خانه » همه » مذهبی » پژوهش‌هاي حديثي در دوره جمهوريت تركيه (3)

پژوهش‌هاي حديثي در دوره جمهوريت تركيه (3)

پژوهش‌هاي حديثي در دوره جمهوريت تركيه (3)

اينک، به طور خاص، دوره‌هاي سه‌گانه حديث‌پژوهي تركيه و به طور عام پژوهش‌هاي انجام يافته را ارزيابي مي‌كنيم تا تمامي تلاش‌هاي علمي انجام شده در تركيه در باره حديث بيشتر روشن‌ شود:

d2abce3d 26f0 49fb b99c 2d9a524f61ac - پژوهش‌هاي حديثي در دوره جمهوريت تركيه (3)

sa466 - پژوهش‌هاي حديثي در دوره جمهوريت تركيه (3)
پژوهش‌هاي حديثي در دوره جمهوريت تركيه (3)

 

نويسنده: بنيامين أرول *
ترجمه و تحقيق: دکتر علي راد **

 

ارزيابي پژوهش‌هاي حديثي دوره جمهوريت
 

اينک، به طور خاص، دوره‌هاي سه‌گانه حديث‌پژوهي تركيه و به طور عام پژوهش‌هاي انجام يافته را ارزيابي مي‌كنيم تا تمامي تلاش‌هاي علمي انجام شده در تركيه در باره حديث بيشتر روشن‌ شود:
دوره نخست : دوره‌اي است كه در آن رويكرد احيا و بررسي حديث از منظرهاي مختلف غلبه دارد؛ زيرا در اين دوره، حديث پژوهان از يک سو به اثبات اصل وجود احاديث پرداختند و از سوي ديگر، به بررسي حديث از منظري علمي پرداختند كه نگاه روش شناسي و رويكرد انتقادي در آن غلبه داشت. هر چند آثار اين دوره‌اندک بود، لكن شروع عالي و سنتي نيكو براي حديث‌پژوهان دوره‌هاي بعدي بود كه با آنان هم روش و هم افق بودند. بعد از اين كه دارالفنون به هدف آموزش عالي در رشته‌هاي مختلف (چون ادبيات، تربيت بدني، حقوق و …) افتتاح شد، جايگزين مدارس سنتي و مؤسسات تقليدي (از دانشگاه‌هاي غربي) گرديد. سپس عنوان دانشكده الهيات را به خود گرفت كه تأثيرپذيري از روش‌هاي علمي غربي در آن به وضوح ديده مي‌شد. از همين رو، استادان دانشكده الهيات رويكرد علمي را روشي براي تحقيقات خود اتخاذ كردند. روش مذكور بر نقد و داده‌هاي تاريخي اعتماد داشت كه جريان روشنفكري دانشگاهي غرب با تمام وجود بدان آميخته بود. وقتي خوب بنگريم، مي‌بينيم كه درس حديث به تاريخ حديث تغيير مي‌يابد و جايگزين عنوان «حديث شريف» مي‌شود. شايد اين عنوان براي اولين بار بود كه در فرهنگ مسلمانان مطرح مي‌شد و به همين سان روزنه‌اي جديد براي محققان حديث بود. مناقشه‌اي كه ميان إسماعيل حقي أزميرلي و شيخ صفوت أفندي در باره صحت احاديث أخلاقي و تصوف روي داد، از اين نمونه‌هاست كه خود چندين سال استمرار داشت. اين مناظره، در حقيقت، چيزي نيست جز تفاوت دو رويكرد سنـّتي و جديد در بررسي وثاقت تاريخي حديث كه در اين مناقشه نمود يافت و در زمان خودش بر مسأله حديث و مصادر آن در دوره نخست تأثير گذاشت. كتاب «ترجمه مختصر صحيح البخاري «التجريد الصريح» وشرحه و مقدمه طولاني آن در باب أصول حديث، هر يک شواهد روشن ديگري بر ارزيابي پيشينه حديث پژوهي و سطح توان علمي ما در اين دوره است.
دوره دوم : اين دوره يک فاصله زماني براي انجام پژوهش‌هاي بنيادي حديثي و تدوين
مطالعات رسمي ـ دانشگاهي در باره حديث به شمار مي‌آيد؛ از اين روست كه دوره دوم برآيند طبيعي تلاش‌هاي بزرگي است كه در دوره نخست در حديث‌پژوهي آغاز شده بود. بدون ترديد، مهم‌ترين و مشهورترين نتايج حديث‌پژوهي دوره دوم رساله دكتري است كه استاد فواد سزگين آن را با عنوان«دراسات حول مصادر البخاري» در آنكارا به سال1956م، نگاشت. اين رساله از اين حيث اهميت دارد كه چگونگي برخورد با مصادر حديث را براي ما ارائه مي‌كند. پژوهشِ سزگين تنها از جهت بررسي بحث نقل شفاهي حديث اهميت ندارد، بلكه افزون بر آن در زمينه‌هاي تصينف و كتابت حديث و روش‌شناسي بخاري در تدوين و تصنيف حديث نيز حايز اهميت است. به همين سان در مسأله تدوين و تصنيف حديث در قرن اول و دوم هجري مهم است و بالاتر از آن ابعاد مختلف تاريخ حديث را بررسي مي‌كند. اين اثر در زمان خودش بعضي از اشكالات مستشرقان در باره تاريخ حديث در قرن‌هاي نخست را پاسخ گفت.
از ديگر شخصيت‌هاي حديثي برجسته اين دوره، مرحوم استاد طيب أوكيج است. وي دانشمندي بوسنيايي بود كه در غرب بزرگ شده بود و داراي پيشينه‌اي در علوم اسلامي سنّتي ـ كلاسيک و اندوخته‌هاي علمي از غرب در مطالعات روش‌شناسي بود. وي مواد درسي حديث، تفسير، و فقه را در دانشكده الهيات دانشگاه آنكارا پايه گذاري كرد و زير نظر ايشان دانشجويان كوشا و توانايي رشد يافتند. تاثير مهم استاد اوكيج ـ كسي كه پايه اصلي فعاليت‌هاي حديثي در تركيه به شمار مي‌آيد ـ از طريق دو دستياري بود كه وي آندو را به نيكي تربيت كرده بود:
يک . استاد طلعت قوجيغيت؛ كسي كه پايه‌هاي دانش حديث با رويكرد سنّتي و كلاسيک را پايه‌گذاري كرد و براي نوآموزان مباحثي چون أصول الحديث، تاريخ الحديث، مصطلحات الحديث… را تدوين كرد. دو . استاد محمد سعيد خطيب أوغلو، كه رساله دكتري خود را در موضوع انديشه انتقادي اسلامي و نقد حديث با عنوان «فكره ي النقد الإسلامي ونقد الحديث» تأليف نمود و با تدوين رساله ديگري با عنوان«علاقه ي الحديث بالأحداث السياسيه ي والاجتماعيه ي من وفاه ي النبي صلي الله عليه و آله إلى نهايه ي خلافه ي الأمويين» به درجه دانشياري دست يافت.
تاليفات مذكور كه تلاش مي‌كند آثار نقد در فرهنگ اسلامي را در چارچوب ياد شده رصد كند ـ با خودش اصول حديث پژوهي رسمي را نيز به همراه دارد. هر دو نويسنده ياد شده بر ضرورت رصد ارتباط احاديث با حوادث تمركز دارند و مستمر به رعايت نقدِ مصادر روايي دقت نظر دارند. تأثير استادان ياد شده در حديث پژوهان چهل سال اخير پيداست؛ توجه دو استاد نخست به سنّت‌گرايي و توجه استادان بعدي به نقد و به روز رساني مطالعات حديث نمود يافته است. اولين چيزي که در پايان نامه‌هاي دکتري ـ كه استادان ياد شده آنها را راهنمايي كردند ـ قابل توجه مي نمايد پرداختن به مبادي علوم حديث در آنهاست. رساله‌هاي مذكور بر منابع و مصادر اصلي در چارچوب شيوه‌هاي روش شناسي و اصول پژوهش اعتماد كرده‌اند. با اين حال، ماهيت اين پژوهش‌ها از نقل، تصوير، تصنيف و تثبيت آنچه كه معروف است، تجاوز نمي‌كنند در نتيجه دانشجويان يا مدافع هستند يا هنوز در مرحله پرس و جو هستند.
دوره سوم : فعاليت‌هاي حديثي اين دوره، افزون بر آنچه پيش‌تر ياد شد، به دقت، موضوع محوري و روش‌مندي تمايز دارند. ويژگي اساسي كه اين دوره را از ديگر دوره ها متمايز مي‌سازد، موضوع سيره‌شناسي حضرت محمد صلي الله عليه و آله، فهم حديث و سنّت نبوي به گونه‌اي صحيح، به همراه نقد حديث مطابق موازين و قواعد نقد است. همچنين، در اين دوره بررسي شيوه‌ها و روش‌هاي شناخت ثبوت و دلالت حديث نيز مورد توجه است. اسلوب حاكم بر فعاليت‌هاي اين دوره به طور عمومي، موضوع محوري، اصالت‌گرايي، بي طرفي، رويكرد انتقادي، روحيه مناقشه و پرسشگري است. در اين دوره از اسلوب‌هاي پژوهشي رايج در غرب استفاده شد، مفهوم مصادر روايي و چگونگي استفاده از آنها نزد پژوهش‌گران تغيير يافت و تا جايي‌كه امكان داشت به مصادر و مراجع كهن‌تر اعتماد شد. به سخن ديگر، در اين دوره مصادر و مراجع موثق و معتمد كلاسيک اعتبار يافتند. به طور خاص، در اين ميان تمامي پژوهش‌هاي و فعاليت‌هايي را كه دانشكده الهيات دانشگاه آنكار آنها را متولي بود، داراي ويژگي‌هاي مذكور هستند. در اين دوره تاثير پژوهش‌هاي حديثي انجام شده در جهان عرب، كاهش مي‌يابد و در مقابل آن كتاب‌هاي تخصصي مستقل تاليف مي‌شوند. معتقد هستم كه ترجمه برخي از اين آثار به زبان‌هاي عربي و انگليسي هر چه زودتر بسيار ضرروي است تا اين پژوهش‌ها از مرزهاي تركيه فراتر رفته و افق‌هاي تازه اي را براي مباحث انتقادي تخصصي و مفيد در جهان اسلام فراهم سازد وقتي به طور عمومي به اين آثار توجه مي كنيم كاستي‌هاي را در اين موارد مي‌بينيم: ارتباط حديث با زبان و لغت، تحقيق احاديث، اسناد و تخريج. به نظرم شايد مهم‌ترين آنها بحث لغت و زبان باشد؛ زيرا زبان عربي، زبان مادري پژوهش‌گران نيست و طبيعي است كه چنين كاستي‌هايي در كار آنان ظهور نمايد. امّا در باره تخريج و اسناد هر چند اين‌ گونه نيست كه اصلاً به آن نپرداخته باشند، لكن آن گونه كه شايسته و به سان اهميتي كه در پژوهش‌هاي عربي دارند، به آن دو پرداخته نشده است. در عين حال، نشاط و استمرار فعاليت‌هاي حديثي در تركيه بر غربالگري متن و نقد آن تمركز پيدا مي‌كند.

امتيازات
 

ـ غلبه بررسي‌هاي متن‌شناسي و محتوا‌پژوهي؛
ـ استفاده از آثار قديم و جديد؛
ـ رصد مسائل نوآمد در جهان اسلام و دنياي غرب؛
ـ عدم اكتفا به آراي اهل الحديث و بهره‌وري از ديدگاه‌هاي اصوليان و ديگر مذاهب اسلامي؛
ـ فضاي مناسب براي گفتگو در مسائل اختلافي با آزادي كامل در ارائه نظر؛
ـ امكان ارائه نتايج فهم حديث و روش شناسي آن؛
ـ تعدد آرا و رويكردها اعم از سنّتي، جديد، انتقادي و غيره.

كاستي‌ها
 

ـ مشكل نگارش و نشر آثار به زبان عربي به دليل عدم آشنايي كافي محققان با آن؛
ـ پژوهش‌هاي انجام شده در مرحله تطور بوده و از اين رو، برخي از آنها سطحي بوده و رضايت بخش نيستند؛
ـ بيشترينه پژوهش‌ها متناسب با جامعه تركيه بوده و از اين رو، از آن تجاوز نكرده‌اند؛
ـ تضارب آرا در آثار: اين كاستي معلول بر مي‌گردد به اين كه پژوهش‌ها در مرحله بحث و مناقشه هستند؛
ـ تا اينجا از پايان نامه‌هاي كارشناسي ارشد، مقالات ارائه شده به كنگره ها و همايش‌ها، متون ترجمه شده از كتاب‌ها و مقالات منتشره در مجلات، گزيده‌هاي آثار حديثي و بحث‌هاي گوناگون مرتبط در باره قرآن، حديث و سنّت سخن نگفتيم. اينک مختصري در باره آنها نيز اشاراتي مي‌كنيم:

پايان نامه‌هاي كارشناسي ارشد
 

ـ موسى جار الله بكييف، حياته وأفكاره وآثاره، محمد كورمز، آنكارا ـ 1989م، . ط. آنكارا
ـ 1994م، 228ص.
ـ محمد زاهد الكوثري، حياته وأفكاره وآثاره وعمله في الحديث، محمد أمين أوزأفشار، آنكارا
ـ 1989م، 241ص.
ـ منشأ الببليوغرافيا الحديثيه ي وتطوره(من القرن الأول إلي القرن الخامس)، زكريا كولر، قونيا ـ 1988م، 190 ص.
ـ الببليوغرافيا الحديثيه ي وتطوره، (من القرن السابع إلى الحادى عشر)، محمود يشيل، قونيا ـ 1989م، 171 ص.
ـ الصحابه ي غير العرب، محمد أفندي أوغلو، إصطنبول ـ 1991م.
ـ البحوث في علوم الحديث في عهد الجمهوريه ي التركيه ي ، ياووز أونال، صامصون ـ 1992، ط. صامصون ـ 1997م، 255 ص.
ـ روايات أم حبيبه ي ، آينور أورال أر، ط. إصطنبول ـ 1990م، 111ص.
ـ التعصب المذهبي في الجرح والتعديل، صبري قيزيلقايا، آنكارا ـ 2000م.

