پستهاي كليدي VOA در دست بهاييان بدسابقه
پستهاي كليدي VOA در دست بهاييان بدسابقه
صداي آمريكا كه روزي ادعا ميكرد در ميان ايرانيان 10 ميليون بيننده دارد، به اعتراف امير عباس فخر آور يكي از نيروهاي اين رسانه، هماكنون تعداد بينندههايش از NITV لسآنجلسي هم كمتر شده و همة اينها به مدد سوء استفادة بهاييان از پول ماليات دهندگان آمريكايي، حمايت دولتمردان آمريكايي از آنها و مديريت بهاييان بر اين رسانه است.
«شبكة ايران» پيش از اين در مطلبي به تحليل وضعيت تلويزيون رو به تعطيلي صداي آمريكا وابسته به وزارت امور خارجة آمريكا پرداخته بود. در آن گزارش، نويسندگان به تحليل ابعاد مختلف فروپاشي دروني تشكيلات اين رسانة ضدّ ايراني و سلطنت طلب پرداخته بودند. گزارش پيش رو نيز به بررسي نفوذ و سيطرة فرقة بهاييت در اركان و بدنة اين شبكه تلويزيوني ضدّ ايراني پرداخته است. براي بازشناسي هدف تأسيس VOA، نگاهي به تاريخچة آن ضروري است. از 7 دسامبر 1941 كه حملة ژاپنيها به «پرل هاربر» در جنگ جهاني دوم زمينة ورود آمريكا به جنگ را فراهم كرد، نخستين جرقهها براي تأسيس Voice Of America زده شد.
نگاهي به تاريخچة صداي آمريكا
در مارس 1942 راديوي دولتي ايالات متحده با عنوان راديوي عمومي ملي(NPR) آغاز به كار كرد و چندي بعد نيز بخش بينالمللي آن با عنوان صداي آمريكا (VOA) شروع به كار كرد. هدف از تأسيس اين بخش بينالمللي، بهبود چهرة آمريكا در جهان و گسترش آزادي و دموكراسي مورد نظر آمريكا در كشورهاي ديگر بود. «صداي آمريكا» در واقع ابزاري بود براي اجراي سياستهاي وزارت امور خارجة ايالات متحده و همچنين تأثير بر افكار مردم جهان نسبت به ايالات متحده كه از طريق زبان رسانه دنبال ميشد.
مجموعة صداي آمريكا داراي 44 پخشكنندة راديويي به زبانهاي مختلف و 24 پخش كنندة تلويزيوني است. اين مجموعه از بدو تأسيس با هدف استفاده و بهرهگيري از ابزار ديپلماسي عمومي پايهگذاري و تأسيس شد كه گسترة پخش آن، آسيا، اروپا و شمال آفريقا را شامل ميشود.
راديوي عمومي ملي (NPR) و مجموعة صداي آمريكا (VOA) هر دو زير مجموعة هيأت مديره رسانههاي خارجي دولت ايالات متحدة آمريكا يا همان BBG هستند و زير نظر اين هيأت مديره ـ كه اعضاي آن متشكل از شوراي روابط خارجي آمريكا و نمايندگان منصوب دستگاه وزارت امور خارجه ايالات متحده است ـ اداره ميشود و رياست BBGنيز با رأي مجلس سناي آمريكا انتخاب ميشود. همچنين BBG زير نظر «تيم بازرسي ويژة ايالات متحدة آمريكا» فعاليت ميكند و اين تيم گزارشهاي خود را به مجلس سناي ايالات متحده و وزارت خارجه ارائه ميدهد. هماكنون بودجة ساليانة صداي آمريكا 800 ميليون دلار است كه از محل مالياتهاي مردم آمريكا تأمين ميشود.
تاريخچة تأسيس بخش فارسي صداي آمريكا
در آوريل 1979 يعني بلافاصله پس از وقوع انقلاب اسلامي در ايران، بخش فارسي راديو صداي آمريكا ابتداء با هدف جهتدهي به انقلاب ايران و در پي ناكامي، با هدف مقابله با انقلاب اسلامي و به چالش كشيدن آن، با 30 دقيقه برنامة روزانه راهاندازي شد. از 22 نوامبر 1979 احمدرضا بهارلو فعاليت خود را در اين رسانه آغاز كرد. در كنار بهارلو، مجريان ديگري همچون رامش راسخ، بهروز عباسي و اكبر ناظمي كه از كاركنان راديو ايران بودند با هدايت بهارلو كارشان را در بخش فارسي صداي آمريكا آغاز كردند. آلن هايت در كتاب «تاريخ VOA»، زمان تأسيس تلويزيون فارسي صداي آمريكا را سال 1996 عنوان ميكند. به اين ترتيب، نزديك به دو دهه بعد از آغاز به كار احمدرضا بهارلو در مجموعه صداي آمريكا و راهاندازي راديو فارسي، مسئوليت راهاندازي تلويزيون اين مجموعه نيز به وي سپرده شد. در تاريخ 18 اكتبر 1996، نخستين امواج تلويزيون فارسي صداي آمريكا با اجراي احمد رضا بهارلو براي تمام دنيا پخش شد.
تا سالها بعد، بهارلو خود سازنده و مجري بسياري از برنامههاي خبري تحليلي و سياسي اين تلويزيون بود. بهارلو در ادامه پس از برنامه هفتگي ميزگردي با شما، در 11 سپتامبر 2002 برنامه (فصلي ديگر) و در 6 جولاي 2003 برنامه روزانه خبرها و نظرها را راهاندازي كرد.
وسعت برنامههاي بهارلو كه خود همزمان رياست بخش فارسي راديو و تلويزيون صداي آمريكا را بر عهده داشت به حدي رسيد كه مخاطبان هر زمان كه «پيچ تلويزيون» را ميچرخاندند، بهارلو مقابل دوربين نشسته بود و مشغول اظهار نظر و ارائه تحليل بود. امپراتوري بيرقيب بهارلو وقتي از هم گسست كه پخش راديويي صداي آمريكا به بنياد راديو آزاد آمريكا سپرده و از مجموعة VOA منفك شد كه اين آغازي بر افول اين پيرمرد بود.
بهاييان در صداي آمريكا
احمدرضا بهارلو نخستين رئيس بخش فارسي صداي آمريكا، اگر چه خود يك بهايي نبود امّا تمايل زيادي به نزديكي با بهاييان داشت. اين موضوع به خصوص در استخدام كارمندان بخش فارسي و گزينش همكاران ايراني وي از ميان بهاييان مشهود است. همانطور كه قبلاً گفته شد نخستين همكاران وي در اين بخش رامش راسخ، بهروز عباسي و اكبر ناظمي بودند كه دو نفر نخست از بهاييان نامدار ايراني در راديو و تلويزيون دوران پهلوي در ايران بودند.
در اطلاعية گروهي از كارمندان و كاركنان راديو و تلويزيون ملي ايران در تاريخ 17 بهمن 57 كه در روزنامة اطلاعات به چاپ رسيده بود، نام اين دو تن به همراه گروهي ديگر از كارمندان بهايي اين مجموعه دوران پهلوي به چشم ميخورد.
با آغاز به كار «كنت تام لينسون» به عنوان رئيس BBG، ناگهان شيلا گنجي از بهاييان سرشناس و از اعضاي جامعة بهايي در سازمان ملل متحد، در غياب احمد بهارلو در آوريل 2004 به عنوان رئيس بخش فارسي VOA مشغول به كار ميشود. كنت تام لينسون كه خود از اعضاي AIPAC يا همان جامعة لابي يهوديان در ايالات متحده محسوب ميشود، گروهي از سرشناسترين بهاييان را وارد چرخه مديريت صداي آمريكا ميكند كه «آوي داويدي»، «ستارة درخشش» يكي از مهرههاي اصلي رسانههاي جامعة جهاني بهاييت و مهتاب فريد از جمله مهمترين آنها بودند.
در اين ميان، آوي داويدي نقش بسيار مهم و تعيين كنندهاي در روند بهايي سازي صداي آمريكا ايفا ميكند به گونهاي كه يكباره تعداد زيادي از كارمندان مسلمانزاده صداي آمريكا همچون علي مستعاني و سيد رسول افخمي از اين مجموعه اخراج يا مستعفي ميشوند و جاي آنها را چهرههاي شاخص تلويزيون «صداي دوست» ارگان رسمي بهاييان در حيفا و اسرائيل ميگيرند.
به اين ترتيب با ورود شيلا گنجي به حلقة مديريت صداي آمريكا، محفل كارمندان و مديران بهايي در اين رسانة فارسي زبان تكميل ميشود و چهرههايي همچون اكبر ناظمي، بهروز عباسي، ارژنگ داوودي، رامش راسخ، آوي داويدي، مهتاب فريد و ستاره درخشش در كنار هم قرار ميگيرند.
سفر مديران صداي آمريكا به حيفا
هماكنون نيز (VOA PNN) توسط جيمز گلاسمن (از اعضاي ارشد انستيتوي آمريكن اينترپرايز) رئيس جديد هيئت مديرة رسانههاي خارجي ايالات متحده اداره ميشود. وي كه از سال 2007 مديريت اين مجموعه را در اختيار گرفته است از بدو قبول تصدي اين مسئوليت، ارتباط بسيار نزديكي با محافل بهاييان ايالات متحده و حيفا در اسرائيل پيدا كرده است.
شاهد اين مدعا، ارتباطات نزديك وي با بهروز بهبودي مدير و بنيانگذار (Council for Democratic Iran) و از بهاييان سرشناس است. وي در اوايل سپتامبر 2008 به همراه سناتور تام كوبرن رئيس «تيم بازرسي ويژه» ايالات متحده آمريكا و از اعضاي مؤثر سنا براي تصويب بودجة BBG به اسرائيل سفر كرد و در دفتر بهروز بهبودي در حيفا به ديدار وي شتافت. از آن پس روند به كار گيري بهاييان در تلويزيون فارسي صداي آمريكا به نسبت گذشته اوج گرفته است. پس از استعفاي كنت تام لينسون رئيس قبلي BBG كه با فشار شديد سناتور كوبرن انجام گرفت، گلاسمن براي رياست اين شورا پيشنهاد شد. شيلا گنجي به شدّت تحت حمايت تام لينسون بود و استعفاي تام لينسون ضربة بزرگي به شبكةشيلا گنجي وارد كرد.
ريختوپاشهاي بهاييان در خرج كردن بودجه
اخراج شيلا گنجي، هم به دليل آزرده كردن بوش بود و هم به دليل ريختوپاشهاي فراواني بود كه از سوي اين بهايي و دار و دستهاش صورت ميگرفت. وي از زمان آغاز به كارش در صداي آمريكا، حلقهاي از دوستان و نزديكان بهايي خود را از رسانههاي راديويي و تلويزيوني بهاييان در حيفا در اسرائيل به آمريكا فراخوانده و به كار گرفته بود، به طوري كه گزارشهاي رسيده به كميتة تحقيق و بررسي سنا، آنان را واداشت در اين زمينه تحقيقات جدّي صورت دهند.
فخرآور دربارة وي ميگويد: جالب است بدانيد درجولاي 2007 همزمان با رأي سناي آمريكا به جيمز گلاسمن براي رياستBBG شيلا گنجي با دستپاچگي مصاحبههايي را با كانسرواتيواي دولت آمريكا ترتيب داد تا شايد بتواند دل اعضاي انستيتوي قدرتمند آمريكن اينتر پرايز را به دست آورد.
امّا با آغاز به كار دورة جديد مديريت در صداي آمريكا و رفتن شيلا گنجي، مديريت صداي آمريكا ميان بهاييان دست به دست شد. به اين ترتيب يكي از نزديكان به جامعة بهايي در رأس هرم مديريت مهمترين رسانة دولتي آمريكا قرار گرفت كه اين امري بيسابقه است. به گفته امير عباس فخرآور، روشن نبودن هدف براي بيشتر كاركنان اين رسانه موجب شده كه نيروهاي غيربهايي از فعاليت در اين رسانه كنار بكشند. وي تصريح ميكند: اطمينان دارم كه ماليات دهندههاي آمريكايي خبر ندارند كه با پول مالياتشان در VOA و راديو فردا، گروهي از مجريان و كاركنان اين رسانهها سعي دارند اداي اپرا وينفري، كريستين امانپور، لري كينگ، و بيل اورايلي را در بياورند و پولدار و مشهور شوند.
در حال حاضر، تعداد بينندگان صداي آمريكا ـ كه روزي ادعا ميكرد در ميان ايرانيان 10 ميليون بيننده دارد ـ به اعتراف عباس فخرآور از NITV لس آنجلسي هم كمتر شده است و همة اينها به مدد سوء استفادة بهاييان از پول ماليات دهندگان آمريكايي، حمايت دولتمردان آمريكايي از آنها و مديريت بهاييان بر اين رسانه است.
پي نوشت ها :
٭ برگرفته از: هفتهنامة صدا و سيما.
ماهنامه موعود شماره 107