خانه » همه » مذهبی » پنج تابلوی ورود ممنوع در همسایه داری

پنج تابلوی ورود ممنوع در همسایه داری

پنج تابلوی ورود ممنوع در همسایه داری

از جمله مناطق ممنوعه ای که همسایه ها هیچ گاه نباید به خود اجازه ورود به آن را بدهند، رذیله ی اخلاقی تحقیر کردن است، نوعاً انسان هایی دیگران را تحقیر و پست می پندارند که دچار تکبر،خود برتر بینی و خودشیفتگی شده باشند، کوچک شمردن و خوار کردن دیگران ریشه در خصوصیات شیطانی و نفسانی داشته که هیچ گونه سنخیتی با آداب و رسوم اسلامی ندارد.

87a6f86f 3ec7 457e 9514 d1e13c66c9c9 - پنج تابلوی ورود ممنوع در همسایه داری
در دو نوشته قبلی به مباحثی همچون اهمّیت همسایه داری و همچنین شاخص های مهمی که در همسایه داری یک مسلمان مؤمن باید در زندگی اجتماعی به آن مقید و پایبند باشد اشاره شد. در این نوشتار سعی داریم به برخی موارد سلبی اشاره کنیم، مواردی که باید یک مسلمان متعهد در اخلاق و زندگی اجتماعی از آن اجتناب نماید.
 

تابلوهای ورود ممنوع در همسایه داری

در برابر جلوه های مثبت همسایه داری آنچه در میان همسایه ها به جهت تفاوت فرهنگی، اقتصادی و ناهمسانی وضعیت و موقعیت زندگی مشاهده می شود خلقیات و رفتارهای ناشایستی است که احتمالاً مشکلاتی را برای ساکنان محله یا مجتمع های مسکونی به وجود می آورد که برخی شکایت های همسایه ها از یکدیگر به همین خلقیات و رفتارهای ناپسند بر می گردد.[1] در ادامه به برخی از این ناهنجاری های اخلاقی اشاره خواهیم کرد.
از جمله مناطق ممنوعه ای که همسایه ها هیچ گاه نباید به خود اجازه ورود به آن را بدهند، رذیله ی اخلاقی تحقیر کردن است، نوعاً انسان هایی دیگران را تحقیر و پست می پندارند که دچار تکبر، خودبرتر بینی و خودشیفتگی شده باشند، کوچک شمردن و خوار کردن دیگران ریشه در خصوصیات شیطانی و نفسانی داشته که هیچ گونه سنخیتی با آداب و رسوم اسلامی ندارد.
1-مزاحمت و همسایه آزاری ممنوع!
آیین مقدس اسلام دین اخلاق مداری و عدالت ورزی در تمام شئونات زندگی است، از این رو  به هیچ یک از انسان ها اجازه ظلم و تعدی و خروج از  عدالت و انصاف را نداده است. رعایت نکردن حریم و حقوق مردم و ضایع کردن آسایش و آرامش از جمله مصادیق روشن ظلم و تعدی از حدود الهی است، که از آن به حق الناس یاد می شود و بی توجهی به آن می تواند تبعات شومی برای افراد به دنبال داشته باشد. در روایت بسیار زیبایی از پیامبر گرامی اسلام نقل شده است: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ مَنْ آذَى جَارَهُ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ رِیحَ الْجَنَّةِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ وَ مَنْ ضَیَّعَ جَارَهُ فَلَیْسَ مِنَّا وَ مَا زَالَ جَبْرَئِیلُ ع یُوصِینِی بِالْجَارِ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّهُ سَیُوَرِّثُه‏؛[2] پیامبر (ص) فرموده ‏اند: هر کس همسایه خود را آزار دهد، خداوند بوى بهشت را بر او حرام مى ‏فرماید و جایگاه او دوزخ است، که چه بد جایگاهى است و هر کس حقوق همسایه‏ اش را تباه کند، از ما نیست و جبریل (علیه السلام) چنان درباره همسایه سفارش کرد که پنداشتم بزودى از او ارث خواهد برد.»، اذیت و آزار همسایه و تجاوز به حقوق آنها از چنان زشتی و شومی برخوردار است که ائمه اطهار(علیهم اسلام) حتی در قالب دعا به همگان آموخته اند که باید از شومی آن به خدا پناه برد.[3]  
2-تحقیر و پست شمردن ممنوع!
از جمله مناطق ممنوعه ای که همسایه ها هیچ گاه نباید به خود اجازه ورود به آن را بدهند، رذیله ی اخلاقی تحقیر کردن است، نوعاً انسانهایی دیگران را تحقیر و پست می پندارند که دچار تکبر، خودبرتر بینی و خودشیفتگی شده باشند، کوچک شمردن و خار کردن دیگران ریشه در خصوصیات شیطانی و نفسانی داشته که هیچ گونه سنخیتی با آداب ورسوم اسلامی ندارد. تحقیر کردن همسایه گاه می تواند در قالب هایی همچون، بی اعتنایی، عیب جویی، نسبت دادن القاب زشت، توهین و ناسزا گویی و مسخره کردن نمود و ظهور پیدا می کنند این در حالی است که خدای متعال در قرآن کریم به صراحت در آیات متعددی این چنین رویه های غیر اخلاقی را محکوم کرده است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى‏ أَنْ یَکُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى‏ أَنْ یَکُنَّ خَیْراً مِنْهُنَّ وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإیمانِ وَ مَنْ لَمْ یَتُبْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ؛[4] اى کسانى که ایمان آورده‏اید! نباید گروهى از مردان شما گروه دیگر را مسخره کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند؛ و نه زنانى زنان دیگر را، شاید آنان بهتر از اینان باشند؛ و یکدیگر را مورد طعن و عیبجویى قرار ندهید و با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را یاد نکنید، بسیار بد است که بر کسى پس از ایمان نام کفرآمیز بگذارید؛ و آنها که توبه نکنند، ظالم و ستمگرند»
3-تجسس و سرک کشیدن در زندگی مردم ممنوع!
یکی از گناهان کبیره که خدای متعال در قرآن کریم به شدت از آن نهی کرده و بندگان را از آن باز داشته است، گناه تجسس کردن در زندگی دیگران است،«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا؛[5]اى کسانى که ایمان آورده‏ اید! از بسیارى از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمانها گناه است؛ و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید» برخی از همسایه ها به علت گرفتار شدن در این بیماری و رذیله اخلاقی دائماً به دنبال این هستند که در زندگی دیگران دخالت نمایند و از نوع زندگی آنان و مسائل خصوصی آنان با خبر شوند موضوع بسیار زشتی که هر انسانی از آن نارحت شده و به بدی یاد می کند و به هیچ وجه از ارتباط و دوستی با او احساس خوش ندارند، کمااینکه در روایات اسلامی نیز تجسس و عیبجویی مانع نفوذ در دلهای دیگران یاد کرده است: مَنْ تَتَبَّعَ خَفِیاتُ الْعُیوب حَرَّمَهُ اللّهُ مَوَّداتَ القُلُوب؛[6]«کسی که در پی عیوب پنهانی دیگران باشد، خداوند او را از دوستی دیگران محروم می گرداند». در منابع روایی علاوه بر اینکه تجسس و عیبجویی موجب از دست دادن محبت و اعتمادمردم می شود از جمه گناهان کبیره و از جمله زشت ترین گناهان معرفی شده است: تَتَبُّعُ العُیوبِ مِن أقبَحِ العُیوبِ و شَرِّ السَّیِّئاتِ؛[7]امام على علیه السلام : عیب جویى، از زشت ترین عیبها و بدترین گناهان است.»
 
4-چشم و هم چشمی ممنوع!
یکی دیگر از رفتارهای ممنوعه در آداب همسایه داری بلکه اخلاق اجتماعی چشم و هم چشمی است، این رفتار ممنوعه و غیر اخلاقی نیست می تواند زمینه گناهان فراوان دیگری همچون، اسراف، تبرج، خودنمایی، غرور، تکبر،حسادت،… را فراهم نماید، در تعریف و تبیین این رذیله اخلاقی برخی آن را این چنین تفسیر کرده اند: مقایسه خود و زندگی خود با دیگران و کوشش در راه عقب نماندن از آنها و رقابت در گرایش به تجمل[8] عمده چیزی که باعث تقویت چشم و هم چشم می شود شاید چشم دوختن به مال و دارایی دیگران باشد، موضوعی که خدای متعال در قرآن کریم این چنین از آن یاد کرده است:«وَ لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلى‏ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا لِنَفْتِنَهُمْ فیهِ وَ رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقى‏؛[9]و هرگز چشمان خود را به نعمتهاى مادّى، که به گروه‏هایى از آنان داده ‏ایم، میفکن! اینها شکوفه‏ هاى زندگى دنیاست؛ تا آنان را در آن بیازماییم؛ و روزى پروردگارت بهتر و پایدارتر است!»
 
5-سخن چینی و غیبت ممنوع!
از جمله مناطق ممنوعه زندگی اجتماعی و آداب آپارتمان نشینی سخن چینی و غیبت کردن از دوستان و اطرافیان است، آموزه های اسلامی و نظام اجتماعی بر پایه اخلاق مداری و رعایت حقوق همنوعان بنا شده است، اگر زندگی اجتماعی و ارتباط با دیگران همراه با غیبت کردن و بدگویی از دیگران باشد، روح زندگی اخلاق مداری از زندگی ها رخت خواهد بست و سایه شوم بدبینی و کینه و دشمنی در جامعه چتر خود را گسترش خواهد داد، موضوعی که تبعات شوم آن در فرهنگ روایات این چنین مورد توجه قرار گرفته است: منابع روایی از امام صادق علیه السلام نقل کرده اند: إِنَّ مِنْ أَکْبَرِ السِّحْرِ النَّمِیمَةَ یُفَرَّقُ بِهَا بَیْنَ الْمُتَحَابَّیْنِ وَ یُجْلَبُ الْعَدَاوَةُ عَلَى الْمُتَصَافِیَیْنِ وَ یُسْفَکُ بِهَا الدِّمَاءُ وَ یُهْدَمُ بِهَا الدُّورُ وَ یُکْشَفُ بِهَا السُّتُورُ وَ النَّمَّامُ أَشَرُّ مَنْ وَ طِئَ الْأَرْضَ بِقَدَمٍ؛[10] از بزرگ‏ترین جادو، سخن‏چینى است؛ زیرا با سخن‏چینى، میان دوستان جدایى مى ‏افتد، دوستان یکدل با هم دشمن مى ‏شوند، به واسطه آن خون‏ها ریخته مى ‏شود، خانه‏ ها ویران مى‏ گردد و پرده‏ ها دریده مى ‏شود. سخن‏چین، بدترین کسى است که روى زمین راه مى ‏رود.»

پی نوشت ها:
[1]. علی ملکوتی نیا، در آمدی بر اخلاق همسایگی بر اساس آموزه های اسلامی، ص154. 
[2]. روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج‏2، ص387.
[3]. الکافی (ط – الإسلامیة) ؛ ج‏4 ؛ ص467، ح3. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنْ هَارُونَ بْنِ خَارِجَةَ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ فِی آخِرِ کَلَامِهِ حِینَ أَفَاضَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ أَنْ أَظْلِمَ أَوْ أُظْلَمَ أَوْ أَقْطَعَ‏ رَحِماً أَوْ أُوذِیَ‏ جَاراً؛ شنیدم امام صادق علیه السلام در آخرین سخنش به هنگام کوچیدن [از منا به سوى مکّه‏] مى‏ گوید: «بار خدایا! به تو پناه مى‏برم از این که ستم کنم یا به من ستم شود، یا رشته خویشاوندى را ببُرم، یا همسایه‏اى را بیازارم».
[4]. سوره مبارکه حجرات، آیه 11.
[5]. سوره مبارکه حجرات، آیه12.
[6]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص421، ح9656 .
[7]. غرر الحکم و درر الکلم، ص325،ح119.
[8]. فرهنگ بزرگ سخن، ج3، ص2357.
[9].سوره مبارکه طه، آیه131.
[10]. احتجاج(طبرسی) ج 2 ، ص 340 – بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 60، ص 21، ح 14.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد