روشهای مدیریت ترس از بلا در قرآن و روایات
واکسن ویروس ترس
گونهشناسی مواجهه با بلایای فردی و اجتماعی
بلا و مصیبت، جریانی قطعی در این دنیا است که نحوه روبرو شدن افراد با آن، متفاوت است. برخی خود را به تغافل و بیخیالی زده و قصد روبرو شدن با این حقیقت را ندارند. دستهای هم به محض مواجهه با بلاها مضطرب و مأیوس، از هر گونه عکس العمل مناسب در مقابل آنها ناتوان می شوند.
در این میان افرادی هم هستند که در میان امواج بلاها و سختیها با آرامش و تمرکز، سعی در مواجهه منطقی با بلاها دارند. این گروه، لزوماً از تکیهگاهی فکر و عقیدتی برخوردارند که به اندازه استحکامش موجب آرامش آنها میشود اما هیچ تکیهگاهی بالاتر از توحید و خداباوری نیست؛ چرا که اساساً هیچ قدرتی بالاتر و توانمندتر و شکست ناپذیرتر از خدای قادر متعال نیست؛ چنانکه قرآن کریم خطاب به رسول خدا میفرماید:«وَ إِنْ یَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا کاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَ إِنْ یَمْسَسْکَ بِخَیْرٍ فَهُوَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیر؛[1] و اگر خدا به تو زیانى برساند، کسى جز او برطرف کننده آن نیست، و اگر خیرى به تو برساند پس او بر هر چیزى تواناست.»
همین تقسیم بندی برای جوامع نیز متصور است. برخی جوامع اساساً بیخیالی و مستی را ترجیح میدهند؛ برخی دیگر، هراسان و مضطرب و حتی ممکن است دگرگون شوند؛ و برخی هم از آرامش نسبی در مواجهه با بلایا برخوردارند. جامعه اسلامی هم از این نوع است.
زاری و انابه در درگاه الهی برای جلب نصرت الهی از جمله سنتهای الهی در این دنیاست و کارایی در آخرت ندارد چراکه آخرت، تجسم اعمال این دنیاست تا جایی که تضرع شدید هم در آن بیفایده است.
مؤلفههای مدیریت اضطراب ناشی از بلا در جامعه اسلامی
هر جامعه و حکومت مربوط به آن، متناسب با ایدئولوژی و مبانی خود مدیریت مادی و معنوی جامعه میپردازد. طبیعی است که جامعه اسلامی نیز با تکیه بر اصول و معارف اسلامی در پی مدیریت مسائل مادی و معنوی باشد. برخی از شاخصههای مدیریت اضطراب اجتماع، که میتوان از منابع اسلامی برداشت کرد را بررسی میکنیم.
تضرع؛ کلید دفع بلا
باور توحیدی یک مسلمان موجب میشود همه اتفاقات عالم را در دایره اراده و قدرت الهی ببیند و هنگام روبرو شدن با بلا، رو به سوی خدای متعال کرده و از او یاری بجوید. یکی از حکمتهای بلا نیز همین است و قرآن کریم میفرماید:«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِکَ فَأَخَذْناهُمْ بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُون؛[2] و به یقین، ما به سوى امّتهایى که پیش از تو بودند[پیامبرانى] فرستادیم، و آنان را به تنگى معیشت و بیمارى دچار ساختیم، تا به زارى و خاکسارى درآیند.»
زاری و انابه در درگاه الهی برای جلب نصرت الهی از جمله سنتهای الهی در این دنیاست و کارایی در آخرت ندارد چراکه آخرت، تجسم اعمال این دنیاست تا جایی که تضرع شدید هم در آن بیفایده است.[3]
بلاء همگانی؛ تضرع همگانی
همانند مصیبتهای فردی که افراد، رو به سوی خدا آورده و تضرع و یاریجویی میکنند در بلایای همگانی نیز جامعه باید برای برطرف شدن بلا به تضرع روی آورد؛ چنانکه قوم حضرت یونس علیه السلام چنین کردند و بلا از آنها دفع شد. از امام صادق علیه السلام نقل شده است که در مورد قوم حضرت یونس علیه السلام فرمودند:«وَ ضَجُّوا وَ بَکَوْا فَرَحِمَهُمُ اللَّهُ وَ صَرَفَ عَنْهُمُ الْعَذَاب؛[4] ناله و زاری کردند و خداوند به آنها رحم کرد و عذاب را از آنها برطرف کرد.»
فرصت مسابقه صبر
طبق تعالیم اسلامی، بلا، آزمونی برای محک صبر بندگان است. «و قطعا شما را با امورى همچون ترس، گرسنگى، زیان مالى، جانى و کمبود میوهها آزمایش مىکنیم و مژده ده شکیبایان را.»[5] مؤمن، دنیا را میدان مسابقهای میداند[6] که رشتههای مختلفی از مسابقات در آن برگزار میشود. یکی از مهمترین رشتههای اصلی و همگانی مسابقات دنیا، بلا و مصیبت است؛ هر که صبورتر و مقاومتر باشد و ایمانش را نگاه دارد، پیروز است. امام صادق علیه السلام میفرماید:«إِنَّ فِی الْجَنَّةِ مَنْزِلَةً لَا یَبْلُغُهَا عَبْدٌ إِلَّا بِالابْتِلَاءِ فِی جَسَدِه؛[7] در بهشت مقام و منزلتی وجود دارد که هیچ بندهای به آن نرسد ، مگر به درد و بیماریای که در بدنش ایجاد شود.» همه این توصیفات از درجات عالی صبر بر مصیبتها و بلاها به مؤمن کمک میکند که بدون اضطراب، بلاها را پشت سر گزارد.
جامعه الگو؛ جامعه صبور و مقاوم
بلاهای اجتماعی نیز در پی آن هستند تا تفاوت جوامع صبور و مقاوم را با دیگر جوامع روشن کنند. این دسته، لزوماً تمام افراد یک جامعه مثل یک کشور را شامل نمیشود؛ بلکه میتواند بخشی از یک جامعه را در بر گیرد. امام صادق علیه السلام درباره چنین جامعهای میفرمایند:«إنَّ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبَاداً فِی الأرض مِن خَالِص عِبَادِهِ مَا یُنزلُ مِنَ السَّمَاء تُحفَةً إلَی الأرض إلَّا صَرَفَهَا عَنهُم إلَی غَیرِهِم وَ لَا بَلِیَةً إلّا صَرَفَهَا إلَیهِم؛[8] خدای عز و جل بندگانی در زمین دارد و در بین بندگان خالصش، کسانی هستند که هر نعمتی از آسمان به زمین فرود آید، آن را از ایشان باز دارد و به دیگران دهد، و هر گرفتاری که نازل شود، بر ایشان فرود آورد.»
بلا؛ نشانه محبت خدا به مؤمن
یک انسان خداباور، در دل هر حادثهای خدا را میبیند که او را برای مواجهه با آن حادثه فراخوانده است. او میداند که خدا جز خیر و خوبی برای او نمیخواهد از این رو مشتاقانه به استقبال بلا میرود و عاشقانه آن را به آغوش میگیرد. این، رفتاری فراتر از آرامش در طوفان است؛ چرا که اساساً برخی مؤمنان والامرتبه، بلا را نه سختی بلکه سفره رنگارنگ میهمانی خاص خدا و شراب طهور الهی میبینند و برای غوطهور شدن در امواج این ضیافت، سر از پا نمیشناسند. این درجه، مخصوص کسانی است که معرفت بالاتری دارند چنانکه امام صادق علیه السلام میفرماید:«لَو یَعلَمُ المُومِنُ مَا لَهُ مِنَ الاَجرِ فِی المَصَائِبِ لَتَمَنَی اَنَهُ قُرَضَ بِالمَقَارِیضُ؛[9] اگر مومن میدانست که پاداش مصائب و گرفتاریهایش چه اندازه است، آرزو میکرد با قیچی تکه تکه شود.» چنین فردی، از درجه بسیار بالای ایمان برخوردار است.
جامعه آرمانی؛ عاشقان بلای معشوق
در یک جامعه آرمانی اسلامی، همه افراد جامعه، بلاها و امتحانهای الهی را هدایای بزرگ خدا دانسته و برای رساندن خود به آنها سر از پا نمیشناسند. گر چه چنین جامعه آرمانی تا امروز تحقق عینی نیافته است اما تعدا اندک یاران حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در کربلا، چشمهای زلال از این دریاست. آنها نه تنها برای فدا شدن به سختترین شکل ممکن لحظهشماری میکردند بلکه آرزویشان این بود که نه یک بار بلکه هزار بار در این بلا غوطهور شوند.[10] از این رو امام حسین علیه السلام فرمودند:«فَإِنِّی لَا أَعْلَمُ أَصْحَاباً أَوْفَى وَ لَا خَیْراً مِنْ أَصْحَابِی؛[11] من یارانى بهتر و باوفاتر از اصحاب خود سراغ ندارم.»
پینوشت
[1] سوره انعام، آیه 17.
[2] سوره انعام، آیه 42.
[3] لا تَجْأَرُوا الْیَوْمَ إِنَّکُمْ مِنَّا لا تُنْصَرُون؛ امروز زارى مکنید که قطعاً شما از جانب ما یارى نخواهید شد.[سوره مؤمنون، آیه 65].
[4] بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج14، ص: 381.
[5] وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِین.[سوره بقره، آیه 155].
[6] وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُوْلَئکَ الْمُقَرَّبُون؛ و سومین گروه پیشگامان پیشگام. آنها مقّربانند.[سوره واقعه، آیات 10 و 11].
[7] الکافی (ط – الإسلامیة)، ج2، ص: 255.
[8] همان، ج2، ص: 253.
[9] همان، ج2، ص: 255.
[10] و قال زهیر بن القین: و اللّه لوددت أنی قتلت ثم نشرت ثم قتلت، حتى اقتل کذا ألف قتله، و أن اللّه یدفع بذلک القتل عن نفسک و عن أنفس هؤلاء الفتیة من أهل بیتک![وقعة الطف، ص: 199].
[11] الإرشاد(شیخ مفید)، ج2، ص: 91.