شبه قارة هند سرزمين بزرگي است در جنوب قارة آسيا كه بعد از چين پرجمعيتترين كشور جهان است. اين سرزمين علاوه بر هند كنوني، بخش اعظمي از پاكستان بنگلادش، نپال را هم شامل ميشده است. شبه قارة هند در قديم با فلات ايران در ارتباط بوده و از نظر فرهنگي مشتركات زيادي با هم داشتهاند.
بيشتر از دو هزار و پانصد سال قبل از ميلاد مردمي در اين سرزمين زندگي ميكردهاند سيه چرده، با موهايي مجعد كه اعقاب ايشان در جنوب هند به نام (دراويديان) فراوانند.
سرزمين هند همانگونه كه در زمينة آب و هوا و مردمان ،سرزمين عجايب است، در زمينة اديان هم سرزمين عجيبي است. تنوّع و پيچيدگي عقايد در هندوئيسم بسيار دامنهدار است. گفتهاند در ميان اديان دنيا، دين هندوئي مانند يك انبان فروشنده دوره گردي است كه هم اشياء نفيس عتيقه در آن ديده ميشود و هم ملزومات روزانة خريداران.[1]هندوئيسم چون ديگر دينهاي جهاني، يعني مسيحيت، اسلام و يا آئين بودا تنها يك بنيانگذار نداشته است بلكه به مرور زمان در جامعة هند به خاطر وجود اختلافات طبقاتي يا به علّت برخي مسائل اجتماعي، در سرزمين هند به وجود آمده است. يعني تكامل هندوئيسم به صورت تدريجي بوده است. اين دين اندك اندك در دوراني بيش از دو هزار سال باليده و همة جنبشهاي فرهنگي و ديني هند را به خود جذب و يگانه كرده است.[2]هندوئيسم از فرهنگهاي بسيار متأثر شده است و كالبد انديشة هندو چون خود ملت هند گوناگوني بسيار دارد. هندوئيسم در سرزمين هند در ساية برخي اتفاقات و تغيير و تحولات و وجود اختلاف طبقاتي در شهر بنارس هند به وجود آمده و قديمترين دين زندة جهان ميباشد.
محققين غربي برآنند كه زمان پيدايش مبادي معروف به وديك يا عصر برهمني مقدمه تحولاتي بوده كه عاقبت دين هندوئيزم را فراهم آورده است. و در نتيجه هندوئيسم عبارت شده است از يك سيستم مذهبي اجتماعي كه در ميان مردم آن سرزمين رشد و نمو يافته است.[3]دين هندوئيسم يكي از پرطرفدارترين اديان جهان است كه عمدتاً در سرزمين هند محصور بوده است. البته جز در مواردي كه خود هندوها به نقاط ديگر جهان مهاجرت كردهاند؛ انتقال يافته است. در ميان اديان جهان، دين هندوئيسم از نظر اعتقاد به نظام طبقاتي ـ اجتماعي، دين منحصر به فرد است.[4]مركز زندگي ديني در هندوستان شهر بنارس است. اين شهر با زائرين و مرتاضان و گاو و ميمون مقدس و دوهزار معبد و چندين پرستشگاه و پانصد هزار مجسمة خدايان و حمامهاي مقدس و انبار مخصوص سوزاندن اجساد، بزرگترين نمايشگاه جهان به شمار ميآيد. دورة هندوئيسم سومين دورة اكمال معنويت هندو است.[5] در نهايت چنين نتيجه ميگيريم كه دين هندوئيسم بنيانگذار خاصي ندارد بلكه محصول فرهنگهاي بسيار است. و اكنون اين را در قالب آيينها و جشنهاي اجتماعي هندو روشنتر ميتوان ديد.
هرگونه اعمال ديني از جشنهاي ودايي گرفته تا مراسم قبيلههاي ابتدايي جانپرست، همه را ميتوان در كالبد هندوئيسم يافت.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تاريخ جامع اديان، جان بيناس، (ترجمه علي اصغر حكمت.)
2. جهان مذهبي، ريچارد بوش، (ترجمه عبدالرحيم گواهي.)
3. آشنايي با تاريخ اديان، غلامعلي آريا.
4. هندوئيسم، ك م. سن: (ترجمة: ع. پاشايي.)
5. اديان زندة جهان، تأليف رابرت هيوم.
پي نوشت ها:
[1] . آريا غلامعلي، آشنايي با تاريخ اديان، انتشارات پايا. سوم، 1379، ص 45،
[2] . ك.م: سن: هندوئيسم، انتشارات فكر روز، چاپ دوم، 1375، ص 13، .
[3] . مبلغي آباداني، عبدالله: تاريخ اديان و مذاهب جهان، چاپ اول، 1373، انتشارات منطق سينا، ص190.
[4] . همان.
[5] . هيوم، رابرت اديان زندة جهان، چاپ چهارم، 1374، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، ص52.