منظور از وحدت كلمه طبق تعريف امام امت (ره) آن است كه همگان تحت يك كلمة توحيد جمع شوند، زيرا مي فرمايند: «پيغمبر اسلام مي خواست در تمام دنيا وحدت كلمه ايجاد كند. مي خواست تمام ممالك دنيا را تحت يك كلمة توحيد. قرار بدهد.»[1] بنابراين مي توان وحدت كلمة بين مسلمين را اين گونه تعريف نمود: ايجاد نوعي يگانگي و همگوني بين منافع و اهداف كساني كه داراي خدايي واحد، پيامبري به نام محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ و كتابي بنام قرآن كريم هستند و هدف آنها سعادت بشري و رسيدن به قرب الهي است.[2]اسلام در مورد مسئله وحدت بين مسلمين تأكيد فراوان نموده است. به تعبير امام (ره) «در قرآن كريم با تعبيرهاي مختلف روي قضية وحدت با تعبيرهاي مختلف پافشاري و به مردم گوشزد شده است»[3] اما با اين همه متأسفانه كشورهاي اسلامي توجه چنداني به آن ندارند و همين امر موجب گشته است تا مسلمانان در مقابل تهاجمات سياسي، نظامي و فرهنگي دشمنان، شكننده و آسيب پذير باشند. اما بايد ديد كه علت اين امر چيست؟ از مهمترين عوامل اختلاف و تفرقه كشورهايي اسلامي مي توان به اين امر اشاره نمود:
1. دوري از اسلام اصيل و قرآن كريم:
يكي از علل از بين رفتن مجد و عظمت مسلمين و به وجود آمدن تفرقه و مشكلات گوناگون ميان آنها، دوري از اسلام و فرامين قرآن است به تعبير امام امت (ره): «نقشة قدرت هاي بزرگ و وابستگان آنها در كشورهاي اسلامي اين است كه قشرهاي مسلم را كه خدا بين آنها اخوّت ايجاد كرده است و مؤمنان را به نام اخوت ياد فرموده است، از هم جدا كنند.»[4]2. ملي گرايي
يكي ديگر از عوامل عدم توجه به كشورهاي اسلامي، بحث ملي گرايي است كه اين بحث سرانجام به تفرقه و تشتّت مي انجامد. پيامبر بزرگوار اسلام مردم عرب، فارس، روم و… را از ملي گرايي به اسلام گرايي، و از اسلام به ايمان و از ايمان به تقوي و مهاجر في سبيل الله ارتقاء دادند و در نتيجه همة مسلمانان ملل مختلف را متحد ساختند. در حاليكه امروزه استعمار غرب مي كوشد تا مسلمانان را به ملي گرايي سوق دهد و البته در اين راه موفقيت هايي را نيز بدست آورده است به همين علت است كه ما شاهد وحدت كلمة قوي بين كشورهاي اسلامي نيستيم.
3. فرقه گرايي
فرقه گرايي نيز نقش مؤثري در ايجاد اختلاف بين مسلمين دارد. اينكه در اسلام فرقه هاي متعددي وجود دارند يك امر طبيعي است.
اين امر در طول تايخ اسلام باعث شده تا راه هر نوع مفاهمه و گفتگو بين گروههاي مختلف بسته شود. فِرَق متعدّد اسلامي در حال حاضر هيچ اطلاعات درست و دقيقي از وضعيت و اعتقادات هم ندارند و حتي براي محكوم كردن همديگر، برخي از نكات را گرفته و جداگانه مورد بحث قرار داده و بر عليه هم بكار مي برند و از اين طريق سعي در اثبات حقانيت خود دارند.[5] امام خميني (ره) اين مطلب را مورد نكوهش قرار داده و مي فرمايند: «… اصلاً طرح اين معني (دسته بنديها) از اول درست نبوده. در يك جامعه اي كه همه مي خواهند به اسلام خدمت كنند و براي اسلام باشند، اين مسائل نبايد طرح شود. ما همه برادر هستيم و با هم هستيم، منتهي علماي شما يك دسته فتوي به يك چيز دادند و شما تقليد از علماي خود كرديد و شديد (به عنوان مثال) حنفي، يك دسته فتواي شافعي را عمل كردند و يك دسته فتواي حضرت صادق را عمل كردند، اينها شدند شيعه. اينها دليل اختلاف نيست. ما نبايد با هم اختلاف و تضادّ داشته باشيم، ما همه با هم برادريم. برادران شيعه و سنّي بايد از هر اختلافي احتراز كنند.»[6]4. تفرقه انگيزي قدرتهاي سلطه گر
يكي ديگر از عوامل اختلاف و همين طور جدايي بين كشورهاي اسلامي، ايجاد و القاي تفرقه از سوي قدرتهاي سلطهگر است اين توطئه بارها از سوي آنان عملي شده است تا جايي كه امام خميني (ره)، مرتباً اين موضوع را بيان
مي نمودند: «برادران اهل سنت در كشورهاي اسلامي بدانند كه عمّال وابسته به قدرتهاي شيطاني بزرگ خيرخواه اسلام و مسلمين نيستند و لازم است مسلمانان از آنان تبرّي كنند و به تبليغات نفاق افكنانة آنان گوش فرا ندهند.»[7]5. فراموشي ارزشهاي اصيل اسلامي:
بسياري از مسلمانان با ارزشهاي اصيل اسلامي فاصله بسيار گرفته اند و حاكمان آنها نيز از آنها در اين زمينه پيشي گرفته اند كه اين خود عامل بسياري از تفرقه ها و جدايي ها است. وحدت اگر بخواهد براساس ارزشهاي اسلامي تحقق يابد ركن مؤثر آن ايمان راسخ به اين ارزشها است كه متأسفانه امروزه در ميان مسلمانان كمرنگ شده است.
6. دنياگرايي
بسياري از حاكمان كشورهاي اسلامي به شدت اسير تمتعات و تمنيات دنيوي شده اند و آنقدر درگير دنياي خود شده اند كه فرصت انديشيدن به آرمان هاي ديني از آنها سلب شده است. همينكه دنياي خود را تأمين كنند براي آنها كمال موفقيت است و توان پرداختن به مقولات ارزشي و آرماني ندارند.
7. وابستگي به دولت ها و قدرتهاي استكباري
يكي ديگر از موانع وحدت دنياي اسلام را بايد در وابستگي حاكمان آن به ابرقدرتها دانست. هنگامي كه دولتها از خود اراده اي نداشته باشند و ريز و كلان تصميمات حكومتي را از خارج به آنها ديكته كنند، انتظار تصميمات عاقلانه و حكيمانه از آنان انتظاري بيهوده است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. جهان اسلام، مشكلات و راهكارها، مجموعه مقالات دوازدهمين كنفرانس وحدت اسلامي، خرداد 1379.
2. وحدت از ديدگاه امام خميني، تبيان 15، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام.
پي نوشت ها:
[1] . صحيفة نور، ج 1، ص 120.
[2] . جهان اسلام، مشكلات و راهكارها، پيشين.
[3] . امام خميني، صحيفة نور، ج 16، ص 4.
[4] . امام خميني، رسالةنوين، مسائل سياسي و حقوقي، ترجمة عبدالكريم بي آزار شيراز، ص 140.
[5] . جهان اسلام، مشكلات و راهكارها، مجموعه مقالات دوازدهمين كنفرانس وحدت اسلامي، 1379، ص 125.
[6] . پيشين، ص 87.
[7] . امام خميني، صحيفة نور، ج 13، ص 81.