علماي شيعه، چيزي كه بعد از قرآن مورد توجّه قرار دادند؛ حديث، علم الحديث، دراية الحديث و علم الرجال بوده است. قبل از هر چيز به اين اصطلاحات، اشاره ميكنيم:
الف) «حديث»: در لغت به معناي چيز تازه و در اصطلاح، كلامي است كه قول، فعل و تقرير معصومان ـ عليهم السّلام ـ را حكايت ميكند.
ب) «علم الحديث»: مشتمل بر اصول و قواعدي است كه با استفاده از آن ميتوان قول، فعل و امضاء عملي معصوم ـ عليهم السّلام ـ را شناخت.
ج) «دراية الحديث»: دانستن قواعدي كه به كمك آن ميتوان به معاني و مفاهيم حديث پي برد.
د) «علم رجال»: بررسي راويان حديث و ناقلان آنها و رجال سند از جهت وثاقت ميباشد.[1]و) «مصطلح الحديث»: از كيفيت حديث از حيث آحاد و تواتر، اتصال و انقطاع آن به معصوم از نظر واسطهها، بررسي ميشود.
تعليم و تعلّم اين علم در بين علماء، نشانة اهميت زياد به «حديث» است؛ حتّي امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند: «حديثٌ تَدْريهِ خيرٌ مِنْ ألْفٍ تَرْويه»[2] «فهميدن يك حديث، از نقل هزار حديث بهتر است.» لذا قبل از هر چيز، حديث را از جهت ادبيات عرب ، علم لغت، عموم و خصوص ، اطلاق و تقييد، مجمل و مبين بودن ، ظهور و دلالت الفاظ، ناسخ و منسوخ، حقيقت و مجاز و مفاهيم شرط و وصف و غايت و… مورد بحث قرار ميدهند تا احاديث صحيح را از جعلي جدا نمايند.
ملاك وثاقت حديث:
الف) از نظر سند:
حديث بايد مسند باشد؛ يعني تمام راويان در سلسله سند ذكر شده باشند، و كسي از سند ساقط نشود(برخلاف مانند مرفوع، مرسل…).
در مورد راويان حديث شرايطي بيان شده است. راوي حديث بايد: عاقل، بالغ، عادل، ضابط، حافظ، با ايمان (شيعه اثني عشري البته غير اثني عشري، اگر مذمّت نشده باشند و ثقه باشند، مورد وثوق اند) باشد ؛ اما راوياني غير از اين با اوصافي مانند: كذّاب، مجهول، و… مورد وثوق نيستند.
به طور خلاصه؛ حديث از نظر سند، به چهار قسمت تقسيم ميشود:
1- حديث صحيح: حديثي است كه سلسله سند آن به پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و ائمه ـ عليهم السّلام ـ متّصل باشد و ناقل آن در تمام طبقات، شيعة اثني عشري، ضابط و عادل باشد.
2- حديث حسن: حديثي است كه، سلسله سند آن متصل به معصوم باشد و راويان آن شيعه و مورد ستايش (نه در حد عدالت) باشند و مذمت هم نشده باشد.
3- حديث موثق: حديثي است كه؛ سند آن متصل به معصوم باشد؛ اما همه يا بعضي از راويان آن غير دوازده امامي و از طرف اصحاب ما، تصريح به توثيق شدهاند.
4- حديث ضعيف: حديثي است كه؛ هيچ كدام از شرايط (صحيح، حسن و موثق) را ندارد.[3]ب) از نظر متن:
محتوي و دلالت حديث، بررسي دقيق ميشود تا با احاديث ديگر ، قرآن ، عقل و… معارض نباشد، مشتمل بر كلام قبيح و مستهجن نباشد، موافق قواعد ادبيات عرب باشد و…
در مورد محتواي حديث بايد ملاک هاي زير در نظر گرفته شود:
1ـ عدم مخالفت با قرآن: اگر مضمون و محتوي حديث، برخلاف نص يا ظاهر قرآن باشد، مورد قبول علماء شيعه قرار نميگيرد. از رسول خدا(ص) روايت شده است كه: «أيها الناس ما جائكم عنّي يُوافِق كتابَ الله فأنا قلتُه و ما جائكم يُخالِف كتابَ الله فلم أقلْه»[4] «اي مردم! آنچه از من به شما رسيده در صورت موافقت با كتاب خدا، گفته من است، و آن چه را كه مخالف با قرآن باشد، من نگفتهام.»
2ـ عدم مخافت باسنت قطعي: حديث، نبايد با سنّت قطعي رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ و ائمه ـ عليهم السّلام ـ و خبر متواتر، مخالف باشد: امام باقر ـ عليه السلام ـ فرمودند: «لا تصدّق علينا إلاّ ما وافَقَ كتابَ الله و سنّةَ نبيِّه»[5] «حديثي را كه از ما به شما برسد اگر با قرآن و سنّت رسول الله موافق نباشد؛ تصديق نكنيد.»
3ـ عدم مخالفت با عقل: هر حديثي را كه با بديهيات عقل مخالفت نمايد، صدور آن از معصوم مورد اشكال است. مانند احاديثي در مورد توحيد، رؤيت خداوند، جبر و اختيار، نبوت، معاد… در صورت مخالفت با بدهيات عقلي.
4ـ عدم مخالفت با ضرورت و اجماع: «اجماع» اتفاق نظر جميع فقهاء را در يك امر شرعي گويند، و ملاك حجيت آن، كشف آن از قول معصوم ـ عليهم السلام ـ ميباشد. بنابراين در روايات آمده است: «إذا اختلف أحاديثُنا عليكم، فخذوا بما اجتمعتْ عليه شيعتُنا فإنّه لا ريبَ فيه»[6] «زماني كه به سر حديثي اختلاف پيدا شد؛ آن حديثي را مورد قبول قرار دهيد که بر آن اتفاق نظر دارند، زيرا آن حديث هيچ شکي در او نيست».
اين پاسخ كوتاه بيان مختصري از شرايط وثاقت احاديث در بين علماء شيعه است تا اين احاديث، دست نخورده و تحريف نشده به دست مردم و آيندگان برسد و از چشمة زلال معرفت و علم آن، بهره ببرند و همچنين از بين اين احاديث، خرافات و جعليات را از احاديث صحيح و مورد اطمينان جدا كنند.
پي نوشت ها:
[1] . امين، سيد محمد، روايت و درايت، قم، اورامان، چاپ اول، 1372، ص33ـ20؛ و ر.ك: سبحاني، جعفر، كليات في علم الرجال، قم، انتشارات مهر، چاپ دوم، 1366ق، ص25ـ9.
[2] . مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسة وفاء، چاپ دوم، 1403هـ ، ج2، ص184.
[3] . زين الدين بن علي بن احمد العاملي، الرعاية في علم الدراية، قم، مكتبة آيت الله مرعشي نجفي، چاپ اول، 1413ق، ص200ـ49؛ و امين، سيد محمد، روايت و درايت، ص125ـ94؛ قرباني لاهيجي، زين العابدين، علم حديث، قم، انصاريان، چاپ اول، 1370، ص111؛ ر.ك: سبحاني، جعفر، علم الدرايه، انتشارات مهر.
[4] . حرّ عاملي، وسائلالشيعه، تهران، مكتبة الاسلاميه،چاپ هفتم، 1372، ج18، ص15 و 79.
[5] . همان، ج18، ص89، ح48.
[6] . همان، ج18، ص88، ح43.