خانه » همه » مذهبی » همسر من مدتي است دچار بيماري اعصاب و روان شده است و كار نمي‌كند و بيشتر پول خرج مي‌كند و من اكثر اوقات به خاطر اينكه اقتصاد خانه را حفظ كنم پول به او نمي‌دهم و در واقع دروغ مي‌گويم و البته من خودم كار مي‌كنم و حالا مي‌خواستم بدانم كه حكم كار من چگونه است كه آيا بايد هر چه مي‌خواهد در اختيار او بگذارم يا خير و دروغ‌گويي من اشكال دارد يا خير؟

همسر من مدتي است دچار بيماري اعصاب و روان شده است و كار نمي‌كند و بيشتر پول خرج مي‌كند و من اكثر اوقات به خاطر اينكه اقتصاد خانه را حفظ كنم پول به او نمي‌دهم و در واقع دروغ مي‌گويم و البته من خودم كار مي‌كنم و حالا مي‌خواستم بدانم كه حكم كار من چگونه است كه آيا بايد هر چه مي‌خواهد در اختيار او بگذارم يا خير و دروغ‌گويي من اشكال دارد يا خير؟

مقدمه: روابط بين زن و شوهر و حفظ نظام خانواده بسيار حساس و داراي جزئياتي است كه بسياري از معيارها ناتوان از تشخيص مشكل و يا حلّ آن است. لذا نمي‌توان به آساني در اين زمينه قضاوت نمود. تنها چيزي كه مي‌توان گفت اين است كه موفقيت خانواده بستگي به روابط شايسته و گذشت و اعتماد همسران به يكديگر دارد. مادامي كه زن و شوهر قصد داشته باشند زندگي مشترك خود را حفظ كنند، زندگي مشترك آن‌ها تحت هر شرايطي پابرجا خواهد ماند.
اينك با اين مقدمه كوتاه به پاسخ سؤال شما مي‌پردازيم ، در نامه خود نوشته‌ايد كه: «همسر من مدتي است دچار بيماري اعصاب و روان شده و كار نمي‌كند، بيشتر پول خرج مي‌كند و من اكثر اوقات به خاطر اينكه اقتصاد خانواده را حفظ كنم پول به او نمي‌دهم و در واقع دروغ مي‌گويم…»
نحوه برخورد شما با همسرتان:
1. احساس همدردي
اگر واقعاً همسر شما دچار بيماري اعصاب و روان شده است، بايد در زمينه مداواي ايشان اقدام كنيد. فردي كه دچار افسردگي يا اضطراب مي‌شود، بيش از هر چيز ديگري نياز به محبت دارد. چه بسا ممكن است كمبود محبت در خانواده باعث مشكلات رواني در افراد گردد. بنابراين شايسته است كه در روابط و شيوه برخوردتان تجديد نظر كنيد. شما مي‌توانيد در وضعيت كنوني نقش يك پزشك معالج و مددكار خوب را ايفا كنيد.
روش مناسب و مفيد اين است كه با صراحت از همسرتان بپرسيد كه چه احساسي دارد و چه مسأله‌اي باعث اين حالت در وي شده است. اگر از برخورد شما ناراضي است، مي‌توانيد از اين پس در نحوه برخوردتان تجديدنظر كنيد. و اگر مسايل ديگر باعث ناراحتي و افسردگي در وي شده است، دست به دست هم داده در جهت رفع مشكل اقدام نماييد. تا زماني كه مشكل ايشان حلّ نشده لازم است با ياري خداونددرصددريشه يابي مشكلات وحل آن برآييدو زندگي را اداره كنيد. حتي اگر لازم شد، هزينه درمان ايشان را نيز بپردازيد.
 2. عدم وابستگي اقتصادي
توجه داشته باشيد كه شوهرتان را از لحاظ اقتصادي به خود وابسته نسازيد. وباتوجه به اينكه شما فرموده بوديدهمسرتان ولخرجي دارد، لذا سعي كنيد پول به ايشان ندهيد، زيرا ممكن است در موارد غير ضروري هزينه كند. بلكه در مورد درمان ايشان و يا مسايل مربوط به خانواده مصرف كنيد.
3. احترام و محبت
