واژه شناسیِ حدیث
حدیث در لغت به معنای چیز تازه، (۱) ضد قدیم (۲) (۳) و مطلق کلام و خبر است، خواه کم باشد خواه زیاد (۴) (۵) (۶) و به تعریف جامعتر، هر سخنی است که انسان از طریق شنیدن یا وحی، در خواب یا بیداری، با آن مواجه شود. (۷)
اشتقاق حدیث
حدیث مشتق از «حدث» به معنای پدید آمدن چیزی است که قبلا نبوده است (۸) و سخن و کلام را از آنرو حدیث نامیدهاند که اجزای آن بهتدریج و پیدرپی پدیدار میشوند. (۹) (۱۰) (۱۱)
جمع حدیث، برخلاف قاعده، احادیث است، (۱۲) (۱۳) زیرا مفرد احادیث، اُحدوثه است که مترادف است با حدیث. (۱۴) (۱۵)
کاربرد واژه حدیث در قرآن
واژه حدیث در قرآن ۲۸ بار، ۲۳ بار به صورت مفرد و ۵ بار به صورت جمع، در اشاره به قرآن، سرگذشت پیشینیان و در موارد متعددی به معنای مطلق کلام و خبر به کار رفته است. (۱۶) (۱۷) (۱۸) (۱۹) (۲۰) (۲۱)
معنای حدیث در اصطلاح اهلسنت
حدیث در اصطلاح اهلسنت عبارت است از آنچه به پیامبر اکرم نسبت داده شود، (۲۲) از قول و فعل و تقریر (۲۳) (۲۴) (۲۵) (۲۶) و صفاتِ خَلقی و خُلقی (۲۷) و حتی حرکات و سکنات آن حضرت در خواب و بیداری . (۲۸)
به سیره، فضائل و ویژگیهای پیامبر اکرم در پیش از بعثت نیز حدیث اطلاق شده است. (۲۹)
عدهای حدیث را شامل قول، فعل و تقریرِ صحابه و تابعین (۳۰) (۳۱) و علما و صُلحا (۳۲) نیز دانستهاند.
نورالدین عتر (۳۳) حتی صفات خَلقی و خُلقی صحابه و تابعان را نیز در تعریف حدیث گنجانده است.
بنابر این تعریف، حدیث به چهار قسم تقسیم میشود: قولی، یعنی هر کلامی غیر از قرآن که از پیامبر اکرم صادر شده است؛ فعلی، یعنی هر گزارشی که راجع به اعمال و افعال پیامبر اکرم است؛ تقریری، یعنی هر سخن یا فعلی که از صحابه سرزده و پیامبر اکرم با سکوت و عدم انکار یا با اظهار تأیید و تحسین خود بر آن صحه نهاده است؛ و وصفی، یعنی هر آنچه درباره ویژگیهای جسمانی یا اخلاقی پیامبر اکرم نقل شده است. (۳۴)
معنای حدیث در اصطلاح شیعه
حدیث در اصطلاح علمای شیعه عبارت است از کلامی که قول، فعل یا تقریر معصوم را گزارش کند (۳۵) (۳۶) (۳۷) و اطلاق آن بر آنچه از غیر معصوم رسیده از باب مَجاز است. (۳۸) (۳۹)
وجه تسمیه حدیث
گاهی در بیان وجه تسمیه حدیث، به حدوث آن در قبال قرآن، که قدیم است، استدلال شده است (۴۰) اما این استدلال، با توجه به اطلاق لفظ حدیث بر قرآن در خود قرآن (۴۱) (۴۲) و نیز به کارگیری این اصطلاح از سوی معتقدان به حدوث قرآن، درست به نظر نمیرسد.
اجزاء تشکیل دهنده حدیث
هر حدیثی از دو بخش تشکیل شده است: متن و سند .
