طلسمات

خانه » همه » مذهبی » نگاهى گذرا به زندگى محمّد بن عبد الوهّاب

نگاهى گذرا به زندگى محمّد بن عبد الوهّاب

نگاهى گذرا به زندگى محمّد بن عبد الوهّاب

محمّد بن عبد الوهّاب، در سال ۱۱۱۵ در شهر عُیَینه، از توابع نجد عربستان به دنیا آمد. او فقه حنبلى را در زادگاه خود آموخت و آن‏گاه براى ادامه تحصیل ره‏سپار مدینه منوّره شد.
وى در دوران تحصیل مطالبى به زبان مى‏آورد که نشان‏دهنده انحراف فکرى او بود به‏گونه‏اى که برخى از استادان او نسبت به آینده‏اش، اظهار نگرانى مى‏کردند.

248788e7 cc81 41a1 a486 e948d323a5dc - نگاهى گذرا به زندگى محمّد بن عبد الوهّاب
0001480 - نگاهى گذرا به زندگى محمّد بن عبد الوهّاب
نگاهى گذرا به زندگى محمّد بن عبد الوهّاب

۱. سازماندهى افکار انحرافى ابن تیمیه:

محمّد بن عبد الوهّاب، در سال ۱۱۱۵ در شهر عُیَینه، از توابع نجد عربستان به دنیا آمد. او فقه حنبلى را در زادگاه خود آموخت و آن‏گاه براى ادامه تحصیل ره‏سپار مدینه منوّره شد.
وى در دوران تحصیل مطالبى به زبان مى‏آورد که نشان‏دهنده انحراف فکرى او بود به‏گونه‏اى که برخى از استادان او نسبت به آینده‏اش، اظهار نگرانى مى‏کردند.
گفتنى است که وى مبتکر و بنیان‏گذار فرقه وهّابیّت نبود، بلکه قرن‏ها پیش از او این عقاید یا بخشى از آن از سوى برخى از عالمان حنبلى مانند ابن تیمیّه و شاگردان او اظهار شده بود، ولى با توجّه به مخالفت‏هاى آشکار عالمان اهل سنّت و شیعه، در بوته فراموشى سپرده شده بود و مهم‏ترین کارى که محمّد بن عبدالوهّاب انجام داد این بود که عقاید ابن‏تیمیّه را به صورت یک فرقه و یا مذهب جدیدى درآورد که با تمام مذاهب چهارگانه اهل سنّت و مذهب شیعه تفاوت داشت.

۲. علاقه محمّد بن عبد الوهّاب به مدّعیان دروغین نبوّت:

او در آغاز کار به مطالعه زندگى نامه مدّعیان دروغین نبوّت مانند مُسَیْلمه کذّاب، سَجاج، اسود عَنْبسى و طُلَیحه اسدى علاقه ویژه‏اى داشت(1).

۳. آغاز ترویج وهّابیّت و برخورد مردم با آن:

محمّد بن عبد الوهّاب در آغاز کارش به بصره آمد و عقایدش را اظهار نمود که با مخالفت شدید بزرگان بصره رو به رو شد.
دکتر منیر العجلانى مى نویسد:
وتجمّع علیه أناس فى البصره من رؤساءها وغیرهم، فآذوه أشدّ الأذى، وأخرجوه منها(2)؛ مردم بصره علیه او قیام نموده و او را از شهر بیرون کردند.
او سپس به بغداد، کردستان، همدان و اصفهان روانه شد(3) و سرانجام به زادگاه خویش بازگشت.
وى در زمان حیات پدرش جرئت اظهار عقاید خویش را نداشت؛ ولى پس از آن که پدر او در سال ۱۱۵۳ درگذشت، محیط را براى اظهار عقاید خویش مساعد یافت و مردم را به آیین جدید خود فرا خواند(4). ولى اعتراض عمومى مردم که نزدیک بود خونش را بریزند، او را ناگزیر کرد تا به زادگاه خویش، عُیَیْنَه بازگردد و براساس پیمانى که با امیر آنجا، عثمان بن مَعْمَر بست که هر دو بازوى یک‏دیگر باشند، عقاید خود را تحت حمایت او بى‏پرده مطرح ساخت، ولى طولى نکشید که حاکم عُیَیْنَه به دستور فرمانرواى اَحساء، وى را از شهر عیینه اخراج کرد.
محمّد بن عبد الوهّاب به نا چار شهر دِرْعِیّه را براى اقامت برگزید و با محمّد بن سعود، حاکم درعیّه پیمان جدیدى بست که حکومت از آنِ محمّد بن سعود باشد و تبلیغ به دست محمّد بن عبدالوهّاب.

۴. تخریب زیارتگاه صحابه و قبر برادر خلیفه دوم:

نخستین کارى که محمّد بن عبد الوهّاب انجام داد، ویران کردن زیارتگاه‏هاى صحابه و اولیا در اطراف عُیَیْنه بود که از جمله آنان، تخریب قبر زید بن خطّاب برادر خلیفه دوم بود(5) که با واکنش شدید عالمان و بزرگان رو به رو شد، به دنبال آن امیر عُیَیْنه به ناچار، شیخ را از این شهر بیرون کرد.
همان طورى که در بخش «عصر ظهور افکار محمّد بن عبد الوهّاب» اشاره شد، در قرن دوازدهم هجرى موقعیّت بسیار سخت و اوضاع بسیار نامناسبى براى مسلمانان پیش آمده بود که کشورهاى اسلامى از هر سو مورد تهاجم شدید استعمارگران قرار داشتند، کیان امّت اسلامى از سوى انگلیس، فرانسه، روس و آمریکا تهدید مى‏شد.
در این عصر، بیش از هر زمانى مسلمانان نیاز به وحدت و همکارى بر ضدّ دشمن مشترک داشتند، ولى متأسّفانه محمّد بن عبدالوهّاب مسلمانان را به جرم توسّل به انبیا و اولیاى الهى، مشرک و بت پرست قلمداد کرد و فتوا به تکفیر آنان داد، خونشان را حلال، کشتن آنان را جایز و اموال آنان را جزء غنایم جنگى به حساب آورد و پیروان او به استناد این فتوا، هزاران مسلمان بى گناه را به خاک وخون کشیدند که در قسمت بعدى به تفصیل بیان خواهد شد.

پی نوشت:

(1) کشف الارتیاب، ص ۱۲، به نقل از خلاصه الکلام.
(2) تاریخ العربیّه السعودیّه، ص ۸۸.
(3) او چهار سال در بصره، پنج سال در بغداد و یک سال در کردستان و دو سال در همدان اقامت گزید واندک زمانى هم در اصفهان و قم بود و آن گاه به حُرَیْمَله اقامتگاه پدرش رفت. وهّابیّت مبانى فکرى و کارنامه عملى، ص ۳۶.
(4) ر. ک: زعماء الإصلاح فى عصر الحدیث، ص ۱۰؛ تاریخ العربیّه السعودیّه، ص ۸۹ و تاریخ نجد آلوسى، ص ۱۱۱.
(5) عنوان المجد فى تاریخ نجد، ص ۹؛ براهین الجلیّه فى رفع تشکیکات الوهابیّه، ص ۴؛ هذه هى الوهابیّه، ص ۱۲۵ و السلفیّه بین أهل السنّه والامامیّه، ص ۳۰۷.

منبع:پایگاه اطلاع رسانی سبطین

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد