طلسمات

خانه » همه » مذهبی » پرهیز از لهو

پرهیز از لهو

پرهیز از لهو

هر چند شادی و لذت، مفید و بلکه ضروری است، اما اگر از اندازه و جایگاه اصلی‌اش خارج شود، به ضد شادکامی تبدیل می‌شود.

0486 - پرهیز از لهو

برای دستیابی به شادکامی اصیل، باید از «لهو و لعب» پرهیز کرد. یکی از مفاهیمی که در ادبیات دین، مورد توجه قرار گرفته، مفهوم لهو است. «لهو» به معنای بازداشتن از امری مهم و مشغول کردن به امر غیر مهم است که موجب غفلت انسان از امر حق و پرداختن به امر باطل می‌گردد. تفریح و سرگرمی، یکی از عوامل نشاط است؛ اما اگر بر زندگی سیطره یابد، سرنوشتی بد و نافرجام برای انسان رقم می‌زند و به همین جهت است که از آن نهی شده است. این واقعیتی است که نشان می‌دهد از یک سو، زندگی بیهوده نیست، بلکه بر اساس فلسفه‌ای مشخص بر پا شده است و از سوی دیگر، سعادت و شادکامی انسان نیز بسته به حرکت در راستای آن است. از این رو، بیهودگی انسان و سرگرم شدن او به امور غیر مهم و غفلت از فلسفه اصلی زندگی، جز به زیان او نیست و فرجامی بد برای وی به ارمغان می‌آورد. قرآن کریم در باره نفی لهو بودن زندگی می‌فرماید: ما آسمان و زمین، و آنچه را در میان آن‌هاست، از روی بازی نیافریدیم! اگر می خواستیم سرگرمی انتخاب کنیم، چیزی متناسب خود انتخاب می‌کردیم.
 
نیز در آیه ۱۱۵ سوره مؤمنون می‌فرماید: آیا پنداشتید که شما را بیهوده آفریده‌ایم و این که شما به سوی ما باز گردانیده نمی‌شوید؟ زندگی، بیهوده نیست. لذا نباید سرگرمی، اصل قرار گیرد و فرد را به لذات دنیا مشغول کند و از هدف اصلی، غافل سازد. هر آنچه انسان را از هدف اصلی زندگی – که سعادت واقعی در آن نهفته است – باز دارد، مانع شادکامی و مایه زیان و بدبختی است، حتی اگر شیرین و لذت بخش باشد. خداوند متعال می‌فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید! [زنهار] اموال شما و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نگرداند، و هر کس چنین کند، آنان خود زیانکاران اند.و در باره کسانی که آگاه نمی‌شوند، می‌فرماید: بگذارشان تا بخورند و برخوردار شوند و آرزو(ها) سرگرمشان کند. پس به زودی خواهند دانست . لهو و غفلت، دست کم موجب نفاق قلب، فساد ایمان، فساد نفس، فساد عزم و اراده،ه قساوت قلب، و نقصان عقل می‌گردد و به همین جهت است که زیان می‌کند و روی رستگاری و سعادت را نمی‌بیند. بنابراین، کسی که می‌خواهد به سعادت و شادکامی دست یابد، نباید اهل لهو و لعب باشد و به اموری بپردازد که فایده ای در آن نیست؛ بلکه زیان نیز دارد. به همین جهت، پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) به ابن مسعود می‌فرماید: ای پسر مسعود! دنیا و هوس‌ها و شهوت‌هایش تو را بازیچه خود نسازد و از آخرت فراموشی ندهد که خداوند متعال می‌فرماید: آیا گمان می‌برید که ما شما را بی فایده آفریده‌ایم و شما به سوی ما باز نخواهید گشت؟
 
امیر مؤمنان (علیه السلام) نیز در این باره می‌فرماید: ای مردم! از خدا بترسید؛ زیرا هیچ کس بیهوده آفریده نشده است تا در نتیجه، غمر خویش را به سرگرمی بگذراند، و سر خود رها نشده است تا در نتیجه، زندگی‌اش را به پوچی سپری کند، و دنیای او که خویشتن را برایش آراسته، نمی‌تواند جایگزین آخرتی شود که بد نگریستن به آن، او را در نظرش زشت جلوه گر ساخته است، و فریب خورده ای که به بالاترین خواست خویش از دنیا دست یافته، مانند کسی نیست که حتی به کمترین بهره خویش از آخرت، دست یافته باشد.امام علی (علیه السلام)  خود بر این باور است که من برای این آفریده نشده‌ام که به خوردن غذاهای لذیذ همانند حیوان به آخور بسته ای که تمام هم و غمش خوردن علف است، یا به مانند حیوان یله‌ای که کارش چریدن در زباله دانی‌ها و پر کردن شکمش از علف آن‌هاست، مشغول شوم، بی خبر از آن که چه سرنوشتی در انتظار اوست، و آفریده نشده‌ام که بیهوده رها شوم، یا بی هدف بگردم، یا ریسمان گم راهی را بکشم، یا در بیراه، راه سرگردانی بپویم.
 
خلاصه سخن این که شادی و لذت باید در جهت شادکامی اصیل قرار گیرد. از این رو، هر چند شادی و لذت، مفید و بلکه ضروری است، اما اگر از اندازه و جایگاه اصلی‌اش خارج شود، به ضد شادکامی تبدیل می‌شود. این که دقیقا اندازه آن مشخص گردد، نیازمند تحقیقات میدانی است؛ ولی معیاری وجود دارد و آن این که اگر شادی و لذت، نشاط و انبساط روحی و آمادگی برای تلاش و زندگی بهتر را فراهم آورد، «به اندازه» و «درست» بوده و در مجموع، به شادکامی کمک می‌کند؛ اما اگر بیش از اندازه باشد و کار فرد، پرداختن به بازی‌ها و لذت ها باشد و او را از هدف اصلی زندگی غافل سازد، «لهو و لغو» است و تأثیر معکوس برجای می گذارد و به ضد شادکامی تبدیل می‌شود. ممکن است اندازه، معیاری شناور داشته باشد و متناسب با شرایط و افراد، متفاوت تعریف شود. لذت از اموری که باید بدان توجه داشت، برنامه ریزی برای لذت و نشاط در زندگی است. برخی که شاید بخش نشاط و هیجان را نادیده بگیرند و یا به آن، کم بها دهند، ممکن است در تنظیم وقت برای آن کوتاهی کنند. این در حالی است که نشاط نیز ضرورت شادکامی و موفقیت در زندگی است. همچنین زمان برای همه نیازهای انسان محدود است. از این رو باید برای شادی و نشاط، برنامه ریزی کرد و زمان تعیین نمود. به همین جهت، یکی از اموری که در متون دینی، مورد توجه قرار گرفته، برنامه ریزی و تنظیم وقت برای شادی و نشاط است.
 
در روایات، شیوه های متفاوتی از برنامه ریزی، بیان شده است که برخی سه قسمتی و برخی چهار قسمتی اند. امام علی (علیه السلام) با ارائه تقسیمی سه بخشی می‌فرماید: سزاوار است مؤمن را سه زمان باشد: زمانی که در آن با پروردگارش راز و نیاز می‌کند؛ زمانی که هزینه‌های زندگی را تأمین می‌کند؛ و زمانی که به خوشی‌های حلال و زیبا، اختصاص می‌دهد.به گزارش امام صادق (علیه السلام) در حکمت آل داوود، چنین آمده که: سزاوار است مسلمان خردمند، زمانی را به اعمال میان خود و خداوند، اختصاص دهد، و زمانی را به دیدار برادران و گفتگوی در باره امور آخرت، اختصاص دهد، و زمانی را با خوشی های حلال سپری کند که این زمان، کمک به آن دو وقت دیگر خواهد بود. این نیز، مدل سه قسمتی دیگری است که با مدل قبلی، تفاوتی دارد.
 
منبع: الگوی اسلامی شادکامی، دکتر عباس پسندیده، صص486-482، مؤسسه علمی فرهنگی دار‌الحدیث، قم، چاپ دوم، 1394

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد