خانه » همه » مذهبی » وقف و اثرات فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و مذهبي

وقف و اثرات فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و مذهبي

وقف و اثرات فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و مذهبي

گسترش فرهنگ وقف، يكي از عمده ترين فاكتور، انهدام تراكم ثروت در جامعه و ايجاد بستر مناسب براي رشد ارزشهاي معنوي و الهي، در شكل توزيع عادلانه ي ثروت، محسوب مي شود و با درك از همين نكته، يعني موثريت ژرف وقف در توسعه ي اقتصادي، فكري، فرهنگي ومعنوي است كه اسلام دين مقدس توحيدي، برگسترش فرهنگ وقف بيش از هر چيز ديگر تاكيد نموده است. (جوادي- 1380) سنت حسنه ي وقف يكي ديگر از افتخارات مكتب اسلام و از اهرمهاي موثر اعتقادي و

d02f93a7 f816 42a8 9a0d 86a69b14affc - وقف و اثرات فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و مذهبي
21352 - وقف و اثرات فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و مذهبي
وقف و اثرات فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و مذهبي

نويسنده:منير شامحمدي*

مقدمه

گسترش فرهنگ وقف، يكي از عمده ترين فاكتور، انهدام تراكم ثروت در جامعه و ايجاد بستر مناسب براي رشد ارزشهاي معنوي و الهي، در شكل توزيع عادلانه ي ثروت، محسوب مي شود و با درك از همين نكته، يعني موثريت ژرف وقف در توسعه ي اقتصادي، فكري، فرهنگي ومعنوي است كه اسلام دين مقدس توحيدي، برگسترش فرهنگ وقف بيش از هر چيز ديگر تاكيد نموده است. (جوادي- 1380) سنت حسنه ي وقف يكي ديگر از افتخارات مكتب اسلام و از اهرمهاي موثر اعتقادي و فرهنگي براي جبران نيازهاي مادي و معنوي جامعه است. از صدها سال پيش تاكنون واقفان خيرانديش با اختصاص بخشي از اموال خود براي خدمت مستمر به جامعه در قالب روش پسنديده ي (وقف) كه بارزترين و روشن ترين مصداق احسان، انفاق، صدقه ي جاريه، تعاون و باقيات الصالحات است منشاء خدمات فراوان علمي، فرهنگي، هنري، رفاهي، بهداشتي در جامعه بوده اند كه وجود صدها درمانگاه، بيمارستان، مدرسه، دارالايتام، كتابخانه و هزارها مسجد، قنات، پل، آب انبار وغيره كه بايد بطور دايمي حفظ و مورد بهره برداري قرار گيرد درسراسر كشورهاي جهان و به ويژه ايران بهترين گواه و شاهد آن است. (ويژه نامه ميراث وقف-1386).
نمونه ي ديگري از مصارف كه در بين موقوفات سالهاي اخير مشاهده مي شود براي مساجد، بيمارستانها، ايجاد حمام، تعمير حمام، احسان، تهيه پوشاك،‌ ايجاد دارالايتام، كمك به ايتام، پرورشگاه، كمك به دانشجويان، اطفال بي بضاعت، معلمين و مستخدمين مدرسه، كمك نقدي به افراد، لوازم تحصيل دانش آموزان بي بضاعت،‌ اعطاي جوايز و وام و كمك، ورزش در مدارس، هزينه ي نفت و تعمير حمام، احداث ساختمان براي افراد بي بضاعت، جهيزيه ي عروس، ازدواج، بيماران سرطاني، احداث منازل خانواده ي شهدا، احداث نانوايي، مستمندان وجيهه جنگ، احداث كتابخانه، خريد كتاب، امور خانواده ي شهيد و اسير و مفقودالاثر، مركز توانبخشي، تعمير پل و دبستان، تامين آب شرب قريه و غيره مي باشند (مداح-1380).
با اين اوصاف بديهي است که «توصيه فرهنگ وقف» وتلاش براي دست يابي موفقيت وآن درابعاد مختلف اقصادي ، اجتماعي وفرهنگي ، به عنوان مهمترين مسئله ودل مشغولي مسئولان وصاحب نظران در کشورهاي اسلامي وغير اسلامي مي باشد.(ارجمند نيا- 1380)
براي رهايي از عقامت انديشه ،براي بيرون رفت از ركود ناانساني، براي نجات از اسارت جهالت، براي ذوب نمودند يخهاي منجمد انديشه و براي رشد شعوري جامعه توسعه ي فرهنگ وقف و انفاق ضرورت است، چرا كه توسعه ي فرهنگ وقف و انفاق موجب ايجاد تعادل اقتصادي و مادي در جامعه مي گردد و با تعادل مادي واقتصادي زمينه ي فعليت پيدا كردن توانمنديها وپتانسيلهاي بالقوه به وجود مي آيد. و بدين ترتيب حركت رو به رشد جامعه در مسير تكامل مادي و معنوي آغاز مي شود. وزان پس سرنوشت جامعه، بادستان توانمند خود جامعه تغيير مي كند. دقيقا به همين لحاظ است كه ايجاد نهادهاي خيريه بر مبناي«(اوقاف وانفاق» در جوامع كه عده اي بسيار اندك آن از بهترين امكانات مادي، رفاهي واقتصادي برخوردارند واكثريت مطلق آنها در چنگال فقر مادي و معنوي اسيرند بين توسعه و گسترش فرهنگ وقف و انفاق در جامعه ي اسلامي ما بيش از جوامع ديگر از ضرورت برخوردار است. (جوادي- 1380).

تعريف وقف

وقف كه از جمله عبادات و از صدقه ي جاريه است، در لغت به معني ايستادن (منتهي الارب) و در اصطلاح فقهي به معني حبس عين ملكي است بر ملك خداي تعالي كه ملكيت از مالك ملك به خداوند منتقل مي شود. (لغت نامه ي دهخدا ذيل ماده ي وقف). به عبارتي ديگر: ماندن اصل مال وجابجايي منفعت آن، تا مردم از منافعش بهره مند شوند.
(واعظي- 1380).
وقف در لغت نامه، نگهداشتن و حبس كردن چيزي معني شده است و مي توان به بيان ساده چنين تعريف كرد، هنگامي كه موضوعي مادي كه داراي نقش اقتصادي نيز باشد توسط فردي براي مصرف در منظوري خاص در مدت زمان از حال و‌آينده نامحدود در نظر گرفته شود مي توان گفت فعل وقف حادث شده است و چون هر فعلي در هر جامعه اي زماني مقبوليت اجرا مي يابد كه در چارچوب قانون و عرف آن جامعه مجاز تلقي شود و جاي شدن آن فعل اثبات نقص قانون را نگردد و چون در تعريف وقف گفتيم اختصاص موضوعي مادي براي مصرف در زمان حال تا آينده نامحدود در منظور نظر واقف در آن امري محال نيست بنابراين بايد حكم كرد واقف در انجام وقف نيت خود را در چهارچوب قوانين زمان حال جامعه شكل دهد.
(رفرم- 1380).

تعريف عمومي وقف:

وقف در واقع عملي است الهي كه شخص در كمال صحت و سلامت عقل و انديشه، تمام يا قسمتي از مال و جان خويش را بي آنكه انتظار دريافت پاداشي را داشته باشد با تمام وجود و عشق و براي رضاي خدا به همنوع يا همنوعان خويش مي بخشد. (بندر چي- 1380).

تعريف معنوي وقف:

در بعد معنوي نيز وقف مفهوم پيدا مي كند. در فرهنگ ديني اسلامي وقف معنوي بيش از وقف مادي تاكيد گرديده و مدام وقف معنوي بر وقف مادي ترجيح داده شده است. وقف معنوي به وقفي اطلاق مي شود كه از هيچ گونه ظاهر و جلوه هاي مادي برخوردار نيست و صرفا بازده معنوي دارد. هرعمل خيري كه باعث رشد ارزشهاي معنوي، اخلاقي و فكري در جامعه شود وقف معنوي نيز بر آن صدق مي کند؛زيرا معنويت معنويت در جامعه با رشد همين ارزشهاست كه رشد مي كند و فقدان اين ارزشها در يك جامعه نيز نشانگر انحطاط آن جامعه است (جوادي-1380).

وقف از نظر حقوقي:

وقف عملي حقوقي است كه به موجب آن شخص (اعم از شخص حقيقي يا حقوقي) عين مالي را از مالكيت خود خارج نموده از هرگونه نقل و انتقال- اعم از نقل و انتقالهاي ارادي مانند اقسام معاملات و نقل و انتقالهاي قهري مانند توارث و ساير تصرفات بطور كامل مصون نگاه مي دارد و منافع آن را در راههاي خداپسندانه و امورخيريه بطور دايم به جريان مي اندازد تا افراد محدود و معين و يا نامحدود و غير معين به صورت بلا عوض از منافع بهره مند شوند.(امينيان مدرس- 1381، ص296-297)

موقوفه:

مالي كه وقف آن از حيث داشتن شرايط صحت، تماميت يافته و داراي شخصيت حقوقي شده است، موقوفه ناميده مي شود.
(آيت اللهي- رخ، 1383: 294).

وقفنامه:

سند وقف؛ نوشته اي است كه واقف در موردوقف مال خود تنظيم نموده و در آن درباره ي مسائل مختلف مربوط به اداره ي موقوفه و چگونگي صرف عوايد آن و ساير مسائل تعيين تكليف كرده است‌ (محمد امينيان مدرس- 1381 ص305).

مديريت وقف:

شايستگي و امانتداري و توانايي سرپرست اوقاف از مسائلي است كه بايد محرز شود و در صورت امكان، سرپرست خود اهل وقف باشد. سرپرستي وقف در مرحله ي اول به واقف مي رسد و پس از او فردي كه واقف او را معين كند. اگر واقف بدون تعيين ناظر بر وقف، بميرد، موقوف عليه اگر رشيد باشد متصدي آن مي شود و پس از او قاضي به عنوان ولي، اين وظيفه را قبول مي كند. (ميراث جاويدان- زمستان 1385 ص9).

متولي:

شخصي است كه در وقف نامه و يا ضمن تشكيل وقف از طرف واقف، براي اداره ي عين موقوفه معين شده باشد از نظر قانون مدني، متولي پس از قبول سمت توليت، حق استعفا ندارد.
واقف يا حاكم نيز حق عزل متولي را ندارند و چنانچه خيانت او در اداره ي عين موقوفه مشاهده شود، شخص مورد اعتمادي كه امين ناميده مي شود، با حكم دادگاه صالح به او ضميمه مي شود.
واقف مي تواند سمت توليت موقوفه را در ضمن انعقاد وقف شخصاً به عهده مي گيرد.ممکن است واقف دروقف نامه متوليان متعدد معين نمايد و وظايف آنان را تفكيك نمايد.
چنانچه واقف ضمن تشكيل وقف، يا در وقف نامه اقدام به تعيين متولي نكرده باشد، بعدا چنين اختياري نخواهد داشت.
(آيت اللهي- رخ، 1383: 289).

وظيفه ي متولي:

بدون شك هرگاه واقف وظيفه ي متولي و چارچوب آن را معين كند و متولي توليت را بپذيرد، وظيفه اش اين است كه با كمال اخلاص و امانتداري به انجام آن امور بپردازد؛ اما اگر واقف وظيفه ي او را مشخص نكند، وظيفه اش انجام امور متعارف و مرسوم از قبيل تعمير، اجاره، اصلاح، پرداخت اجرت، ماليات، وصرف منافع آن موارد معين شده و… كه به نفع موقوفه و موقوف عليه است، مي باشد. تا هنگامي كه متولي بطور عادي و متعارف انجام وظيفه مي كند، موقوف عليهم و ديگران نمي توانند توليت را بر عهده بگيرند. (معروف الحسني، 1380: 219)

توليت:

مديريت مستقيم در اصطلاح، توليت ناميده مي شود. واقف ممكن است توليت موقوفه را خود عهده دار شود و يا در اين سمت را به شخص ديگري تفويض نمايد، ولي هر كدام از اين دو مورد بايد وقف نامه مشخص شود والا بعد از تماميت وقف، واقف حق مداخله دراين خصوص را ندارد. (آيت اللهي- رخ، 1383: 267).
نحوه اداره ي موقوفه: ماده82 ق. م. مي گويد: «هرگاه واقف براي اداره كردن موقوفه ترتيب خاصي معين كرده باشد، متولي بايد به همان ترتيب رفتار كند و اگر ترتيبي قرار نداده باشد متوالي بايد راجع به تعمير و اجاره و جمع آوري منافع و تقسيم آن بر مستحقين و حفظ و غيره مثل وكيل اميني نمايد».

وقف درسيماي اجرايي:

وقف در قانون مدني ايران در ماده ي 55 چنين تعريف شده است؛
«وقف عبارت است از اينكه عين مال حبس و منافع آن تسبيل شود» (بندرچي- 1380)
وقف در سيماي اجرايي خود به دو صورت ظاهر مي گردد: 1. وقف خاص وقفي كه مختص دسته ي معين و خاصي باشد مانند وقف بر اولاد يا بر افراد و طبقه خاص از مردم:2. وقف عام وقفي است كه مقصود از آن امور خيريه است و مخصوص دسته و طبقه ي معيني نيست مانند وقف بر فقرا، وقف برطلاب و مدارس و مساجد، مقابل وقف خاص كه مراد از آن حصر كردن و منحصر ساختن است؛ (سيد احمد موذن علوي قسمت چهارم ص26و 27) (سيدعلي اصغر هدايتي-1380)

وقف در قرآن

مهمترين و محكمترين سند و مدرك آيين مقدس اسلام، قرآن كريم مي باشد همان كتاب آسماني كه سخن و كلام خالق هستي و آفريننده ي انسان است. (آيت اللهي- رخ، 1383)
درقرآن آيه ي كه بر وقف و احكام فقهي آن صراحت داشته باشد وجود ندارد، لكن مي توان از باب اولويت به آياتي كه بطور عموم برانجام افعال خير و تحريص و ترغيب آن دلالت دارد تمسك جست و بدانها استناد كرد، نظيرآياتي كه پيرامون انفاق، احسان، تعاون، صدقه، قرض الحسنه، خيرات ومبرات، عمل صالح، باقيات الصالحات، ايثار و… درقرآن آمده ميت وآن به جواز وقف بلكه رجحان و استحباب آن استدلال كرد كه وقف را هم شامل مي شود، نظير آيات ذيل: فمن بدله بعد ما سمعه فانما اثمه علي الذين يبدلونه، ان الله سميع عليم»: پس كسي كه آن را بعداز شنيدن،تغيير دهد، تنها گناه آن بركساني است كه آن- وصيت- را تغيير مي دهند، خداوند شنوا و داناست (بقره/181)
«المال و بنون زينه الحيوه الدنيا و الباقيات الصالحات خير عند ربك ثوابا و خير املا»: مال وفرزندان زينت حيات دنيا هستند و باقيات الصالحات- ارزشهاي پايدار وشايسته- ثوابش نزد پروردگارت بهتر و اميدبخش تر است (كهف/46)
روشن است كه مفهوم باقيات الصالحات آنچنان وسيع است كه هر فكر وايده وگفتار و كردار صالح وشايسته اي كه طبعا باقي مي ماند و اثرات و بركاتش در اختيار افراد و جوامع قرارمي گيرد، شامل مي شود.

وقف در سنت:

مراد از سنت مجمع قول وفعل و تقرير يا سيره ي علمي و عملي و جلوه هاي رفتاري پيامبر اسلام (ص) (به اعتقاد شيعه) ائمه معصومين (ع) است كه دومين منبع از منابع معارف اسلامي است.
سنت پيامبر (ص): در حديث مشهوري از پيامبر (ص) نقل شده كه فرمود:
اذا مات الانسان انقطع عمله الا من ثلاث: در حديث صدقه جاريه او علم يتتفع به او ولد صالح يدعو اله.(نهج الفصاحه/ص200/ح239)
وقتي انسان بميرد عمل او خاتمه مي يابد مگر در سه چيز:
1- صدقه جاريه (وقف)
2- علمي كه از‌آن استفاده شود.
3- فرزند صالحي كه براي او دعا كند (عزت الله واعظي- 1380)

زمينه هاي مختلف وقف و اقسام آن:

از آنجا كه معمولا وقف در زمينه هاي مورد نياز جامعه صورت مي گيرد امور خيريه وقفي را مي توان به چهار بخش تقسيم كرد.
1- امور فرهنگي: به نيت بالا بردن توان فرهنگي جامعه با تاسيس مدارس قديمه، مدارس جديد كمك هزينه تحصيلي طلاب و دانش آموزان، تهيه وسايل تحصيلي، وقف كتاب و كتابخانه و انتشار كتاب از درآمد موقوفات
2- امور بهداشتي: تاسيس بيمارستانها، تيمارستانها، وحمامها.
3- امور اجتماعي و رفاهي: ايجاد كاروانسراها، رباطها در گذشته، پلها، بازارها، آب انبارها، قناتها،کارخانه ها ، توجه به يتيمان وفقرا،
4- امور مذهبي: ساختن مساجد، زيارتگاهها (اصيلي: 1373: 108)

اقسام ديگر وقف:

الف: وقف انتفاع: وقف انتفاع وقفي است كه نظر واقف از وقف، تحصيل درآمد مادي نيست مثل وقف زمين ملكي براي احداث مسجد.
ب: وقف منفعت: وقف منفعت،‌ وقفي است كه نظر واقف از وقف، تحصيل درآمد است تا درمصرف معيني هزينه شود مانند: وقف مغازه يا مزرعه براي نگهداري و اداره ي مسجد يا مدرسه و… كه مي توان عند الزوم تبديل به احسن يا عود و انفع از لحاظ درآمد مادي نمود ولي در وقف انتفاع نتوان تبديل نمود. (واعظي، 1380)

وضعيت اداره موقوفات در ايران

بطور كلي موقوفات كشور در حال حاضر به سه شيوه اداره مي شوند:
1- موقوفات متصرفي: اين دسته از موقوفات مستقيما زير نظر سازمان اوقاف و امورخيريه اداره مي شوند.
2- موقوفات غير متصرفي: اين دسته از موقوفات داراي متولي بوده و بطور مستقل اداره مي شوند، ولي سازمان اوقاف نظارت قانوني بر كار آنها داشته و آنها موظف اند گزارش عملكرد خود را مرتبا به سازمان اوقاف اعلام نمايند.
3- موقوفات مستقل: اين دسته از موقوفات مستقيما زير نظر نماينده ي ولي فقيه هستند بطوري كه ولي فقيه نماينده اي را به عنوان متولي در آنها منصوب مي كند. اين دسته از موقوفات خارج از حوزه ي مديريت سازمان اوقاف و امور خيريه است. موقوفات آستان قدس رضوي و يا حضرت عبدالعظيم حسني نمونه هايي از اين دسته موقوفات هستند.
اموال موقوفه بايد داراي چهار ويژگي 1. تاييد2. قابليت ابدال و استبدال 3. توليت وقف 4. غير منقول بودن باشد. همانطور كه مباني مديريت موقوفات در اسلام ازديدگاه مالي هم بايد خلق درآمد كند شخصيت مستقل را حفظ كند شفافيت داشته باشد. تبديل به احسن شود ومتولي و ناظر هم داشته باشد.(مهتدين- 1386)

وقف وعدالت

مقوله ي عدالت، مقوله ي بايستگي ها و شايستگي هاست. وقف مي تواند به عنوان يك سيستم پويا و بازوي نيرومند با ايجاد و حفاظت و بهره برداري مناسب در جهت تحقيق عدالت اجتماعي،‌ اقتصادي و فرهنگي به كار آيد.
1. جنبه اجتماعي
1. استحكام پيوندهاي اجتماعي اعم از خانواده و … 2. ايجاد كننده و گرمي بخش وفاق و دوستي است 3. بوجود آورنده ي موسسات و سازمانهاي جديد اجتماعي و رفاهي است 4. ايجاد كننده و توسعه دهنده ي شهرها و روستاها است 5. تامين كننده ي منابع و ابزار مورد نياز مردم است 6. كاهش دهنده ي فاصله ي طبقاتي است 7. پرورش روحيه ي خودباوري مقدمه ي خداباوري 8. آرامش بخش و رام كننده ي دردها و آلام مردم 9. …
2. جنبه اقتصادي
1. پديد آورنده و احيا كننده ي بسياري از مشاغل است 2. توسعه دهنده ي كشاورزي و دامداري است 3. ايجاد كننده و توسعه دهنده ي صنعت و معدن است 4. ايجاد كننده و توسعه دهنده ي علوم پزشكي … 5. رشد و بالندگي ثروتها و توانايي هاي جامعه را باعث مي گردد.6.موجب فناوري وتوسعه تحقيقات است. 7. در زمينه ي اشكال زايي بسيار كارآرا است 8. توسعه ي گردشگري و صنعت توريسم را موجب مي گردد 9. افزايش بهره وري را به عنوان اساسي ترين محور اقتصاد تامين مي سازد 10. درگسترش صادرات و واردات نقش اساسي دارد11. …
3. جنبه فرهنگي
1. معرفي دين و نهادينه خدا باوري 2. رشد خصايل خوب انساني همچون فداكاري و گذشت 3. معرفي جهان اسلام به بيگانگان 4. معرفي تشيع سرخ علوي و حكومت ولايي 5. ايجاد و توسعه ي نهادهاي فرهنگي 6. توسعه ي كتاب كتابخواني 7. توسعه ي هنر دركليه ي رشته ها 8. حفظ ميراث فرهنگي 9. تشكيل و گسترش همايشها، كنگره ها و كنفرانسها.10. چاپ نشريات براي بالا بردن آگاهي هاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي 11. حفاظت و حراست و بازسازي از اماكن متبركه 12. در ايجاد وتوسعه ي مدارس و بيمارستانها و مساجد و تكايا نقش اساسي داشته است 13. … (ارجمند نيا-1380)

– تاثيرات وقف

پاره اي از سنتها، كليدهاي گشايش و برخوردار از آثار مبارك و تحول آفرين مي باشند.از اين نمونه سنت نيكوي وقف است كه بركات و پيامدهاي آن همچون چتري، تمام ابعاد و عرصه هاي گوناگون جامعه را مي پوشاند و حضور جدي و ارزشمند خود را حفظ مي نمايد.

1. كنترل ثروت

از آثار عمده ي وقف كه به طور خودكار عمل مي كند محدود كردن تكاثر طلبي در ميان آحاد گوناگون مسلمين است.
وقف با توزيع مجدد در آمد بين افراد جامعه، آن را به سمت توازن اجتماعي هدايت مي كند. لذا گر چه وقف و صدقه انفاق و مانند آن بيشتر به عنوان امور اخلاقي شناخته شده اند، ولي در عمل تاثير بسزايي در تامين عدالت اجتماعي دارد و از عوارض سوء بي عدالتي اجتماعي و شكافهاي طبقاتي تا حد زيادي مي كاهد و ازحاد شدن مشكلات اجتماعي جلوگيري مي كند. (سليمي فر- 1370 ص168)

2. وقف و فقر زدايي

يكي از جاهايي كه وقف مي تواند بطور فعال وارد عمل شود و موانع سعادت و به فعليت رسيدن استعدادهاي انسان را برطرف كند «محو فقر در جامعه» و در نتيجه تامين اجتماعي مي باشد. نخستين انگيزه هاي واقفان براي مبادرت به وقف نابودي فقر و محروميت از جامعه ي مسلمين بوده است.

3. وقف و گسترش علوم و فنون

از قرن دوم الي نهم هجرت، قرنهايي است كه اوقاف به نهايت شكوفايي خود رسيد. از جمله موقوفات در آن دوره تاريخ، جهت رشد شاخه هاي مختلف علوم اختصاص يافت. جرجي زيدان مي گويد: « نظام الملك اولين كسي بود كه در اواسط قرن پنجم هجري به واسطه ي تاسيس مدارس در ممالك اسلامي شهرت يافت و در بغداد و اصفهان و نيشابور و هرات و غيره، مدارس ساخت و همه ي اين مدارس، به خصوص مدرسه ي بغداد بنام وي« مدرسه نظاميه» خوانده مي شد. كتابخانه هاي مهمي نيز در اين دوران تاسيس و در اختيار عموم گذارده شد كه نخستين كتابخانه ي عمومي را خلفاي عباسي در بغداد دايركردند وآن را بست الحكمه ناميدند و كتابهاي مختلف علمي را در آن جمع كردند. (فصلنامه وقف، ميراث جاويدان 38/20 -15)

4. وقف و آثار تربيتي

يكي از مسائل مورد توجه مكتب اسلام گسترش عدالت اجتماعي و نجات دادن انسانها از نااميدي و تبعيضهاي گوناگون اقتصادي، اجتماعي و ايجاد قسط و عدل است. لذا در قرآن كريم بطور مكرر به آياتي برمي خوريم كه بر مساله ي نيكو كاري و احسان وكمك به فقرا و مستمندان، دستگيري مظلومان و غيره تاكيد مي نمايد. سنت حسنه ي وقف نيز يكي از حسنات موكد و از باقيات و صالحات است كه مورد تاكيد آيين اسلام مي باشد.

5. وقف والفت بخشيدن بين دلها

وقف به عنوان شكلي از صدقات و به عنوان صدقه اي كه هميشه جريان دارد به نوبه ي خود سهمي بزرگ در تاليف قلوب مردم داشته و خواهد داشت.
شارع مقدس به افراد خير و نيكومنش اجازه داده است كه با يك ديد وسيع جهاني همه ي انسانهاي محروم و محتاج از هر رنگ و نژاد و مليت و حتي از هر عقيده و مرام و مسلك را در نظر داشته باشند و براي رفع نيازمنديهاي آنان اقدام كنند.
امروز در سراسر جهان محرومان و نيازمندان فراواني وجود دارند كه با كمك و مساعدت به آنها مي توان راه نفوذ فرهنگي و اعتقادي را گشود. (فصلنامه ميراث جاويدان10/52-51)

6. وقف و شاخصه هاي تعليم وتربيت

نقش آموزه هاي فرهنگي تعليم وتربيت اسلامي مشخص شده كه پديده ي وقف يكي از آموزه هاي زيباست. چه آنكه تمام آموزشگاهها و مدارس علميه ي موقوفه و موقافات جاريه جهت تامين نياز دانش پژوهان و همه ي موارد و انواع ديگر آن در جمع بندي تعليم وتربيت اسلامي نقش موثري دارند.
پديده ي وقف را كه خود يكي از مصاديق بارزعمل صالح است و نشات گرفته از سيره نبوي مي باشد مي توان در مورد تعليم وتربيت اسلامي از جهات مختلف مورد بررسي قرار داد. ( وقف و آثار تربيتي آن/ 41)

7. وقف و تعاون برادري

يكي از مظاهر بزرگ اسلامي، روح اخوت برادري است خداوند متعال مي فرمايد: «انما المومنون اخوه» «يعني تمام مومنين با هم برادرند» و حتي در احكام شرع هم به موضوعات اخوت و برادري برخوردهايي داريم مثل نماز جماعت، حج، اداء زكات، اداء خمس، كه در اينها روح كمك كردن به همنوعان نهفته است و خواسته شده كه مسلمانان گره از كار همديگر باز كنند. در اين ميان به واژه ي مقدسي مثل كلمه ي وقف بر مي خوريم كه روح تعاون و اخوت بطور وضوح در آن نهفته است، كه واقفين خيرانديش با وقف كردند مال خود از جمله اهداف بلند مدت را اين دانسته اند كه گره از كار انساني باز شود.

8. وقف و حفظ ارزشها

از آثار گرانقدر وقف در عرصه ي اجتماعات؛ به ويژه جوامع ديني و مذهبي، حفظ وحراست از ارزشها مي باشد در پرتو اجراي اين سنت نيكو و حسنه ي الهي وانساني احكام و دستورات دين كه عمل به آنها ضامن بقاي بنيان هاي خردمندانه در جامعه مي باشد، به بهترين وجه مستحكم شده و پيكره ي اجتماع را از ابتلا به آلودگيهاي اخلاقي،‌ فكري، فرهنگي و سياسي واكسينه مي نمايد.

9. وقف وايجاد اشتغال

از ديگر بركات وقف و پيامدهاي ارزشمند آن بعد اشتغال زايي و يا حفظ و پايدار سازي مشاغل گوناگون مي باشد. اين اثر مهم با مراجعه ي موشكافانه به متن وقف نامه ها كاملا آشكارمي گردد.
از اين رو بسيارمناسب است كه دست اندركاران با بحران اشتغال؛ به رويكردي علمي و جديد به عنصر وقف؛ بخشي از آثار شوم و ناگوار بيكاري را كاهش داده و زمينه هاي مبارك مشاغل سالم و مولد را هر چه بيشتر فراهم نمايند.(آيت اللهي، رخ، 1383: 345-351)

تاثير وقف بر استقلال-اقتصادي، سياسي و رشد و توسعه

وقتي سخن از تاثير وقف بر استقلال اقتصادي و رشد و توسعه مطرح مي شود هرگز به اين معنا نيست كه وقف به تنهايي مي تواند همه ي ابعاد و زواياي گوناگون اقتصاد يك ملت را در برگيرد، بطوري كه براي اقتصاد كشور به منافع مالي ديگر نيازي نباشد، بلكه منظور اين است كه وقف به عنوان يك سرمايه ي عظيم مالي مي تواند در اين سمت و سو داراي نقشي سازنده و قابل توجه و سهمي بزرگ باشد. همچنين به اين معنا نيست كه بياييم برخلاف انظارو اغراض واقفان، درآمد اوقاف را از موارد اصلي مصارفشان كه (مثلا) در وقف نامه هاي آمده است، منحرف سازيم و آنها را در راه تحقق استقلال اقتصادي و رشد توسعه بكار گيريم وبه مصرف برسانيم. حقيقت مورد نظر اين است كه مي توان سرمايه هاي عظيم اوقاف را نيز همانند ديگر سرمايه ها با رعايت همه ي جوانب وقف و موازين شرع و اغراض و اهداف واقفان در فرآيند فعاليتهاي توليدي وخدماتي قرار داد و آنها را از حالت ركود ازمايه خرج كردن به حالت تحرك زايايي هدايت كرد تا بدين وسيله هم به رشد وتوسعه و استقلال اقتصادي و سياسي كشور كمك شايان و قابل توجه، شده باشد وهم روز به روز برسرمايه هاي اوقاف افزوده شود كه اين امر قطعا در جهت اغراض واقفان نيز هست.
1- فعاليتهاي كشاورزي
2- فعاليتهاي توليدي
3- فعاليتهاي خدماتي و اجتماعي

تاثير وقف بر تحقق عدالت اجتماعي و رفاه عمومي

ازمتون اسلامي به خوبي روشن است كه اسلام، همخواهان زدودن همه ي جوانب و زواياي
فقر در جامعه است و هم خواهان رفاه عمومي در حد معقول و مشروع.
اولا فقر زدايي تنها در حد قوت لايموت به نيازمندان كفايت نمي كند.
ثانيا مسلمانان در برابر يكديگر مسئولند و كفالت همگاني دارند.

نقش وقف

وقف از دو راه مي تواند در اين مورد موثر باشد:
1. نفس استقلال اقتصادي و رشد وتوسعه ي اقتصادي (مبتني برموازين اسلامي) بطور طبيعي موجب رفاه عمومي و زدودن و حداقل كاهش چشمگير فقر و محروميت و آثار شوم آن در جامعه خواهد شد.(حائري، 1380 :421)
2. بخش عمده موارد مصرفي كه واقفان دورنگر و نيكوكار در طول تاريخ وقف در نظر گرفته اند به رفاه عمومي، فقر زدايي وعدالت اجتماعي مربوط مي شود. اگر ما نگاهي هر چند گذار، به تاريخ وقف و مضمون وقف نامه ها بيندازيم به خوبي در مي يابيم كه واقفان خير و دروانديش تمام زوايا و جوانب نيازها را در نظر گرفته اند.(سعيد خو،خير آبادي،1380)

نقش وقف در توسعه ي فرهنگي

وقف فرهنگي به معني برخوردار ساختن اقشار محروم جامعه از مزاياي فرهنگي، درجهت توسعه ي فرهنگي جامعه است. برخورداري اقشار محروم جامعه از مزاياي فرهنگي، باعث رشد جامعه مي گردد. بدليل اينكه بهره مندي اقشار محروم جامعه به منزله ي، سياليت فرهنگي جامعه،رمق خلاقيت را دروجود جامعه مي دواند. وقتي جامعه خلاق شود، تفكر در جامعه زنده مي گردد. با زنده شدن تفكر در يك جامعه، جامعه هرگز رو به فقر گام برنمي دارد؛ براي اينكه تفكر، جامعه و افراد جامعه را به شناخت درست از زمان، نقش آن در تكامل پديده ها و نيازمنديهاي زمان هدايت مي كند. و بدين طريق جامعه در تمام معضل اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي داراي تشخيص و شناخت درست مي گردد. لذا وقف فرهنگي به مثابه ي باز گرداندن تفكر در لايه هاي زيرين جامعه است. وقف فرهنگي تزريق آگاهي به انسانهاي محرومي است كه صدها سال اسير قفس جهالت مانده اند. وقف فرهنگي فروزان كردن مشعل نور در دل تاريكي جهالت انسانهاس؛ جهالتي كه به مثابه ي زنجيره در بيغوله هاي زندان تفكر را اسير خويش نگه داشته است. بناي عقامت و نازايي تفكرصرفا با وقف فرهنگي از بين مي رود. وقف فرهنگي است که تفکر را درسطح تمام افراد جامعه همگاني مي كند. انسانهايي كه نهادهاي فرهنگي را به جامعه وقف مي كنند؛ آگاه باشند، كه در واقع با وقف نهاد فرهنگي به جامعه، انديشه را به جامعه اهدا نموده اند. انديشه كه بدون آن حتي نمي توان خداي خويش را شناخت و همه بايد بدانند كه اگرتفکر را به افراد جامعه ادا کنندنه تنها جامعه را نجات داده است بلکه خود را نيز جاودانه ساخته است؛زيرا نسل هاي بعدي را به خوب خواهند دانست که کدام انسانها ،به چه چه ميزان از ايثارف بقا نسل خويش را با اهداي تفکر به جامعه، تضمين نموده اند.

نقش وقف در بالا بردن ارزشهاي الهي ومعنوي

مهمترين جنبه واساسي ترين بعد دربحث وقف ونقش وقف درتوسعه فرهنگ وتمدن اسلامي ،نقش وقف درتکامل وتوسعه ارزشهاي الهي ومعنوي است. فرهنگ وتمدن برمبناي ارزشهاي مادي ومعنوي استواراست. مهمترين نقشي که وقف درتوسعه فرهنگ وتمدن ايفا مي کند. توسعه معنوي جامعه است. توسعه معنوي جامعه بدين مفهوم است که جامعه دربعد الهي، ديني وارزشهاي معنوي خويش بيشتر ازابعاد مادي رشد مي کند؛زيرا اگر وقف را از ديدگاه انساني و معنوي آن نگاه كنيم وقف عبارت است از به خدمت گرفتن ارزشها و امكانات مادي اش به نفع ارزشهاي معنوي، به عبارت ديگر جامعه زماني از لحاظ معنوي بيشتر رشد مي کند که ارزشهاي مادي وامکانات مادي اش درخدمت امكانات و ارزشهاي معنوي اش باشد.ودرعوض ارزشهاي معنوي زماني در يك جامعه مي ميرد كه ارزشهاي معنوي درخدمت امكانات و ارزشهاي مادي بوده و توانمنديهاي انساني، الهي و معنوي جامعه قرباني اهداف مادي، غير انساني و غير الهي گردد. (جوادي، 1380)

جايگاه اجتماعي وقف

مهمترين ويژگيهاي اجتماعي وقف را مي توان در موارد زير خلاصه نمود:
1- از بارزترين ويژگيهاي اجتماعي نظام وقف طبقاتي نبودن آن است. بدين معنا كه سنت وقف همواره و براي همه ي اقشار جامعه قابل دسترس است و در انحصار يك طبقه ي خاص نبوده و نيست.
2- نظام وقف عبارت است ازچارچوب بنيادين مسئوليتهاي متقابل و همبستگي اجتماعي ميان ثروتمندان ونيازمندان.
3- نظام وقف يكي از ساز وكارهاي تحقق عدالت اجتماعي و وسيله اي صلح آميز براي توزيع مجدد در آمد بدون هرگونه اجبار و مداخله ي قدرت حاكمانه بوده و هست.
4- وقف نقش ملموسي در ارائه ي خدمات رفاهي (بويژه در مناسبتها و حوادث و تصميم گيريهاي مهم شخصي و خانوادگي مانند ازدواج، استغال، تحصيل، برگزاري مراسم وعزا و…) دارد.
5- وقف در حمايت از كيان خانواده كه سنگ بناي جامعه است و حفظ انسجام و يكپارچگي آن از طريق حمايتهاي مالي وتداركاتي و نيز حمايت از حقوق افراد ضعيف و بيمار خانواده ها و كساني كه از توانمنديهاي جسمي و روحي كمتري برخوردارند نقش مهمي ايفا كرده و مي كنند.
6. وقف فراهم کردن چارچوبي اساسي براي مشارکت مردم درامور اجتماعي است بدين معنا که تصميم يک فرد براي نهادهاي عام المنفعه (چون مدرسه بيمارستان) را به وجود مي آورد.(مهتدين،1386:19)

وقف فرهنگي

فرهنگ به هستي خاص يك جامعه اطلاق مي شود. يعني جامعه دركليت خويش با جوامع ديگر تفاوت چنداني ندارد و آنچه كه كيان يک جامعه را از جوامع ديگر متمايز مي سازد،فرهنگ آن جامعه است . فرهنگ يك جامعه برتفكر آن جامعه استواراست وتفكر نيز در بستر فرهنگ رشد خواهدكرد. جامعه اي با تفكر پويا جامعه اي است كه از تفكر قوي برخوردار است و تفكرقوي نيز در دامن فرهنگ شايسته و بارز، پرورش مي يابد. برخورداري اقشارمحروم از مزاياي فرهنگي باعث رشد جامعه مي گردد.بدليل اينکه بهره مندي اقشار محروم جامعه به منزله سيال بودن فرهنگ جامعه است ساليت فرهنگ، رمق خلاقيت و در وجود آن جامعه زنده مي گرداند. وقف فرهنگي تزريق آگاهي به انسانهاي محرومي است كه صدها سال اسير قفس جهالت مانده اند. وقف فرهنگي فروزان كردن مشعل نور در دل تاريكي جهالت انسانهاست. جهالتي كه به مثابه زنجير تفكر را اسير خويش نگه داشته است. بناي نازايي تفكر با وقف فرهنگي از بين مي رود و وقف فرهنگي است كه تفكر را در سطح تمام افراد جامعه همگاني مي كند. انسانهايي كه نهادهاي فرهنگي را به جامعه وقف مي کنند آگاه باشند که درواقع با وقف نهاد فرهنگي به جامعه انديشه را به جامعه اهدا نموده اند. انديشه اي كه بدون آن حتي نمي توان خداي خود را شناخت … (نواي وقف- مرداد 1387)

چارچوب نظري

وقف يك پديده اجتماعي است كه با محيط جغرافيايي و نظام ارزشي و هنجارهاي فرهنگي يك جامعه در ارتباط است. وقف مي تواند بر نظام اجتماعي و رفتارهاي سياسي و فرهنگي اثر گذاشته و به حل مسائل جامعه كمك كند و همچنين از نهادها و موسسات اجتماعي و كارگزاران فرهنگي تاثير بگيرد به همين جهت دست اندركاران مسائل سياسي و اجتماعي مي توانند وقف را از نگرش و ديدگاه خود مورد بررسي و كنكاش قرار داده و به تعريف نظري عملياتي، مطابق با هنجارهاي اجتماعي بپردازند.
امروزه سه ديدگاه نظري و فكري در مكتب جامعه شناسي مطرح است كه مي توان از اين سه ديدگاه به بررسي پديده هاي اجتماعي پرداخت. كاركرد گرايي، ستيز گرايي و ساختار گرايي.

كاركردگرايي و پديده وقف:

جامعه شناسان كاركردگرا مي گويند: زندگي اجتماعي وقايعي تصادفي نيست زيرا جامعه و فرايندهاي مربوط به آن داراي نظام و الگوست و رفتارهاي اجتماعي نيز داراي الگوهاي منظم و مشخص هستند و داراي كاركردهاي گوناگون مي باشند كه اين كاركردها ممكن است مثبت يا منفي باشد اين نظريه مي گويد: در شرايط معمولي همه ي عناصر و نظام اجتماعي از قبيل مدارس، خانواده و دولت با هم سازگاري و گرايش دارند و به اين ترتيب كه هرعنصري به حفظ ثبات كلي و همگاني كمك مي كند با اين تعريف وقف را مي توان داراي كاركردهاي گوناگوني دانست كه عبارت اند از:
الف: انجام عمران و آباداني ب: ارضاي رواني و عاطفي واقف يا واقفان ج: كمك به فقيران و نيازمندان د: انجام مراسم عبادي ومذهبي وقف يك رفتار مذهبي وديني است. مذهب داراي اين كاركردهاي گوناگوني مي باشد مذهب مي تواند به همبستگي اجتماعي كمك نمايد. دادن معنا به زندگي اجتماعي و كنترل اجتماعي از ديگر كاركردهاي مذهبي است. وقف به نوعي داراي اين كاركردها مي باشد ماليات، خمس، زكات و وقف هر يك داراي مشابتهايي هستند و آن اين است كه قسمتي از مال و يا دارايي افراد صرف اموراجتماعي مي شود اما وقف يك رفتار اختياري وارادي است كه واقف مي تواند نسبت به انجام آن اختيار كامل داشته اما خمس، زكات و ماليات حالت اجباري دارد.

ستيزه گرايان و پديده وقف

ديدگاه ستيزه گرايي بر اين باور است كه جامعه از تنش، فرآيندهاي اجتماعي، تضاد،رقابت ودگرگوني و نابرابريهاي اجتماعي تشكيل شده است. اينان اين فرض را مي پذيرند كه جوامع پيوسته در حال دگرگوني هستند و تضاد، خصلت دايمي آنهاست. آنان معتقدند در جامعه دو گروه وجود دارند؛ ثروتمندان و فقيران- پديده اي چون وقف مانند خمس و زكات مي تواند نابرابري هاي اجتماعي را به سمت معادلات و برابري و عدالت اقتصادي، اجتماعي سوق دهد.
وقف گامي مهم در جهت اجراي عدالت اقتصادي و اجتماعي است. درتاريخ نمونه هاي فراواني مي بينيم كه ظهور بسياري از قهرمانان و سياست مداران در عرصه هاي اجتماعي،منشعب از حضور وقف و هدايت جامعه به سمت عدالت بوده است.

ساختارگرايان و پديده ي وقف

اين مكتب در سالهاي 1920 توسط انسان شناس انگليسي به نام رادكليف براون مطرح شد ساختار گرايان از ساخت جامعه سخن مي گويند. ساخت يعني مجموعه اي از اجزاي بهم پيوسته كه داراي ارتباط باشند. اگراز اين ديدگاه وقف را بررسي كنيم، بايستي اجزاي آن را مورد مطالعه قرار دهيم كه سازمان و اداره ي اوقاف مورد نظر است. اوقاف سازماني است كه كارايي خود را با نيازهاي اداري و انساني وفق مي دهد و اين نگرش مي تواند مسائل و مشكلات سازمان اوقاف و ارتباط آن با نهاده ،سازمانهاي اجتماعي وچگونگي مديريت اماكن وقفي براي حل مسائل موجود را مورد مطالعه و سنجش قراردهد.(مهتدين، 1368: 58)

پي نوشت ها:

*(دانش آموخته ي كارشناسي ارشد رشته مديريت فرهنگي- دانشگاه آزاد اسلامي – واحد علوم و تحقيقات)

فهرست منابع و ماخذ:
1- آذر،عادل1385، آمار و كاربرد آن در مديريت، انتشارات سمت، جلد اول، ص8.
2- ارجمند نيات تبريز، علي، 1380، مقاله ي نگرشي نو در زمينه ي وقف و توسعه ي اقتصادي و اجتماعي كشورها.
3- اسلم جوادي، محمد، 1380/1/27، مقاله ي نقش وقف در توسعه ي فرهنگ.
4- اصيلي، سوسن، 1373، كتاب شناسي وقف، وقف ميراث جاويدان، سال 2،ش4،ص108.
5- امينيان مدرس، محمد؛1381، وقف ازديدگاه حقوق و قوانين، آستان قدس رضوي، بنياد پژوهشهاي اسلامي ،تهران؛ سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاه (سمت)،‌1381،ص296-297.
6- آيت اللهي ،سيد ابوالحسن، رخ يزد، محمد علي، 1383، وقف پس اندازجاودانه، مفاخر،‌ چاپ اول.
7- بندر چي، محمد رضا، 1380، مقاله ي وقف ازديدگاه تاريخي و اصطلاح شناسي فقهي.
8- حائري (يزدي)، محمد حسن، 1380، وقف در فقه اسلامي ونقش آن در شكوفايي اقتصاد اسلامي، بنياد پژوهشهاي اسلامي، مشهد، ص49.
9- حسيني، سيد يعقوب، 1382، آمار ناپارامتريك، دانشگاه علامه طباطبايي (ره)، ص14.
10- خومحمد خيرآبادي، سعيد، 1380، مقاله ي نقش فرهنگ وقف در توسعه ي اقتصادي و اجتماعي.
11- رفرم، حسن، 1380، مقاله ي نقش وقف در توسعه اقتصادي و اجتماعي.
12- سليمي فر، مصطفي، 1370، نگاهي به وقف و آثار اقتصادي و اجتماعي آن، بنيادين پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي.
13- فيض علي، مداح، 1380، مقاله ي نقش وقف در توسعه ي تمدن ها.
14- معراجي، سعيد، 1385، سنت ماندگار، بنياد پژوهش و توسعه ي فرهنگ وقف، تهران، صائن، ص94.
15- معروف الحسني، هاشم، ترجمه ي فيضي، عزيز، 1380، وصيت و وقف، مشهد بنياد پژوهشهاي اسلامي ،چاپ اول .
16- مهتدين، اسفند 1386، ماهنامه ي فرهنگي، سياسي اجتماعي داخلي سازمان اوقاف و امور خيريه ص17.
17- مهتدين، اسفند 1386، ماهنامه ي فرهنگي، سياسي اجتماعي داخلي سازمان اوقاف و امور خيريه.
18- مهتدين، دي 1386، ماهنامه ي فرهنگي، سياسي اجتماعي داخلي سازمان اوقاف و امور خيريه ص58.
19- مهتدين، بهمن 1386، ماهنامه ي فرهنگي، سياسي اجتماعي داخلي سازمان اوقاف و امور خيريه ص19.
20- ميراث جاويدان، زمستان 1385 فصلنامه فرهنگي، تحقيقي، اجتماعي و تاريخي سال چهاردهم، ‌ص9.
21- ميراث جاويدان، زمستان 1385 ،فصل نامه فرهنگي، تحقيقي، اجتماعي و تاريخي ص17- 20.
22- ميراث جاويدان، زمستان 1385 فصلنامه فرهنگي، تحقيقي، اجتماعي و تاريخي ‌شماره 38، ص15-20.
23- ميراث جاويدان، فصلنامه فرهنگي، تحقيقي، اجتماعي و تاريخي ‌شماره10، ص51-52.
24- ميراث جاويدان، 1372، سال اول، ‌شماره دوم، ص8.
25- نواي وقف، مرداد 1387، ماهنامه ي داخلي اداره ي كل اوقاف و امور خيريه استان كرمانشاه، شماره 4.
26- واعظي، عزت الله، 1380، مقاله ي نگاهي به جايگاه وقف در فرهنگ اسلام.
27- هدايتي، سيد علي اصغر، 1380، مقاله ي نقش وقف در توسعه ي اقتصادي و اجتماعي كشورها، مروري اجمالي بر ابعاد اقتصادي و اجتماعي وقف.
www.awgaf.ir -28
منبع: نشريه قدر شماره 18

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد