نكته اي در باب سؤال و جواب قيامت
در قيامت مواقف و مراحل مختلفي وجود دارد در برخي از اين مراحل به هيچ كس حق صحبت كردن داده نمي شود و هيچ سؤال و جوابي نيست كه برخي از آيات به اين مراحل اشاره دارد؛ ولي در بعضي از مواقف و مراحل ديگر سؤال و جواب مطرح است كه برخي از آيات نيز ناظر به اين مواقف است
نكته اي در باب سؤال و جواب قيامت
يكي از ويژگي هاي روز رستاخيز كه در منابع ديني از آن ياد شده است، سؤال و جواب در آن روز است. آياتي كه در اين زمينه وجود دارد را مي توان به دو دسته تقسيم كرد:
1- آياتي كه به عمومي و فراگير بودن سؤال در روز قيامت مي پردازند. كه در اين باره مي توان از آيات زير ياد كرد:
“به يقين از كساني كه پيامبران به ايشان فرستاده شدند و از پيامبران سؤال خواهيم كرد “.[1] “سوگند به پروردگارت بي ترديد از همه آنها از آنچه انجام مي دهند سؤال خواهيم كرد “.[2]
2- آياتي كه مي گويد از گناه گناه كاران سؤال نمي شود. خداوند مي فرمايد: “در آن روز از هيچ انس و جني درباره گناهش پرسيده نمي شود “.[3]
درباره اين دو دسته از آيات دو پرسش مهم وجود دارد:
1- تعارض و ناسازگاري ميان اين دو دسته از آيات چگونه مرتفع مي شود؟
2- سؤال از پيامبران به چه معنا است؟
پيش از پرداختن به پاسخ اين دو پرسش مقدمه اي بيان مي گردد. در يك تقسيم بندي، استفهام يا سؤال بر دو بخش تقسيم شده است:
الف. حقيقي: گاهي استفهام حقيقي است؛ يعني سؤال كننده مطلبي را نمي داند و به غرض فهميدن مي پرسد؛ مانند سؤالي كه ساحران از فرعون پرسيدند: “اگر ما بر موسي پيروز شديم، آيا براي ما پاداشي خواهد بود “؟[4]
ب. مجازي: گاهي استفهام مجازي است؛ يعني پرسش كننده به علت فهميدن نمي پرسد، بلكه اغراض ديگري؛ چون تهديد يا ملامت يا مسخره كردن يا تعظيم و … دارد، ولي ظاهر سخنش سؤالي است. چه بسا جواب پرسش خود را نيز بداند؛ مانند آن جايي كه خداوند به غرض ملامت كردن بت پرستان مي فرمايد: “آيا به دروغ خداياني غير از الله را مي پرستيد “.[5]
استفهام هاي خدا از قسم دوم است؛ چون هيچ چيز از خدا پنهان نيست و او بر هر چيزي آگاه است از اين رو هيچ وقت براي فهميدن نمي پرسد: “هيچ ذره اي در همه زمين و آسمان از خداي تو پنهان نيست “.[6]
هر چند همه سؤال هاي خداوند مجازي است، ولي همه آنها از يك سنخ نيستند و داراي اقسام مختلفي هستند. گاهي براي اقرار گرفتن مي پرسد، گاهي براي نفي و گاهي به غرض ملامت و سرزنش كردن و گاه به عللي ديگر سؤال مي كند.
سؤال در روز رستاخيز عمومي است، ولي نوع سؤال ها متفاوت است؛ هر چند كه همه سؤال هاي خداوند مجازي است و براي دانستن نمي پرسد، در عين حال پرسش هاي مجازي نيز انواع مختلفي دارد. سؤال از مردم براي كسب اطلاع و كشف حقيقت نيست؛ زيرا خداوند مي فرمايد: “افراد مجرم به سيماي خود شناخته مي شوند “،[7] بلكه سؤال خداوند از گناهكاران، سؤال توبيخي و به علت ملامت كردن آنها است، كه چرا با وجود اين همه آيات و بينات باز نافرماني و معصيت كرديد.
فراگير بودن سؤال و جواب در قيامت
اين كه در برخي از آيات آمده است كه خداوند برخي را بدون حساب و سؤال و جواب به بهشت و يا جهنم مي برد، ولي در برخي ديگر؛ مانند آيه 6 سوره اعراف مي فرمايد كه از همه سؤال مي شود و حتي انبياي خود را نيز استثنا نمي كند. در ظاهر اين دو دسته از آيات باهم تنافي و تعارض دارند. براي رفع اين تعارض ظاهري پاسخ هايي داده شده است كه در زير به دو نمونه از اين جواب ها پرداخته مي شود:
الف. هر جا گفته شده است كه خداوند سؤال نمي كند، منظور سؤال حقيقي بوده است؛ يعني خداوند براي فهميدن گناهكار بودن يا نيكوكار بودن بندگان از آنها سؤال نمي كند؛ زيرا خداوند به هر چيزي آگاه است.[8] در مواردي هم كه خداوند مي فرمايد همه مسئول هستند و همه باز خواست مي شوند، مقصود استفهام مجازي است.
ب. در قيامت مواقف و مراحل مختلفي وجود دارد در برخي از اين مراحل به هيچ كس حق صحبت كردن داده نمي شود و هيچ سؤال و جوابي نيست كه برخي از آيات به اين مراحل اشاره دارد؛ ولي در بعضي از مواقف و مراحل ديگر سؤال و جواب مطرح است كه برخي از آيات نيز ناظر به اين مواقف است.
سؤال از انبياي الهي
در اين كه مقصود خداوند از سؤال از پيامبران چيست، نظريات مختلفي وجود دارد:
1 برخي معتقدند اين سؤالات به منظور توبيخ پيامبران نيست، بلكه به منظور توبيخ كفار است.[9] مي خواهد به كفار بفهماند كه با وجود اين كه پيامبران آنها را از عواقب نافرماني و طغيان ترساندند و آن چه از سوي خدا به پيامبران واگذار شده بود به نحو احسن به انجام رساندند، چرا باز عصيان كرديد؟!
2 برخي نيز گفته اند كه منظور از سؤال از پيامبر اين است كه پيامبر شهادت بدهد كه مردم در برابر تبليغ پيام الهي به آنها چه واكنشي نشان دادند؟ و چه پاسخي به فرستاده خدا گفتند و با او چگونه رفتار نمودند؟[10]
در حديثي از حضرت علي (ع) نقل شده است كه حضرت فرمود: “در روز قيامت از انبيا درباره به انجام رساندن رسالتشان مي پرسند، پيامبران پاسخ مي دهند كه پيام و رسالت الهي را به امٌت ها رساندند و از امت ها نيز درباره رسالت پيامبران مي پرسند و آنها انكار مي كنند و مي گويند: بشارت دهنده و انذار كننده اي پيش ما نيامد و از رسول اكرم (ص) مي پرسند و حضرت به راست گويي پيامبران و دروغ انكار كنندگان گواهي مي دهد “.[11]
3 برخي نيز گفته اند كه تعظيم و تشريف پيامبران سبب اين سؤال است.[12]با اين سؤال، شرافت و عظمت انبيا براي ديگران بيان مي گردد. گاهي از كسي در حضور ديگران پرسشي مي شود نه به هدف فهميدن، بلكه به اين نيت كه برتري او را نشان داده شود.
4 گاهي نيز سؤال از پيامبران براي اقرار گرفتن از پيامبر در برابر امتش، و محكوميت گناهكاران است همچنان كه خداوند از حضرت عيسي (ع) سؤال مي كند: “آيا تو به مردم گفتى كه من و مادرم را به عنوان دو معبود غير از خدا انتخاب كنيد؟! “، او مىگويد: “منزهى تو! … .[13]
1- آياتي كه به عمومي و فراگير بودن سؤال در روز قيامت مي پردازند. كه در اين باره مي توان از آيات زير ياد كرد:
“به يقين از كساني كه پيامبران به ايشان فرستاده شدند و از پيامبران سؤال خواهيم كرد “.[1] “سوگند به پروردگارت بي ترديد از همه آنها از آنچه انجام مي دهند سؤال خواهيم كرد “.[2]
2- آياتي كه مي گويد از گناه گناه كاران سؤال نمي شود. خداوند مي فرمايد: “در آن روز از هيچ انس و جني درباره گناهش پرسيده نمي شود “.[3]
درباره اين دو دسته از آيات دو پرسش مهم وجود دارد:
1- تعارض و ناسازگاري ميان اين دو دسته از آيات چگونه مرتفع مي شود؟
2- سؤال از پيامبران به چه معنا است؟
پيش از پرداختن به پاسخ اين دو پرسش مقدمه اي بيان مي گردد. در يك تقسيم بندي، استفهام يا سؤال بر دو بخش تقسيم شده است:
الف. حقيقي: گاهي استفهام حقيقي است؛ يعني سؤال كننده مطلبي را نمي داند و به غرض فهميدن مي پرسد؛ مانند سؤالي كه ساحران از فرعون پرسيدند: “اگر ما بر موسي پيروز شديم، آيا براي ما پاداشي خواهد بود “؟[4]
ب. مجازي: گاهي استفهام مجازي است؛ يعني پرسش كننده به علت فهميدن نمي پرسد، بلكه اغراض ديگري؛ چون تهديد يا ملامت يا مسخره كردن يا تعظيم و … دارد، ولي ظاهر سخنش سؤالي است. چه بسا جواب پرسش خود را نيز بداند؛ مانند آن جايي كه خداوند به غرض ملامت كردن بت پرستان مي فرمايد: “آيا به دروغ خداياني غير از الله را مي پرستيد “.[5]
استفهام هاي خدا از قسم دوم است؛ چون هيچ چيز از خدا پنهان نيست و او بر هر چيزي آگاه است از اين رو هيچ وقت براي فهميدن نمي پرسد: “هيچ ذره اي در همه زمين و آسمان از خداي تو پنهان نيست “.[6]
هر چند همه سؤال هاي خداوند مجازي است، ولي همه آنها از يك سنخ نيستند و داراي اقسام مختلفي هستند. گاهي براي اقرار گرفتن مي پرسد، گاهي براي نفي و گاهي به غرض ملامت و سرزنش كردن و گاه به عللي ديگر سؤال مي كند.
سؤال در روز رستاخيز عمومي است، ولي نوع سؤال ها متفاوت است؛ هر چند كه همه سؤال هاي خداوند مجازي است و براي دانستن نمي پرسد، در عين حال پرسش هاي مجازي نيز انواع مختلفي دارد. سؤال از مردم براي كسب اطلاع و كشف حقيقت نيست؛ زيرا خداوند مي فرمايد: “افراد مجرم به سيماي خود شناخته مي شوند “،[7] بلكه سؤال خداوند از گناهكاران، سؤال توبيخي و به علت ملامت كردن آنها است، كه چرا با وجود اين همه آيات و بينات باز نافرماني و معصيت كرديد.
فراگير بودن سؤال و جواب در قيامت
اين كه در برخي از آيات آمده است كه خداوند برخي را بدون حساب و سؤال و جواب به بهشت و يا جهنم مي برد، ولي در برخي ديگر؛ مانند آيه 6 سوره اعراف مي فرمايد كه از همه سؤال مي شود و حتي انبياي خود را نيز استثنا نمي كند. در ظاهر اين دو دسته از آيات باهم تنافي و تعارض دارند. براي رفع اين تعارض ظاهري پاسخ هايي داده شده است كه در زير به دو نمونه از اين جواب ها پرداخته مي شود:
الف. هر جا گفته شده است كه خداوند سؤال نمي كند، منظور سؤال حقيقي بوده است؛ يعني خداوند براي فهميدن گناهكار بودن يا نيكوكار بودن بندگان از آنها سؤال نمي كند؛ زيرا خداوند به هر چيزي آگاه است.[8] در مواردي هم كه خداوند مي فرمايد همه مسئول هستند و همه باز خواست مي شوند، مقصود استفهام مجازي است.
ب. در قيامت مواقف و مراحل مختلفي وجود دارد در برخي از اين مراحل به هيچ كس حق صحبت كردن داده نمي شود و هيچ سؤال و جوابي نيست كه برخي از آيات به اين مراحل اشاره دارد؛ ولي در بعضي از مواقف و مراحل ديگر سؤال و جواب مطرح است كه برخي از آيات نيز ناظر به اين مواقف است.
سؤال از انبياي الهي
در اين كه مقصود خداوند از سؤال از پيامبران چيست، نظريات مختلفي وجود دارد:
1 برخي معتقدند اين سؤالات به منظور توبيخ پيامبران نيست، بلكه به منظور توبيخ كفار است.[9] مي خواهد به كفار بفهماند كه با وجود اين كه پيامبران آنها را از عواقب نافرماني و طغيان ترساندند و آن چه از سوي خدا به پيامبران واگذار شده بود به نحو احسن به انجام رساندند، چرا باز عصيان كرديد؟!
2 برخي نيز گفته اند كه منظور از سؤال از پيامبر اين است كه پيامبر شهادت بدهد كه مردم در برابر تبليغ پيام الهي به آنها چه واكنشي نشان دادند؟ و چه پاسخي به فرستاده خدا گفتند و با او چگونه رفتار نمودند؟[10]
در حديثي از حضرت علي (ع) نقل شده است كه حضرت فرمود: “در روز قيامت از انبيا درباره به انجام رساندن رسالتشان مي پرسند، پيامبران پاسخ مي دهند كه پيام و رسالت الهي را به امٌت ها رساندند و از امت ها نيز درباره رسالت پيامبران مي پرسند و آنها انكار مي كنند و مي گويند: بشارت دهنده و انذار كننده اي پيش ما نيامد و از رسول اكرم (ص) مي پرسند و حضرت به راست گويي پيامبران و دروغ انكار كنندگان گواهي مي دهد “.[11]
3 برخي نيز گفته اند كه تعظيم و تشريف پيامبران سبب اين سؤال است.[12]با اين سؤال، شرافت و عظمت انبيا براي ديگران بيان مي گردد. گاهي از كسي در حضور ديگران پرسشي مي شود نه به هدف فهميدن، بلكه به اين نيت كه برتري او را نشان داده شود.
4 گاهي نيز سؤال از پيامبران براي اقرار گرفتن از پيامبر در برابر امتش، و محكوميت گناهكاران است همچنان كه خداوند از حضرت عيسي (ع) سؤال مي كند: “آيا تو به مردم گفتى كه من و مادرم را به عنوان دو معبود غير از خدا انتخاب كنيد؟! “، او مىگويد: “منزهى تو! … .[13]
پينوشتها:
[1]. اعراف، 6
[2]. حجر، 92و 93
[3]. رحمان، 39
[4]. شعراء، 41
[5]. صافات، 86
[6]. يونس، 61
[7]. رحمان، 39
[8]. طوسي، محمد بن حسن، التبيان في تفسير القرآن، ج 4 ، ص 334، مكتب الاعلام الاسلامي، چاپ اول، 1409 هـ ق.
[9]. طبرسي، فضل بن حسن، مجمع البيان، ج 4، ص 218، مؤسسة الاعلمي، بيروت، 1415 هـ ق.
[10]. طبرسي، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ج1، ص 641، مؤسسه نشر اسلامي، چاپ اول، قم، 1418 هـق.
[11]. فيض كاشاني، تفسير الصافي، ج 2، ص 180 و ج1، ص 452 ، چاپ دوم، مكتبة الصدر، تهران، 1374هـش.
[12]. كاشاني، ملا فتح الله، تفسير منهج الصادقين في الزام المخالفين، ج 4، ص 5، چاپ دوم، كتاب فروشي اسلاميه، تهران، 1344 ه.ش.
[13]مائده، 116
منبع:اسلام پديا
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
/ج