طلسمات

خانه » همه » مذهبی » وضعيت يهوديان و مسيحيان و غير مسلمانان که الآن در جهان زندگي مي کنند بعد از مرگ چگونه است؟ آيا آن ها برزخي دارند؟ سوال نکير و منکري دارند؟ جايگاهشان در قيامت کجاست؟ بهشت مي روند يا جهنّم؟

وضعيت يهوديان و مسيحيان و غير مسلمانان که الآن در جهان زندگي مي کنند بعد از مرگ چگونه است؟ آيا آن ها برزخي دارند؟ سوال نکير و منکري دارند؟ جايگاهشان در قيامت کجاست؟ بهشت مي روند يا جهنّم؟

به تصريح قرآن کريم تنها دين پذيرفته شده و مورد رضايت خداوند متعال همان دين اسلام است که مي فرمايد «إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ»[1] همانا دين در نزد خداوند همان اسلام است.و بر طبق روايات معتبره از ائمه ـ عليهم السلام ـ تنها شيعيان از ميان جميع فرقه ها اعتقاد و دين‌شان پذيرفته مي شود اما به اين معني نيست که همه شيعيان وارد بهشت شوند.
امّا در مورد پيروان ديگر اديان و غير مسلملنان بايد گفت آنان چند گروهند که هر يک حکم جداگانه اي دارد:
1ـ يک گروه آناني هستند که با اسلام  آشنا شده ولي به دليل تعصّب يا عناد و لجاجت از پذيرفتن آن سرباز مي زنند. چنين افرادي به فرموده قرآن کريم اهل جهنم هستند.
2ـ گروهي ديگر کساني هستند که با اسلام آشنا نيستند ولي در جهالت خود مقصرّند يعني از وجود ديني به نام اسلام يا مذهبي به نام تشيّع مطلع هستند ولي در جستجوي حقيقت اقدامي نمي کنند، چنين افرادي در حدّ تقصير خويش روز قيامت مجازات مي شوند.
3ـ گروهي ديگر به کساني گفته مي شود که با اسلام آشنا نيستند و در جهالت خود تقصيري ندارند. بلکه يا اصلاً دين اسلام به گوششان نخورده و يا آن که امکان تحقيق و پژوهش براي آنان وجود نداشته است و تنها هر آن چه را که به آن ها رسيده، «مثل مسيحيت و دين هاي ديگر» قبول نموده و عمل نموده اند چنين افرادي به يقين اهل جهنم نيستند و خداوند آنان را مشمول عفو و رحمت خود قرار مي دهد و اعمال آن ها را با آن چه فکر مي نموده اند که حق است مي سنجند.[2]4ـ گروه چهارم به اهل فطرت موسومند و اهل فطرت کساني هستند که حجّت نقلي توسط پيامبر يا جانشين وي در عصر آن ها نباشد. بنابر اين اهل کتاب هرگز به حکم دوران فترت محکوم نيستند؛ زيرا همان کتاب آسماني سابق تا زمان نزول کتاب آسماني لاحق، حجت فعلي خداست و با بودن آن مجالي براي توهم و دوران فترت نيست. اما کساني که اهل کتاب نبودند و به هيچ ديني ايمان نياوردند، خواه اصلا به وحي و نبوّت معتقد نباشند يا بر اين پندار باطل باشند که اصلاً مبدا و معادي وجود ندارد و انسان همانند ساير موجودات طبيعي آغاز و انجام مادي دارد نه بيش از آن و مي گويند: «وَقَالُوا مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا يُهْلِکنَا إِلَّا الدَّهْرُ»[3] يا اگر به مبدأي اعتقاد دارند امّا ارتباط با آن مبدأ را مقدور بشر نمي دانند که وحي را از آن مبدأ دريافت کنند و به مردم برساند و اگر رسالتي در بين باشد، آن را فقط نصيب فرشتگان مي دانند به اين گروه ها اهل فطرت گفته مي شود اين گروه ها بر مبناي حسن و قبح عقلي موظفند يعني آن چه را که دليل عقلي معتبر درباره آغاز و انجام جهان را از يک سو و راجع به کمال و نقص فرد و جامعه از سوي ديگر ادراک نموده وبر طبق آن عمل کند. و بر مبناي انکار چنين ادراکي هيچ تکليفي براي بشر دوران فترت نيست.
کساني که اصل وحي و نبوّت را ممکن مي دانند، لکن بر اثر قصور نه تقصير، گرفتار استضعاف فرهنگي يا فکري شده اند، معذورند؛ چنان که مبتلايان به تبليغ سوء و رسوب برخي عقايد فاسد که توان ارزيابي از آن ها گرفته شده و به استخفاف مغزي گرفتار شده اند، شايد مورد عفو الهي قرار گيرند لکن مستکبراني که بر استبرق غرور تکيه زده اند، مانند زهد فروشاني که بر بوريايي نشسته اند که جز بوي ريا از آن استشمام نمي شود، از اين رو حاضر نيستند دست از طغيان و تمردّ بردارند و در مورد وحي الهي فحص کنند، هرگز به حکم دوره فترت محکوم نخواهند شد.[4]در يک نتيجه گيري کلي مي توان گفت عوام آنان (يهود و مسيح) که اعتقاد قاطع دارند به صحّت مذهبشان و بطلان مذهب ديگران، (به خاطر رشد و نموّ در يک محيط خاص که از اوايل کودکي تلقينات ويژه اي به آن ها شده است) در تبعيت کردن از قطع خودشان معذورند و عقابي نمي بينند. و همچنين است علماي مسيح و يهود که به دليل تلقينات از اول طفوليت قطع به مذهب خودشان پيدا کرده اند زيرا بطلان مذهب ديگران در نظر آن ها بديهي است بله اگر احتمال خلاف بودن مذهب خودشان را بدهند ولي از روي عناد و تعصّب به مذهب ديگران توجه نکنند مثل علماي يهود و مسيح اين ها به صورت قطع مقصّر هستند و گناهکار و مورد عذاب الهي واقع مي شوند.
اما مسئله برزخ و نکير و منکر و اين گونه امور از نظر ما مسلمانان شامل تمام افراد بشر مي شود. بنابر اين پيروان اديان غير اسلامي داراي عالم برزخ بوده و مورد سوال و جواب قرار مي گيرند و در مردن و حشر و نشر در روز قيامت مثل مسلمانانند.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ اصول کافي، ج 3، باب ايمان و کفر.
2ـ تفسير نمونه، جلد 1، و کتب تفسيري ديگر ذيل آيه 62 سوره مبارکه بقره.
3ـ حکم يهوديان در رابطه با بهشت و جهنم.
4ـ يهوديت، عبدالرحيم سليماني اردستاني.
5ـ مسيحيت، عبدالرحيم سليماني اردستاني.

پي نوشت ها:
[1] . آل عمران / 91. «همانا دين در نزد خداوند فقط اسلام است.»
[2] . اقتباس از منابع 1ـ ترجمه تفسير الميزان، ج5، ص 80 به بعد، ج 9 ص 601، 2ـ مطهري، مرتضي، عدل الهي، انتشارات صدرا، ص 253.
[3] . جاثيه / 24.
[4] . جوادي آملي، عبد الله، تسنيم، قم، مرکز نشر اسرا، 1382، ج5، ص 78.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد