماني نمايد. حضرت علي (عليه السلام) درباره ي آثار عبادت به ويژه آثار نماز در کاهش و زدودن روحيه ي تکبر مي فرمايند: خداوند، ايمان را براي پاک کردن از نجاست شرک و نماز را براي پاکيزه کردن از پليدي کبر و تکبر، واجب کرده است.(41) و در حديث ديگري که از محضر پيامبر اعظم حضرت محمد (عليه السلام) رسيده مي خوانيم: روزه هواي نفس و شهوت طبيعت حيواني را مي ميراند (و طغيان آن را فرو مي نشاند) و در آن صفاي قلب و پاکي اعضاء و آبادي بيروني و دروني انسان، و شکر برنعمت ها، و احسان به فقرا و فزوني تضرع و خشوع و گريه است؛ همچنين وسيله اي است براي التجاي به پروردگار و سبب شکستن دلبستگي ها و کم شدن گناهان و فزوني حسنات و در آن فوايد بي شماري است.(42)
امام خميني (قدس سره) مي فرمايد: چون نماز معراج کمالي مؤمن است و نزديک کننده ي افراد باتقوا به خداست، به دو چيز قوام پيدا مي کند که يکي از آن دو، مقدمه ي ديگري است: اول، ترک خودبيني و خودخواهي، که آن، حقيقت باطن تقواست، و دوم، خداخواهي و حق طلبي، که آن، حقيقت معراج و قرب است.(43) وقتي در خانواده اي، تکبر که يکي از رذايل اخلاقي است، مهار شود، بستري مناسب براي رشد فضايل اخلاقي و معنوي، مهيا مي شود.

2.برطرف کننده ي غفلت
 

غفلت، مفهوم گسترده اي دارد: بي خبري از شرايط زمان و مکان زندگي، از واقعيت هاي فعلي و آينده و گذشته ي خويش، از صفات و اعمال خود، از پيام ها و آيات حق و همچنين هشدارهايي که حوادث تلخ و شيرين زندگي به انسان ها مي دهد. مراد ما در اين بحث غفلت از ياد خدا و سرنوشت نهايي انسان است.
خطري که به وسيله ي «غفلت» از ياد خدا، متوجه کمال و پيشرفت انسان مي شود، بيش از آن است که غالباً تصور مي کنيم. غفلت سعادت ما را ويران مي کند و مانند آتش، خرمن زندگي را مي سوزاند و تمام امکانات و استعدادهاي خداداد را بر باد مي دهد. هنگامي که حضرت پيامبراکرم(صلي الله عليه و آله و سلم) به معراج رفت، خطاب هايي از سوي خداوند در يافت نمود؛ از جمله اينکه: اي احمد! هرگز غافل مشو؛ هر کس از من غافل شود، نسبت به اينکه او در کدام راه نابود مي شود، اعتنا نمي کنم.(44)
اين بيان به خوبي نشان مي دهد که عاقبت غفلت از خداوند، هلاکت و نابودي است. زيرا سرچشمه ي بسياري از گناهان بوده و حتي باعث مي شود انسان از حيوانات هم پست تر گردد.(اعراف: 179)
اعمال عبادي به ويژه نماز، دعا و حج، انسان را متوجه خدا و ارزش هاي معنوي مي کند و انسان را از غفلت خارج ساخته و در مسير فهم و دقت در اهداف خلقت قرار مي دهد.
ميرزا جواد ملکي تبريزي مي گويد: اذان به عنوان يک عمل عبادي، دعوت براي ملاقات حضرت حق است. همان گونه که در روز قيامت براي عرضه بر خداوند فراخوانده مي شوند، در اين دنيا هم، با اذان مؤمنان به مجلس حضور و معراج و زيارت حضرت پروردگار خوانده مي شوند.(45) احساس حضور در محضر حق، انسان را از غفلت خارج مي کند و تذکر مي دهد که بايد هوشيار باشد و وظايف بندگي را به خوبي انجام دهد. وقتي اعضاي خانواده به ويژه والدين، هوشيار شدند و از غفلت خارج گشتند، به وظايف تربيتي و اخلاقي نيز التزام خواهند داشت و اين التزام آنان، در فرزندان نيز تأثيرگذار بوده و آنان را به سوي مسايل معنوي و تربيتي سوق خواهد داد و از طريق يادگيري مشاهده اي در آنان تأثيرگذار خواهد بود.

3.باعث آرامش دل و صفاي درون
 

ايمان به خدا و راز و نياز با او به انسان اميد و توان مي دهد و انسان احساس مي کند به پناهگاه مطمئن و باقدرتي متکي است؛ از اين رو احساس نشاط و توانمندي مي کند. ديل کارنگي(46) مي نويسد: هنگامي که کارهاي سنگين، قواي ما را از بين مي برد و اندوه ها هر نوع اراده اي را از ما سلب مي کند و بيشتر اوقات که درهاي اميد به روي ما بسته مي شود، به سوي خدا روي مي آوريم؛ ولي اصلاً چرا بگذاريم روح يأس و نااميدي برما چيره شود؟ چرا همه روزه به وسيله ي دعا و مناجات و به جاي آوردن حمد و ثناي خداوند، قواي خود را تجديد نکنيم.(47)
امام سجاد (عليه السلام) در دعاي خمس عشر مي فرمايد: پروردگارا! شادي و آرامش من در مناجات تو نهفته است و دواي بيماري و شفاي قلب سوزانم و فرونشانده شدن حرارت دل و برطرف شدن اندوهم، نزد تو است.(48)

ب)آثار تربيتي عبادات بر فرزندان
 

در شکل گيري ويژگي هاي شخصيتي، رفتاري، شناختي، عاطفي، ديني، معنوي و…عوامل چندي تأثيرگذار بوده و آنها را به وجود مي آورند. يکي از عوامل تأثيرگذار و مهم در اين عرصه، عوامل محيطي است. عوامل محيطي شامل خانواده، مدرسه، همسالان، محيط جغرافيايي، محيط اجتماعي و غيره مي شود. در اين بحث بيشترين توجه ما معطوف به محيط خانواده و به ويژه تأثير والدين برفرزندان، بيشتر تأثير را بر ابعاد مختلف تربيتي کودکان دارند. به اين دليل در آموزه هاي ديني بيشترين توجه به نقش تربيتي والدين معطوف شده است. در مباحث روان شناختي نيز بيشتر روان شناسان به تأثير والدين به شکل گيري شخصيت(49) و ويژگي هاي رفتاري فرزندان، پرداخته اند.
يونگ معتقد است: در مرحله ي کودکي، آنچه ممکن است شخصيت کودک خوانده شود چيزي نيست مگر انعکاس شخصيت والدين او. آنها مي توانند تأثير زيادي در شکل گيري ويژگي هاي کودک و فرزند داشته باشند.(50) اريکسون يکي ديگر از انديشمندان روان شناسي بر نقش بي همتاي والدين در فرزندان تأکيد کرده و آن را عامل تعيين کننده مي داند.(51)
در رابطه ي با نحوه ي تأثيرگذاري والدين در مسائل معنوي فرزندان، مي توان به روش ها و اصولي اشاره داشت.
منبع: معرفت اخلاقي(2)
ادامه دارد…

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد