جایگاه ممتاز عبد العظیم حسنی(علیهالسلام)
پنج درس ناب زندگی از عبدالعظیم حسنی(علیهالسلام)
جامعه اسلامی همواره مدیون زحمات و تلاشهای مجاهدانه راویانی است که با خطرپذیری تمام و نشان دادن اوج شجاعت، شهامت، ولایتمداری و رعایت موازین دقیق امانتداری، تعهد و دینداری تلاش داشتهاند، گنجینه طلایی و ماندگار روایات اهل بیت(علیهم السلام) را محفوظ داشته و معارف غنی اسلامی را با رعایت تمام موازین علمی در دسترس شیعیان و محبان خاندان عصمت و طهارت(علیهم السلام) و جویندگان سعادت و رستگاری قرار دهند. یکی از راویان جلیل القدری که در این خصوص خدمات شایسته و فراوانی به جامعه اسلامی داشته و با حفظ و نشر احادیث اسلامی موجب تقویت شریعت اسلامی شده امام زاده عظیم شأنی است که وجود او در منطقه ایران اسلامی مایهی خیر و برکت بوده است.
جایگاه ممتاز عبد العظیم حسنی(علیهالسلام)
از جمله امتیازات و افتخارات بزرگ حضرت عبدالعظیم حسنی(علیه السلام)، علاوه بر نقل روایت از امامان معصوم(علیهم السلام)، نسب پاک و طاهر ایشان است که به حضرات معصومین(علیهم السلام) ختم شده است، بر اساس نقل برخی از علمای رجالی همچون نجاشی، نسب او با چهار واسطه به امام حسن مجتبی (علیه السلام) می رسد،[1] ازجمله افتخارات و ویژگیهای ممتاز این راوی برجسته مکتب اهل بیت(علیهم السلام) افتخار حضور در عصر سه امام معصوم، امام جواد (علیه السلام)، امام هادی (علیه السلام)، امام حسن عسکری (علیه السلام) را داشته است.[2] البته برخی از محققان و اندیشمندان حوزه حدیث و تاریخ اسلام این چنین بیان داشتهاند که حضور در عصر سه امام معصوم بِدان معنا نیست که به محضر همه آنها هم رسیده و یا از آنها سخنى نقل کرده است. آنچه قطعى و مسلّم است، این است که ایشان محضر امام جواد(علیه السلام) و امام هادى(علیه السلام) را درک نموده و از آنها احادیث فراوانى نقل کرده است.[3]
علاوه بر مطالب یاد شده، از برخی روایات نقل شده از منابع روایی نیز تأیید و عنایت خاص اهل بیت(علیه السلام) نسبت سید الکریم قابل استفاده است. بخصوص روایتی که از امام هادی(علیه السلام) نقل شده است: «ابو تراب رویانى، روایت کرد که شنیدم ابو حمّاد رازى مىگفت: خدمت امام هادى(علیه السلام) در سامرّا رسیدم و مسائلى از حلال و حرام از ایشان پرسیدم. امام به پرسشهاى من پاسخ داد و هنگامى که خواستم از ایشان خداحافظى کنم، به من فرمود:«یا أبا حَمّاد! إذا أَشکَلَ عَلَیک شَىءٌ مِن أمرِ دینِک بِناحِیَتِک فَسَل عَنهُ عَبدَ العَظیمِ بنَ عَبدِ اللَّهِ الحَسَنِیّ و أقرِئهُ مِنّیِ السَّلامَ.[4] اى ابو حمّاد! هنگامى که چیزى از امور دینى در منطقهات براى تو مشکل شد، از عبد العظیم بن عبد اللَّه حسنى بپرس و سلام مرا به او برسان». با نگاه و دقت در عبارات علمای درجه یک شیعی نیز به خوبی می توان متوجه جایگاه خاص و ممتاز سید الکریم شد، برای نمونه جناب علامه حلی (ره) در خصوص این شخصیت والا مقام این چنین می نویسد: «او شخصیتی عالم، عابد، و پارسا بود و او را حکایتی است که بر حسن حال او دلالت می کند».[5]
پنج درس ناب زندگی از عبدالعظیم حسنی(علیهالسلام)
نکات ناب و درسهای ماندگار از جناب عبد العظیم حسنی را هم میتوان در سلوک و سبک زندگی ایشان به دست آورد و هم از روایات ماندگار و گوهر باری که ایشان راوی و امانتدار آن در جهت نشر فرهنگ اهل بیت(علیهم السلام) بوده است.
