خانه » همه » مذهبی » وقف، پاسداري از سنت و سرمايه گذاري براي آينده

وقف، پاسداري از سنت و سرمايه گذاري براي آينده

وقف، پاسداري از سنت و سرمايه گذاري براي آينده

اگر بخواهيم واژه ي «وقف» را به فارسي برگردانيم، «ايستادن» و «پايندگي» خواهد بود. در اصطلاح فقهي، وقف، عبارت است از: «نگهداشت عين ملک و مصرف کردن منافع آن در راه خدا» و نيز در اصطلاح قانون مدني، وقف را «حبس عين ملک ( شيء زمين، ساختمان و…) و جاري کردن منفعت بر آن بر حسب نيت واقف ( وقف کننده)» تعريف کرده اند. در فرهنگ ها و اصطلاح نامه هاي فارسي نيز معاني اي همسان اين موارد، نگاشته شده است که به طور خلاصه بيان مي دارند که:

b7db143c 4469 4fee 9b00 89abcfc4114a - وقف، پاسداري از سنت و سرمايه گذاري براي آينده
mkk01 - وقف، پاسداري از سنت و سرمايه گذاري براي آينده
وقف، پاسداري از سنت و سرمايه گذاري براي آينده

نويسنده:حمزه کريم خاني

مفهوم وقف:

اگر بخواهيم واژه ي «وقف» را به فارسي برگردانيم، «ايستادن» و «پايندگي» خواهد بود. در اصطلاح فقهي، وقف، عبارت است از: «نگهداشت عين ملک و مصرف کردن منافع آن در راه خدا» و نيز در اصطلاح قانون مدني، وقف را «حبس عين ملک ( شيء زمين، ساختمان و…) و جاري کردن منفعت بر آن بر حسب نيت واقف ( وقف کننده)» تعريف کرده اند. در فرهنگ ها و اصطلاح نامه هاي فارسي نيز معاني اي همسان اين موارد، نگاشته شده است که به طور خلاصه بيان مي دارند که: «وقف، نگه داشتن سرمايه، خانه، وسيله، مغازه، باغ، ساختمان يا زمين و… است براي هميشه، بدون واگذاري اختيار فروش و جابه جايي و از بين بردن آن، که حق بهره برداري يا سود و منفعت آن بر حسب نظر واقف (صاحب ملک) به همه يا عده ي خاصي از مردم، تعلق خواهد گرفت.»

وقف در قرآن و سيره ي معصومان(ع):

در قرآن، آيه اي که بر وقف و احکام آن صراحت داشته باشد، وجود ندارد، ولي دانشمندان اسلامي از کليت برخي مفاهيم اخلاقي که در قرآن ذکر شده است، چنين دريافته اند که وقف، مورد تأييد قرآن کريم است؛ چرا که اعمال خير و صالح، همواره در آيات قرآن ستوده شده اند و به طور کلي، هر آيه اي که بر انجام دادن کارهاي نيکو يا تشويق به آنها دلالت داشته باشد، بر وقف نيز دلالت مي کند که از آن جمله مي توان به موارد زير اشاره نمود:
1. سوره ي کهف، آيه ي 46: «کارهاي شايسته ي ماندني نزد پروردگارت، از نظر پاداش بهتر و اميد به آن بيشتر است».
2. سوره ي مزمل، آيه ي 20: « هر عمل نيک که براي آخرت خود پيش فرستيد، پاداش آن را نزد خداوند مي يابيد و آن اجر و ثواب آخرت، بس بهتر و بزرگ تر و بيشتر است.»
3.سوره ي بقره، آيه ي 177: «نيکوکاري بدان نيست که روي خود را به جانب مشرق و مغرب کنيد؛ چرا که اين بي اثر است؛ لکن نيکوکار، کسي است که به خدا و روز قيامت و فرشتگان و کتاب آسماني و پيامبران، ايمان آورد و اموال خود را در راه دوستي خدا، به خويشان و يتيمان و در راه ماندگان و مستمندان بدهد».
در سخنان پيامبر و اهل بيت (ع)، درباره ي تشويق به وقف، جملات فراواني به چشم مي خورد. اين بزرگواران- که خود بهترين معلمان بشر بوده اند-در موارد زيادي به اين عمل نيکو دست زده اند. از آن جمله، در «قبا» (نزديک مدينه) نخلستاني بود به نام «بويره» که از اموال شخصي پيامبر (ص) محسوب مي شد و ايشان، آن را وقف بر فقيران و بينوايان نموده بود. و نيز نقل شده است که پيامبر (ص) زميني را وقف مخارج افراد در راه مانده (ابن السبيل) نمود. اميرالمؤمنين(ع) نيز در محلي به نام «ينبع»، صد چشمه حفر کرد و آنها را وقف حاجيان خانه ي خدا نمود و نيز مزرعه اي داشتن که وقف نيازمندان و در راه ماندگان کرد. و نيز امام صادق(ع) اموالي را که براي برپايي مجالس عزاداري بعد از رحلت خودشان وقف کردند و نيز ائمه ي ديگر که زمين ها يا باغ هايي را براي فقرا و نيازمندان وقف مي نمودند.

وقف در ايران:

يکي از روش هاي پسنديده که نياکان ما از دوردست روزگار (پيش از اسلام) فراپيش داشته اند، وقق کردن خانه يا زمين و يا نهر و قنات و… بوده است که به خواست قلبي خود و يا به درخواست ديگران، آن را در راه خدا و براي مردم، از فروختن و جابه جايي براي هميشه باز مي داشتند و سود و بهره ي آن را براي گشايش کار درماندگان و گرفتاران، اختصاص مي دادند و با اين کار شايسته و خداپسندانه، بسياري از گرفتاريها از بين مي رفت، دل هاي زيادي شاد و خرم مي گشت، بي پناهان بسياري سامان مي يافتند و گرسنگان و تشنگان فراواني از خطر مرگ نجات پيدا مي کردند.

وقف در اديان مختلف:

سنت وقف، ويژه ي اسلام و کشورهاي اسلامي و شرقي نيست.
در کشورهاي غربي و حتي در نقاط دور افتاده ي جزاير استراليا و آفريقا و در ميان سرخ پوستان آمريکاي جنوبي و در هند و نپال و تبت نيز اين سنت، وجود داشته و دارد. اين اقوام، براي معابد، پرستشگاه ها، کليساها، صومعه ها و ديرهايشان، موقوفه هايي را اختصاص داده اند.
بويژه در ايران، مصر باستان، يونان، چين، هند، ژاپن، روم، بابل و فلسطين، قبل از اسلام نيز موقوفاتي وجود داشته که براي استمرار فعاليت معابد و صومعه ها و پرستشگاه ها و بازسازي آنها و گذران زندگي اسقف ها، برهمن ها، کاهن ها، لاماها و… از درآمد آنها بهره مي گرفته اند و همين طبقه (روحانيون) نيز آنها را سرپرستي مي کردند و به دانش آموزان مدارس وابسته به معابد، خدمات لازم را مي دادند؛ گرچه معمولاً بخشي از دارايي موقوفه، براي خدمات عمومي به مردم و مستمندان، بويژه در راه ماندگان و بيماران و صدمه ديدگان از حوادث غير مترقبه و بلايا (نظير سيل و زلزله و طاعون و…) در نظر گرفته مي شد.

جايگاه اجتماعي وقف:

مهمترين ويژگي هاي اجتماعي وقف را مي توان در موارد زير خلاصه نمود:
1. از بارزترين ويژگي هاي اجتماعي نظام وقف، طبقاتي نبودن آن است. بدين معنا که سنت وقف، همواره و براي همه ي اقشار جامعه، قابل دسترس است و در انحصار يک طبقه ي خاص نبوده و نيست. بر اين اساس، سنت وقف، پيوسته افراد زيادي را از طبقات مختلف جامعه جذب مي کند که يا واقف اند و يا از درآمد اوقاف و خدمات آن بهره مند مي شوند. لذا از طبقات فقير اجتماع گرفته تا مردم متوسط الحال (همچون کشاورز و پيشه ور و صنعتگر و فروشنده) تا توانگران و مسئولان بلند پايه ي حکومتي،(1) همه با وقف در ارتباط بوده اند و هستند.
2. نظام وقف، عبارت است از چارچوب بنيادين مسئوليت هاي متقابل و همبستگي اجتماعي ميان ثروتمندان و نيازمندان. در اين چارچوب بنيادين، براي رفع نيازهاي ضروري طبقات محروم و صاحبان نيازهاي خاص (همچون: يتيمان، بيوه زنان، پيران، آوارکان و قربانيان حوادث مختلف)، اقدامات و حمايت هاي لازم در نظر گرفته شده است.
3. نظام وقف، يکي از ساز و کارها (مکانيزمهاي) تحقق عدالت اجتماعي و وسيله اي صلح آميز براي توزيع مجدد درآمد، بدون هرگونه اجبار و مداخله ي قدرت حاکمه بوده و هست. از اين رو، مي توان گفت که وقف، در حمايت از وحدت ملي و اجتماعي و جلوگيري از بروز بي ثباتي و خشونت و تنش ميان گروه هاي اجتماعي با وضعيت اقتصادي متفاوت، نقش دارد.
4. وقف، نقش ملموسي در ارائه ي خدمات رفاهي (بويژه در مناسبت ها و حوادث و تصميم گيري هاي مهم شخصي و خانوادگي، مانند: ازدواج، اشتغال، تحصيل، برگزاري مراسم عزا و…) دارد و از اين طريق، سهم مؤثري در افزايش «اميد» به زندگي و آينده در جامعه ايفا مي کند.
5. وقف، در حمايت از کيان خانواده (که سنگ بناي جامعه است) و حفظ انسجام و يکپارچگي آن از طريق حمايت هاي مالي و تدارکاتي و نيز حمايت از حقوق افراد ضعيف و بيمار خانواده ها و کساني که از توانمندي هاي جسمي و روحي کمتري برخوردارند، نقش مهمي داشته و دارد.
6. وقف، فراهم کننده ي چارچوبي اساسي براي مشارکت مردم در امور اجتماعي است. بدين معنا که تصميم يک فرد براي اختصاص داوطلبانه ي بخشي از دارايي خود به امر وقف، کافي است که نهادي عام المنفعه (چون مدرسه يا بيمارستان) را به وجود آورد.
به طور کلي، يکي از بهترين بسترهاي مشارکت اجتماعي، نظام وقف است که توجه به ديگران و نيکوکاران و ناديده گرفتن تمايلات خودخواهانه و انديشيدن به منافع گروهي را مورد تشويق قرار مي دهد و چنانچه از جانب رهبران و نخبگان جامعه به سمت حيات فرهنگي و ارتقاي علمي و معنوي و نيز کارآفريني و ريشه کني فقر، هدايت شود، در ارتقاي سطح اميد در جامعه و کمک به پويايي و حرکت و تلاش نسل جوان، بسيار کارآمد خواهد بود.

نقش وقف در حل مشکلات اقتصادي جامعه:

وقف مي تواند به اهداف اقتصادي دولت ها، کمک فراواني کند. وقف مي تواند در کم کردن کسر بودجه ي دولت، نقش مؤثري داشته باشد؛ زيرا کسر بودجه يا ناشي از کم شدن درآمد و يا ناشي از افزايش مخارجي است که دولت معمولاً در انجام وظايف خود مجبور به تحمل آن است، که در اين دو زمينه، وقف مي تواند ياري رسان باشد؛ زيرا با افزايش توليد کالا و ارتقاي سطح خدمات عمومي، دولت از هزينه کردن براي اين موارد، معاف مي شود. مثلاً وقتي که يک ورزشگاه يا کارگاه توليدي يا مدرسه يا بيمارستان از طريق وقف، تأسيس مي شود و به جامعه خدمت مي کند، در واقع، دولت را از هزينه هاي ايجاد و اداره ي يک ورزشگاه يا کارگاه يا مدرسه يا بيمارستان، معاف کرده است.(2)
و همچنين وقف با کمک در تأمين خدمات عمومي، هزينه هاي دولت را کم مي کند و به تبع آن، دولت را از استفاده از وجوه استقراضي باز مي دارد و لذا تا حدودي از کمبود بودجه ي دولت جلوگيري مي کند.
از ديگر مشکلات دولت در اقتصاد، توزيع عادلانه ي درآمد و ثروت است که وقف مي تواند وسيله ي مناسبي براي توزيع مجدد و حمايت مستقيم و غير مستقيم از اقشار آسيب پذير جامعه باشد، بدون آن که هزينه اي بر بودجه ي دولت، تحميل کند.
بيکاري نيز يکي از معضلات مهمي است که خيلي از کشورها به آن دچار شده اند که در اين زمينه نيز وقف مي تواند کمک مؤثري به دولت ها بکند؛ زيرا بر اساس سنت وقف، گروه زيادي از طبقات مختلف جامعه به گونه اي با اوقاف در ارتباط اند و يا در امور وقف به صورت مستقيم و غير مستقيم، نظارت دارند و يا از خدمات آن بهره مند مي شوند و يا… که تمام اين موارد از ميزان بيکاري در جامعه مي کاهد و اگر فرهنگ وقف و اوقاف در جامعه اي رونق گيرد، قطعاً درصد قابل توجهي از آمار بيماري کاسته خواهد شد.

پي نوشت ها:

1- بر اساس احکام فقهي اسلام، حکومتگران نمي توانند از اموال عمومي (بيت المال)، چيزي را وقف کنند.(ر.ک: وقف در فقه شيعه، ابوسلمان، تهران: اسوه، 1362). (ح.ز)
2- به عنوان نمونه، در سالهاي اخير، جهاد مدرسه سازي توانست از طريق وقف، کمبود کلاس درس در کشور را تقريباً برطرف نمايد. همچنين ستاد اقامه ي نماز، از طريق وقف، به ساخت سالن هاي نمازخانه ي چند منظوره (قابل استفاده براي ديگر مراسم: جشن ها، مسابقات، امتحانات و…) در مدارس و نيز مساجد و سرويس هاي عمومي در جاده ها اقدام کرده است.(ح.ز)
منابع:
1. تاريخچه ي وقف در اسلام، علي اکبر شهابي، تهران: دانشگاه تهران، 1343.
2. تاريخچه ي اوقاف، عبدالحسين سپنتا، اداره ي کل اوقاف اصفهان، 1346.
3. مجله ي «وقف، ميراث جاويدان»، شماره هاي 2و27.
4. فرهنگ معارف اسلامي، سيد جعفر سجادي، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1369.
5. وقف در فقه شيعه، ابوسلمان، تهران: سازمان حج و اوقاف و امور خيريه (اسوه)، 1362.

منبع:نشريه حديث زندگي

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد