نقش پوياي وقف در حفظ محيط زيست (3)
4. مواردي از کاربرد وقف در حفظ محيط زيست
نکته مهمي که در موضوع وقف در اين روزگار بايد به آن توجه داشت اين است که نيازهاي اساسي جامعه امروزي از جهاتي متفاوت از نيازهاي مردمان دوران گذشته است؛ گسترش مسائل و مشکلات زيست محيطي و ضرورت حل آنها را مي توان از جمله نيازهاي امروزي مردم دنيا دانست. پس لازم است با توجه به نيازهاي امروزي جامعه بشري ظرفيت هاي وقف مورد بهره برداري قرار گيرد، و با برنامه هاي زير بنايي فرهنگ وقف در جامعه ترويج شود. برنامه هايي مانند اختصاص فصولي از کتابهاي درسي به مسأله وقف، تبليغات گسترده در رسانه هاي جمعي و ارتقاء آموزش و آگاهي مردم با نهاد وقف، معرفي وقف هاي جديد و اطلاع رساني منافع آن، ساخت فيلم و سريال هاي جذاب، معرفي و تجليل از واقفان بخصوص واقفاني با کاربرد هاي جديد، اصلاح موقوفه هاي متروک و کارآمد کردن آنها و اصلاح ذهنيت مردم نسبت به وقف از جمله مثال هاي قابل ذکر در اين زمينه اند. بديهي است پس از مدتي مي توان نيکو کاران را به اين جهت سوق داد تا اموالي را به منظور رفع نيازهاي روز جامعه بخصوص نيازهاي جمعي مانند محيط زيست که منافع همه مردم در گرو آن است، وقف نمايند و مالهاي وقفي گذشته که بهره وري آن منتفي شده و به اموال يا املاک متروکه اي تبديل شده است، با اجازه از حاکم شرع، احيا شده و منافع آن در حفظ محيط زيست يا ديگر موارد جمعي مصرف شود. اکنون به چند مورد اشاره کوتاهي مي شود.
4-1. وقف آب
يکي از جمله موارد وقفي که از صدر اسلام بسيار رواج داشته است وقف آب در اشکال مختلف آن بوده است. امام علي ( عليه السلام ) چاه هاي زيادي را با دستان مبارک خويش حفر نمودند و آنها را وقف عامه مردم کردند تا براي شرب و آبياري مزارع از آنها استفاده شود. هنوز هم برخي از آن چاهها در مدينه موجود بوده و در حال بهره برداري است که به « آبار علي » معروف است. بدون شک بيش از چهارده قرن است که گروهي از مردم مدينه از يک عمل خداپسندانه امام علي ( عليه السلام ) در آبياري نخلستانهاي خود بهره مند هستند و اين نمونه اي از پويايي اين نهاد در حفظ نخلستان ها و در عين حال محيط زيست مدينه است. شايد اگر اين چاه ها موقوفه نبودند تاکنون از بين رفته بود يا حاکمان آن را به کار ديگري اختصاص داده بودند و چنين تأثير همگاني از آن باقي نمانده نبود. در کشور ما نيز قنوات، چاه ها و آب انبارهاي زيادي در گذشته توسط افراد خير ايجاد و براي منافع عامه مردم و وقف شده است که برخي از آنها هنوز هم وجود دارند. لکن نيازهاي اين دوران اقتضا دارد تا شکل ديگري از وقف آب صورت پذيرد. با توجه به اين که قرن بيست و يکم قرن « بحران آب » نام گذاري شده است و محيط زيست از اين جهت در معرض تهديد بزرگي قرار دارد، لازم است تا مردم به مشارکت در اقدامات مربوط به آبخوانداري و آبخيز داري و رساندن آب به زمين هاي مزروعي به شيوه اي جديد و مکانيزه که از تبخير بي مورد و هدر رفتن آب جلوگيري شود تشويق و راهنمايي شوند. همچنين هنوز هم روستاهاي زيادي هستند که از آب آشاميدني سالم بي بهره اند و لذا ايجاد شبکه لوله کشي آب شرب نيز مي تواند جايگزين آب انبارهاي وقفي باشد.
4-2. نمونه اي جالب در وقف آب
شادروان حاج محمد نيازي قريب به شصت سال قبل دو يادگار به ياد ماندني از خود در شهر شيراز باقي گذاشته است. وي که ساکن آمريکا بود با خود عهد کرده بود در صورت موفقيت در زندگي براي وطنش شيراز که مردمانش در آن زمان از بيماري هاي زيادي رنج مي بردند بيمارستاني بسازد. هنگام مراجعه به شيراز مشاهده مي کند که عدم دسترسي مردم به آب آشاميدني سالم عامل اصلي بسياري از بيماري ها شده است. لذا همزمان با ساخت بيمارستان به شهرداري وقت پيشنهاد لوله کشي آب براي شيراز را مي دهد که در نهايت عمده مخارج آن به دوش خودش مي افتد و حدود 20 کيلومتر براي شهر شيراز لوله کشي مي کند که 12 هزار خانوار در آن زمان صاحب آب لوله کشي مي شوند. در کنار اين کار بزرگ اقدام به تأسيس مجموعه بهداشتي و آموزشي بيمارستان نمازي به عنوان محلي براي آموزش و درمان مي کند و مهمتر آن که درآمد حاصل از شبکه آبرساني را نيز وقف بيمارستان مي کند تا به طور دائمي هزينه بيمارستان تأمين و مردم از بيماري نجات يابند ( رياحي، 1387: 1).
4-3. اهميت کاشت درخت و وقف آن
اسلام براي گياهان و درختان اهميت بسيار فراواني قائل شده است به گونه اي که در تعداي از آيات و روايات به منابع گياهان و درختان اشاره شده است. در حديث شريفي از پيامبر گرامي اسلام (ص) آمده است که فرموده اند:
« اگر قيامت بپا شود و در دست يکي از شما نهالي باشد، اگر بتواند بر نخيزد تا آن را بکارد، پس اين چنين کند » ( احسانبخش 1369: 293). (1)
سيره عملي معصومين ( عليهم السلام ) نيز الگوي بارزي براي ماست تا با کاشتن چند درخت خود و آيندگان را از منافع آن بهره مند سازيم. بسياري از نخلستان هاي مدينه توسط امام علي و ديگر امام معصوم ( عليهم السلام ) غرس و وقف شده است که هنوز هم وجود دارند. تاريخ وقف در ايران نيز بيانگر کثرت مزارع و باغات وقفي است که ساليان متمادي علاوه بر تأثير مثبتي که در کل محيط زيست داشته، منافع عام يا خاص آن نيز استمرار داشته است که همه اينها الگويي زنده براي رفع مشکلات زيست محيطي ماست.
اين نکته در ادبيات غني ما به وفور مشهود است و از کودکي در ذهن همه ما نهادينه شده است که مي گفتند: « دگران کاشتند و ما خورديم، ما بکاريم و دگران بخورند ».
فرهنگ کاشت درخت و وقف آن امروزه کمرنگ شده است. رسانه هاي جمعي بايد با ترويج دائمي اين عمل نيک و بسيار مؤثر در محيط زيست، آن را به يک عادت خوب خداپسندانه تبديل کنند و در طول سال به تبليغات يک روزه اي به نام « روز درختکاري » بسنده نکنند. با توجه به افزايش روز افزون آلودگي هوا و مشکلات ناشي از جنگل زدايي در مناطق جنگلي کشور و بروز برخي از حوادث طبيعي که منجر به آتش سوزي جنگل ها مي شود، لازم است تا کاشت مداوم و وسيع درخت، متناسب با شرايط اقليمي هر منطقه در قالب درختان وقفي براي عموم مردم ادامه يابد تا به يک فرهنگ تبديل شود. تجربه ي برخي کشورها در اين زمينه قابل ذکر است. به طور مثال، کاشتن درخت در يکي از مناطق اندونزي جزو شروط ازدواج تعيين شده است. به گزارش واحد مرکزي خبر به نقل از شبکه تلويزيوني العربيه شعار « درخت بکار، ازدواج کن » در استان جاوه ي اندونزي به يکي از شروط براي هر فردي تبديل شده است که قصد دريافت مجوز ازدواج را دارد. اين شرط طرفداران حفظ محيط زيست در اندونزي را خوشحال کرده است ( تابناک: 88/2/16).
4-4. منع قطع درختان در اسلام
درخت موجود زنده اي است که همانند ديگر موجودات حق حيات دارد و جز به مقدار ضرورت نمي توان آن ها را قطع کرد. اهميت اين مسأله تا حدي است که حتي در زمان جنگ هم سربازان از بسياري از کارهاي خلاف انساني از جمله قطع درختان منع شده اند که اين بيانگر روح والاي انساني در نظام تربيتي اسلام است. حتي تعاليم اسلامي رعايت حقوق گياهان و حيوانات و محيط زيست را در کنار حقوق انسان ها سر لوحه کار خود قرار داده است:
1. نبايد دژها و منازل دشمن را منهدم کرد مگر در صورت ضرورت.
2. بريدن درختان و انداختن آتش و يا مسلط کردن آب بر دشمن مکروه است ( مگر به ضرورت و اين که راه چاره ديگري نباشد ).
3. زهر آلود کردن يا ريختن سم و مواد شيميايي به آبشخورها جايز نيست ( فارسي، 1359: 27).
از امام صادق (ع) روايت شده است: « درختان ميوه را قطع نکنيد که خداي تعالي عذاب را بر شما بر مي انگيزد » (2) (احسانبخش 1369: 292).
امروزه قطع درختان و نابودي جنگل ها به معضلي جهاني تبديل شده است، به طوري که بسياري از کشورهاي رو به توسعه مجبورند منابع طبيعي خود به ويژه جنگلها را از دست بدهند تا ارز لازم براي واردات ماشين آلات و ديگر کارخانه ها را تهديد نمايند. يک سياستمدار برزيلي گفته است که: « اگر ما جنگلهاي سرسبز خود را محافظت و نگهداري کنيم، آن وقت است که شکوفايي اقتصادي و صنعتي اروپا پايان پذيرفته است » ( لواساني 1372: 16).
4-5. وقف و حيات وحش
آنچه امروزه به عنوان حفظ محيط زيست در جهان مطرح مي شود و پيروان و طرفداران بسياري به ويژه در حوزه فکري و فرهنگي دارد و نوعي پاسخ گويي به نگاه دوره ي جديد در تسلط بر طبيعت است، ما در سنت موقوفه ي قديم شاهد جلوه هاي زيبايي از آن بوده ايم. يک نمونه آن درباره پرندگان مهاجر است. کشور ما محل عبور پرندگان مهاجر است که در فصل سرما از مناطق سرد سيري به طرف جنوب ايران پرواز مي کنند، در موقوفات ما در قرن ها پيش براي غذاي اين پرندگان پيش بيني لازم شده است. براي پرندگاني که زمستان ها را در تالاب هاي ايران مي گذراندند از درآمد هاي زمين هاي موقوفه ي کشاورزي سهمي تعيين مي شده تا در ماه هايي که دانه به سختي در اختيار آنها قرار مي گرفت، دانه ها را بريزند و از تلف شدن پرندگان جلوگيري کنند ( مسجد جامعي 1383). در روستاي عزآباد استان يزد موقوفه اي بوده است که منافع آن بايد صرف طعمه سگ کور شود ( سايت راسخون 1387 موقوفات قري و بلوکات )
سرماي شديد سال 1386 موجب شد تا حيوات زيادي براي تهيه علوفه به مناطق مسکوني و شهري پناه آورند. گرچه سازمان حفاظت محيط زيست اقداماتي در جهت تهيه دانه و علوفه براي آنان انجام داد، لکن همچنان اين امر به عنوان يک ضرورت زيست محيطي قابل توصيه در امور وقفي مطرح است.
4-6. وقف و بيابان زدايي
موقوفه براي جلوگيري از حرکت شن هاي روان که امروز مسأله ي اساسي بعضي از شهرهاي جهان و کشور ماست از قديم مورد توجه واقفان بوده است. ما موقوفاتي داشته ايم که نيکوکاران شهرها سرمايه اي را به کار انداخته اند و درآمد آن عايد کساني مي شود که کارشان توقف شن هاي روان و حتي برگرداندن شن هاي روان بيابان از شهرها بوده است ( مسجد جامعي 1383 ). مناطق کويري وسيعي در کشور ما وجود دارد و دولت توان لازم در مبارزه با آن و مسأله بيابان زدايي را ندارد. پس منافع برخي از موقوفات مي تواند با کاشت و درختان با شرايط اقليمي هر منطقه از حرکت شن هاي روان جلوگيري کرده و در اين زمينه به محيط زيست کمک کند.
4-7. وقف و آلودگي هوا
افزايش آلودگي هوا به خصوص در شهرهاي بزرگ به يک معضل بزرگ اجتماعي تبديل شده است، به طوري که سالانه افراد زيادي در اثر آلودگي هوا جان خود را از دست مي دهند. درختان زيادي در شهرهاي بزرگ بر اثر کثرت سرب و دوده از نفس کشيدن و توليد اکسيژن باز مي مانند. مصرف آب براي انواع نيازهاي خانگي، صنعتي و شهري رو به افزايش است و دهها مشکلات ديگر که برنامه هاي دولتي از حل آن عاجز است. لذا يک عزم ملي لازم است تا افراد درآمد هاي وقفي را به راه هاي گوناگوني در حل اين گونه معضلات زندگي امروزي اختصاص دهند. به عنوان مثال در گذشته باغهاي ميوه اي را وقف مي کردند تا ميوه آن به استفاده افراد نيازمند يا عابران برسد، اما امروزه نياز روز افزون شهروندان حتي فقرا و نيازمندان به فضاهاي سبز به مراتب بيشتر از ميوه درختان است. پس مي توان با مساعدت هاي دولتي در ارائه زمين و تسهيلات ديگر مردم را تشويق کرد که به احداث و وقف پارک هاي مناسب در سطح شهر بپردازند. به علاوه، همان گونه که در گذشته موقوفاتي براي حمل و نقل حجاج، زوار يا در راه ماندگان وجود داشته است، امروزه نيز مي توان درآمد موقوفاتي را به تهيه وسايل حمل و نقل عمومي اختصاص داد تا در کاهش آلودگي هوا و بهبود ترافيک شهري کمک کند.
5. مبارزه شديد اسلام با تخريب محيط زيست
5-1. نهي از فساد در روي زمين
يکي از آيات بسيار زيبا در اهميت محيط زيست و حفظ آن آيه 77 سوره قصص است که مي فرمايد:
« در زمين فساد نکنيد زيرا خداوند فساد کنندگان را دوست ندارد ». (3)
به طور کلي انسان از سه نوع رابطه در زندگي خود برخوردار است: رابطه انسان با خدا، رابطه انسان با ديگر انسان ها و رابطه انسان با طبيعت. هر يک از اين روابط حتي رابطه با طبيعت تأثير بسزايي در تصميم گيري هاي روزمره انسان خواهد داشت. پر واضح است که منظور اين آيه شريفه تنها فساد اخلاقي در تمامي ابعاد آن نيست، بلکه دخالت هاي نابجاي انسان ها در طبيعت که موجب نابودي منابع طبيعي و به هم خوردن زيست بوم مي شود و حتي در بعضي موارد نابودي و انقراض برخي از گونه هاي گياهي يا جانوري را به دنبال دارد نيز از مصاديق بارز فساد در زمين محسوب مي شود، چرا که از ديدگاه اسلام تمامي موجودات حق حيات دارند و انسان در چارچوب معيني مجاز به استفاده از آنها است و تباهي آن تا حدي مذموم است که عاملان آن از دوستي خداوند محروم مي شوند. بديهي است هر که را خداوند دوست نداشته باشد، چه سرنوشتي خواهد داشت. نکته ديگر اينکه از ديدگاه اسلام وقتي همه امور از جمله مسائل زيست محيطي به زير بناهاي اعتقادي گره مي خورد، خود بخود يک ضمانت اجرايي درون سيستمي و وجداني بوجود مي آيد که بدون حضور هر گونه ناظر خارجي، افراد را از اقدام به چنين کارهايي باز مي دارد. همچنين آيه ي ديگري بيان مي کند که اگر تغييري در نعمت هاي الهي مشاهده مي کنيد، نتيجه عملکرد خود انسان است. (4)
5-2. توصيه به عمران و آباداني
اسلام تأکيد و توصيه فراواني به کار و تلاش بخصوص در زمينه هاي کشاورزي، زراعت و عمران و آباداني در روي زمين و حفظ و نگهداري محيط زيست دارد. امام علي (ع) مي فرمايد: « کسي که آب و زميني در اختيار داشته باشد و آنگاه از فقر و تنگدستي رنج ببرد از رحمت الهي دور خواهد بود » (5) ( حر عاملي ج 24: 12).
عمران و آباداني در اسلام به حدي مورد تأکيد واقع شده که احياء موات يکي از مصاديق تملک به حساب آمده است. يعني اگر فردي زمين مواتي را احيا نمايد، تا زماني که بر روي آن کشت و کار مي کند و از محصول آن استفاده مي کند و آن را بي استفاده رها نکرده باشد، مالک آن زمين محسوب مي شود و منافع حاصل از آن به وي تعلق دارد. همچنين امام علي (ع) به استاندار مصر مي نويسد: بايد به عمران و آباداني زمين بيش از دريافت ماليات توجه کني، زيرا تنها راه دست يابي بر ماليات زمين، عمران و آباداني آن است و حکومتي که بدون کار عمراني بر روي زمين به جمع آوري ماليات آن مي پردازد در واقع به تخريب کشور و تباهي ملت پرداخته است و کار حکومت جز اندکي دوام نخواهد يافت ( نهج البلاغه: نامه 53).
6. وقف و تعليم و تربيت
موقوفات زيادي در ترويج تعليم و تربيت بخصوص علوم ديني و مدارس علميه و طلاب وجود دارد. لکن از جمله موارد که امروزه ضرورت دارد، اختصاص موقوفاتي براي آموزشهاي عمومي در زمينه محيط زيست و نحوه تعامل مردم با آن است. همچنين لازم است محيط بانان زيست گاههاي طبيعي از آموزش اختصاصي مستمر و يادگيري آخرين دانش ها و تکنولوژي هاي جهاني در حفظ و توسعه محيط زيست برخوردار شوند.
7. وقف و عدالت بين نسلي
انفال و منابع طبيعي در اسلام از اهميت فراواني برخوردار است و اختصاص آن به خدا و رسول بر اساس آيه اول سوره مبارکه انفال حاکي از آن است که افراد نتوانند بصورت انحصاري استفاده از آنها را در اختيار خود گيرند و عامه مردم را از بهره مندي آن محروم سازند. در موضوع في ء نيز حکمت اختصاص آن به موارد مشخص مذکور در آيه 7 سوره حشر مبارزه با گرد آمدن اموال در دست طبقه معدودي از جامعه يعني اغنيا و ثروتمندان است. (6) اصل 45 قانون اساسي جمهوري اسلامي نيز انفال و ثروتهاي عمومي را در اختيار حکومت اسلامي قرار داده است تا بر طبق مصالح عامه نسبت به آنه عمل شود. وقف نيز از جمله مواردي است که موجب مي شود تا نسلهاي بعدي از بسياري از مواهب الهي بهره مند شوند و به نوعي عدالت بين نسلي در مورد آنان اجرا شود و نسل حاضر نتواند به تنهايي اين منابع را مصرف کرده و موجبات تباهي آن را فراهم سازد.
8. تجربه هاي مشابه در کشورهاي ديگر
حفاظت از محيط زيست جزو اهداف 400 موقوفه در کشور آلمان است.
بنياد صندوق جهاني طبيعت (World-Wide Fund for Nature) در آلمان در سال 1963 با اهداف زيست محيطي تأسيس شد. اهميت اين نهاد در حال حاضر مرهون فعاليت هاي آن در دهه 80 ميلادي است که رئيس شرکت فولکس واگن سرپرستي آن را بر عهده داشت که امروزه يک از اهداف مهم سياسي و اجتماعي حفاظت از محيط زيست را تعقيب مي کند. همچنين « موقوفات زيست محيطي آلمان »، که در سال 1982 با توجه به تمايل روز افزون شهروندان به حفظ محيط زيست بنياد نهاده شد، با حمايت مالي و کار داوطلبانه مردم همچنان در سطح گسترده اي به فعاليت خود ادامه مي دهد. اين نهادها در سال 1990 از حمايت مالي دولت نيز برخوردار شدند. . اين موقوفه تاکنون از 2000 طرح زيست محيطي به ارزش کل يک ميليارد مارک حمايت کرده و سالانه « جايز آلماني محيط زيست » را به مبلغ يک ميليون مارک اهداء مي کند ( اليزابت اهلر 1385: 38).
9. مشارکت مردمي و محيط زيست
تجربه تاريخي بسياري از کشورها نشان دهنده نقش مؤثر مردم در حل بسياري از معضلات اجتماعي است. در هر موردي که دولت ها به مردم اعتماد کرده و به آنها ميدان داده اند، مردم به خوبي از عهده کار بر آمده و بدون کوچکترين چشم داشتي بزرگترين آثار را از خود به يادگار گذاشته اند. غير از حماسه هشت سال دفاع مقدس که عملکرد ملت ايران به اسطوره اي در تاريخ تبديل شد، بايد به جهاد سازندگي اشاره کرد که خدمات شاياني براي محرومين انجام داد. از اين تجربه مي توان در حفاظت مردمي از محيط زيست استفاده مطلوب نمود.
امروزه گروه هاي مردمي زيادي در کشورهاي مختلف جهان به طور داوطلبانه در حفظ محيط زيست تلاش مي کنند، که در اروپا گروههايي در اين زمينه فعالند که به « حزب سبز » معروفند.
در ويرجينياي غربي گروه حفاظت از رودخانه (River Coalition) که در حقيقت طرفداران پاکيزگي رودخانه ها هستند، براي حفظ و حراست 13 رودخانه از آلودگي و نگاهداري آنها به همان صورت طبيعي مبارزه مي کنند. انگيزه اين گروه تنها اين نيست که از آلودگي جلوگيري کنند، بلکه کلوپ هاي زيادي تلاش مي کنند تا منطقه سالمي را براي اوقات فراغت مردم فراهم سازند ( لواساني 1372: 63).
در کشور ما نيز انجمن ها و گروه ها و نهادهاي مردمي و غير دولتي زيادي در استان هاي مختلف وجود دارند که براي حفظ محيط زيست فعاليت مي کنند. اما مسئله اساسي در اين مورد تأمين مالي اين نهادها است تا توان لازم براي استمرار فعاليت هاي داوطلبانه را داشته باشند که وقف مي تواند منبع مالي مؤثري براي نيل به اهداف عالي آنان باشد.
نتيجه گيري و پيشنهادها
امروزه توسعه اقتصادي در تمامي کشورها سرعت بسيار بالايي به خود گرفته است که خواه يا ناخواه تخريب و نابودي محيط زيست را در ابعاد مختلف به دنبال دارد. گرچه دولتها راهکارهايي را در پيشگيري يا جبران اين خسارتها در برنامه هاي توسعه اي خود قرار داده اند، هزينه هاي گزافي که در اثر تباهي محيط زيست متوجه جوامع بشري مي شود به حدي است که بودجه هاي دولتي توان مبارزه با آن را ندارد. يکي از بهترين راه هايي که مي تواند در حفظ محيط زيست کمک نمايد، مشارکت داوطلبانه مردمي در اشکال مختلف آن است. نهاد وقف به عنوان يکي از کارآمد ترين اين روشها است که به طور مستقيم يا غير مستقيم نيازهاي مالي لازم در اين زمينه را تأمين مي کند، زيرا وقف از ويژگي استمرار و دوام برخوردار است که نسل هاي آينده را نيز شامل مي شود و منابع زيست محيطي را براي آنان حفظ مي کند و اين امر بيانگر نمونه اي از پويايي برنامه هاي اسلامي است. براي توسعه فرهنگ وقف و به کارگيري منافع آن در محيط زيست در راه هاي زير پيشنهاد مي شود:
1. باز تعريفي از وقف به عنون راهي مؤثر در رفع نيازهاي روز جامعه و نوآوري در وقف
2. بازخواني برخي از وقف نامه هاي مرتبط با حفظ محيط زيست و معرفي آن به مردم
3. اختصاص صفحاتي از کتب مدارس به معرفي و کارآمدي نهاد وقف
4. تبليغات مداوم رسانه هاي جمعي و افزايش آگاهي عمومي به وقف و محيط زيست
5. تهيه فيلم و سريال هاي مناسب در نقش وقف و کارآيي آن در حفظ محيط زيست
6. تجليل مناسب از واقفين مخصوصاً واقفين مربوط به محيط زيست
7. عمران موقوفات متروکه و اصلاح ذهنيت هاي موجود در عدم کارآمدي اوقاف
8. برگزاري اردوها و دوره هاي آموزشي حفظ محيط زيست براي داوطلبان
9. تهيه، چاپ و توزيع بروشورهاي آموزشي حفظ محيط زيست در بين مردم
10. تدوين و تصويب قوانين مربوط به تسهيلات لازم براي کمک به توسعه وقف
11. زمينه سازي مشارکت در وقف هاي بزرگ و اشتراک در موقوفات در حد توان.
منابع :
– احسانبخش، صادق (1366) آثار الصادقين. قم: دارالعلم
– اهلر، اليزابت (1385) « موقوفات و نهادهاي عام المنفعه در آلمان ». مترجم: فرانک بحرالعلومي. مجله وقف ميراث جاودان. سال 85، شماره 46.
– حائري يزدي، محمد حسن (1380) وقف در فقه و نقش آن در شکوفايي اقتصاد اسلامي. مشهد: آستان قدس رضوي.
– خميني، روح ا… (1366) تحرير الوسيله. مترجم: علي اسلامي. قم: انتشارات جامعه مدرسين حوزه علميه قم.
– رضايي، اميد (1387) « جلوه هايي از نوگرايي در مصارف موقوفه هاي دهه هاي اخير ». مجله ميراث جاودان. سال 16، شماره 62، ص 56.
– سروش، محمد (1387) مجله وقف ميراث جاودان، سال 87، شماره 2.
– شمس، عبدا… (1387) قانون اساسي از فرمان مشروطيت تا امروز. تهران: انتشارات دراک.
– فارسي، جلال الدين (1359) حقوق بين الملل اسلامي. تهران: انتشارات جهان آرا.
– قرائتي، محسن (1376) تفسير نور. قم: مؤسسه در راه حق.
– مسجد جامعي، احمد (1383) « نقش موقوفات در خدمت رساني فرهنگي و اقتصادي » هشتمين همايش سراسري وقف و امور خيريه. تهران: سالن اجلاس سران
– لطيفي، ميثم و ديگران (1387) پرتوي از سيماي وقف در ايران اسلامي. تهران: سازمان اوقاف و امور خيريه.
– لواساني، احمد (1372) کنفرانس بين المللي محيط زيست در ريو. تهران: دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت امور خارجه.
– مير،جرالد (1387) مباحث اساسي اقتصاد توسعه. مترجم: غلامرضا آزاد. تهران: نشر ني.
– مير، جرالد – استيگليتز، جوزف (1384) پيشگامان اقتصاد توسعه، آينده در چشم انداز. مترجم: غلامرضا آزاد. تهران: نشر ني.
-حلي، ابن ادريس (1410) السرائر. قم: مؤسسه النشر الاسلامي.
– قرآن کريم.
– قمي، حاج شيخ عباس (1384) سفينة البحار و مدينة الحکم و الاثار. تهران: بنياد پژوهشهاي اسلامي.
– مجلسي، محمد باقر (1403 ق) بحار الانوار ج 44. لبنان، بيروت: مؤسسة الوفاء.
– محدث نوري، ميرزا حسين (1408 ق) مستدرک الوسايل و مستنبط المسائل ج 17. قم: مؤسسة آل البيت.
– مکي العاملي، محمد بن جمال الدين. الروضة البهيئة في شرح اللمعة الدمشقية، ج 3. قم: دارالهادي للمطبوعات.
– نهج البلاغه. مترجم: سيد جعفر شهيدي (1368) تهران: سازمان انتشارات آموزش انقلاب اسلامي.
www.rasekhoon.net
www.tabnak.ir
پي نوشت ها :
1. ان قامت الساعة و في يداحکم الفسيله. فان استطاع ان لا تقوم الساعة حتي يغرسها، فليغرسها ( محدث نوري، 1408، ج 13: 460).
2. عن ابي عبدالله (ع) انه قال: لا تقطعوا الثمار فيبعث الله عليکم العذاب صبا.
3. « ولا تبغ الفساد في الارض ان الله لا يحب المفسدين » (قصص/77).
4. « ذَلِکَ بِأنَّ لَمْ يَکُ مُغَيِّرًا نِّعْمَهً أنْعَمَهَا عَلَي قَوْمِ حَتَّي يَغَيِّرُواْ مَا بِأنفُسِهِمْ وَ أنَّ اللهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ » (انفال/53).
5. من وجد ماء و ترابا ثم افتقر فابعده الله.
6. « کي لا يکون دولة بين الاغنياء منکم » (حشر/7).
منبع مقاله :
سيد امامي، کاووس؛ (1389)، اخلاق و محيط زيست ( رهيافتي اسلامي )، تهران: دانشگاه امام صادق (ع)، چاپ اول