نگاهی به زندگی پربار شیخ انصاری رحمت الله علیه
او عالمی عظیم الشأن، مجاهدی متقی و اقیانوسی بی کران بود که یکی از بزرگ ترین تحولات علمی را در تاریخ فقه و اصول، پایه گذاری کرد. از فحول علما و اکابر فقها امامیه بود که با کوله باری از علوم خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام، سیل تشنگان دانش را به سوی خود می خواند. انسانی بود که شیرینی بندگی خدا وانس با او را به خوبی چشیده بود و تنها به همین دلیل توانست پرده های سنگین و ضخیم مادیت را کنار زند و به سراپرده ی حریم حق و بارگاه قدس حضرت رب العالمین راه یابد.
وی، در روز عید غدیر سال 1214 ق، در محله ی شیخ انصاری، شهر دزفول دیده به جهان گشود. پدرش شیخ محمد امین، از عالمان پرهیزگار دزفول بود. نسبت خاندان وی به جابر بن عبدالله انصاری – صحابی معروف پیامبر صلی الله علیه و اله -منتهی می شود. مادرش «حنون» دختر شیخ یعقوب – از عالمان همین خاندان – بود که در زمره ی زنان پرهیزگار عصر خویش به شمار می رفت و پیش از تولد فرزندش مرتضی در خواب دیده بود که امام صادق علیه السلام قرآنی به او هدیه می کند.
در جست و جوی علم و دانش
در مقام تعبیر خواب، به او مژده دادند: خداوند فرزندی دانشمند به تو خواهد بخشید و شاید به همین دلیل بود که بی وضوء به فرزندش شیر نمی داد.
از همان کودکی، اثار نبوغ و بزرگی در چهره ی شیخ انصاری هویدا بود. نخست در مکتب خانه، به آموزش قرآن و خواندن و نوشتن پرداخت و پس از آن تحصیلات حوزوی را نزد پدرش آغاز کرد. ادبیات عرب و دیگر مقدمات علوم اسلامی را نزد فضلای حوزه علمیه دزفول فراگرفت و پس از پشت سر نهادن این مراحل، به عتبات عالیات رفت و در محضر سید محمد مجاهد که در آن هنگام ریاست حوزه علمیه کربلا را بر عهده داشت، زانوی تلمذ زد. حدود چهارسال از محضر ایشان و شریف العلما؛ استفاده ها نمود وی پس از آن به دزفول بازگشت. و باز آهنگ سفر به شهرهایی از ایران نمود.
سفرهای علمی شیخ در ایران پنج سال به طول انجامید و در این مدت، از محضر بزرگانی چون ملااحمد نراقی، سید محمد باقر رشتی، حجه الاسلام شفتی بهره ها برد.
از جمله ویژگی های اخلاقی ایشان، این بود که چه در جوانی و چه در دوران مرجعیت، بسیار ساده و زاهدانه می زیست؛ از امکانات زندگی، به اندازه ی ضرورت استفاده می کرد و از تجمل، اسراف و زندگی اشرافی به شدت پرهیز داشت.
شاگردان شیخ انصاری
سالهای 1266 تا 1281 ق عصر درخشندگی شیخ اعظم مرتضی انصاری مرجع جهان تشیع است. شیخ، 52 ساله بود که مرجعیت عام شیعه به او سپرده شد که علت امر را می توان در اموری چون شهرت و اشتهار او به ورع و تقوی و شهادت اساتید او مثل شیخ علی کاشف الغطاء وملا احمد نراقی مبنی بر اعلمیت او، خلاصه کرد. او با ژرف اندیشی و موشکافی علمی توانست روح تازه ای در کالبد فقه و اصول بدمد. و دو کتاب رسائل و مکاسب که سالها در حوزه های علمیه تدریس می گردد از همین عالم ربانی است. در روزگار او بحث های فقهی به اوج گستردگی و نهایت دقت رسید و فقه از حیث استدلال به صورت چشمگیری تطور یافت. او پیشوار دوره هشتم در ادوار فقه و طلایه دار دوره پنجم از ادوار کیفیت بیان فقه و پرچمدار دوره هفتم در ادوار اجتهاد و بنیانگذار بعضی مبانی فقه به شمار می رود. او نخستین مرجعی است که همه علمای شیعه بر اعلمیت او اتفاق نمودند که ظاهراً چنین اجماع و اتفاقی از ناحیه علماء حتی بعد از شیخ انصاری هم برای کسی حاصل نشده است.
بیان شیوا و مستدل شیخ و توان فقهی و اصولی او به گونه ای بود که توانست حدود دویست مجتهد مسلم را تربیت کرده به حوزه های علمیه شیعه تحویل دهد که از جمله آن ستارگان فروزان میرزا محمد حسن شیرازی، میرزا حبیب الله رشتی، شیخ محمد آشتیانی، آخوند ملا محمد کاظم خراسانی، شیخ جعفر شوشتری، ملا حسینقلی همدانی، شیخ حسن نجم آبادی تهرانی و میرزا حسین نوری می باشند.
میراث های ماندگار علمی
گرچه شیخ انصاری رحمة الله علیه 27 سال در نجف، بالاترین کرسی تدریس فقه و اصول و نیز تربیت طلاب را در اختیار داشت و 15 سال، بار سنگین زعامت و مرجعیت شیعه را هم بر دوش کشید، در عین حال، هرگز از تصنیف و تألیف غافل نشد و آثار ارزشمندی از جمله کتاب مکاسب و رسائل را پدید آورد.
در گذشت شیخ انصاری رحمة الله علیه
شیخ انصاری رحمت الله علیه پس از سال ها تلاش و کوشش بی وقفه در راه اعتلای کلمه طیبه ی حق، نشر معارف اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، هدایت و رهبری امت اسلام و تربیت صدها مجتهد و عالم دینی، تصنیف و تألیف ده ها کتاب گران سنگ و دیگر فعالیتهای عام المنفعه، سرانجام در شب هجدهم جمادی الثانی سال 1281 ق ، در سن 67 سالگی، چشم از جهان فروبست؛ چهره ی تابناکش در نقاب خاک پنهان شد و روح پاکش به عالم ملکوت پروازکرد. پس از غسل و تکفین، مرحوم سید علی شوشتری استاد عرفان و اخلاق وی بر پیکرش نماز خواند و سپس در صحن حرم حضرت امیرامؤمنین، حضرت علی علیه السلام به آغوش خاک سپرده شد.
منبع:اقتباس از کتاب زندگانی و شخصیت شیخ اعظم انصاری رحمة الله علیه
/س