با سلام دوست عزیز و گرامی سوال شما بیشتر جنبه قضاوت و حکم دارد تا سوال ، اما سعی می شود مطالبی پیرامون نگرش فوق ارائه شود . در مورد ورود اسلام به ایران چند نکته جای تامل دارد.
1)فتوحات خلیفه دوم نه تنها در مورد ایران مورد تایید ائمه هدی به ویژه حضرت امیر (ع)نبود.
ما معتقدیم که تنها معصوم است که پس از پیامبر حق جهاد ابتدایی را دارد.
2)بیشتر مشکلات مسلمانان پس از رحلت حضرت رسول(ص) عدم پیروی از ولایت بود تا آنجا که ولی خدا را در خانه خدا و برای رضای خدا ضربت زدند.امام بر حق مسلمین را در عاشورا کشتندو 11 معصوم را به شهادت رساندند.
پس فتوحاتی که به نام اسلام پس از پیامبر و بدون جانشینی امام بر حق بود از دید شیعه مشروعیت ندارد.
اما در خصوص نحوه ورود اسلام به ایران
1)استاد مطهری پس از ذکر اوضاع و احوال تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایران مقارن ظهور اسلام، در آخرین فصل از بخش دوم کتاب خدمات متقابل اسلام و ایرانیان ، به بحث از کارنامه درخشان اسلام در ایران میپردازد. به عقیده ایشان اولین چیزی که اسلام از ایران گرفت، تشتت افکار و عقائد مذهبی بود و به جای آن وحدت عقیده را برقرار کرد(ص424). اسلام جلوی توسعه و نفوذ مسیحیت را در ایران و بهطورکلی در مشرق زمین گرفت. بهطورکلی اسلام با گشودن دروازههای سرزمینهای دیگر به روی ایران و نیز گشودن دروازه ایران به روی ملل و اقوام دیگر، دو پیامد مثبت را برای ایران بهدنبال داشت:
1- ایرانیان توانستند هوش و لیاقت و استعداد خود را عملاًبه دیگران ثابت کنند.
2- با آشنا شدن به فرهنگها و تمدنهای دیگر توانستند سهم عظیمی در تکمیل و توسعه یک تمدن عظیم جهانی به خود اختصاص دهند.(ص426)
اسلام،ایرانی را هم به خود شناسانید و هم به جهان و نبوغ و استعداد ایرانی را نهتنها در جنبههای نظامی بلکه در سایر جنبههای فکری و فرهنگی و سیاسی نمایان کرد. هر چند برخی از مخالفین بر این عقیدهاند که اسلام، برای ایران یک تهاجم بود ولی از نظر توده مردم و ملت ایران،یک انقلاب بود به معنی دقیق آن. اسلام، خرافات فکری و اعتقادی زرتشتی و امثال آن را از روح اندیشه ناب ایرانی زدود و به جای آن، توحید را با تمامی اقسام و شقوق آن، در ذات ایرانی قرار داد؛ روحانیت موروثی و طبقاتی را منسوخ کرد و آن را از حالت اختصاص آن بیرون آورده و بر اصل و مبنای دانش و تذهیب درون قرار داد.
استاد مطهری درخصوص خدماتی که ایرانیان به اسلام داشتند، نکتهای اساسی را مطرح میکند و آن اینکه تمام خدمات ایرانیان از روی اخلاص و صمیمیت صورت گرفته است. از این منظر نشر و توسعه اسلام بهطور طبیعی و عادی صورت گرفته است. فطری بودن و منطقی بودن اسلام و هماهنگی آن با فطرت ونوامیس زندگی بشری، عامل اساسی انتشار این دین بوده است. مسئله مهمی که استاد، در ترویج و توسعه اسلام متذکر میشود،یعنی عاملی که اسلام را از سایر ادیان جدا میسازد، این است که عوامل تبلیغ اسلام،توده مردم بودهاند نه یک دستگاه حکومتی یا قومی خاص. سربازی و پاسداری توده مردم ایرانی در راه اسلام و شورش نهضتهای ضداسلامی توسط آنها یکی از صفحات درخشان روابط اسلام و ایران است.
بنابراین به عقیده استاد، عکسالعمل ایرانیان دربرابر اسلام فوقالعاده نجیبانه و سپاسگذارانه بوده است و از نوعی توافق طبیعی میان روح اسلامی و کالبد ایرانی حکایت میکند.
(خدمات متقابل اسلام و ایرانیان)
2) همچنین دکتر شریعتی
در این باره می گوید :منابع دقیقی در دست نیست که بگوید مسلمانان خانه های ایرانیان را سوزاندند . درختها را آتش زدند و شروع به جرم و جنایت کردند. چون اسلام با قتل و غارت و ویرانی شدیداًمخالف است.
وقتی سردار ایرانی در مقابل یک مسلمان پرسید که چرا به ایران حمله کردید.
مسلمان جواب داد . ما آمده ایم تا شما را از بندگی یکدیگر به بندگی خدا ،از ذلت زمین به تعالی آسمان و از جور ادیان به عدل اسلام رهایی بخشیم .سردار ایرانی بلافاصله مسلمان شد.
اگر ایرانیان به زور شمشیر مسلمان شدند شمشمیر اسکندر و چنگیز بسیار تیز تر بود پس چرا ایرانیان به مسلک روم و تاتارها نرفتند؟
اما در خصوص این که میگویید یک عده عرب بی همه چیز به ایران حمله کردند.
این خود مشکل شرعی دارد.در اسلام هیچ کس بر کسی برتری ندارد الا به تقوا.
این که ما عرب را تحقیر کنیم خود در دام راسیسم و نژاد پرستی افتادن است .که اسلام انسانها را به خاطر نژاد پرستی مذمت می کند. فراموش نکنید بخشی از مردم این دیار عرب زبانندو آتش این عداوت ها نه به سود اسلام است و نه به سود اتحاد ایرانیان.
در مورد بخش های که مورد انتقاد شماست لطفاً سوالات را به صورت موردی و ریز تر بیان کنید تا انشاء الله بتوانیم دقیق تر و مو شکافانه در خدمت شما باشیم . (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 18/100113542)
1)فتوحات خلیفه دوم نه تنها در مورد ایران مورد تایید ائمه هدی به ویژه حضرت امیر (ع)نبود.
ما معتقدیم که تنها معصوم است که پس از پیامبر حق جهاد ابتدایی را دارد.
2)بیشتر مشکلات مسلمانان پس از رحلت حضرت رسول(ص) عدم پیروی از ولایت بود تا آنجا که ولی خدا را در خانه خدا و برای رضای خدا ضربت زدند.امام بر حق مسلمین را در عاشورا کشتندو 11 معصوم را به شهادت رساندند.
پس فتوحاتی که به نام اسلام پس از پیامبر و بدون جانشینی امام بر حق بود از دید شیعه مشروعیت ندارد.
اما در خصوص نحوه ورود اسلام به ایران
1)استاد مطهری پس از ذکر اوضاع و احوال تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایران مقارن ظهور اسلام، در آخرین فصل از بخش دوم کتاب خدمات متقابل اسلام و ایرانیان ، به بحث از کارنامه درخشان اسلام در ایران میپردازد. به عقیده ایشان اولین چیزی که اسلام از ایران گرفت، تشتت افکار و عقائد مذهبی بود و به جای آن وحدت عقیده را برقرار کرد(ص424). اسلام جلوی توسعه و نفوذ مسیحیت را در ایران و بهطورکلی در مشرق زمین گرفت. بهطورکلی اسلام با گشودن دروازههای سرزمینهای دیگر به روی ایران و نیز گشودن دروازه ایران به روی ملل و اقوام دیگر، دو پیامد مثبت را برای ایران بهدنبال داشت:
1- ایرانیان توانستند هوش و لیاقت و استعداد خود را عملاًبه دیگران ثابت کنند.
2- با آشنا شدن به فرهنگها و تمدنهای دیگر توانستند سهم عظیمی در تکمیل و توسعه یک تمدن عظیم جهانی به خود اختصاص دهند.(ص426)
اسلام،ایرانی را هم به خود شناسانید و هم به جهان و نبوغ و استعداد ایرانی را نهتنها در جنبههای نظامی بلکه در سایر جنبههای فکری و فرهنگی و سیاسی نمایان کرد. هر چند برخی از مخالفین بر این عقیدهاند که اسلام، برای ایران یک تهاجم بود ولی از نظر توده مردم و ملت ایران،یک انقلاب بود به معنی دقیق آن. اسلام، خرافات فکری و اعتقادی زرتشتی و امثال آن را از روح اندیشه ناب ایرانی زدود و به جای آن، توحید را با تمامی اقسام و شقوق آن، در ذات ایرانی قرار داد؛ روحانیت موروثی و طبقاتی را منسوخ کرد و آن را از حالت اختصاص آن بیرون آورده و بر اصل و مبنای دانش و تذهیب درون قرار داد.
استاد مطهری درخصوص خدماتی که ایرانیان به اسلام داشتند، نکتهای اساسی را مطرح میکند و آن اینکه تمام خدمات ایرانیان از روی اخلاص و صمیمیت صورت گرفته است. از این منظر نشر و توسعه اسلام بهطور طبیعی و عادی صورت گرفته است. فطری بودن و منطقی بودن اسلام و هماهنگی آن با فطرت ونوامیس زندگی بشری، عامل اساسی انتشار این دین بوده است. مسئله مهمی که استاد، در ترویج و توسعه اسلام متذکر میشود،یعنی عاملی که اسلام را از سایر ادیان جدا میسازد، این است که عوامل تبلیغ اسلام،توده مردم بودهاند نه یک دستگاه حکومتی یا قومی خاص. سربازی و پاسداری توده مردم ایرانی در راه اسلام و شورش نهضتهای ضداسلامی توسط آنها یکی از صفحات درخشان روابط اسلام و ایران است.
بنابراین به عقیده استاد، عکسالعمل ایرانیان دربرابر اسلام فوقالعاده نجیبانه و سپاسگذارانه بوده است و از نوعی توافق طبیعی میان روح اسلامی و کالبد ایرانی حکایت میکند.
(خدمات متقابل اسلام و ایرانیان)
2) همچنین دکتر شریعتی
در این باره می گوید :منابع دقیقی در دست نیست که بگوید مسلمانان خانه های ایرانیان را سوزاندند . درختها را آتش زدند و شروع به جرم و جنایت کردند. چون اسلام با قتل و غارت و ویرانی شدیداًمخالف است.
وقتی سردار ایرانی در مقابل یک مسلمان پرسید که چرا به ایران حمله کردید.
مسلمان جواب داد . ما آمده ایم تا شما را از بندگی یکدیگر به بندگی خدا ،از ذلت زمین به تعالی آسمان و از جور ادیان به عدل اسلام رهایی بخشیم .سردار ایرانی بلافاصله مسلمان شد.
اگر ایرانیان به زور شمشیر مسلمان شدند شمشمیر اسکندر و چنگیز بسیار تیز تر بود پس چرا ایرانیان به مسلک روم و تاتارها نرفتند؟
اما در خصوص این که میگویید یک عده عرب بی همه چیز به ایران حمله کردند.
این خود مشکل شرعی دارد.در اسلام هیچ کس بر کسی برتری ندارد الا به تقوا.
این که ما عرب را تحقیر کنیم خود در دام راسیسم و نژاد پرستی افتادن است .که اسلام انسانها را به خاطر نژاد پرستی مذمت می کند. فراموش نکنید بخشی از مردم این دیار عرب زبانندو آتش این عداوت ها نه به سود اسلام است و نه به سود اتحاد ایرانیان.
در مورد بخش های که مورد انتقاد شماست لطفاً سوالات را به صورت موردی و ریز تر بیان کنید تا انشاء الله بتوانیم دقیق تر و مو شکافانه در خدمت شما باشیم . (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 18/100113542)