نقش معادباوری در زندگی اجتماعی
از مهم ترین آثار ارزشمند معادباوری در عرصه اجتماع، میتوان به ضمانت اجرای قوانین الهی و عمل به تکالیف اجتماعی، رعایت حقوق دیگران و جلوگیری از ستم و تجاوز، و به عبارت دیگر برقراری عدالت اجتماعی اشاره کرد. مردم در جامعه خداباور و معادباور، به حقوق هم احترام می گذارند و از ستم می پرهیزند. در چنین جامعهای، ایثار، احسان و دیگر فضیلتهای اخلاقی، زنده، و فضای الهی و معنوی بر آن حاکم می شود. در نتیجه، مجموعه فعالیتهای شخصی و جمعی افراد از انجام وظایف الهی فرد آغاز می شود که همان ترک محرمات و انجام واجبات است. زیبایی تهذیب یک فرد، به تهذیب خانواده، و زیبایی تهذیب خانواده، به تهذیب جامعه می انجامد. جامعه ای که افراد آن از گناه، پلیدی، ریا و دیگر ویژگیهای ناپسند و نازیبا دوری می کنند، جامعه ای زیبا و مهذب است.
در ساحت شناختی، ذکر و یاد مبدأ، ذکر و یاد معاد است، و در برابر، فراموشی معاد و پاک کردن آن از این ساحت، سبب فراموشی خدا، بلکه موجب فراموشی خود انسان میشود: «و چون کسانی مباشید که خدا را فراموش کردند و او (نیز) آنان را دچار خودفراموشی کرد؛ آنان همان نافرمانان اند».
نگاهی به رابطه باورهای آخرت نگرانه با سلامت روان: انسان با توجه به مبانی هستی شناسانه و انسان شناسانه اسلام، می تواند با کل هستی، ابدیت و ماورای مادیات پیوند منطقی پیدا کند و برای زندگی خود مفهوم و غایت، و به طور خلاصه، معنایی زیبا و فریبا یابد و از این راه، از آسیب های سخت و شدید روانی مصون گردد. باورهای آخرت نگرانه از این نظر می توانند در سلامت روان مؤثر باشند که یکی از علل بی تابی در برابر سختی ها این است که انسان، بهره دنیا را بسیار زیاد و مهم بشمارد. در این صورت، به دلیل به دست نیاوردن یا از دست دادن آن به شدت اندوهگین یا هیجان زده میشود. در اینجا به چند نقش مطلوب و زیبا از معادباوری در حوزه روان اشاره می کنیم.
نهراسیدن از مرگ: روان شناسان، ترس از نیستی را از مهم ترین عوامل اضطراب و برهم خوردن آرامش روانی انسان می دانند. مرگ برای کسانی که مردن را پایان زندگی می پندارند، از جنبههای گوناگون موجب ترس است. تصور نیستی از مرگ، نامعلوم بودن زمان آن، ناشناخته بودن و تجربه نداشتن از آن و روبه رو شدن با آن به تنهایی، از جمله عوامل ترس از مرگ یا شدت یافتن این ترس در آنان است. اگر کسی معاد را باور داشته باشد و حقیقت مرگ را بشناسد، از مرگ نخواهد هراسید. خداوند در قرآن کریم می فرماید: «این زندگی دنیا جز سرگرمی و بازیچه نیست، و زندگی حقیقی، همانا در سرای آخرت است».