اگر اندکی در منشأ و علت بسیاری از گرفتارهای و مشکلاتی که برای انسان در زندگی به وجود می آید، دقت و تأمل کنیم متوجه خواهیم شد که علت اصلی آنها ریشه در فقدان دور اندیشی و تدبیر دارد.
درس اول: اهتمام به فرایض و تطبیق زندگی با اندیشه اهل بیت(علیهم السلام)
یکی از خصوصیات مشهور و ماندگار این امام زاده جلیل القدر، عرضه کردن اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی خود به امام معصوم(علیه السلام) و گرفتن تأییدیه از ایشان است. در منابع روایی نقل شده است: «حضرت عبد العظیم(علیه السلام): خدمت مولاى خود على بن محمّد بن على بن موسى بن جعفر بن محمّد بن على بن حسین بن على بن ابى طالب امام هادى (علیه السلام) رسیدم. وقتى نگاه ایشان به من افتاد، فرمود: «خوش آمدى، اى ابوالقاسم! تو حقیقتاً دوست ما هستى».گفتم: اى پسر رسول خدا! مایلم دینم را به شما عرضه کنم، اگر مورد پسند بود، بر آن ثابت باشم تا خداوند عز و جل را ملاقات کنم. امام علیه السلام فرمود: «اى ابو القاسم، عرضه کن». در این حدیث اقرار به معارف ناب توحیدی، شهادت به ولایت امری حضرات معصومین(علیهم السلام) و ایمان و باور به حیات ابدی و تسلیم در برابر اوامر و نواهی الهی مشاهده میشود.[6] این موضوع بزرگترین درس و پیامی است که یک روای مورد اعتماد امام معصوم(علیه السلام) به طور مستقیم و غیر مستقیم میتواند به شیعیان و محبان خاندان عصمت و طهارت (علیهم السلام) بدهد.
درس دوم: مراقبت و نگهداری زبان
یکی از نکات آموزنده و درس آموزی که در مجموعه روایات نقل شده از جناب عبد العظیم حسنی(علیه السلام) در منابع روایی به یادگار مانده است، اهمیت و ضرورت حفظ و نگهداری زبان است، با یک حساب ساده به خوبی میتوان گناهانی را برشمرد که ریشه و منشأ اصلی آنها در بیتقوایی و بیمبالاتی زبان مشاهده میشود، از طرفی انسان به واسطه زبان میتواند کسب فضایل و کملات اخلاقی نماید و به درجات رفیع دست یابد باری به هر جهت توجه به کاربرد و کارایی مثبت زبان از جمله مواردی است که در روایات نقل شده از عبد العظیم حسنی(علیه السلام) قابل مشاهده است: «حضرت عبد العظیم (علیه السلام): به امام جواد (علیه السلام) گفتم: اى فرزند پیامبر خدا! از پدرانت براى من حدیثى روایت فرما …. فرمود: «پدرم، از جدّم، از پدرانش نقل کرد که امیر مؤمنان (علیه السلام) فرمود: انسان زیر زبان خود، پنهان است».[7] این روایت در واقع میتواند ترجمان برخی از آیات الهی باشد که باری تعالی فرموده است: «وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَیْناکَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِیماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ؛[8]اگر بخواهیم، آنان را به تو مىنمایانیم تا آنان را با سیمایشان باز شناسى و [نیز] آنها را از طرز سخن گفتنشان مىشناسى».
درس سوم: دور اندیشی پادزهر پشیمانی
اگر اندکی در منشأ و علت بسیاری از گرفتارهای و مشکلاتی که برای انسان در زندگی به وجود می آید، دقت و تأمل کنیم متوجه خواهیم شد که علت اصلی آنها ریشه در فقدان دور اندیشی و تدبیر دارد، به راستی اگر انسانها عواقب کارهای خود را مورد بررسی و دقت قرار میدادند، نه در دنیا موجب پیمانی و گرفتاری میشدند و نه در آخرت انگشت افسوس و پشیمانی به دهان میگرفتند، در روایتی طلایی و ماندگار جناب عبد العظیم حسنی(علیه السلام) این چنین از امام جواد(علیه السلام)روایت نقل م نماید: به امام جواد(علیه السلام) گفتم: «اى فرزند پیامبر خدا! حدیثى از پدرانت برایم بازگو کن. فرمود: «پدرم، از جدّم، از پدرانش نقل نمود که امیر مؤمنان (علیه السلام) فرمود: تدبیر قبل از انجام کار، از پشیمانى پیشگیرى مىکند».[9]
درس چهارم: اکسیری برای درد و رنج آخرت
کم نیستند افرادی که به دنبال راه حلی برای نجات از درد و رنج آخرت میگردند، از طرفی بسیاری از افراد برای نجات و خلاصی گرفتاریهای دنیوی و آخروی نه با نسخهی صحیح آشنا دارند و نه راه صحیح را در پیش میگیرند، از این رو همواره در درد و رنج مسیر اشتباه قرار دارند، در روایت زیبایی از جناب عبد العظیم حسنی(علیه السلام) یکی از راهکارهای اخلاقی برای کاستن از درد و رنج آخروی صبر و بردباری در برابر ناملایمات رفتاری دیگران معرفی شده است: حضرت عبد العظیم علیه السلام: امام هادى علیه السلام فرمود: «هنگامى که خداوند با موسى بن عمران علیه السلام سخن مىگفت، … موسى گفت: پروردگارا! پاداش کسى که به خاطر تو بر اذیّت و آزار مردم و دشنام آنها شکیبایى ورزد، چیست؟فرمود: اى موسى! او را در سختىهاى روز قیامت، کمک خواهم کرد».[10]
درس پنجم: برخورد قرآنی با مردم
یکی از زیباترین و با شکوه ترین مکارم و فضایل اخلاق اجتماعی که خدای متعال با عبارت اعجاز گونه آن را به بندگان خود بیان کرده این آیه شریف است: «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنا؛[11]و با مردم [به زبانِ] خوش سخن بگویید،» در منابع روایی جناب عبد العظیم حسنی روایتی را نقل می نماید که گویی ترجمان این آیه شریف است چرا که نحوه برخورد صحیح و اخلاق مدارانه را به تصویر کشیده است: حضرت عبد العظیم علیه السلام: به امام جواد(علیه السلام) گفتم: اى فرزند پیامبر خدا! از پدرانت براى من حدیثى روایت فرما ….فرمود: «پدرم، از جدّم، از پدرانش نقل کرد که امیر مؤمنان علیه السلام فرمود: شما هرگز نمىتوانید مردم را با مال، بهرهمند سازید. پس با آنها با اخلاق و خوشرویى برخورد کنید؛ چرا که من از پیامبر خدا(صلى الله علیه و آله) شنیدم که مىفرمود:” شما نمىتوانید مردم را با اموال خود بهرهمند سازید. پس با اخلاق خوب با آنان برخورد کنید».[12]
پینوشتها:
[1]. رجال النجاشى: ج 2 ص 67 ش 651. «نجاشی از عالمان شیعی میگوید: پس از رحلت وی به هنگام غسل، رقعهای در لباسش یافت شد که نسب وی در آن بدین صورت نوشته بود: من ابوالقاسم فرزند عبدالله، فرزند علی، فرزند حسن، فرزند زید، فرزند امام حسن(ع) ابن علی بن ابی طالب هستم».
[2]. ر.ک: معجم الرجال الحدیث، ج11، ص51. «برخی از علما همچون آقا بزرگ تهرانی بر این باورند که ایشان عصر سه امام معصوم یعنی، امام رضا(علیه السلام)، امام جواد(علیه السلام)، و همچنین امام هادی (علیه السلام) را درک کرده است».
[3].ر.ک: حکمت نامه حضرت عبد العظیم الحسنى «علیه السلام»، ص18.
[4]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج17، ص 321.
[5]. مجموعه مقالات کنگره حضرت عبدالعظیم حسنی، سازمان چاپ و نشر موسسه دارالحدیث، ص93به نقل از خلاصه الاقوال ص، 226 باب 25 شماره 12.
[6]. الأمالى، صدوق: ص 419 ح 557.
[7]. الأمالی( للصدوق)، النص، ص446، ح9.
[8]. سوره مباکره محمّد، آیه 30.
[9]. عیون أخبار الرضا (علیه السلام): ج 2 ص 53 و 54 ح 204. «عن عبد العظیم بن عبد اللَّه الحسنى، قال:قُلتُ لِأَبى جَعفَرٍ مُحَمَّدِ بنِ عَلِیِّ الرِّضا علیه السلام: یَابنَ رَسولِ اللَّهِ! حَدِّثنى بِحَدیثٍ عَن آبائِکَ علیهم السلام ….قالَ: حَدَّثَنى أبى، عَن جَدّى، عَن آبائِهِ علیهم السلام، قالَ: قالَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام: التَّدبیرُ قَبلَ العَمَلِ یُؤمِنُکَ مِنَ النَّدَم».
[10]. الأمالى، صدوق: ص 276- 277 ح 307.
[11]. سوره مبارکه بقره، آیه 83.
[12]. الأمالی( للصدوق)، ص446، ح9.