براي آن كه همسرتان را تشويق كنيد طبق خواسته شما و در جهت رفع مشكل عمل كند، سعي كنيد با همسرتان با مهرباني و صداقت صحبت كنيد. صداقت رمز بزرگ موفقيت در زندگي است، حتي اگر وانمود به صداقت كنيد باز هم موفقيد. گاهي صادقانه رفتار كردن در ابتداي امر دشوار است، خصوصاً اگر احساسات منفي فراواني نسبت به همسرتان داشته باشيد. اما اگر به جاي زخم زبان زدن و نفرت با همسرتان صادقانه برخورد كنيد او را وادار خواهيد كرد به حرف‌هاي شما گوش بدهد، شما را درك كند و در برابر شما پاسخگو باشد. يادتان باشد اگر با همسرتان مهربانانه صحبت كنيد، خشم و كينه هم بين شما كم مي‌شود و جوّ آرامتري فراهم مي‌آيد كه مي‌توانيد در آن جو آرام، مشكلات خود را به بحث بگذاريد و در جهت رفع آن اقدام كنيد.
دروغ گفتن شما به همسرتان؛
در نامه خود پرسيده‌ايد كه «دروغ‌گويي من به همسرم اشكال دارد يا خير؟» اين موضوع از دو زاويه قابل بررسي است:
حكم دروغ گفتن از لحاظ شرعي
حكم شرعي دروغ گفتن را بايد با توجه به مرجع تقليد خود وبيان دقيق شرايط زندگي خود استفتاء نماييد.
دروغ گفتن از لحاظ روان شناختي:
اگرچه پول مالِ شما است و ايشان حقي در اين زمينه ندارد، زيرا تأمين مخارج زندگي بر عهده شوهر است، اما استحكام خانواده و حفظ روابط شما اقتضا دارد كه حتي از پول شخصي خود هم براي ايشان هزينه كنيد. اين در واقع نوعي از خودگذشتگي، ايثار و عشق به زندگي مشترك است. اينجاست كه صداقت بايد سرلوحه زندگي قرار گيرد زيرا دروغ، دروغ است و اثر منفي بر همسر شما مي‌گذارد.[1] البته در برخي موارد دروغ گفتن واجب مي‌شود كه آن مسأله ديگري است و با اين مورد فرق مي‌كند.
حكم كار كردن شما؛
محور ديگر سؤال شما اين است كه: «حكم كار من چگونه است؟»
كارزن ازلحاظ شرعي دوصورت دارد:
1-  زن قبل ازازدواج نيزشاغل بوده است ومرداوراباهمين شرايط انتخاب كرده است. دراين صورت زن در شغل خود ودرآمد خود استقلال دارد.
2-  زن بعدازازدواج شاغل شده است. دراين حالت كار كردن زن در صورتي كه با اجازه و رضايت همسر باشد و منافاتي با جايگاه و منزلت زن نداشته باشدو به گناه و فعل حرام آلوده نگردد، اشكالي ندارد.[2]در گذشته كه زندگي ساده و بي‌دغدغه بود، زنان از وضعيت بهتري برخوردار بودند و مجبور نبودند كار كنند، اما امروزه با توجه به مشكلات زندگي، افزايش نياز‌ها و سطح توقعات همسران، زنان دوشادوش مردان كار مي‌كنند. اين از لحاظ اقتصادي به نفع خانواده و جامعه است و در صورتي كه اصول اخلاقي رعايت گردد، اسلام با آن مخالفتي ندارد. بنابراين كار كردن شما با اين دو شرط اشكالي ندارد:
1. با اجازه و رضايت همسر شما باشد.
2. كار شما حلال باشد و اخلاق و مسايل اسلامي را رعايت كنيد.
حضرت علي ـ عليه‌السلام ـ  مي‌فرمايد: «هيچ دردي دردناك‌تر از گناه براي انسان نيست.» اميد است در همه حال به اين روايت توجه داشته باشيد و هم در كار و تأمين مخارج زندگي و هم در ارتباط با همسر خويش رضاي خدا را در نظر داشته باشيد.
 
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. حسن ملكي، چگونه با تفاهم زندگي كنيم، انتشارات نيكان كتاب، 1383.
2. مهدي مهريزي، زن و فرهنگ ديني، نشر هستي‌نما، 1382.
3. فرانك لينچام، رابطه همسران، ترجمه: مهدي قراچه‌داغي، پيك بهار، 1380.

پي نوشت ها:
[1] . عسكري، حسين، نقش بهداشت روان در ازدواج و زندگي زناشويي، انتشارات گفتگو، 1380، ص 205.
[2] . به توضيح‌المسائل مرجع تقليدتان مراجعه نماييد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد