نقش فرهنک در امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف و نهی از منکر به شیوهی فرهنگی ، یعنی انسان با زبان خود مردم را به کارهای خیر دعوت، و از کارهای بد نهی کند، که یکی از مراتب امر به معروف و نهی از منکر بلکه از بزرگترین مراحل است. مرحوم امام رحمه الله علیه در کتاب تحریرالوسیله می نویسد: کسی که می خواهد به وسیله زبان امر به معروف و نهی از منکر کند، باید به صورت امر باشد. یعنی بگوید: «این کار را بکن» و دستور دهد. یا اگر کار بدی را می بیند، به صورت نهی و به جد از او بخواهد که: «آن کار را نکن.» البته این غیر از آن است که به صورت تقاضا یا خواهش و التماس، با بیان مصحلت باشد.
چگونگی امر و نهی
امر و نهی همواره از طرف مقام عالی و بالاتر به افراد زیردست است. به راستی چرا اسلام دستور داده تا مردم امر و نهی کنند با این که بعضی افراد در مقام پایین تری هستند. زیردستان چگونه می توانند به اشخاص بالاتر از خود امر و نهی کنند؟ این به سبب نظر خاص اسلام در این زمینه است. یعنی قرآن در این باب به مؤمنین نسبت به یکدیگر، ولایت داده است. هر مؤمنی ولی و سرپرست و صاحب اختیار و قیم سایر مؤمنین است، تا آنان را به خوبی فراخواند و از کار زشت باز دارد. قرآن می فرماید:« والمؤمنون والمؤمنات بعضهم أولیاء بعض یأمرون بالمعروف وینهون عن المنکر » مؤمنین، بعضی از آنان ولی برخی دیگرند، امر به معروف و نهی از منکر می کنند.
ولی به معنای قیم، سرپرست و بزرگ است، زیرا اینان می توانند امر به معروف و نهی از منکرشان کنند. اسلام این حق را به هر مؤمنی داده، بلکه این وظیفه را بر عهده اش نهاده است. هر مؤمنی علاوه بر اینکه خودش کارهای نیک را انجام می دهد باید دیگران را هم به نیکی ها دعوت و وادار کند. علاوه بر این که خودش گناه نمی کند باید جلوی گناه سایر افراد را هم بگیرد. این یک امر واجب است. پس در مورد امر به معروف و نهی از منکر هر کسی در هر مقامی، اگر بیند کسی کار زشتی انجام می دهد، اسلام او را قیم قرار داده و باید دیگری را نهی از منکر کند، هر کسی که می خواهد باشد.
بنابراین، افرادی که در شأن و مقام اجتماعی مساوی هستند، به راحتی امر و نهی می کنند. اما کسانی هم که در رتبه های مختلف هستند باز هم فرد پایین تر اگر دید فرد بالاتر کار زشتی را انجام می دهد، باید به او بگوید و نهی هم بکند. این نوعی امر و نهی مولوی است. مثلا پدر بر فرزند خود ولایت دارد و فرزند باید از او اطاعت کند. اما اگر فرزند معصیت پدرش را دید باید او را نهی کند. و این نهی، نهی مولوی است. یعنی به او بگوید: این کار را نکن» یا امر کند. اسلام به او چنین اجازه ای را داده است.
یا مثلا اگر کارمندان اداره ای که باید از مدیر کل خود پیروی و دستورش را اجرا کنند، ببینند وی خلافی را مرتکب می شود، باید او را نهی – آن هم نهی مولوی – کنند. یا مثلا نیروی نظامی باید تابع فرمانده خود بوده و از او اطاعت کنند، اما اگر نیروی های نظامی و انتظامی از فرمانده شان کار بدی را دیدند موظفند نهی اش کنند؛ نهی مولوی. در صورتی که آن فرمانده کل کار خیری را که باید انجام بدهد، نمی دهد یا کار شری را که نباید انجام بدهد، می دهد، این زیردستش مولای اوست، باید جلویش را بگیرد و او را به کارهای خیر دعوت کند. اسلام هر فرد را مسئول خوب بودن سایر افراد هم می داند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) صلى الله علیه وسلم فرمود: کلکم راع وکلکم مسؤول عن رعیته؛ همه شما مسئولید و همه درباره مسئولیت تان سؤال می شوید. اسلام از هیچ مسلمانانی نمی پذیرد که بگوید: «من کار خودم را انجام میدهم و کاری به دیگران ندارم.» اسلام می گوید: «تو نمازخوان باش، اما فرزندان، خانواده، خویشان، زیردستان و معاشرینت هم باید نماز بخوانند. اگر نماز نمی خوانند، شما آنان را امر کن به نماز خواندن.» اگر شخصی خودش نماز بخواند ولی وظیفه اش را در برابر خانواده و دیگران انجام ندهد، مرتکب گناه شده است. چنین مسئولیتی را اسلام بر گردن همه مسلمانان نهاده است.
اگر امر به معروف و نهی از منکر خوب انجام می گرفت، دیگر چه کسی جرئت می کرد مرتکب ظلم و تعدی و گناه شود؟ اگر یک خانم بدحجاب از خانه که بیرون می آید، فرد اول – زن باشد یا مرد – بگوید «خانم! حجاب اسلامی را رعایت کن»، دومی، سومی و چهارمی هم بگوید، او نمی تواند بدحجاب ظاهر شود. یادم هست در سالهای قبل، کسی جرئت نمی کرد در محیط قم، با حجاب بد وارد گردد، سابقا – قبل از انقلاب اسلامی – بی حجابی در همه کشورمان بود ولی در شهر مقدس قم کسی نمی توانست این کار را بکند! اکنون چه شده که متأسفانه در ایام عید، انسان مشاهده می کند خانم های بدحجابی را که هیچ کسی هیچ چیزی به آنها نمی گوید؟! مگر معتقد نیستیم امر به معروف و نهی از منکر واجب است، پس چرا سکوت می کنیم؟ شخصی می گفت: من خانم بدحجابی را دیدم و به شوهرش گفتم: «به خانم تان بگویید حجاب را رعایت کند»، ولی او گفت: به تو مربوط نیست!» چرا باید یک فرد جرئت پیدا کند این حرف را بزند؟ حال اگر نفر دوم، سوم و چهارم و هشتمی هم به همان خانم بدحجاب میگفت، او – یا شوهرش – جرئت نمی کرد چنین حرفی را بزند. به هر حال برادران! اگر بخواهیم محیطمان اسلامی بشود، چاره ای جز امر به معروف و نهی از منکر نداریم.
وقتی یکی از برادران دینی تان کسی را نهی از منکر کرد، شما هم تأییدش کنید؛ نه این که فقط نظاره گر باشید. تأیید کنید، تا مؤثر واقع بشود. امر به معروف و نهی از منکر باید در همه جا اجرا شود، حتی در صدا و سیما .
اگر مسئولان صدا و سیمای ما مشکلاتی دارند که من در جریان هستم، زیرا آنان می کوشند برنامه های شان بدآموزی نداشته باشد. تلاش خودشان را می کنند ولی من می بینم که مشکلاتی را هم دارند. کارکنان صدا و سیما، برادران و خواهران شما هستند، که هم نیاز به تشویق شما دارند و هم تذکر شما. تشویق مؤثر است. آیا شده است که برنامه خوبی از صدا و سیما پخش شود و شما تلفنی یا به هر شکل دیگر از هنرمندان و مجریانشان تشکر کنید؟ اگر ما چنین کنیم، آنها دلگرم می شوند. صدا و سیما برنامه های بسیار جالبی دارد که از لحاظ هنری و اسلامی خوب است و بدآموزی هم ندارد. برنامه های افطار ماه رمضان از شبکه ها مختلف را واقعا زیبا درست کرده بودند. خدا خیرشان دهد، چقدر عالی و خوب جنبه های هنری را با جنبه های عرفانی اسلام آمیخته بودند. چقدر جالب و زیبا بود. از طرف دیگر نیز اگر برنامه ای دیدید که بدآموزی دارد، تلفن کنید و بگویید: «آقا! این برنامه بدآموزی دارد، آن را اصلاح کنید.» و تذکری دوستانه بدهید. آنها هم از ما و برای کشور ما هستند و به کارهایشان توجه و علاقه دارند. اگر به جای گفتن به این و آن به خود مسئولین بگویید، یقینا در آنها اثر می کند و ترتیب اثر خواهند داد.
منبع: مهم ترین واجب فراموش شده: امر به معروف و نهی از منکر، آیة الله ابراهیم امینی، صص132-126، مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)،قم، چاپ دوم، ۱۳۹۲