پرچم دار مکتب حضرت فاطمه (سلام الله عليها)
پرچم دار مکتب حضرت فاطمه (سلام الله عليها)
هر که شد محرم دل در حرم يار بماند
وانکه اين کار ندانست در انکار ماند
حافظ
خداوند با خلق انسان ، هنر آفرينش خود را به نيکوترين صورت به نمايش گذاشته است. «فتبارک الله احسن الخالقين .» (1) همان انساني که با بهره گيري از انديشه هاي والا و افکار ناب بهترين سرمشق ها را در کتاب تاريخ نگاشته است . آري ! همه ما راد مردان و راد زناني را مي شناسيم که مصداق بارز اين مفهوم اند :
اولياء خداوند
علماي برجسته وعارفان حق مسلک
شهداي راه حق
دانشمندان و پژوهندگان دين خدا
و نيز بانوان و زنان فرهيخته اي که اسامي آنها در قلب تاريخ نهفته و به فرهنگ و تمدن اسلامي ، پويايي و حرکت و نشاط مي بخشد . و از آن جمله است ؛ بانو مجتهده امين .
بانويي که چه بسا مي توان او را به عنوان بنيانگذار حوزه علميه خواهران و مؤسس اولين دبيرستان اسلامي دخترانه در ايران و اصفهان معرفي کرد از اين رو ، نيکوست که نگاهي – هر چند گذرا – به ابعاد زندگي اين بانوي فاضله داشته باشيم .
1- سيري در زندگي بانو امين
در سال 1274 هـ ش (1312 ق) مولودي چشم به جهان گشود که او را سيده نصرت ناميدند . پدرش حاج محمد علي امين التجار (تاجر معروف اصفهاني و داراي نسبي شريف) و مادرش زهرا معروف به حاجيه بي بي (بانويي پاک و از سادات اصيل اصفهاني) بود. نصرت امين که در خانواده اي متدين رشد و بالندگي يافت به پنج سالگي مي رسد ، و عشق و علاقه به دانستن ، پژوهيدن و جستن در نگاهش پديدار مي گردد ، بنابراين مادرش او را به دست (خديجه بيگم) استاد و بانوي مکتب خانه مي سپارد و او حروف الفبا را مي آموزد . پدر و مادر به تربيت و پرورش او عنايت و اهتمام خاصي مي ورزيدند . او خود مي نويسد : «پدر و مادرم مواظب من بودند که در ضمير و درونم سوء اخلاق وارد نشود و استعدادهايم شکوفا گردد .» (2)
از اين رو ، هنگامي که نوجواني سيزده ساله بود از ميان خواستگاران فراوان ، پسر عمويش ، حاج ميرزا آقا معروف به معين التجار را برگزيدند . بانو امين پس از دو سال زندگي با پسر عمويش ، براي نخستين بار مادر شدن را تجربه مي کند ، اما علي رغم اين که به همسر و فرزندش عشق مي ورزيد ، هنوز گمشده اي درون خود احساس مي کرد که آرامش و سکون را از او ربوده بود. اشتياق به کسب علم و شوق دانستن وي را بي قرار و بي شکيب ساخته بود. از اين رو ، پس از انجام کارهاي منزل و جلب رضايت همسر ، يکي از نوکرها را مي فرستاد تا با الاغ استادش را به خانه او آورد ، او در خانه تعليم مي ديد و مقدمات و صرف و نحو را نزد استاداني همچون آيت الله زفره اي و آقا ميرزا علي اصغر شريف و فقه و اصول را نزد آقا سيد علي نجف آبادي آموخت . او در طول مدت تحصيل بارها به مصيبت جانگداز مرگ فرزند دچار مي شود و به خاطر وجود بيماري هاي مختلف و وضع نامساعد بهداشت ، از هفت فرزند تنها يک پسر «محمد علي امين» براي او باقي مي ماند. با اين حال ، هيچ گاه روند زندگي او دچار خلل نمي شود.
بانو امين ، به اداي تکليف خود در برابر همسرش بسيار پايبند بود و از اين مهم ، دريغ نمي ورزيد. «روزهايي که ميهمان نداشتند آقا پس از خواندن نماز به اندروني مي آمد و ناهار خود را با همسر و خانم خانه اش (بانو امين) مي خورد و گاه ساعت ها با هم مي نشستند و صحبت مي کردند.» (3)
«گاهي مي شد که همسر ايشان مي خواست به مسافرت برود و خانم امين با اين که خيلي کار داشت با او همراه مي شد، چون شوهر خانم امين تاجر بود هميشه در خانه شان ميهماني بود و اين زن با وجود مشغله فراوان از ميهمان ها پذيرايي مي کرد چون معتقد بود هيچ حقي از شوهر نبايد ضايع شود .»(4)
«همسر ايشان عالم و هم سطح ايشان نبود، سواد او در حد علم سياقي بود، يعني فقط خواندن بلد بود ، اما هيچ وقت نشد که اين خانم به همسرش تفرعن بفروشد.» (5)
بانو امين در چهل و دو سالگي پس از بيست و سه سال تلاش و تفقه اولين اجازه اجتهاد و روايت را از آيات عظام : محمد کاظم شيرازي ، عبدالکريم حائري، ابراهيم حسيني شيرازي اصطهباني ، محمد رضا نجفي اصفهاني ، و حجت الاسلام و المسلمين مظاهري نجفي اصفهاني دريافت مي کند. اين اجازه نامه پس از پرسش هاي مختلف و آزمون هاي گوناگون به ايشان تقديم مي شود .
در سال 1342 هـ ش جلد اول تفسير ايشان (مخزن العرفان) به پايان مي رسد . و شايد او با ورودش به اين عرصه ، اولين مفسره جهان هستي پس از مادرش فاطمه (سلام الله عليه) باشد . در اين سال ها ، همسرش (حاج آقا ميرزا) را از دست مي دهد و در سوگ و فراقش مي گريد. در سال 1344 هـ ش با سرمايه خود مکتبي به نام فاطمه (سلام الله عليه) تأسيس نمود. اين مکتب که با ايثارگري و پشتکارهاي شاگرد ايشان بانو علويه همايوني تأسيس شد چه بسا اولين حوزه علميه خواهران در تمام دنيا باشد . علاوه بر اين ، ساخت دبيرستان بانو امين ، از ديگر فعاليت هاي فرهنگي ايشان به شمار مي رود . در آن زمان ، دبيران مرد در دبيرستان هاي دخترانه تدريس مي کردند و دختران سر کلاس حق حجاب نداشتند بنابراين اکثر دختران متدين اصفهاني از حق تحصيل محروم بودند ، ارزش و امتياز اين دبيرستان اين بود که در آن از دبيران مجرب زن استفاده مي شد و از اين رو ، مورد استقبال فراواني قرار گرفت . اين بانوي بزرگوار پس از سال ها تفقه و تدبر ، در شب اول ماه رمضان 1403 هـ ق (1362 هـ ش) ديده از جهان فرو بست و مزارش در تخت فولاد اصفهان زيارتگاه عاشقان و دل باختگان گشت.
2- بررسي شرايط و جو حاکم
دوران زندگي بانو امين با حوادثي مهم و گاهي تلخ همراه بود . هنگام تولد ايشان همزمان است با آخرين روزهاي حکومت ناصرالدين شاه . دوراني که حقارت و سرسپردگي به اوج خود رسيده و غرب زدگي ، رفاه طلبي و تجمل گرايي ، افکار و روح مردم را به تسخير خود درآورده بود. در چنين فضايي بانو امين رشد مي کند و آن زمان که هم سن و سالان او شعرهاي کودکانه مي خواندند و لباس هاي غربي خود را به يکديگر نشان مي دادند . او به تفکر ، انديشه و پرسش مي پردازد . دوران نوجواني نصرت امين همزمان با صدور فرمان مشروطه از سوي مظفرالدين شاه آغاز مي شود و او اکنون شرايط سياسي و اجتماعي کشورش را بهتر درک مي کند. اگر صدور فرمان مشروطيت از سوي مظفر الدين شاه نبود تاريخ در مورد او قضاوت ديگري مي کرد. پس از او ، محمد علي شاه بر مسند حکومت تکيه مي زند و تحصن علما که خواستار حکومت مشروعه بودند بسياري از خانواده هاي مذهبي را نگران ساخته بود ، نصرت امين به بيست سالگي مي رسد ، توانايي تحليل و انديشه و قضاوت دارد، او زن را مي بيند که در بند حقارت ، تجدد و خرافه گرفتار آمده و فکر و ذهن متعالي خود را اسير اموري واهي ساخته است مدارس و نشرياتي هم که مدعي روشنگري و اطلاع رساني به زنان بودند در واقع آنها را به همان خرابه هاي رفاه طلبي و تجمل مي فرستادند و بسياري از اين مدارس با اهداف سياسي و نه مذهبي و ديني و زير سلطه افکار غرب زده اداره مي شد . بانو امين ، سي امين بهار زندگي اش را مي گذراند که با انقراض سلسله قاجاريه زمستاني افسون شده ، آغاز مي گردد و رضاخان بر تخت حکومت جلوس کرده و دوران تيره پهلوي آغاز مي شود دوراني که در پرونده خود بسياري از حوادث ناگوار از جمله سال هاي سياه کشف حجاب و برهنگي زنان را در پي داشت …
از سال هاي 1314 تا 1320 زنان تحت اسارت تجددگرايي و بي غيرتي حکومت قرار داشتند … (6)
رانندگان تعهد دادند که زنان با حجاب را سوار نکنند و در حمام هاي زنانه مأموران مخفي گذاشته بودند و در آستانه زيارتگاهها و ورودي تفريح گاهها مأموراني براي جلوگيري از حجاب ايستاده بودند و خريد و فروش با زنان محجبه ممنوع شده بود… (7)
پس از اعلام کشف حجاب و دعوت از اصناف و اقشار جهت شرکت در ميهماني ها به همراه همسران شان – و بدون حجاب – بانو امين براي اعلام مخالفت خود اقامتي چهار ماهه در قم مي کند . همسرايشان – حاج ميرزا آقا – مي گفت : «مي خواهم اصلا آن زني که بدون حجاب همراه من در ميهماني شرکت کند روي زمين نباشد و از صفحه هستي محو گردد.» (8)
آري ! زماني که زنان خواسته يا ناخواسته حجاب و ستر را رها کرده و نيمه عريان ظاهر مي شدند ، بانوامين جهت روشنگري و آگاهي بانوان جلسات گوناگوني برگزار مي کرد . او در سال 1330 مقاله اي براي مجله اي مي فرستد (مجله آشفته تهران) و به سؤالات و شبهات مطرح شده درباره حجاب پاسخ مي دهد. «هر صبح چهارشنبه در منزل اين بانوي فرهيخته بيش از پانصد بانوي محجبه و آرمان گر و جستجوي حقيقت جمع شده و منتظر ورود به گلستان دانش و معرفت بودند …» (9)
شايد مبارزه فرهنگي بهترين راه جهت مقابله با تهاجمات بيگانگان باشد.
3- معرفي آثار و کتب
لازم به توضيح است که اين بانوي گران قدر ، کتب خود را همواره با نام «بانوي ايراني» به چاپ مي رساند و از ذکر نام خود امتناع مي ورزيد .
– اربيعن الهاشميه : اولين کتاب بانوي ايراني است که به زبان عربي نگاشته شده و توسط خانم علويه همايوني ترجمه گرديده است ايشان در چهل سالگي چهل حديث از معصومين را شرح مي دهد و پس از نگارش اين کتاب درجه اجتهاد را دريافت مي کند .
– جامع الشتات : شامل نامه ها و نوشته هايي است با موضوعات مختلف که از شهرهاي گوناگون به دست ايشان رسيده است دراين کتاب ، اجازه نامه هاي بانوي امين با دست خط سه تن از فقهاي نامدار شيعه به چاپ رسيده است .
– معاد يا آخرين سير بشر : ايشان غرض از نگارش اين کتاب را چنين مي گويد : «هدف از نگارش اين کتاب اين است که شما را گوشزد کنم و متذکر گردانم که براي انسان ، غير از اين نشئه دنيوي ، نشئات ديگري در پيش است که ناچار بايستي در سير تکاملي از تمام نشئات و عوالم عبور نمايد و سرانجام به عالمي برسد که فوق آن عالمي نيست و آن را معاد يا قيامت گويند .» (10)
اين کتاب شامل نه مقاله است :
مقاله اول : سير بشر از عالم علوي به سفلي و از سفلي به علوي ؛
دوم : هر داني قائم به مافوق خود است ؛
سوم : انسان مجموعه عالم وجود است ؛
چهارم : انسان در عالم برزخ ؛
پنجم : انسان در قيامت ؛
ششم : صراط؛
هفتم : ميزان ؛
هشتم : حساب ؛
نهم : بهشت و جهنم ؛
– النفحات الرحمانيه ي في الواردات القلبيه : در اين کتاب بانوي ايراني حالات معنوي و روحاني خود و الهامات دروني و افاضات الهي را مي نگارد . او خود را صوفي نمي داند واز منش صوفيانه هاي معروف آن زمان دوري مي جويد .
– اخلاق : اين کتاب در واقع ترجمه طهارة الاعراق ابن مسکويه است . بانوي ايراني در مقدمه کتاب مي نويسد : «مدت زماني بود که گاه و بيگاه در فکر بودم که چيزي راجع به علم اخلاق بنويسم و از آن طرف چنانچه مشاهده مي شود علماي اخلاق در اين موضوع به قدري سخنراني نموده اند… و شرح و بسط داده اند که ديگر جايي براي کلام باقي نمانده … آنگاه قدري در کتاب «طهارة الاعراق» ابن مسکويه که يکي از بزرگان و اجله علماء مذهب شيعه است نظر بردم و در دقايق و نکات اخلاقي آن قدري تدبر کردم و نور دانش آن شخص بزرگ مرا مجذوب کرد …» (11)
قسمت اول اين کتاب به مبدأ علم اخلاق و ادله تجرد نفس بشر اختصاص دارد. قسمت دوم درباره محسنات اخلاق و رذايل صفات است که در هفت گفتار بررسي شده است .
– مخزن اللئالي في مناقب مولي الموالي علي (عليه السلام) : در ذکر صفات و مناقب اميرالمؤمنين و بيانگر عشق و ارادت بانو به حضرت امير (عليه السلام) مي باشد. ايشان هنگامي که به نجف اشرف ، مشرف شد نذر کرد که کتابي در بيان فضائل حضرت علي (عليه السلام) بنويسد.
– سير و سلوک : در اين کتاب پل معرفتي براي انسان ها ايجاد مي کند تا از طريق پيمودن راه صحيح به سعادت حقيقي برسند . افزون بر اين از اشعار زيبا و سروده هاي شاعراني چون مولوي ، حافظ ، عطار … استفاده مي کند . او در اين کتاب موانع سعادت را چهار چيز مي داند: (12)
خود را نمي شناسيم و قدر خود را نمي دانيم .
سعادت و خوشبختي را در فراهم آوردن جهات مادي و دنيوي مي دانيم .
گمان مي کنيم که راه ظاهر و قالب مي تواند ما را به حق تعالي نزديک کند.
گمان مي کنيم شناختنه حق تعالي به نور قلبي و بصيرت باطني و مشاهده حضوري براي غير پيامبر و امام ، محال است .
و کتاب مذکور را با معرفي و شرح اسماء الهي به پايان مي رساند.
– روش خوشبختي : اين کتاب با زباني ساده و قابل فهم ، ارکان و طرق خوشبختي را ارائه و چگونگي نيل به سعادت دنيوي و اخروي را معرفي مي کند. در نظر بانوي ايراني خوشبختي دو رکن دارد: «اول : آسايش بدن و صحت مزاج ، دوم : آرامش روح و استراحت خيال» (13)
– مخزن العرفان در تفسير قرآن : تفسير جامعي است از قرآن کريم در پانزده جلد، که در اواخر عمر پر برکتش به پايان رسيد و بدين ترتيب مي تواند باعث افتخار باشد که ايشان يکتا مفسره قرآن از ابتدا تا انتها است .
4- توصيه هايي چند از زبان بانوي ايراني
بانو امين هميشه تأکيد بر اين داشت که خانم ها براي رهايي از ذلت و تضييع حقوق شان بايد به تحصيل علم و کسب معرفت بپردازند . او خود مي نويسد «خدا مي داند که اين راه (تحصيل) رابه سختي و اضطرار گذراندم و چگونه مشقت هايي که از زخم زبان دوستان و استهزاء آنان به من وارد مي شد تحمل مي کردم» (14)
ايشان معتقد بود که «مردها نمي توانند حالات زن را درک کنند که فتوا بدهند پس زنان بايد اين قدر بخوانند تا خودشان تفقه کنند و البته اين احتياج به تحصيل زياد دارد.»(15)
در جاي ديگر ضمن اشاره به حضور زن در اجتماع مي گويد: «زن از کسب و کار معاف نيست ، بلکه نخستين وظيفه او اين است که به کارهاي داخلي و اختصاصي خود بپردازد و پس از آن به کارهايي که منافي با مقام عفت ، تستر و پوشش وي نباشد ، مشغول گردد .» (16)
ايشان در زندگي شخصي خود نيز بسيار دقيق و منضبط عمل مي کرد «اصل مهم زندگي ايشان رعايت تعادل بود . هرگاه ميهمان داشت، به اندازه همان يک نفر غذا مي پخت ، بسيار با سليقه بود و با آداب خاصي از ميهمانان پذيرايي مي کرد به امور ديگري نيز احاطه داشت ، مثلا خياطي هم مي کرد.» (17)
در سخن گفتن به ديگران آزادي مي داد و معتقد بود خداوند به انسان آزادي داده است. خلاصه سخن اينکه «رمز موفقيت بانوي ايراني داشتن قلب سليم است. قلبي که از شرک پاک باشد، قلبي که از معاصي ، کينه ، نفاق ، حسد ، بخل و ساير رذايل منزه باشد، قلبي که از مشق دنيا تهي باشد ، و بالاخره قلبي که جز خدا در آن نباشد .» (18)
5- سخن آخر
بانو مجتهده امين ، از فرهيختگاني است که عمر گرانقدر خويش را در راه تعليم و آگاه سازي افکار و اذهاني صرف نمود که آن زمان به زنجير هاي ذلت و سرکوب بسته شده بودند او :
پايه گذار حوزه علميه خواهران در ايران، مؤلف کتب ارزشمندي چون تفسير مخزن العرفان و اسوه اي نيکو و آزادي بخش به زناني است که خود را در دام خرافه ها ، بيهودگي ها و عقائد پوچ و بي اساس گرفتار کرده بودند . بانوي ايراني با وجود مشقت ها و رنج هاي فراوان ، بند صبر نگسست و احساس عجز و شوريدگي نکرد .
بانوي ايراني قلم خود را در راه نشر و گسترش علوم و معارف اسلامي و فروع آن مانند حکمت ، فقه ، اصول ، فلسفه ، عرفان اسلامي ، تفسير … بکار گرفت ، شايد او معتقد بود تا انسان (و به ويژه زن) علوم ديني و اسلامي را فرا نگرفته باشد، آموختن ديگر علوم به او سودي نمي رساند . چه بسا بر اين باور بوده که علوم ديني پايه و اساس علوم ديگر است .
لازم است که محققان و پژوهشگران اسلامي آثار ارزنده اين فرزانگان را از زير خاک هاي انبوه تاريخ بيرون کشيده و به نشر و گسترش آن بپردازند .
افزون بر اين ، آنچه ما را به تأمل وا مي دارد اين است که نبايد بگذاريم نوابغ و دانشمندان پس از مرگ شان شناخته شوند اينان براي حفظ و نشر فرهنگ و تمدن اسلامي همواره به حمايت هاي مادي و معنوي صاحبان اين فرهنگ و تمدن نيازمندند. در گفتگويي که با خانم علويه همايوني (شاگرد خاص بانوامين) داشتيم ايشان به نکاتي اشاره کردند که شايد دانستن آنها مهر تأييدي بر سخن ما بزند ؛ ايشان مي گفتند : «اطرافيان خانم امين ، او را قبول نداشتند ، در آن زمان روحانيت ضعيف بوده و در اصفهان چندان از وي حمايت نمي شد ، البته در قم چندي از علما او را مي شناختند و با او در ارتباط بودند. همواره گمنام بود و شايد اگر همياران و همراهان بيشتري داشت ناشناخته و بي مساعدت نمي ماند».
پی نوشت:
1- سوره مؤمنون ، آيه 14 .
2- زندگاني بانوي ايراني ، ص 32 .
3- همان ، ص 42 .
4- همان ، ص 45 .
5- يادنامه بانو مجتهده امين ، ص 43 .
6- زندگاني بانوي ايراني ، ص 52 .
7- همان.
8- همان ، ص 46 .
9- همان ، ص 51 .
10- معاد يا آخرين سير بشر ، ص 4 .
11- اخلاق و راه سعادت ، ص 8 و 9 .
12- سير وسلوک ، ص 8 .
13-روش خوشبختي ، ص 4 .
14-يادنامه بانو مجتهده امين ، ص 39 .
15-همان ، ص 49 .
16-زندگاني بانوي ايراني ، ص 247 .
17-يادنامه بانو مجتهده امين ، ص 51 .
18-همان ، ص 208 .
منابع :
امين ، سيده نصرت بيگم ، مخزن العرفان در تفسير قرآن ، انتشارات حمايت از خانواده هاي بي سرپرست ، چاپ نشاط ، اصفهان ، ج 8 .
امين ، سيده نصرت بيگم ، اخلاق و راه سعادت ، نهضت زنان مسلمان ، 1360 .
امين ، سيده نصرت بيگم ، سير و سلوک ، نهضت زنان مسلمان، 1361 .
امين ، سيده نصرت بيگم ،روش خوشبختي ، نيلفروشان ، اصفهان ، 1386 .
امين ، سيده نصرت بيگم ،معاد يا آخرين سير بشر ، ثقفي ، اصفهان ، 1342 .
طيبي ، ناهيد ، زندگاني بانوي ايراني ، انتشارات سابقون ، قم ، 1380 .
يادنامه بانو امين ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ، چاپ اورامان ، 1371 .
منبع: ماهنامه پيام زن
/خ