ما نميتوانيم به وسيله حواس ظاهري خداوند را ببينيم يا لمس كنيم. خداوند مهربان در قرآن ميفرمايند: “لا تدركه الابصار و هو يدرك الابصار” چشمها او را در نمييابند و او است كه ديدگان را در مييابد؛ چون چيزهايي را ميتوان ديد كه جسم دارند و حال آنكه خدا جسم ندارد و چيزي كه داراي جسم نيست ديده نميشود؛ علاوه بر آن، حواس ظاهري ما فقط ميتواند چيزهايي مثل خودش را كه مادي هستند درك كند؛ بنابراين براي ديدن خداوند بايد از ابزار غير مادي مثل عقل و دل استفاده كنيم. مثلاً در نشانههاي خداوند يعني آسمانها و زمين و گردش شب و روز فكر كنيم. عقل ما با مشاهده جهاني كه همه چيز در آن زيبا و بهجا خلق شده است، به ما ميگويد كه پروردگار دانا و توانايي وجود دارد. ما به وسيله دل خود هم ميتوانيم خداوند را درك كنيم، مثلاً وقتي انسان اميدش از همه جا قطع ميشود در درون خود قدرت بي نهايتي را مييابد كه او را متوجه خود ميكند. حضرت علي (ع) به اين مطلب در سخنان خود اشاره دارند كه “خداوند را با چشم سر نميشود ديد، بلكه بايد با ايمان خود آنرا يافت”. پس خداوند را ميشود از روي نشانهها و علاماتش شناخت و توصيف كرد.
بنا بر اين خداوند ديدني نيست چون جسم ندارد، جسم باعث محدوديت است و امام سجاد – عليه السلام – مي فرمايد: “اِِنَّ اللهَ لا يُوصَفُ بِمحدوديه، عُظمَ رَبُّنا عَنِ الصفة فكيفَ يوصَفُ بمحدودية مَنْ لايحد…” (خدا به هيچ محدوديتي توصيف نمي شود چگونه به محدوديت توصيف شود. آنكه حدّي ندارد).
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. درس هايي از قرآن، محسن قرائتي، ج 1.
2. جهان بيني اسلامي، شهيد مطهري (ره).