گفتنی است از مجموعه آیات و روایات چندین نکته به روشنی قابل اثبات است:1. رحمت خدا بر غضب او سبقت دارد و پاداش نیکی را ده برابر و حتی بیشتر می هد در حالی که مجازات زشتی را تنها به همان مقدار و چه بسا مورد آمرزش قرار گیرد.2. بر اساس آیه «لایکلف الله نفسا الا وسعها» خداوند از هیچ کس بیش از طاقت و توانایی او مسئولیت نخواسته است.3. بر اساس «من سن سنه حسنه فله اجر ما عمل بها … ؛ هر کس روش نیکی را بنیان گذاری کند ثواب عمل به آن نیز به او داده می شود» در خصوص زن و مرد نیز این سه نکته به طور کامل رعایت شده است. همان طور که به مرد توانایی جسمی بیشتر داده از او مسئولیت کار و پرداخت هزینه خانواده و شرکت در جهاد و … را نیز خواسته است و طبیعی است در برابر انجام هر مسئولیتی پاداشی نیز خداوند برای او قرار داده است. و برای زنان نیز مسئولیت هایی مشخص شده که با انجام آن نیز پاداش هایی قرار داده شده است. به طوری که بر اساس روایت امام موسی کاظم(ع) جهاد زن «شوهرداری نیکوی» او شمرده شده است. و تربیت فرزند نیز موجب شریک شدن در ثواب اعمال او دارد و از آنجا که مادر بیشترین نقش را در رشد و تربیت فرزند دارد بیشتری ثواب فرزند نصیب مادر می شود. تا آنجا که گفته شده است: «الجنه تحت قدام الامهات».برای توضیح بیشتر توجه شما را به مطالب زیر جلب می کنیم:نظام جهان بر اساس نظام على و معلولى است و از طرفى نظام احسن است. در نظام طبیعى و جهان مادى و در میان اجسام جاندار، براى تولید مثل و تکثیر این موجودات، به دو جنس نر (مرد) و ماده (زن) نیاز است. براساس این نظام، کارکردها و وظایف و اندام متناسب با آن به جنس زن و کارکردها و وظایف و اندام متناسب آن به جنس مرد داده شده است و معناى عدل هم این است که هر چیز بر سر جاى خودش باشد. به عبارت دیگر به معناى اعطاء حق به ذى استحقاق است. مولوى مى گوید:
عدل چبود؟ وضع اندر موضعش ظلم چبود؟ وضع در ناموضعش
عدل چبود؟ آب دِهْ اشجار را ظلم چبود؟ آب دادن خار را
موضع رُخ، شه نهى، ویرانى است موضع شه، پیل هم نادانى است
(عدل الهى استاد مطهرى، انتشارات اسلامى تهران، ص: 70)
از نظر نظام خلقت، زن به عنوان مادر و پروررش دهنده جنین و کودک، محل و موضع تولید مثل است که به این دلیل از نظر جسمى و اندام بدنى داراى خصوصیات و ویژگیهاى خاصى است که به او اجازه قبول نطفه و پروررش جنین در رحم خود تا 9 ماهگى و شیر دادن به کودک را تا 2 سالگى مى دهد. این ویژگى باعث مى شود که ارگانیسم بدن او داراى حالات خاصى چون عادت ماهیانه و زایمان و موارد دیگر باشد. طبیعى است اگر زن داراى این ارگانیسم خاص نبود، نمى توانست وظایفى را که در بطن آفرینش به او محول شده، انجام دهد و این مساوى با ظلم بود نه عدل؛ و اگر این ارگانیسم به مردان داده مى شد، باز تولید مثل و پرورش کودکان متوقف مى شد و این نیز ظلم بود. پس عدل ایجاب مى کند که زنان داراى چنین شرایط خاص بدنى و فیزیولوژیکى باشند. مضافا به این خداوند متعال قدرت جسمانى بیشترى به زنان عنایت فرموده است. یعنى اگر زنان داراى درد زایمان هستند، قدرت تحمل آن را نیز دارند و اگر عادت ماهیانه مى شوند، در برابر بسیارى از بیماریها بیمه مى گردند، امرى که پزشکى امروز ثابت کرده و عادت ماهیانه را عامل سیستم دفاعى بدن زنان مى داند.
همچنین، نظام آفرینش به گونه اى است که آنکه درد و سختى بیشترى تحمل مى کند، در آخرت بهره بیشترى دارد. آنچه امروز به نظر ما درد و سختى مى آید، در آن دنیا شهد و شیرینى است که از عسل گواراتر است و زنان به دلیل برخى سختى ها بهره اخروى بیشترى دارند و این لطف الهى به آنهاست. واقعیت آن است که اگر ما از لباس دنیوى خود بدر آییم و چشم آخرت بین پیدا کنیم، درد و بلاء و ابتلاء و سختى را نه تنها بد و موجب آزار خود نمى دانیم؛ بلکه خوشگوار و خوشایند مى یابیم و از این جهت هم لطفى به زنان شده که در آن دنیا که زندگى حقیقى جریان دارد، امکان یافته اند بهره بیشترى از مردان بیابند. مقام و منزلتى که مردان با سالها تلاش و سختى بدان مى رسند، زنان با یک درد زایمان خواهند رسید. درد زایمان تازه مقدمه مادر شدن است که آن خود مقامى بس رفیع است؛ مناسب مى دانم که مقام مادر را از کلام و سخنان حضرت امام خمینى در نامه و در حقیقت وصیت نامه عرفانى آن عزیز به فرزند بزرگوارشان مرحوم حاج سید احمد آقا نقل کنم.
«حقوق بسیار مادرها را نمى توان شمرد و نمى توان به حق اداء کرد. یک شب مادر، نسبت به فرزندش از سالها عمر پدرِ متعهد ارزنده تر است. تجسم عطوفت و رحمت در دیدگان نورانى مادر، بارقه رحمت و عطوفت رب العالمین است. خداوند تبارک و تعالى، قلب و جان مادر را با نور رحمتِ ربوبیت خود آمیخته، آنگونه که وصف آن را کس نتوان کرد و به شناخت کسى جز مادران در نیاید و این رحمت لایزال است که مادران را تحملى چون عرش در مقابل رنجها و زحمتها از حال استقرار نطفه در رحم و طول حمل و وقت زائیدن و از نوزادى تا به آخر، مرحمت فرموده؛ رنجهایى که پدران یک شب آن را تحمل نکنند و از آن عاجز هستند. اینکه در حدیث آمده است که “بهشت زیر قدمهاى مادران است”-حدیث از پیامبر گرامى اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلم) است. نگا: نهج الفصاحه، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، ص: 571. در همان کتاب روایات متعددى از وجود نازنین پیامبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله وسلم) درباره مقام مادر نقل شده است.
( یک حقیقت است و اینکه با این تعبیر لطیف آمده است براى بزرگى عظمت آن ـ مادر ـ است و هشیارى به فرزندان است که سعادت و جنت را در زیر قدم آنان و خاک پاى مبارک آنان جستجو کنید و حرمت آنان را نزدیک حرمت حق تعالى نگهدارید و رضا و خشنودى پروردگار سبحان را در رضا و خشنودى مادران جستجو کنید.»(
آرى ا-جلوه هاى رحمانى؛ نامه عرفانى حضرت امام خمینى به مرحوم حاج سید احمد آقا خمینى؛ انتشارات معاونت فرهنگى بنیاد شهید، 1371 چاپ اول، ص: 47
این مقام رفیع با کمى رنج و سختى به دست مى آید.
عدل چبود؟ وضع اندر موضعش ظلم چبود؟ وضع در ناموضعش
عدل چبود؟ آب دِهْ اشجار را ظلم چبود؟ آب دادن خار را
موضع رُخ، شه نهى، ویرانى است موضع شه، پیل هم نادانى است
(عدل الهى استاد مطهرى، انتشارات اسلامى تهران، ص: 70)
از نظر نظام خلقت، زن به عنوان مادر و پروررش دهنده جنین و کودک، محل و موضع تولید مثل است که به این دلیل از نظر جسمى و اندام بدنى داراى خصوصیات و ویژگیهاى خاصى است که به او اجازه قبول نطفه و پروررش جنین در رحم خود تا 9 ماهگى و شیر دادن به کودک را تا 2 سالگى مى دهد. این ویژگى باعث مى شود که ارگانیسم بدن او داراى حالات خاصى چون عادت ماهیانه و زایمان و موارد دیگر باشد. طبیعى است اگر زن داراى این ارگانیسم خاص نبود، نمى توانست وظایفى را که در بطن آفرینش به او محول شده، انجام دهد و این مساوى با ظلم بود نه عدل؛ و اگر این ارگانیسم به مردان داده مى شد، باز تولید مثل و پرورش کودکان متوقف مى شد و این نیز ظلم بود. پس عدل ایجاب مى کند که زنان داراى چنین شرایط خاص بدنى و فیزیولوژیکى باشند. مضافا به این خداوند متعال قدرت جسمانى بیشترى به زنان عنایت فرموده است. یعنى اگر زنان داراى درد زایمان هستند، قدرت تحمل آن را نیز دارند و اگر عادت ماهیانه مى شوند، در برابر بسیارى از بیماریها بیمه مى گردند، امرى که پزشکى امروز ثابت کرده و عادت ماهیانه را عامل سیستم دفاعى بدن زنان مى داند.
همچنین، نظام آفرینش به گونه اى است که آنکه درد و سختى بیشترى تحمل مى کند، در آخرت بهره بیشترى دارد. آنچه امروز به نظر ما درد و سختى مى آید، در آن دنیا شهد و شیرینى است که از عسل گواراتر است و زنان به دلیل برخى سختى ها بهره اخروى بیشترى دارند و این لطف الهى به آنهاست. واقعیت آن است که اگر ما از لباس دنیوى خود بدر آییم و چشم آخرت بین پیدا کنیم، درد و بلاء و ابتلاء و سختى را نه تنها بد و موجب آزار خود نمى دانیم؛ بلکه خوشگوار و خوشایند مى یابیم و از این جهت هم لطفى به زنان شده که در آن دنیا که زندگى حقیقى جریان دارد، امکان یافته اند بهره بیشترى از مردان بیابند. مقام و منزلتى که مردان با سالها تلاش و سختى بدان مى رسند، زنان با یک درد زایمان خواهند رسید. درد زایمان تازه مقدمه مادر شدن است که آن خود مقامى بس رفیع است؛ مناسب مى دانم که مقام مادر را از کلام و سخنان حضرت امام خمینى در نامه و در حقیقت وصیت نامه عرفانى آن عزیز به فرزند بزرگوارشان مرحوم حاج سید احمد آقا نقل کنم.
«حقوق بسیار مادرها را نمى توان شمرد و نمى توان به حق اداء کرد. یک شب مادر، نسبت به فرزندش از سالها عمر پدرِ متعهد ارزنده تر است. تجسم عطوفت و رحمت در دیدگان نورانى مادر، بارقه رحمت و عطوفت رب العالمین است. خداوند تبارک و تعالى، قلب و جان مادر را با نور رحمتِ ربوبیت خود آمیخته، آنگونه که وصف آن را کس نتوان کرد و به شناخت کسى جز مادران در نیاید و این رحمت لایزال است که مادران را تحملى چون عرش در مقابل رنجها و زحمتها از حال استقرار نطفه در رحم و طول حمل و وقت زائیدن و از نوزادى تا به آخر، مرحمت فرموده؛ رنجهایى که پدران یک شب آن را تحمل نکنند و از آن عاجز هستند. اینکه در حدیث آمده است که “بهشت زیر قدمهاى مادران است”-حدیث از پیامبر گرامى اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلم) است. نگا: نهج الفصاحه، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، ص: 571. در همان کتاب روایات متعددى از وجود نازنین پیامبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله وسلم) درباره مقام مادر نقل شده است.
( یک حقیقت است و اینکه با این تعبیر لطیف آمده است براى بزرگى عظمت آن ـ مادر ـ است و هشیارى به فرزندان است که سعادت و جنت را در زیر قدم آنان و خاک پاى مبارک آنان جستجو کنید و حرمت آنان را نزدیک حرمت حق تعالى نگهدارید و رضا و خشنودى پروردگار سبحان را در رضا و خشنودى مادران جستجو کنید.»(
آرى ا-جلوه هاى رحمانى؛ نامه عرفانى حضرت امام خمینى به مرحوم حاج سید احمد آقا خمینى؛ انتشارات معاونت فرهنگى بنیاد شهید، 1371 چاپ اول، ص: 47
این مقام رفیع با کمى رنج و سختى به دست مى آید.