نماز جمعه در نگاه امام خمینى (قدس سره)(1)
این اندیشه ه، به خصوص از رهنمودها و پیام هاى وى در زمینهء مسائلى همچون: حج،نماز جمعه و جماعت، انقلاب اسلامى، روز قدس و مسأله فلسطین، جنگ و دفاع مقدس،آمریکا و استکبار جهانى، مسائل فرهنگى و دانشگاهى، محرّم و فلسفهء عزادارى، گروهکهاى سیاسى، استقلال و هویت ملى و مکتبى و… آشکارتر است . با صراحت مى توان آن پیشواى فقیه و فقیه فرزانه را مردى فراتر از زمان و متعلق به «فرد»هاى تاریخ دانست، که هنوزآنگونه که باید، شناخته نشده است .
نگرش امام امت به مسألهء «نماز جمعه» و نقش اجتماعى ـ سیاسى آن به عنوان یکى ازشؤون وابسته به بُعد ولایت و رهبرى در اسلام، نگاهى است ژرف، جامع و بیدارگر.مقاله اى که پیش رو دارید، نگاهى به این مسأله مهم است، از منظر نظر آن بزرگ مرددوراندیش و ژرف نگر.
جایگاه نماز جمعه
فریضهء شکوهمند «نماز جمعه»، یکى از جلوه هاى بُعد سیاسى ـ اجتماعى اسلام است کهپیامبر(ص) در نخستین روزهاى هجرت به مدینه، بنیانش را نهاد، تا مرکزى براى اجتماعهفتگى مردم و پایگاهى براى طرح مسائل اجتماعى ـ سیاسى و بسیج نیروها و آمادگى براىرزم و بیدارى عمومىِ امت اسلامى باشد. وجود سوره اى از قرآن به نام «جمعه» نیز گویاىاین اهتمام ورزى به این سنت با اهمیت است. تاریخچهء نخستین نماز جمعهء پیامبر خدا(ص) و خطبهء آن حضرت در آن هنگام،همچنین بررسىِ سیر برگزارى این شعار با شکوه در دوره هاى بعد و در عصر خلفا و قرون پس ازصدر اسلام، در این مختصر نمى گنجد و هدف از این نوشته هم، تحلیل تاریخى نمازجمعهنیست، ولى به هر حال، گفتنى است این مراسم، که منبر نداى اسلام و دعوت به تهذیب نفسو بصیرت مسلمانان و روشنگرى افکار بود، در عصر خلفا تبدیل به وسیله اى در جهتاهداف قدرتهاى جور گشت و خطباى جمعه، رسالت حقگویى و تقوا آموزى را ازت یاد بردندو بیشتر سخنگوى حکّام و سلاطین جور و مبلّغ اهداف کامجویانهء آنان شدند.
در میان علماى شیعه و مجتهدان مذهب اثنى عشرى نیز که معتقد به ولایت و رهبرىمعصومین و ولایت حق بودند، به همان علت که یاد شد ـ و دیگر عوامل … ـ متروک ماند وحتى از سوى برخى عالمان شیعه، اقامهء آن در عصر غیبت تحریم شد. البته برخى هم ازدیرباز، به وجوب اقامهء آن فتوا دادند و در این باره «رساله»هاى متعددى نگاشتند.
در دوران غیبت کبرى، که فقها بسط ید و قدرت اجرایى و حکومت نداشتند، نه خوداقامهء جمعه مى کردند (جز اندکى از ایشان) و نه شرکت در نمازهاى جمعه وابسته بهدربارهاى سلاطین را شایسته مى دیدند؛ زیرا این سِمَت را از مختصات حکومت صالحاسلامى و اختیارات ولى ّامر مسلمین مى شمردند و بر پا کردن آن ر، بدون حکم و نصب ازسوى حاکم مشروع اسلامى، مجاز نمى دانستند.
به عنوان نمونه، امام خمینى (قدس سره) در این زمینه مى فرماید: «امامت جمعه از مناصب مربوط به ولىّ امر است و کسى بدون نصب،نمى تواند تصدّى کند.» [2]
در پى پیروزى انقلاب اسلامى و حاکمیت «فتو» و نفوذ «ولایتفقیه»، این سنت اسلامى که سالها متروک و مهجور مانده بود، دیگر باراحیا شد و سنگرهاى نماز جمعه، پایگاه وجایگاه حراست و حمایت ازقرآن و نظام اسلامى و محور وحدت مردم و سنگر دفاع از ارزشهاىانقلاب گردید و به همین دلیل نیز، مورد هجوم تبلیغاتى دشمنان انقلابگشت . شهادت خونین «شهداى محراب» نیز، جایگاه مهم و نفاق سوز ودشمن شکن این سنگر عظیم و حساسیت دشمن نسبت به این مراسم وتجمّع مردمى رامى رساند.
امام راحل، نقشى بسزا در احیاگرى این سنت دینى داشت و دعوتشبه سنگربانىِ امت وائمهء جمعه از این پایگاه معنوى براى حضور سیاسى،بر همگان روشن است.
مبناى این نوشته، تحلیل این مسألهء حساس، از دیدگاه امام امت (قدس سره)است و محور مطالعه، مجلّدات «صحیفهء نور» و دیگر آثار و دیدگاههاىوى در «تحریر الوسیله» و… مى باشد. لذا هم بعد سیاسى و اجتماعىوفقهىِ مسأله مورد کاوش قرار گرفته است، هم وظیفهء حسّاس امامانجمعه، هم شیوهء برخورد آنان با مردم ومسؤولان و مسائل جامعه،هم وحدت بخشىِ این عبادتِ سیاسى ـ الهى، هم محتواى خطبه هاوسلوک شخصى ائمهء جمعه و بازتاب آن در دیدگاهها و داورى هاىمثبت و منفى مردم.
نماز جمعه، سنگر وحدت و عزت
تعابیر شگفتى که حضرت امام، در حکمه، سخنرانى ها و پیام هاى خویش نسبت به جایگاه والاى نماز جمعه داشته اند، به روشنى بعدسیاسى و اجتماعى آن را مى رساند. در اینگونه پیام ه، یا صحبت هاى مردمى، یا دیدارها با ائمهء جمعه و جماعات، از نماز جمعه به عناوینى چون: «دژ مستحکم»، «سنگر اسلامى»، «امر مهم»، «فریضهء وحدت آفرین و دشمن شکن»،«نماز پرصلابت جمعه»، «فریضهء الهى»، «نماز وحدت بخش»و… یاد کرده است .
تعبیرهاى تأمل برانگیزى هم نسبت به وظیفهء ائمهء جمعه ونقش اجتماعى آنان دارد که چند نمونه یاد مى شود:
«آشنا ساختن به وظایف خطیر و…. در راه خدمت به اسلام عزیز و انقلاب خونبار ملت شریف ایران».
«بر حذر داشتن از اختلاف و تفرقه»
[3].«آشنا ساختن مردم به وظایف خطیر و…. به خصوص در این برههء تاریخى انقلاباسلامى و دعوت مردم به استقامت وپایدارى و وحدت و یکپارچگى در برابر توطئه هاى دشمنان اسلام»
[4].«گوشزد کردن مسائل اجتماعى و سیاسى اسلام به ملت وآشنایى به وظایف شرعى وملى»
[5]. «حفظ وحدت و همبستگى اهالى محترم».
«آشنا ساختن مردم به وظایف اسلامى و انقلابى».
[6] این تعبیرها تکرار مضمون واحدى است در اهمیت این وظیفهء سنگین هدایت و ارشاد،وحدت آفرینى و آگهى بخشى که بر دوش ائمهء جمعه نهاده شده است .
نماز جمعه، نماد حکومت و هدایت جمعى
نماز جمعه، مظهر شکوه امت اسلامى است . از این رو، میان محل برگزارى دو نماز جمعه باید سه میل فاصله باشد، تا مردم حضورى شکوهمند داشته باشند و اگر دو نماز جمعه درحد ومحدوده اى کمتر از مسافت یاد شده برگزار شود، هر دو نماز باطل است و هرگاه درمحلى بخواهند نماز جمعه برپا کنند، بایداحراز کنند که در محدودهء یاد شده، نماز جمعهءدیگرى برگزارنمى شود.
[7] نماز جمعه، خاص شهرها و مراکز استانها نیست، بلکه هر جاجمعیتى باشد، برگزارى نماز جمعه لازم است . به فتواى امام راحل:«نماز جمعه در صورت وجود شرایط، براى روستاها و مناطق پرجمعیت هم واجب (وجوب تخییرى) است، آنگونه که بر مردم شهرهاى کوچک و بزرگ واجب است، حتى بر چادرنشینان و عشایر هم اگر در منطقهءخود ساکن اند، واجب است.»
[8] در نمونه هایى از بیانات حضرت امام (قدس سره) که آورده مى شود، جایگاه مهم و والاى این نماز و نقش آن در مجموعهء غنى مکتب وبیدارگرى اندیشه ها بیان شده است و مسلمانان ر، چه در داخل کشور و چه درفراسوى مرزه، به اهمیت و نقش اجتماعى آن توجه مى دهد: «در روز جمعه که اجتماعات مى شود، دو سوره انتخاب شده است و امام را دعوت کرده اند که آن دو سوره را بخواند. دررکعت اول سورهء جمعه و در رکعت دوم سورهء منافقین . درسورهء جمعه، راجع به بعثت رسول اکرم و سرّ بعثت رسول اکرم ذکر مى فرماید که پیغمبر اکرم مبعوث شده اند از براى اینکه (زکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة) بعثت براى این است که مردم را تزکیه کنند… سرّ بعثت رسول اکرم تزکیهء امّت است و تعلیم و تربیت امّت، آن هم تعلیم تمام قشرهاى تعلیم،که کتاب و حکمت، تمام قشرهاى تعلیمات را واجد است …»
[9]«این نماز جمعه اى که الآن همه جا هست، شما ببینید چه برکتى است این نماز جمعه، واقعاً اگر انسان بگوید اگر نبود الااین نماز جمعه … براى ما خیلى کار شده بود.»
[10]«برپایى نماز جمعه، یکى از برکات بسیار عظیم اسلام بود که مع الاءسف قبل از پیروزى انقلاب در بین علماى شیعه بسیارکم جلوه و برادران اهل سنت هم که اقامه مى کردند،خطبه هایشان محدود به حدودى خاص بود. اما امروز ازبرکت نماز جمعه است که ملت از خانه هایشان بیرون ریخته و در مراکز نماز جمعه اجتماع و با یکدیگر تفاهم مى کنند و به مسائل سیاسى و دینى گوش مى دهند که این مسأله بسیارارزشمند است .»
[11]«منصب امامت جمعه؛ یعنى منصب تماس روحانیت با ملّت وروحانیت بامجلس و دولت، و این از امورى است که با دست تواناى ائمهء جمعه انجام مى گیرد، که امید است هر روزبیشتر وبهتر انجام شود و جمعیت ها بیشتر بیایندواین سنت حسنه اى باشد که براى مردم و آیندگان محفوظ بماند.»
[12] از این بیانات، نمونه هاى متعددى است که در این محور به همین چند جمله بسنده مى شود.
پی نوشت ها :
[1] مراجعه شود به بحث علّامه مجلسى در ج86بحارالأنوار، صص224 و 226 و… نیز «الذریعه»شیخ آقا بزرگ تهرانى و «نمونهاى از تفاسیر»،ج5، صص57 – 54
[2] صحیفه نور، ج9، ص4 (در متن حکم ایشان،در نصب شهید آیت الله مدنى به امامت جمعه)
[3] همان، ج19، ص69
[4] همان، ص170
[5] همان، ج7، ص259
[6] همان، ج12، ص185 و 245
[7] تحریر الوسیله، ج1، ص223، مسأله15
[8] همان، ص224، مسأله5
[9] صحیفه نور، ج8، ص265
[10] همان، ج16، ص123
[11] همان، ج17، ص82
[12] همان، ج18، ص151
منبع فصلنامه حکومت اسلامی شماره 32