متن حدیث
متن در لغت به معنای پشت، قسمت آشکار هر چیز، رویه، و بخش مرتفع و سخت زمین (۴۳) (۴۴) (۴۵) است و در اصطلاح عبارت است از الفاظ حدیث که معنا را افاده میکند. (۴۶)
سند حدیث
سند در لغت به معنای بخش مرتفع زمین که به کوه پیوسته و نیز نوعی لباس است، (۴۷) (۴۸) (۴۹) و در اصطلاح، طریق متن یا زنجیره راویان متن است. (۵۰)
سند را خبر دادن از طریق متن نیز گفتهاند (۵۱) (۵۲) اما تعریف نخست صحیحتر به نظر میرسد، زیرا خبردادن از طریق متن، اِسناد است. (۵۳) (۵۴)
اصطلاح حدیث با اصطلاحات خبر، اثر و سنّت ارتباط معنایی و کاربردی دارد.
نظر عسقلانی
درباره ارتباط معنایی خبر و حدیث و نسبت این دو با یکدیگر، ابن حجر عسقلانی (۵۵) سه قول را مطرح کرده است:
الف) قول به ترادف حدیث و خبر.
ب) آنچه از پیامبر اکرم نقل شده باشد حدیث و آنچه از غیر ایشان نقل شده باشد خبر خوانده شده و از اینرو به کسانی که به تاریخ و مانند آن اشتغال دارند «اَخباری» و به افرادی که با سنت نبوی سر و کار دارند «محدّث» اطلاق شده است.
ج) نسبت بین خبر و حدیث نسبت عموم و خصوص مطلق است؛ یعنی هر حدیثی خبر است، اما هر خبری حدیث نیست.
اما چون سخن ابن حجر عسقلانی، به سبب تعریف نشدن حدیث در آن، ابهام دارد، دیگر علمای حدیث با توجه به تعریفی که خود از حدیث داشتهاند، آن را تفسیر و تفسیر خاص کردهاند.
قول به ترادف حدیث و خبر
بنابر قولِ به ترادف حدیث و خبر، از یک دیدگاه، خبر بر حدیث مرفوع (قول منسوب به پیامبر صلیاللّهعلیهوآله) و حدیث موقوف (قول منسوب به صحابیان) و حدیث مقطوع (قول منسوب به تابعین) قابل اطلاق دانسته شده است. (۵۶)
قول فقهای خراسان
اما بنابر قول منسوب به فقهای خراسان، حدیث مرفوع، خبر و حدیث موقوف اثر نامیده شده است. (۵۷) (۵۸)
دیدگاه مورد پذیرش
دیدگاه اول مورد پذیرش بسیاری از محدثان قرار گرفته است. (۵۹) (۶۰)
محققان معاصر (۶۱) (۶۲) (۶۳) نیز، با توجه به شیوه محدّثان در نقل احادیث موقوف و مقطوع در کنار احادیث مرفوع، همین قول به ترادف را اختیار کردهاند.
در میان محدثان شیعه، قول به ترادف حدیث و خبر، رواج بیشتری دارد (۶۴) (۶۵) (۶۶)
نامگذاری کتابهای حدیثی کهن شیعه نیز شاهدی بر این مدعاست، چنان که شیخ طوسی کتاب خود را الاستبصار فیما اختلف فیه من الاخبار نامیده است. (۶۷)
معنای اثر
در لغت
«اثر» در لغت به معنای نشانی که از هر چیز بر جا میماند، (۶۸) (۶۹) جای پا (۷۰) و بازمانده (۷۱) است.
اطلاق مأثور به حدیث
حدیث را «مأثور» گفتهاند، زیرا عدهای آن را برای عده دیگر نقل کردهاند. (۷۲)
تعاریف دیگر اثر
درباره تعریف اثر، اقوال دیگری وجود دارد؛ از قبیل اینکه اثر اعم از حدیث و خبر است، یا اثر مترادف خبر است، یا اثر بر آنچه از صحابه رسیده و حدیث بر آنچه از پیامبر اکرم رسیده اطلاق میشود، (۷۳) (۷۴) اما مشهورترین اقوال همان قول نخست است.
ترادف اثر و حدیث
هر چند برخی، اصطلاح اثر را فقط برای اقوال صحابیان (حدیث موقوف) به کار بردهاند، (۷۵) (۷۶) (۷۷) اما شواهدی مبنی بر اینکه حدیث و اثر مترادف به کار رفتهاند ذکر شده، مثلا مسلم بن حجاج (۷۸) حدیث پیامبر را اثر نامیده است و طبری کتاب خود را که منحصر به احادیث مرفوع است تهذیب الآثار، و طحاوی کتاب خود را که مشتمل بر احادیث مرفوع و موقوف است شرح معانی الآثار نامیده است. (۷۹) (۸۰)
محققان معاصر نیز اثر را مترادف با حدیث و خبر، و شامل احادیث مرفوع، موقوف و مقطوع دانستهاند. (۸۱) (۸۲) (۸۳) (۸۴)
در میان محدّثان شیعه برخی اثر را اعم از خبر و حدیث دانستهاند، (۸۵) (۸۶) اما محقق حلی ( نجمالدین جعفر بن حسن بن سعید ) اثر را تنها بر مطالب منقول از ائمه علیهمالسلام اطلاق کرده است. (۸۷)
در عین حال، برخی اثر را مترادف حدیث دانستهاند. (۸۸) (۸۹)
عناوین برخی کتابهای کهن (۹۰) و اطلاق اثر بر حدیث پیامبراکرم از سوی ائمه علیهمالسلام و نیز به کارگیری واژه اثر به جای حدیث از سوی محدّثان، (۹۱) بیانگر تداول نظر اخیر نزد علمای شیعه است. (۹۲)
ارتباط سنت و حدیث
درباره ارتباط معنایی حدیث و سنت گفتنی است که محدّثان، سنّت را مترادف با حدیث به معنای قول، فعل، تقریر، صفات خَلقی و خُلقی پیامبر اکرم، در پیش و پس از بعثت، دانستهاند. (۹۳) (۹۴)
محدثان اهلسنت گاهی سنّت را بر عمل صحابه نیز اطلاق کردهاند، چه این عمل در قرآن یا احادیث پیامبر پیشینهای داشته چه نداشته باشد. (۹۵)
از تعابیر محدّثان و عالمان سدههای نخستین چنین برمیآید که سنّت در آغاز، تنها بر افعال و اعمال پیامبر اکرم دلالت داشته، (۹۶) اما بعدها بر احادیث پیامبر اکرم نیز اطلاق شده است. (۹۷)
در میان محدّثان شیعه، مراد از سنّت گاه خود فعل و تقریر معصوم، (۹۸) خود قول و فعل و تقریر معصوم (۹۹) و نیز آنچه از پیامبر اکرم یا مطلق معصوم صادر شده (۱۰۰) بوده و گزارش هر یک از موارد سهگانه، حدیث نامیده شده است (۱۰۱) بنابراین، سنّت نزد آنان مترادف حدیث نیست، بلکه حدیث حاکی از سنّت است. (۱۰۲)
پینوشتها:
۱. ذیل «حدث»، خلیل بن احمد، ج۲، ص۱۷۷، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
۲. ابن جماعه، المنهل الروی فی مختصر علومالحدیث النبوی، ج۱، ص۳۰، چاپ محییالدین عبدالرحمان رمضان، دمشق ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۳. عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، ج۱، ص۲۳، چاپ احمد عمر هاشم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۴. ذیل «حدث»، محمد بن احمد ازهری، ج۴، ص۴۰۵، تهذیباللغة، ج ۴، چاپ عبدالکریم عزباوی، قاهره (بیتا)، ج ۱۵، چاپ ابراهیم ابیاری، قاهره ۱۹۶۷.
۵. ابن جماعه، المنهل الروی فی مختصر علومالحدیث النبوی، ج۱، ص۳۰، چاپ محییالدین عبدالرحمان رمضان، دمشق ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۶. عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، ج۱، ص۲۳، چاپ احمد عمر هاشم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۷. حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل «حدث»، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران (۱۳۳۲ش).
۸. ابن فارس، ذیل «حدث».
۹. حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل «حدث»، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران (۱۳۳۲ش).
۱۰. ابن جماعه، المنهل الروی فی مختصر علومالحدیث النبوی، ج۱، ص۳۰، چاپ محییالدین عبدالرحمان رمضان، دمشق ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۱۱. عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، ج۱، ص۲۳، چاپ احمد عمر هاشم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۱۲. ذیل «حدث»، ابن منظور، لسان العرب.
۱۳. ابن جماعه، المنهل الروی فی مختصر علومالحدیث النبوی، ج۱، ص۳۰، چاپ محییالدین عبدالرحمان رمضان، دمشق ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۱۴. ذیل «حدث»، محمد بن احمد ازهری، ج۴، ص۴۰۵، تهذیباللغة، ج ۴، چاپ عبدالکریم عزباوی، قاهره (بیتا)، ج ۱۵، چاپ ابراهیم ابیاری، قاهره ۱۹۶۷.
۱۵. ابن جماعه، المنهل الروی فی مختصر علومالحدیث النبوی، ج۱، ص۳۰، چاپ محییالدین عبدالرحمان رمضان، دمشق ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۱۶. تحریم/سوره۶۶، آیه۳.
۱۷. طه/سوره۲۰، آیه۹.
۱۸. طور/سوره۵۲، آیه۳۴.
۱۹. نجم/سوره۵۳، آیه۵۹.
۲۰. نساء/سوره۴، آیه۷۸.
۲۱. نساء/سوره۴، آیه۱۴۰.
۲۲. ابن حجر عسقلانی، فتحالباری: شرح صحیح البخاری، ج۱، ص۱۷۳، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست بیروت (بیتا).
۲۳. ابن تیمیه، علم الحدیث، ج۱، ص۵، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۲۴. محمد بن عبدالرحمان سخاوی، فتح المغیث بشرح الفیه الحدیث للعراقی، ج۱، ص۲۱، چاپ علیحسین علی، قاهره ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
۲۵. عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، ج۱، ص۲۳، چاپ احمد عمر هاشم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۲۶. زکریا بن محمد انصاری، فتحالباقی بشرح الفیه العراقی، ج۱، ص۴۱، چاپ حافظ ثناءاللّه زاهدی، بیروت ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
۲۷. محمد بن عبدالرحمان سخاوی، فتح المغیث بشرح الفیه الحدیث للعراقی، ج۱، ص۲۱، چاپ علیحسین علی، قاهره ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
۲۸. محمد بن عبدالرحمان سخاوی، فتح المغیث بشرح الفیه الحدیث للعراقی، ج۱، ص۲۱، چاپ علیحسین علی، قاهره ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
۲۹. ابن تیمیه، علم الحدیث، ج۱، ص۷ـ۸، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۳۰. عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، ج۱، ص۲۳، چاپ احمد عمر هاشم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۳۱. زکریا بن محمد انصاری، فتحالباقی بشرح الفیه العراقی، ج۱، ص۴۱، چاپ حافظ ثناءاللّه زاهدی، بیروت ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
۳۲. زینالدین بن علی شهیدثانی، الرعایة لحال البدایة فی علم الدرایة و البدایة فی علم الدرایة، ج۱، ص۵۴، قم ۱۳۸۱ش.
۳۳. نورالدین عتر، منهج النقد فی علوم الحدیث و مصطلحه، ج۱، ص۲۷، دمشق ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۳۴. علی ستامونی اثری، المدخل الی علوم الحدیث، ج۱، ص۵۰ـ۵۶، منصوره، (مصر) ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
۳۵. محمد بن حسین شیخ بهائی، الوجیزة فی الدرایة، ج۱، ص۴۱۲، چاپ ماجد غرباوی، در تراثنا، سال ۸، ش ۳و۴ (رجب ذیالحجه ۱۴۱۳).
۳۶. ابوالقاسم بن محمدحسن میرزای قمی، قوانینالاصول، ج۱، ص۴۰۹، چاپ سنگی تهران ۱۳۰۸۱۳۰۹، چاپ افست ۱۳۷۸.
۳۷. عبداللّه مامقانی، مقباس الهدایة فی علم الدرایة، ج۱، ص۵۷، چاپ محمدرضا مامقانی، قم ۱۴۱۱ـ۱۴۱۳.
۳۸. محمد بن حسین شیخ بهائی، الوجیزة فی الدرایة، ج۱، ص۴۱۲، چاپ ماجد غرباوی، در تراثنا، سال ۸، ش ۳و۴ (رجب ذیالحجه ۱۴۱۳).
۳۹. حسن صدر، نهایةالدرایة فی شرح الرسالة الموسومة بالوجیزة للبهائی، ج۱، ص۸۱، چاپ ماجد غرباوی، (قم ۱۴۱۳).
۴۰. ابن حجر عسقلانی، فتحالباری: شرح صحیح البخاری، ج۱، ص۱۷۳، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست بیروت (بیتا).
۴۱. کهف/سوره۱۸، آیه۶.
۴۲. زمر/سوره۳۹، آیه۲۳.
۴۳. خلیل بن احمد، کتاب العین، ذیل «متن»، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
۴۴. اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح:تاجاللغة و صحاحالعربیة، ذیل «متن»، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت (بیتا)، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش.
۴۵. ذیل «متن»، ابن منظور، لسان العرب.
۴۶. عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، ج۱، ص۲۳، چاپ احمد عمر هاشم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۴۷. خلیل بن احمد، کتاب العین، ذیل «سند»، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
۴۸. اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح:تاجاللغة و صحاحالعربیة، ذیل «سند»، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت (بیتا)، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش.
۴۹. ذیل «سند»، ابن منظور، لسان العرب.
۵۰. زینالدین بن علی شهیدثانی، الرعایة لحال البدایة فی علم الدرایة و البدایة فی علم الدرایة، ج۱، ص۵۵، قم ۱۳۸۱ش.
۵۱. ابن جماعه، المنهل الروی فی مختصر علومالحدیث النبوی، ج۱، ص۲۹، چاپ محییالدین عبدالرحمان رمضان، دمشق ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۵۲. عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، ج۲، ص۲۲، چاپ احمد عمر هاشم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۵۳. زینالدین بن علی شهیدثانی، الرعایة لحال البدایة فی علم الدرایة و البدایة فی علم الدرایة، ج۱، ص۵۵، قم ۱۳۸۱ش.
۵۴. عبداللّه مامقانی، مقباس الهدایة فی علم الدرایة، ج۱، ص۵۱ـ۵۲، چاپ محمدرضا مامقانی، قم ۱۴۱۱ـ۱۴۱۳.
۵۵. ابن حجر عسقلانی، نزهةالنظر فی توضیح نخبةالفکر، ج۱، ص۹ـ۱۰، چاپ عبدالسلام مدنی، بن ارس ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۵۶. عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، ج۱، ص۲۳، چاپ احمد عمر هاشم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۵۷. ابن صلاح، مقدمة ابن الصّلاح فی علوم الحدیث، ج۱، ص۲۷، چاپ مصطفی دیبالبغا، دمشق ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
۵۸. عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، ج۱، ص۲۳، چاپ احمد عمر هاشم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۵۹. زکریا بن محمد انصاری، فتحالباقی بشرح الفیه العراقی، ج۱، ص۴۱، چاپ حافظ ثناءاللّه زاهدی، بیروت ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
۶۰. زینالدین بن علی شهیدثانی، الرعایة لحال البدایة فی علم الدرایة و البدایة فی علم الدرایة، ج۱، ص۵۴، قم ۱۳۸۱ش.
۶۱. صبحی صالح، علوم الحدیث و مصطلحه، ج۱، ص۱۲۲، دمشق ۱۳۷۹/ ۱۹۵۹، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
۶۲. محمد عجاج خطیب، اصول الحدیث: علومه و مصطلحه، ج۱، ص۱۹، بیروت ۱۴۲۱/ ۲۰۰۱.
۶۳. نورالدین عتر، منهج النقد فی علوم الحدیث و مصطلحه، ج۱، ص۲۹، دمشق ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۶۴. زینالدین بن علی شهیدثانی، الرعایة لحال البدایة فی علم الدرایة و البدایة فی علم الدرایة، ج۱، ص۵۴، قم ۱۳۸۱ش.
۶۵. محمد بن حسین شیخ بهائی، الوجیزة فی الدرایة، ج۱، ص۴۱۳، چاپ ماجد غرباوی، در تراثنا، سال ۸، ش ۳و۴ (رجب ذیالحجه ۱۴۱۳).
۶۶. حسن صدر، نهایةالدرایة فی شرح الرسالة الموسومة بالوجیزة للبهائی، ج۱، ص۸۳، چاپ ماجد غرباوی، (قم ۱۴۱۳).
۶۷. محمدعلی مهدویراد، «تدوین حدیث (۱) : تعاریف»، ج۱، ص۴۰ـ۴۱، علوم حدیث، سال ۱، ش ۱ (پاییز ۱۳۷۵).
۶۸. ذیل «اثر»، خلیل بن احمد، ج۸، ص۲۳۶، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
۶۹. ذیل «اثر»، محمد بن احمد ازهری، ج۱۵، ص۱۱۹، تهذیباللغة، ج ۴، چاپ عبدالکریم عزباوی، قاهره (بیتا)، ج ۱۵، چاپ ابراهیم ابیاری، قاهره ۱۹۶۷.
۷۰. ذیل «اثر»، خلیل بن احمد، ج۸، ص۲۳۶، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
۷۱. احمد بن محمد فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، ذیل «اثر»، (بیروت) : دارالفکر، (بیتا).
۷۲. ذیل «اثر»، محمد بن احمد ازهری، ج۱۵، ص۱۱۹، تهذیباللغة، ج ۴، چاپ عبدالکریم عزباوی، قاهره (بیتا)، ج ۱۵، چاپ ابراهیم ابیاری، قاهره ۱۹۶۷.
۷۳. زینالدین بن علی شهیدثانی، الرعایة لحال البدایة فی علم الدرایة و البدایة فی علم الدرایة، ج۱، ص۵۴، قم ۱۳۸۱ش.
۷۴. حسین حاجحسن، نقد الحدیث فی علم الروایة و علم الدرایة، ج۱، ص۱۸۴، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۷۵. ابن صلاح، مقدمة ابن الصّلاح فی علوم الحدیث، ج۱، ص۲۶، چاپ مصطفی دیبالبغا، دمشق ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
۷۶. یحیی بن شرف نووی، التّقریب و التّیسیر لمعرفة سنن البشیر النذیر، ج۱، ص۲۳، چاپ صلاح محمد محمد عویضه، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
۷۷. عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، ج۱، ص۲۳، چاپ احمد عمر هاشم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۷۸. مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۱، ص۷، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۷۹. محمد بن عبدالرحمان سخاوی، فتح المغیث بشرح الفیه الحدیث للعراقی، ج۱، ص۱۲۲، چاپ علیحسین علی، قاهره ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
۸۰. محمدعلی مهدویراد، «تدوین حدیث (۱) : تعاریف»، ج۱، ص۴۲ـ۴۳، علوم حدیث، سال ۱، ش ۱ (پاییز ۱۳۷۵).
۸۱. صبحی صالح، علوم الحدیث و مصطلحه، ج۱، ص۱۲۲، دمشق ۱۳۷۹/ ۱۹۵۹، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
۸۲. محمد عجاج خطیب، اصول الحدیث: علومه و مصطلحه، ج۱، ص۲۰، بیروت ۱۴۲۱/ ۲۰۰۱.
۸۳. منهج النقد فی علوم الحدیث و مصطلحه، دمشق ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۸۴. حسین حاجحسن، نقد الحدیث فی علم الروایة و علم الدرایة، ج۱، ص۱۸۴، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۸۵. زینالدین بن علی شهیدثانی، الرعایة لحال البدایة فی علم الدرایة و البدایة فی علم الدرایة، ج۱، ص۵۴، قم ۱۳۸۱ش.
۸۶. محمدباقر بن محمد میرداماد، الرواشح السماویة، ج۱، ص۶۷، چاپ غلامحسین قیصریهها و نعمتاللّه جلیلی، قم ۱۳۸۰ش.
۸۷. محمدباقر بن محمد میرداماد، الرواشح السماویة، ج۱، ص۶۷، چاپ غلامحسین قیصریهها و نعمتاللّه جلیلی، قم ۱۳۸۰ش.
۸۸. محمد بن حسین شیخ بهائی، الوجیزة فی الدرایة، ج۱، ص۴۱۲، چاپ ماجد غرباوی، در تراثنا، سال ۸، ش ۳و۴ (رجب ذیالحجه ۱۴۱۳).
۸۹. حسن صدر، نهایةالدرایة فی شرح الرسالة الموسومة بالوجیزة للبهائی، ج۱، ص۸۲، چاپ ماجد غرباوی، (قم ۱۴۱۳).
۹۰. حسن صدر، نهایةالدرایة فی شرح الرسالة الموسومة بالوجیزة للبهائی، ج۱، ص۸۲، چاپ ماجد غرباوی، (قم ۱۴۱۳).
۹۱. «الآثارالصحیحة عنالصادقین علیهمالسلام»، کلینی، ج۱، ص۸، الاصول من الکافی.
۹۲. محمدعلی مهدویراد، «تدوین حدیث (۱) : تعاریف»، ج۱، ص۴۳ـ۴۴، علوم حدیث، سال ۱، ش ۱ (پاییز ۱۳۷۵).
۹۳. ابن تیمیه، علم الحدیث، ج۱، ص۵ـ۹، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۹۴. مصطفی سباعی، السنة و مکانتها فی التشریع الاسلامی، ج۱، ص۴۷، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۹۵. حسین حاجحسن، نقد الحدیث فی علم الروایة و علم الدرایة، ج۱، ص۱۹۲، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۹۶. صبحی صالح، علوم الحدیث و مصطلحه، ج۱، ص۱۱۶ـ ۱۱۷، دمشق ۱۳۷۹/ ۱۹۵۹، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
۹۷. صبحی صالح، علوم الحدیث و مصطلحه، ج۱، ص۱۲۰ـ۱۲۱، دمشق ۱۳۷۹/ ۱۹۵۹، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
۹۸. محمد بن حسین شیخ بهائی، الوجیزة فی الدرایة، ج۱، ص۴۱۴، چاپ ماجد غرباوی، در تراثنا، سال ۸، ش ۳و۴ (رجب ذیالحجه ۱۴۱۳).
۹۹. حسن صدر، نهایةالدرایة فی شرح الرسالة الموسومة بالوجیزة للبهائی، ج۱، ص۸۵، چاپ ماجد غرباوی، (قم ۱۴۱۳).
۱۰۰. عبداللّه مامقانی، مقباس الهدایة فی علم الدرایة، ج۱، ص۶۸، چاپ محمدرضا مامقانی، قم ۱۴۱۱ـ۱۴۱۳.
۱۰۱. عبداللّه مامقانی، مقباس الهدایة فی علم الدرایة، ج۱، ص۶۹، چاپ محمدرضا مامقانی، قم ۱۴۱۱ـ۱۴۱۳.
۱۰۲. محمد بن حسین شیخ بهائی، الوجیزة فی الدرایة، ج۱، ص۴۱۴، چاپ ماجد غرباوی، در تراثنا، سال ۸، ش ۳و۴ (رجب ذیالحجه ۱۴۱۳).
فهرست منابع:
قرآن.
ابن تیمیه، علم الحدیث، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
ابن جماعه، المنهل الروی فی مختصر علومالحدیث النبوی، چاپ محییالدین عبدالرحمان رمضان، دمشق ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
ابن حجر عسقلانی، فتحالباری: شرح صحیح البخاری، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست بیروت (بیتا).
ابن حجر عسقلانی، نزهةالنظر فی توضیح نخبةالفکر، چاپ عبدالسلام مدنی، بن ارس ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
ابن صلاح، مقدمة ابن الصّلاح فی علوم الحدیث، چاپ مصطفی دیبالبغا، دمشق ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
ابن فارس.
ابن منظور، لسان العرب.
محمد بن احمد ازهری، تهذیباللغة، ج ۴، چاپ عبدالکریم عزباوی، قاهره (بیتا)، ج ۱۵، چاپ ابراهیم ابیاری، قاهره ۱۹۶۷.
زکریا بن محمد انصاری، فتحالباقی بشرح الفیه العراقی، چاپ حافظ ثناءاللّه زاهدی، بیروت ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاجاللغة و صحاحالعربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت (بیتا)، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش.
حسین حاجحسن، نقد الحدیث فی علم الروایة و علم الدرایة، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
محمد عجاج خطیب، اصول الحدیث: علومه و مصطلحه، بیروت ۱۴۲۱/ ۲۰۰۱.
خلیل بن احمد، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران (۱۳۳۲ش).
مصطفی سباعی، السنة و مکانتها فی التشریع الاسلامی، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
علی ستامونی اثری، المدخل الی علوم الحدیث، منصوره، (مصر) ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
محمد بن عبدالرحمان سخاوی، فتح المغیث بشرح الفیه الحدیث للعراقی، چاپ علیحسین علی، قاهره ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، چاپ احمد عمر هاشم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
زینالدین بن علی شهیدثانی، الرعایة لحال البدایة فی علم الدرایة و البدایة فی علم الدرایة، قم ۱۳۸۱ش.
محمد بن حسین شیخ بهائی، الوجیزة فی الدرایة، چاپ ماجد غرباوی، در تراثنا، سال ۸، ش ۳و۴ (رجب ذیالحجه ۱۴۱۳).
صبحی صالح، علوم الحدیث و مصطلحه، دمشق ۱۳۷۹/ ۱۹۵۹، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
حسن صدر، نهایةالدرایة فی شرح الرسالة الموسومة بالوجیزة للبهائی، چاپ ماجد غرباوی، (قم ۱۴۱۳).
نورالدین عتر، منهج النقد فی علوم الحدیث و مصطلحه، دمشق ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
احمد بن محمد فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، (بیروت) : دارالفکر، (بیتا).
کلینی، الاصول من الکافی.
عبداللّه مامقانی، مقباس الهدایة فی علم الدرایة، چاپ محمدرضا مامقانی، قم ۱۴۱۱ـ۱۴۱۳.
مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
محمدعلی مهدویراد، «تدوین حدیث (۱) : تعاریف»، علوم حدیث، سال ۱، ش ۱ (پاییز ۱۳۷۵).
محمدباقر بن محمد میرداماد، الرواشح السماویة، چاپ غلامحسین قیصریهها و نعمتاللّه جلیلی، قم ۱۳۸۰ش.
ابوالقاسم بن محمدحسن میرزای قمی، قوانینالاصول، چاپ سنگی تهران ۱۳۰۸ـ۱۳۰۹، چاپ افست ۱۳۷۸.
یحیی بن شرف نووی، التّقریب و التّیسیر لمعرفة سنن البشیر النذیر، چاپ صلاح محمد محمد عویضه، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
منبع مقاله:
مجید معارف … [و دیگران]، (1389) مجموعه کتابخانهی دانشنامهی جهان اسلام (10): حدیث و حدیث پژوهی، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ اول.