خانه » همه » مذهبی » هدف از آفرینش

هدف از آفرینش

هدف آفرینش انسان

هدف از آفرینش

یکی از موجوداتی که در این عالم خلق شده، «انسان» است. انسان از قسم دوم موجودات است؛ یعنی، خلق شده است تا به کمال برسد. باید گفت آن عملی که موجب تکامل یا سقوط انسان می شود، عمل اختیاری در این عالم است.

0261 compressed - هدف از آفرینش

هدف از خلقت این موجود شریف چیست؛ چه آینده و عاقبتی در انتظار اوست؛ جایگاه او در این عالم خاکی کجاست؛ انسان با چه ضوابط اخلاقی‌ای باید زندگی کند.
 
یکی از اسمای الهی که در قرآن کریم بر آن تکیه شده، اسم «حکیم» است. این صفت الهی اقتضا می کند که تمام افعال خداوند حکیمانه باشد. آنچه خداوند متعال می آفریند، برحسب فرض عقلی، از دو قسم خارج نیست: قسم اول، موجودی است که در لحظه خلقت، تمام کمالاتی را که برایش ممکن است، واجد شود و دیگر، حالتی که بخواهد به دست بیاورد، برای او نیست و رشد و تکامل و ازدیاد کمالات در او فرض نمی شود. این دسته موجودات مجردند؛ قسم دوم، موجودات مادی، مثل موجودات جسمانی، یا مجرد متعلق به ماده، مثل نفس اند. می توان گفت خداوند چنین موجوداتی را در این عالم خلق کرده است تا به کمال لایق خود برسند و استعدادهای موجود در آنها، شکوفا شود.
 
یکی از موجوداتی که در این عالم خلق شده، «انسان» است. انسان از قسم دوم موجودات است؛ یعنی، خلق شده است تا به کمال برسد. باید گفت آن عملی که موجب تکامل یا سقوط انسان می شود، عمل اختیاری در این عالم است.
 در دین مبین اسلام، به دو عامل که عوامل تأثیرگذار در تربیت اخلاقی اند، توجه خاصی شده است: اول، «تأثیر تلاش انسان در رسیدن به هدف»، و دوم، «فاعلیت خداوند در طول فاعلیت انسان». در واقع، این دو عامل از مبانی اصلی تربیت اخلاقی به حساب می آیند.
با مراجعه به متون دینی، متوجه می شویم که برای آفرینش انسان اهدف گوناگونی، در این متون، بیان شده است. در برخی آیات، هدف آفرینش انسان، آزمایش او بیان شده است: (وهو الذی خلق السماوات والأرض فی ستة أیام وکان عرشه على الماء لیبلوکم أیکم أحسن عملا)(1)؛ «و اوست کسی که آسمانها و زمین را در شش هنگام آفرید و عرش او بر آب بود تا شما را بیازماید که کدام یک نیکوکارترید». در جای دیگر خداوند می فرماید:( وما خلقت الجن والإنس إلا لیعبدون )(2)؛ یعنی، عبادت خدا هدف خلقت است.
 
می توان گفت اینها اهداف متوسط خلقت اند و مقتضای ذات خداوند بوده است که جهان و انسان را خلق کند تا انسانها کمالاتی را از خداوند دریافت کنند و به تکامل برسند. البته وقتی گفته می شود که انسان برای تکامل آفریده شده است، منظور این نیست که مانند مجردات در هنگام خلقت، دارای کمال است و حالتی نیست که در انتظار آن باشد، بلکه انسان آفریده شده است تا با اختیار خود و در سایه انجام عمل اختیاری، به قرب الهی برسد.(3)
 

نقش انسان و عوامل غیرمادی در رسیدن به هدف

 برخی فرقه ها و حتی برخی متدینان که تعالیم اسلام را به خوبی نفهمیده اند، در مباحث تربیتی و برخی از ابعاد آن، دچار انحراف عقیده شده اند و به این امر معتقد گشته اند که انسان خواه ناخواه تحت تأثیر یک سلسله عوامل مادی خارج از اراده و کنترل خویش است که این عوامل، در سرنوشت و تأثیرگذارند. به اعتقاد این گروه، با وجود این عوامل غیراختیاری، تربیت امری اختیاری نیست، بلکه انسان در کارهایش محکوم عوامل جبری بیرونی است.
 
در پاسخ به این انحراف فکری باید گفت در دین مبین اسلام، به دو عامل که عوامل تأثیرگذار در تربیت اخلاقی‌اند، توجه خاصی شده است: اول، «تأثیر تلاش انسان در رسیدن به هدف»، و دوم، «فاعلیت خداوند در طول فاعلیت انسان». در واقع، این دو عامل از مبانی اصلی تربیت اخلاقی به حساب می آیند. قرآن کریم بدون اینکه فاعلیت استقلالی خداوند را نفی کند، مسئولیت کار انسان را به خودش واگذار می کند و در آیات متعددی، با انسان چون موجودی مسئول برخورد می کند. این دیدگاه، یعنی، اعتقاد به «تأثیر تلاش انسان در رسیدن به هدف»، و «فاعلیت خداوند در طول فاعلیت انسان»، در واقع نفی کننده دیدگاه کسانی است که به جبر یا تفویض قائل اند؛ بنابراین در دیدگاه اسلامی، در عین پذیرفتن تأثیر عوامل غیر اختیاری در سرنوشت انسان، به نقش خود انسان هم توجه خاص می شود و بر اساس برخی آیات قرآن کریم، انسان به سبب داشتن چنین نیرویی، باید پاسخگو باشد.
 
بنابراین، از جمله مبانی تربیت اخلاقی بر اساس دیدگاه علامه مصباح یزدی، تأثیر عوامل اختیاری و غیر اختیاری در تربیت اخلاقی انسان است. بر اساس دیدگاه ایشان اگر انسان بداند که تلاش های او در رسیدن به اهداف و خواسته هایش نقش دارد و نتیجه آنها، عاید خودش می گردد، این امر باعث دل گرمی و مضاعف شدن انگیزه او برای کار می شود.
 
در اینجا به برخی آیاتی که این معنا از آنها برداشت می شود، اشاره می گردد
1. (إنا هدیناه السبیل إما شاکرا وإما کفورا )(4): «ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس»
 
۲. (وأن لیس للإنسان إلا ما سعی )(5) «و اینکه برای انسان بهره ای جز سعی و کوشش او نیست»
 
٣. (هل تجزون إلا بما کنتم تکسبون )(6) «آیا جز به آنچه انجام می دادید، کیفر داده می شوید؟»
 
این آیات اثبات کننده این نکته‌اند که سعادت یا شقاوت انسان، در سایه عمل اختیاری به دست می آید.
 
پی‌نوشت:
1. هود (۱۱)، ۷.
۲. ذاریات (۵۱)، 56.
٣. محمد تقی مصباح یزدی، معارف قرآن او (خداشناسی، جهان شناسی، انسان شناسی)، ص۱۷۳-۱۸۵.
4. انسان (۷۹)، ۳.
5. نجم (۵۳)، ۳۹.
6 یونس (۱۰)، ۵۲.
 
منبع: برنامه درسی وتربیت اخلاقی، حمیدرضا کاظمی، چاپ اول، انتشارات مؤسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی(قدس سره)، قم 1393

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد