خانه » همه » مذهبی » نقش روحانیت-نهضت های اسلامی

نقش روحانیت-نهضت های اسلامی

روحانیت در ایران و بخصوص روحانیت شیعه داراى ویژگیهاى خاصى است که در اجراى نقش مردمى و انقلابى آنها فوق العاده مؤثر بوده است.این ویژگیها عبارتند از:
1. جایگاه اجتماعى روحانیون
اکثریت قریب به اتفاق روحانیون از میان طبقات فقیر و محروم جامعه و اغلب از روستاها برخاسته و درد و رنج توده هاى اجتماعى را لمس کرده و با آن بزرگ شده اند.در حالى که طبقات تحصیل کرده و روشنفکر این کشور، که در بسیارى از حرکتهاى سیاسى – اجتماعى رهبرى مبارزات ملى را بر عهده مى گیرند، خود طبقه ممتازى را با فرهنگ خاص خود تشکیل مى دهند که از توده مردم جدا شده و حتى ارتباط معنوى خود را با آنها از دست مى دهند.روحانیون بر عکس از میان مردم برخاسته، در میان آنها و مانند آنها رشد و نمو کرده، و با درد و رنج آنها آشنا بوده و ارتباط فرهنگى و معنوى خود را با آنها هیچگاه از دست نمى دهند.
2. استقلال اقتصادى
بر خلاف روحانیون اهل سنت که به استخدام دولت درآمده و امرار و تامین معاش آنها به دستمزدى بستگى دارد که از دولت دریافت مى کنند، روحانیون شیعه داراى استقلال مالى از سیستم سیاسى بوده و تامین معاش آنها به کمکهاى مختلفى بستگى دارد که از طریق وجوهات شرعى دریافتى از مردم مسلمان و معتقد تامین مى شود.به طور طبیعى استقلال مالى از نظام سیاسى و تامین معاش توسط مردم، به روحانیون شیعه کمک کرده است که بتوانند فارغ از هر نوع نگرانى و دغدغه اى فعالیتهاى سیاسى و مذهبى خود را بر پایه خواسته هاى توده هاى مردم انجام دهند.در این جا ذکر دو نکته ضرورى است، اول آنکه روحانیت غالبا سعى کرده است زندگى بسیار ساده و دور از هر نوع تجملاتى براى خود فراهم کند که این خود موجب استغنا و بى نیازى و آزادگى او شده است دیگر اینکه تامین معاش آنها به طبقات مرفه و ثروتمند جامعه بستگى ندارد بلکه اکثرا توده هاى فقیر مردم و طبقات متوسط پایین هستند که با توجه به اعتقادات محکم مذهبى خود را موظف به پرداخت وجوهات شرعیه از قبیل خمس، ذکات و نذورات و غیره دانسته و تامین کننده نیازهاى محدود روحانیون مى باشند.
3. ایجاد ارتباط
از آنجا که در مکتب تشیع باب اجتهاد همچنان مفتوح است و این خود نه تنها موجب رشد و شکوفایى دایمى فقه شیعه شده بلکه مسئله اجتهاد و تقلید به مکتب تشیع ضرروت و اهمیت خاص بخشیده است.انسانهاى مسلمان باید یا خود مجتهد و آگاه به تمام مسائل فقهى باشند یا اینکه از مجتهدین و فقهاى جامع الشرایط که به مراجع تقلید معروف هستند و صاحب رساله هاى عملیه مى باشند، تقلید نمایند.طبیعى است که به خاطر عدم دسترسى همه مردم در نقاط مختلف به مراجع تقلید، روحانیون نقش رابط و منتقل کننده افکار و نظریات آنها را داشته و بدون آنکه سلسله مراتبى خاص به وجود آورند و به عنوان واسط میان رهبران بزرگ مذهبى و مردم نقش مهمى را بر عهده مى گیرند.نظرات و فتواهاى مراجع را براى مردم در مساجد و منابر بازگو کرده و متقابلا مسائل و مشکلات مردم را به رهبرانى مذهبى منتقل مى کنند.
با توجه به مراتب فوق روحانیون شیعى توانسته اند با کسب قدرت ویژه نقش حساس و مهمى در حرکتهاى سیاسى – اجتماعى یک قرن اخیر بازى نمایند.و به همین دلیل است که هر زمان روحانیون شیعه ایران با قدرت سیاسى حاکم به مبارزه پرداخته اند، قدرت سیاسى نبرد را باخته است.قدرت روحانیون قابل قیاس و برابرى با قدرت رهبران سیاسى غیر مذهبى نیست.
در ایران در یک قرن اخیر رهبران ملى، که عموما لیبرال و غرب زده بودند، به این نتیجه رسیده بودند که بدون حمایت روحانیون و علما امکان ندارد و با توده هاى مردم ارتباط برقرار نموده و آنها را به حرکت درآورند و لذا با آنها یک نوع تفاهم تاکتیکى برقرار کرده تا آنها فعالانه توده هاى مردم را در جهت نیل به اهداف ملى تحریک نمایند.نهضت مشروطه و ملى شدن نفت از جمله مواردى است که روحانیون نقش رهبرى مردم را بر عهده داشته و رهبران غیر مذهبى میوه چینان آن جنبشها بوده اند.از طرف دیگر روحانیون براى رژیمهاى سیاسى از همه مخالفین خطرناکتر بوده اند زیرا که آنها کمتر اهل سازش و تسلیم بوده و نه تنها با دوز و کلکهاى سیاسى آشنا نبوده بلکه اصولا در مفهوم و معناى ماکیا ولى تربیت سیاسى نیافته اند و اگر هم وارد گود سیاست مى شوند، صرفا به این دلیل است که براى ملت و مذهب احساس خطر مى نمایند.
گراهام در رابطه با نقش روحانیت و مسجد در مبارزات مردم ایران چنین مى نویسد:
«واقعیت امر این است که روحانیت شیعه ایران در میان مردم زندگى نموده و ارتباط بسیار نزدیکترى با آنها داشته و نتیجتا از احساسات توده ها آگاهى بیشترى دارند.مسجد جزء لاینفک زندگى توده هاى مردم و بازار مرکز زندگى عادى مردم.زمانى که روحانیت با سیاستهاى دولت مخالفت مى کند، نظرات آنها داراى آنچنان مشروعیتى است که حتى در سختترین شرایط استبدادى مورد توجه مردم قرار مى گیرد.از طرف دیگر شبکه ارتباطى روحانیت و سیستم مسجد قدرت تماس با همه اقشار مردم را براى آنها فراهم مى کند» .
در سیستم روحانیت ایران سلسله مراتب رسمى وجود ندارد و بر خلاف سیستمهاى متمرکز سیاسى مانند احزاب سیاسى رابطه خشک مافوق و مادون بر آن حکومت نمى کند بلکه صرفا یک رابطه قلبى و معنوى گروههاى اجتماعى را با روحانیون و در نهایت با رهبران مذهبى پیوند مى دهد.و از این طریق دستورات و نظرات رهبران مذهبى به مرحله اجرا درآمده و با هماهنگى لازم به آنها عمل مى شود.رهبران مذهبى در هر مسئله کوچک و جزئى دخالت نکرده بلکه توصیه هاى آنها بیشتر جنبه ارشادى یا یادآورى در اجراى تکالیف شرعى و الهى آنها را دارد. شناخت مصادیق عینى و تطبیق و پیاده کردن نظرات ایشان با گروه هاى اجتماعى و افراد مى باشد.این شیوه برخورد از برقرارى سلسله مراتب خشک فرماندهى و فرمانبرى جلوگیرى به عمل آورده و موجبات خلاقیت و مشارکت گروههاى اجتماعى را در به کار بردن ابتکارات و نظریات خود در نحوه مبارزه و رویارویى با قدرت سیاسى یا کارایى بیشترى مى گردد. در این سیستم اطاعت کورکورانه مفهومى ندارد، سیستم عضوگیرى مطرح نیست و ورود به گروههاى فعال شرایط یا ویژگیهاى خاصى را لازم ندارد. تنها قبول اهداف و چارچوبه کلى مبارزه براى مشارکت در حرکتهاى سیاسى – مذهبى مردم کفایت مى نماید و روحانیون تنها نقش شبکه ارتباطى مستمرى را با رهبرى مبارزات ایجاد مى نمایند. و از میان همین روحانیون است که رهبران مذهبى – سیاسى بزرگى همچون رهبر کبیر انقلاب اسلامى حضرت آیت الله العظمى امام خمینى (قدس سره) ظهور مى کند.
(منوچهر محمدی ، انقلاب اسلامى در مقایسه با انقلابهاى فرانسه و روسیه، ص 139)

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد