خواهرم خداوند در قرآن شريف احسان به پدر و مادر را در آيات متعددي بر فرزندان لازم شمرده است. خدا را شاكريم كه با رعايت حريم پدر و مادرتان درصدد تعالي و تكامل آنها هستيد. احسان به پدر و مادر مصاديق مختلفي دارد از جمله آن احسان مالي، گفتاري و رفتاري است[1] به ويژه در زماني كه آنها پس از يك عمر زحمت خالصانه از لحاظ جسمي و روحي به ميوة دل خودشان نيازمندند بنابراين طبق فرمايش قرآن و اهل بيت ـ عليهم السلام ـ ما بايد با دقت مراقب نيازهاي (مالي، عاطفي، ديني و…) آنها باشيم. در ذيل به نكاتي اشاره مي كنيم كه ان شاء الله مفيد واقع خواهد شد.
نكته اول: همانگونه كه اشاره شد يكي از مصاديق احسان مورد نظر قرآن به پدر مادر (و بالوالدين إحساناً)[2] احسان كلامي و رفتاري است يعني در بيان مسئله و تصحيح اشتباهات آنها بايد نهايت ادب و ظرافت را به كار بست، چرا كه گاهي عدم دقت در ارائه مطلب باعث انكار و يا بي اعتنائي به آن از طرف مقابل خواهد شد، پس در بيان نكات ديني و… بايد دقت داشت كه حريم و شخصيت آنها شكسته نشود. صدايمان را بر آنها بالا نبريم، نگوئيم: چند بار اين را تكرار كنم!؟ بيان نداريم كه خدا اين اعمال را قبول نمي كند بلكه به شيوة غيرمستقيم عمل كنيم (توجه به نكات تربيتي در داستان وضوء امام حسن و حسين ـ عليهما السلام ـ و قضاوت پيرمرد به ما كمك خواهد كرد كه چگونه مي توان با ملايمت، حفظ ادب و احترام ديگران را به حق كشانيد.[3]نكته دوّم: مسلماً فرهنگ، اقتصاد و امكانات در رشد فرهنگي، ديني، و… انسانها مؤثر است. گاهي با پدران و مادرانمان كه گفتگو مي كنيم مي يابيم كه كوله باري از زحمت هاي روزگار را به دوش كشيده اند و هر آلبوم خاطرات دلشان پر است از تصاوير ايام مشقت بار زندگي، صبر و دويدن ها و نبودن امكانات رفاهي و فرهنگي و الگوي مناسب؛ با اين وصف نبايد انتظار داشت كه آنها تمام و كمال از هر نظري باشند.
چرا كه هر انساني بالاخره از جهاتي داراي نقص است، پس بايد آنها را با همان ويژگي هايشان پذيرفت و با شيوه صحيح به آنها كمك كرد.
نكته سوم: مَثَل قديمي اي مي گويد: چشمه بايد خودش بجوشد. آري گاهي انسان به خاطر ضعف بينش توحيدي از مسائل و احكام خود غافل است. اگر به شكل سلسله وار (كم و مداوم) انسان با مباحث اعتقادي مثل معاد، توحيد، اعجاز، نبوت و… آشنا گردد خود به خود نسبت به تكاليف الهي دقت بيشتري مي كند و مراقب است كه آن را به بهترين نحو انجام دهد. پس بجاي اينكه دائماً بگوئيم اين جا مشكل داري بايد بينش دهي كنيم تا خود اصرار كند كه كمكم كنيد مسائل شرعي خودم را اصلاح كنم.
نكته چهارم: اگر انساني واقعاً سستي و تنبلي نكند و دنبال آموزش مسائل خود مثل نماز و… باشد، ولي هر كاري بكند بهتر از آن نتواند انجام دهد، نبايد نگران بود، چرا كه خداوند هرگز در دينش ما را به تكاليفي مجبور نمي كند كه از طاقت ما بيرون باشد و اين يعني اصل وسع كه يكي از اصول دقيق تربيت ديني است يعني بايد انسان تلاش خودش را انجام بدهد، اما آگاه باشد كه خدا انسان را به تكاليفي كه بيرون از توان باشد مكلف نكرده است.
نكته پنجم: از نظر شرعي در توضيح المسائل حكم اين افراد چنين است:[4] الف) اگر مي تواند نماز خود را تصحيح كند و ياد بگيرد، اگر وقت نماز تنگ نباشد لازم است كه ياد بگيرد و اگر وقت تنگ است تا آنجايي كه امكان دارد نمازش را به جماعت بخواند.
ب) اگر به هيچ قسم نمي تواند صحيح آن را ياد بگيرد، به هر طوري كه مي تواند بخواند و بهتر است كه در اين صورت نمازش را با جماعت بخواند البته اگر در مشقت و سختي زياد نمي افتد.
نكته پاياني
طبق مطالب فوق بايد شما وضعيت والدين گرامي خود را بسنجيد و بهترين شيوه را براي آنها انتخاب كنيد. لازم به ذكر است كه ما نبايد خارج از حد شرع سخت گيري كنيم، چرا كه كسي كه نمي تواند نمازش را صحيح كند (به هيچ وجهي) همان گونه كه مي خواند مورد رضايت و نظر خداست. گاهي انسان ها به خاطر غفلت از اين موضوع نسبت به افرادي كه توانايي تصحيح ندارند فخرفروشي مي كنند و دائماً آنها را تحقير مي كنند كه نمازت را درست كن و… اين افراد غافل اند كه اعمال آنهاست كه مورد رضايت خداوند نيست «و آخرين نكته دقيق اينكه در تغيير رفتار و عادت بايد به يك اصل مهم تربيتي يعني اصل تدريج دقت داشت. يعني همان گونه كه يك صفت اشتباه به تدريج ملكه انسان مي شود، تغيير و يا تعديل آن نيز نياز به زمان و استمرار در توجه دارد»[5] به همين خاطر صبر و تحمل بيشتري از شما مي طلبد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. توضيح المسائل، باب نماز، قرائت.
2. اخلاق در قرآن، استاد مصباح، ج 3، مؤسسه امام خميني (ره).
3. سيري در مسائل خانواده، حبيب الله طاهري، شركت چاپ و نشر بين الملل، ج 1.
4. قرآن و تبليغ، محسن قرائتي. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.
پي نوشت ها:
[1] . اخلاق در قرآن، استاد مصباح يزدي، جلد سوم، چاپ اول، 1378، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، ص 57.
[2] . انعام، آيه 151.
[3] . براي مطالعه بيشتر به آيه هاي اسراء، 23، عنكبوت 8، لقمان 14، نساء 36، احقاف، 15، بقره، 83، مريم 12-15 و 31 و 32 و بقره 180 ركوع كنيد.
[4] . توضيح المسائل مراجع، ج اول، چاپ اول، 1377، جامعه مدرسين قم، ص 572.
[5] . سيري در تربيت اسلامي، ص 156.