خانه » همه » مذهبی » نگاهی به وضعیت شیعیان در نیجریه

نگاهی به وضعیت شیعیان در نیجریه

نگاهی به وضعیت شیعیان در نیجریه

بیش از پنجاه درصد از مردم نیجریه شیعه و نزدیک به چهل درصد مسیحی هستند.اگرچه در گذشته‌ای نه چندان دور (قرن هجده میلادی) نیجریه شاهد یک حکومت مقتدر و گسترده اسلامی به رهبری عثمان بن فودی بوده است ولی اینک حکومت و ریاست جمهوری نیجریه در اختیار مسیحیان است و حکومت این کشور دارای روابط بسیار مستحکمی با آمریکا و رژیم صهیونیستی می‌باشد.

a0210f3e 6dd3 4e35 a990 389b1fbf881c - نگاهی به وضعیت شیعیان در نیجریه

وضعیت شیعیان نیجریه

جمعیت شیعیان نیجریه طی سال های اندکی چند برابر شده است. بخش قابل توجه این افزایش جمعیت نه به خاطر فرزندآوری شیعیان این کشور، بلکه شامل کسانی می شود که پیش از این مذهب و دین دیگری داشته اند و سپس به تشیع گرویده اند. تا قبل از سال ۲۰۰۰ میلادی، جمعیت شیعیان این کشور به سختی به چند هزار نفر می رسید و این در حالی است که در سال های اخیر جمعیت شیعیان این کشور در حدود ۱۲ تا ۱۴ میلیون نفر برآورد می شود.

 جمهوری فدرال نیجریه با نزدیک به ۱۷۰ میلیون جمعیت در غرب آفریقا، پرجمعیت ترین کشور این قاره و یکی از کشورهای پرجمعیت جهان به شمار می رود. این کشور بزرگترین تولید کننده نفت قاره خود نیز هست و دارای جمعیتی مشتمل بر مسلمانان در شمال و مسیحیان در جنوب است. مسلمانان این کشور عموما سنی مذهب و مالکی هستند. 

این در حالی است که شعیان در این کشور از سهم قابل ملاحظه ای در جمعیت برخوردارند. زاریا به عنوان مرکز ایالت کادونا در شمال این کشور، محل تجمع و تمرکز شیعیان به حساب می آید. شهرهای لاگوس و کانو نیز از شهرهای مهم شیعیان به شمار می روند. جمعیت شیعیان نیجریه طی سال های اندکی چند برابر شده است.

بخش قابل توجه این افزایش جمعیت نه به خاطر فرزندآوری شیعیان این کشور، بلکه شامل کسانی می شود که پیش از این مذهب و دین دیگری داشته اند و سپس به تشیع گرویده اند. بر همین اساس به «مستبصرین» شهره هستند. تا قبل از سال ۲۰۰۰ میلادی، جمعیت شیعیان این کشور به سختی به چند هزار نفر می رسید و این در حالی است که در سال های اخیر جمعیت شیعیان این کشور در حدود ۱۲ تا ۱۴ میلیون نفر برآورد می شود.

رهبری شیعیان این کشور بر عهده شیخ ابراهیم الزکزاکی (مالکی مذهب سابق) است. وی تشکیلات قابل توجهی برای استفاده از ابزارهای جدید برای تبلیغ و اشاعه مذهب خود در اختیار دارد. وی همچنین در همان ابتدای شروع نهضت خود که «جنبش اسلامی نیجریه» (در این نوشتار به اختصار جان نامیده می شود) را بنیان نهاد، در استحکام و بسط آن به جد کوشید، تا اکنون این تشکلیات را به صورت یک سازمان منسجم مشاهده کنیم.

از سوی دیگر شیعیان در کشور نیجریه با این که سال های زیادی نیست که به صورت یک اقلیت قابل توجه درآمده اند، اما از سوی جامعه این کشور به خوبی مورد شناسایی و پذیرش قرار گرفته¬اند  و پیروان سایر مذاهب (به استثنای وهابیت) مشکل خاصی با آنها ندارند.
 

شیعیان نیجریه و دولت این کشور

این در حالی است که نگاه دستگاه های امنیتی و دولتی به «جنبش اسلامی نیجریه» با قدری احتیاط همراه است. در این کشور این اعتقاد وجود دارد که «جان» در حال آموزش نظامی پیروان خود است و قصد راه اندازی یک شاخه نظامی برای خود دارد. این مسئله موجب بروز حساسیت هایی نسبت به فعالیت های «جان» شده و تا جایی پیش رفته که برخوردهای خونینی نیز به وقوع پیوسته است.

به نظر می رسد یکی از مسائلی که می تواند به تضعیف «جان» منجر شود، حرکت به سمت رادیکالیسم ناشی از برخورد حکومت و ارتش این کشور با آنهاست. چنانچه «جان» در برابر اقدامت خشونت آمیز ارتش دست به تحرکات مشابه بزند، هم استقبال فزاینده جامعه به آنها کم می شود و هم بهانه لازم برای سرکوب آنها از سوی ارتش مهیا می شود. از سوی دیگر باید خاطرنشان کرد که دولت نیجریه عموما روی خوشی به جریان های هویت طلب دینی نشان نمی دهد.

کشتن شیخ محمد یوسف، بنیانگذار «بوکوحرام» که خواستار تعطیلی آموزش های نوین بود شاهدی بر این مدعاست. دولت این کشور توسعه نیجریه را از طریق ترویج دموکراسی طلب می کند و این همان مسئله ای است که هم «جان» و هم سایر گروه های اسلامگرا با آن زاویه دارند. این مسئله را می توان یکی از نقاط ضعف «جان» به شمار آورد.

کما اینکه «جان» می تواند با استفاده از ابزارهای دموکراسی اهداف خود را پیش برده و با توجه به رشد فزاینده جمعیت پیروان خود، در آینده ای نه چندان دور از طریق مکانیسم های دموکراتیک قدرت را به دست گیرد. از این طریق «جان» علاوه بر کسب قدرت، با نمایش یک اسلام میانه رو، با اقبال بیشتر جامعه نیجریه نیز روبه رو خواهد شد و حضور آن در جامعه بین المللی اگر با حمایت توام نشود، قطعا با طرد و انزوا روبه رو نخواهد شد. از این طریق می تواند بنیادگرایی سلفی را نیز به انزوا براند.
 

بازیگران خارجی

همه موارد فوق در حالی صورت می گیرد که تاثیر کنش های عوامل بیرونی را نادیده نگرفته و برای آن نیز سهمی در تحولات داخلی این کشور قائل شویم. آنچه مشخص است روند فزاینده افزایش جمعیت شیعیان این کشور است که می تواند حساسیت کشورهایی که رابطه مناسبی با شیعیان ندارند را برانگیزد. عربستان سعودی از جمله و مهمترین آنهاست.

پس از برخورد خونین ارتش این کشور با شیعیان که منجر به کشته و زخمی شدن تعداد قابل توجهی از آنان شد، پادشاه سعودی در تماسی تلفنی با رئیس جمهوری این کشور، حمایت خود را در مبارزه با تروریسم اعلام کرد. حمایت های این چنینی از دولت و ارتش نیجریه از سوی سعودی بدیهی ترین و طبیعی ترین اقدام ممکن است، چرا که سعودی تحت هیچ عنوان علاقه ای به گسترش تشیع در یکی از مهم ترین و استراتژیک ترین کشورهای آفریقایی (به ویژه در میان کشورهای تولید کننده نفت) ندارد.

از سوی دیگر به نظر می رسد که ایران نیز نباید به صورت آشکارا به حمایت از «جنبش اسلامی نیجریه» بپردازد؛ زیرا در صورت حمایت آشکار ایران، ممکن است این جنبش به وابستگی به بیگانگان متهم و تحت فشار بیشتر قرار بگیرد. مضافا اینکه حساسیت های عمومی به اقدامات ایران در منطقه و جهان رو به فزونی است و چنانچه آشکار شود که ایران به دنبال نفوذ در غرب آفریقا است، فشار بر جان و حساسیت نسبت به ایران دو چندان می شود.

در صورتی که ایران یک حمایت معنوی عرضه کند، جان می تواند در کمال نمایش استقلال خود، توجیهی برای وابستگی خود به ایران به دست مخالفان داخلی و خارجی خود ندهد. 

در مجموع می توان گفت که روند رو به رشد جمعیت شیعیان کشور نیجریه، چشم انداز مناسبی از گسترش ژئوپلیتیک شیعه فرا رو می نهد که با توجه به بستر آن (پرجمعیت ترین کشور آفریقا) و انگیزه های این جریان و نهضت نوپا، امید تداوم و گسترش آن منطقی به نظر می رسد.

منبع: سایت عصر شیعه

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد