نماز از ديدگاه انديشمندان مسلمان و غربي
برخي از انديشمندان غربي با توجه به مکتب هاي فکري رايج در غرب، نماز را از باب يک تجربه ديني تبيين مي کنند. در تحليل تجربه ديني، حقيقت عبادت، بندگي و
نماز از ديدگاه انديشمندان مسلمان و غربي
برخي از انديشمندان غربي با توجه به مکتب هاي فکري رايج در غرب، نماز را از باب يک تجربه ديني تبيين مي کنند. در تحليل تجربه ديني، حقيقت عبادت، بندگي و مناجات انسان با حضرت حق نيست، بلکه آنچه که انسان احساس مي کند، با آن به تجربه اي ديني و آرامش وجدان مي رسد و ظاهري معنوي داشته باشد عبادت است. بر اين مبنا تعبد نسبت به خداوند و تقيد به فرامين او که رکن و هدف اصلي عبادت و بندگي است، محو مي شود.
از اين رو انديشمندان غربي با توجه به تنوع ديدگاه هايشان بيشتر از انديشمندان مسلمان به تحليل صورت نمازگزاري پرداخته اند و در تحليل ريشه ها و پي آمدهاي نماز بيشتر به بازتاب هاي روحي و رواني نمازگزاري و نقش آن در آرامش دروني توجه کرده اند. همچنين آثار اجتماعي نماز را به بحث کشيده اند، ولي آن ها نمي توانند به ظرافت ها و لطافت هاي عبادت و مناجات و لذت سخن با معبود اشاره کنند. چون ديدگاه آن ها در مورد دين و عبادت غير از ديدگاه انديشمندان اسلامي است. به عبارت ديگر، آن ها نتوانسته اند به خشوع، حضور قلب، معاني باطني، آداب ظاهري و آثار فراجهاني نماز اشاره کنند؛ نمازي که در کلام دانشمندان غربي بيان شده روح عبادت ندارد و تنها از باب رفع فشارهاي روحي و يک نوع تجربه ديني است.
به طور کلي منطق نيايش و فرهنگ بندگي در کلام انديشمندان غربي با مباني عقيدتي در نظام علمي و عملي انديشمندان مسلمان متفاوت است؛ زيرا آن ها بيشتر با ديد عرفاني به نماز نگريسته و نماز را کامل ترين سير و سلوک به سوي خدا دانسته اند. با وجود اين که در مجموع، آثار مکتوب عارفان مسلمان اندک است، ولي در مورد نماز، کتاب هاي متعددي در ميان آثار عرفاي اسلامي به چشم مي خورد که در ادامه، برخي از آن ها را بررسي مي کنيم.
انديشمندان مسلمان
نماز از ديدگاه مرحوم امام خميني رحمه الله
امام خميني رحمه الله در کتاب «آداب نماز» نخست به بيان انس و حضور قلب پرداخته و در ادامه احاديثي را در اين مورد نقل مي کند. ايشان بعد از اين که اهميت و جايگاه حضور قلب را به بحث مي کشد، مؤمنان را به حضور قلب فرا مي خواند. امام رحمه الله تشتّت خاطر و کثرت واردات قلبيه را مانع انس و حضور قلب دانسته و هرزه گي خيال و حبّ دنيا را دو منشأ تشويش خاطر مي داند که براي درمان آن، عمل به خلاف [خواهش هاي نفساني] حبس خيال را در نماز توصيه مي کند.
امام خميني رحمه الله در کتاب «چهل حديث» فراغت، قلب، رقت در عبادت، مراتب حضور قلب، راه دستيابي به حضور قلب و نقش نوافل را بررسي مي کند و در کتاب «سرالصلاه» نيز به معاني باطني نماز مي پردازد.
نماز از ديدگاه ميرزا جواد آقا ملکي تبريزي
ايشان درکتاب «اسرار الصلاه »، انس قلبي را حقيقت نماز مي دانند و اسباب شش گانه تحقق حقيقت نماز را اين چنين برمي شمارد:
1. حضور قلب؛
2. تفهم و دريافتن معاني؛
3. تعظيم ذات اقدس حق و بزرگداشت عبادت؛
4. هيبت (ترسي که از تعظيم و اخلاص حاصل شود.)؛
5. رجاء و اميد به فضل خداوند؛
6. حيا (تأمل در هر چيزي که مخالف با توحيد ذات اقدس و معرفت اوست). وي در ادامه عوامل پيدايش هر کدام از اين اسباب را بررسي مي کند.
ايشان بهترين درجه انس را در اين مي دانند که قلب نمازگزار در تمام اعمال و گفتار و ذکرهاي نماز متوجه همان عمل و گفتار باشد و او مراعات حضور پروردگارش را بنمايد.
نماز از ديدگاه فيض کاشاني
فيض کاشاني در جلد سوم کتاب محجه البيضاء ابتدا برخي آيات و روايات را بيان مي کند که در آن ها انس و حضور قلب و عبادت، شرط اصلي قلمداد مي شود. سپس در مورد اين که انس قلبي شرط صحت نماز است يا شرط قبول آن، بحث مي کند. بعد از آن، راه درمان تشويش قلبي را که يکي از موانع حضور قلب است، بررسي مي کند.
براي اشاره به ديدگاه ديگر عارفان و انديشمندان مسلمان جهت رعايت اختصار تنها به ذکر منابع بسنده مي کنيم. شهيد ثاني در کتاب اسرار الصلاه، سيد بن طاووس در کتاب فلاح السايل، شيخ بهايي در کتاب مفتاح الفلاح و علامه محمدمهدي نراقي در جلد سوم کتاب جامع السعادات، و عالم فاضل سيد عبدالله شبر در کتاب اخلاق در مورد انس قلبي در نماز، سخن گفته اند.
نماز از ديدگاه انديشمندان غربي
در قرن حاضر، انديشمندان به طور گسترده تري درباره نماز و نيايش بحث کرده اند. به ويژه برخي از روان شناسان امروزه به اين نتيجه رسيده اند که توجه به خدا و نماز و دعا، بسياري از امراض رواني را درمان مي کند. دکتر الکسيس کارل که براي درمان جنبه هاي ويرانگر تمدن جديد راهي نمي يابد،(1) در نوشته هاي بعدي براي معالجه يأس هاي ناشي از تمدن جديد مي گويد: «نيايش، به آدمي نيروي تحمل غم ها و مصيبت ها را مي بخشد.»(2)
دکتر توماس هيس لوپ مي گويد: با اين قيد که من پزشکم، اين سخن را مي گويم که نماز، بهترين وسيله اي است که تاکنون براي توسعه اطمينان و تسکين اعصاب و آسايش و نشاط، شناخته شده که زمينه بي خوابي را برطرف مي گرداند.(3)
سرل برت روان شناس انگليسي، با تأکيد بر نظريه ويليام جيمز درباره تأثير نماز مي گويد: «ما به واسطه نماز مي توانيم وارد انبار بزرگي از نشاط عقلاني شويم که در شرايط عادي ياراي وصول بدان را نداريم.»(4)
ماهاتماگاندي- رهبر بزرگ هند- در تبيين استقامت روحي اش مي گويد: «اگر نماز نبود و با خدا ارتباط برقرار نمي کردم، به طور حتم سال ها بود که ديوانه شده بودم.»(5)
نورمن ويزنت گريسي مي گويد: «دعا و نماز بزرگ ترين نيرويي است که براي مبارزه با دشواري هاي زندگي روزانه و به دست آوردن آرامش روحي، شناخته شده است.»(6)
هم چنين انديشمندان غربي به اثر نماز در بهبود بيماري هاي جسمي نيز اشاره کرده اند. دکتر ادوين فردريک پاورس يکي از متخصصان درمان بيماري هاي عصبي در ايالات متحده آمريکا مي گويد: «ما مي بينيم هزاران حالت براي مريض پيش آمده که مشهورترين پزشکان و باهوش ترين طبيبان کمترين اميدي براي بهبودي آن نداشته اند، اما چيزي که در بهبودي او اثر گذاشته، معجزه اي مانند معجزات نماز و ارتباط با خدا بوده است.»(7)
در مورد آثار اجتماعي نماز نيز ديدگاه هاي انديشمندان غربي قابل تأمل است. ويل دورانت اوصاف و زيبايي هاي نماز جماعت مسلمانان را به تصوير مي کشد.(8) لورا اسقف مسيحي نماز مسلمانان را عامل جذب ديگران مي داند.(9) دکتر محمد عثمان، نقش نماز جمعه را در درمان بيماري هاي اجتماعي بازگو مي کند.(10) هراس ليو معتقد است «نماز جماعت مسلمانان کامل ترين درجه مساوات بين مردم است».(11)
گفتيم که انديشمندان غربي بيش از انديشمندان مسلمان در مورد آثار اجتماعي و روان شناسي نماز بحث کرده اند، ولي در سخنان برخي از آن ها نکات ظريف درباره ويژگي هاي باطني نماز به چشم مي خورد. دکتر روژه گارودي، (12) توشي هيکوايزوتسو،(13) مارسل بوازار،(14)- دانشمند و اسلام شناس معاصر سوئيسي- و ويکتورهوگو(15) نگاهي به معناي باطني و انس قلبي با نماز داشته اند.
پي نوشت :
1- آلکسيس کارل، انسان موجود ناشناخته، ص275.
2- آلکسيس کارل، راه و رسم زندگي، ص137.
3- ديل کارنگي، آيين زندگي، ص249؛ قرآن و روان شناسي، ص357.
4- رحيم کارگر و محمد ياري، نماز از ديدگاه دانشمندان و متفکران، ص31 به نقل از قرآن و روان شناسي، ص362؛ علم النفس الديني، ص21.
5- گاندي، همه مردم برادرند، ص107؛ مرواريدهاي پراکنده، ص135.
6- کليدهاي خوشبختي، ترجمه: احمد آرام، ص388،386.
7- نماز از ديدگاه دانشمندان و متفکران، ص 29، به نقل از فروع دين، ص38.
8- ويل دورانت، تاريخ تمدن، عصر ايمان، ج4، بخش اول، ص 273.
9- فضل الله کمپاني، نتايج و فوائد دين، ص 21و22؛ اسلام و علم جديد، ص 359و360.
10- نماز از ديدگاه انديشمندان و متفکران، ص64، به نقل از قرآن و روان شناسي، ص363؛ التحليل النفسي و العلاج النفسي، ص209.
11- اسلام و علم جديد، ص357و358؛ راه تکامل، احمد امين، ج7، ص210و211.
12- روژگاروردي، هشدار به زندگان، ترجمه: کسمايي، ص259.
13- دکتر توشي هيکو، خدا و انسان در قرآن، ص188،187و250.
14- مارسل بوازار، اسلام و حقوق بشر، ترجمه: مؤيدي، ص94.
15- ويکتورهوگو، بينوايان، چ نهم، ج2، ص672.
منبع:از نمازگزاري تا انس با نماز (1) /س