بر پایه این اعتقاد، شناخت درست از مرگ و زندگی پس از مرگ، مایه امنیت و آرامش روانی است. آرامش و نگاه معادباورانه امام علی ای که از مشتاق ترین افراد به مرگ بود، زبانزد است. او می فرمود: «سوگند به خدا، فرزند ابوطالب أنسش به مرگ، بیشتر است از انس کودک به سینه مادرش». همو وقتی شمشیر ابن ملجم مرادی به فرقش مینشیند، خود را رستگار می داند. اصبغ بن نباته می گوید:
پس از ضربت خوردن حضرت علی علیه السلام که به خدمتش مشرف شدم، خود را روی پای مبارکش انداختم و گریستم. حضرت فرمود: «ای اصبغ، برخیز. برای چه گریه می کنی؟ من راه بهشت در پیش دارم». عرض کردم: «میدانم تو عاشق لقای خدا هستی و راه بهشت را در پیش داری. «من بر فقدان و مهاجرت تو می گریم و بر خود می نالم » مولوی میفرماید:
من ز اوجانی ستانم پربها … او ز من دلقی ستاند رنگ رنگ
انگیزه در زندگی و آرامش در مشکلات: معادباوری سبب نجات یافتن از سردرگمی در زندگی دنیا و فاصله گرفتن با احساس پوچی و خودکشی است. انسان ها با باورهای آخرت نگرانه، تلخی و مشکلات زندگی دنیا را برای رسیدن به کمال مطلوب و حیات جاوید با جان و دل می پذیرند؛ زیرا بر این باورند که ثمره و محصول عبادت و بندگی را در عالم پس از مرگ دریافت خواهند کرد. اعتقاد به زندگی پس از مرگ، معنای رنج و سختی این جهان را تغییر داده، نیرو و مقاومت انسان را در برابر سختیها افزایش میدهد؛ زیرا انسان مؤمن به معاد، یقین دارد که اعمال خوب و بد او در دستگاه آفرینش دقیق محاسبه می گردد. برعکس، اگر انسان به جهانی که به این سختی ها در آن پاداش داده خواهند شد معتقد نباشد، برای چنین فردی آن چیزهایی که از دست میدهد، بیش از ارزش واقعی آنهاست، و این مسئله، او را به ناراحتی های طولانی دچار خواهد کرد. از دیگر سو، انسان معتقد به معاد، به امور دنیوی به اندازه ارزش آنها توجه دارد، و از آنجاکه هیچ یک از سختی های دنیا در برابر پاداش های آخرت ارزش زیادی ندارند، در صورت از دست دادن چیزی یا ابتلا به مصیبتی، انسان راحت تر از فردی که چنین اعتقادی ندارد، با آن سازش می یابد.
تدبیر در برابر فشارهای روانی ناشی از ستم دیگران: شخص آخرت نگر، باور دارد که عالم آخرت، روز حساب و جزاست، و در آن روز به اعمال افراد رسیدگی می شود. اگر به کسی در این دنیا ستم شده یا حق او پایمال گردیده و در این دنیا نتوانسته است با آن مقابله کند، در روز قیامت می تواند حق خود را بگیرد. این خود می تواند تسلی خاطر برای شخص باشد؛ بدین دلیل که حق از دست رفته او در روز قیامت که بیشتر به آن نیاز دارد، به او داده می شود و حق خود را از ظالم پس می گیرد. فردی که حقی را از او ضایع کردهاند و او در این دنیا نتوانسته آن را احیا کند، به دو نحو می تواند با آن برخورد نماید:
1. همیشه حقوق خود را به یاد آورد و به دلیل اینکه نمی تواند آن را پس بگیرد، خشمگین و عصبانی شود، و در نتیجه، دچار اختلالات روانی و جسمی گردد؛ چراکه چنین فردی نمی تواند از لحظات عبور کرده، در زمان حال زندگی کند؛
٢. بعد از اینکه تلاش کرد و به نتیجه نرسید، به جای نگرانی و بیمار شدن، با خود بیندیشد که این مال و اموال، از طرف خداوند نزد ما امانت است. پس اگر این شخص حق مرا تصرف کرده است، گرچه من چند روزی در این دنیا سختی می کشم، امیدوارم در روز قیامت خداوند حقم را از او بگیرد و در آنجا بهتر از این مال را به من بدهد و این شخص ستمگر را به سزای اعمال خود برساند. در این صورت، روان و ساحت شناختی خود را از اثرگذاری های آن رها خواهد کرد، و مهم تر از این، ممکن است برای رسیدن به پاداش بزرگتر، اقدام به عفو و بخشش نماید. بنابر پژوهشهای تجربی، عفو و بخشش با برخی بیماری های روانی، از جمله افسردگی، رابطه منفی دارد.
بنابراین، باورهای آخرت نگرانه و التزام به آنها، با جهت دهی به رفتارهای انسان و دادن بینش صحیح درباره دنیا، از سویی باعث میشود تا انسانها از اقدام به رفتارهای پرخطر که سلامت جسمی و روانی فرد و جامعه را به خطر می اندازد، بپرهیزند، و از سوی دیگر، با کاستن از تنیدگیها و ناکامیها، انسان را به آرامش روانی برساند.
منبع: اسلام و زیباییهای زندگی: رویکردی تحلیلی و تربیتی به سبک زندگی ، دکتر داود رجبینیا، صص 225-220، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، چاپ اول، 1391