كنگره‌هاي حديثي
 

در تركيه نزديک به بيست كنگره در موضوع حديث و سنّت برگزار شده است و مجموعه آثار آن به شكل كتاب منتشر شده است. شايان ذكر است كه در تركيه چهارده سال است كه سالانه در هفته ميلاد رسول اكرم صلي الله عليه و آله اين جلسات برگزار مي‌شود. از هشت سال پيش حديث پژوهان جوان در تعطيلات تابستاني به مدت دو روز در همايش حديثي دور هم جمع مي‌شوند. برخي از كنگره‌هاي برگزار شده عبارت‌اند از:
الندوه ي العالميه ي الأولى عن الدراسات الإسلاميه ي ؛ إزمير ـ 1985م.
ـ ندوه ي عن الإمام البخاري؛ قيصري ـ 1987م.
ـ ندوه ي الحديث؛ أمسه، ويومه، وغده؛ صامصون ـ 1993م؛ وطبع عام 1994م.
ـ ندوه ي عن بدر الدين العيني؛ عين تاب ـ 1993م.
ـ ندوه ي مكانه ي السنه ي في الدين؛ إصطنبول ـ 1995م؛ وطبع عام 1997م.
ـ ندوه ي في فهم الحديث والسنه ي ؛ آنكارا ـ 2001م؛ وطبع عام 2003م.
ـ ندوه ي عن المشكلات في فهم النصوص؛ آنكارا ـ 2003م.
ـ ندوه ي في فهم السنه ي ؛ بورصه ي 2003م.

مجلات
 

مجلات تخصصي متعددي از دانشكده الهيات تركيه منتشر مي‌شود. بعضي از اين مجلات به صورت فصلنامه به انتشار پژوهش‌هاي اعضاي هيئت علمي دانشكده‌هاي الهيات اختصاص دارند. برخي از آنها عبارت‌اند از:
ـ الدراسات الإسلاميه ي ،
ـ إسلاميات،
ـ دراسه ي الإسلام،
ـ الدراسات الدينيه ي ،
ـ التصوف، ـ المعرفه ي ،
ـ الديوان،
ـ المجله ي العلميه ي للديانه ي ،
ـ البحوث الحديثيه ي .
مجلات به صورت فصلنامه منتشر مي‌شوند و اكثر آنها در سال چهار شماره نشر مي‌يابد و برخي سه شماره و برخي ديگر دو شماره. همه مجلات داراي هيئت داوران بوده و مقاله‌اي در آن منتشر نمي‌شود، مگر اين كه سه نفر از داوران آن را تاييد كرده باشند و خلاصه‌اي از هر مقاله به زبان انگليسي نيز در مجله منتشر مي‌شود. برخي از مقالات نشر يافته در اين مجلات بسيار ارزشمند و شايسته ترجمه به زبان عربي هستند. اينک برخي از آنها را معرفي مي‌كنيم:
ـ تقويم و ردود على أعمال الحديث في الغرب؛ به قلم أ.د. سعيد خطيب أوغلو، الندوه ي العالميه ي الأولى عن الدراسات الإسلاميه ي ، إزمير ـ 1985م.
ـ نقد العلماء المسلميـن لصحيـحي البخاري ومسلم (بالعربيه ي )؛ به قلم أ. د. محمد سعيد خطيب أوغلو، مجله ي الدراسات الإسلاميه ي ، العدد الخاص بالحديث والسنه ي ، 1997م.
ـ تصرفات الرواه ي في متون المرويات (بالعربيه ي )؛ به قلم د. بنيامين أرول، مجله ي كليه ي الإلهيات ـ جامعه ي آنكار.
ـ نقد حديث الجيش الذي يخسف به أو التاريخ الذي كُتِب على لسان الرسول ؛ به قلم أ.د. إسماعيل حقي أونال، مجله ي إسلاميات . ـ سلطه ي المصادر في علم الروايه ي ، الجامع الصحيح للإمام مسلم؛ د. محمد أمين أوز أفشار، مجله ي كليه ي الإلهيات ـ جامعه ي آنكارا.
ـ حول الدافع الرئيس للمستشرقين الكلاسيكيين لدراسه ي الحديث؛ محمد كورماز، مجله ي إسلاميات .
ـ مراحل اكتساب البخاري مكانته؛ بقلم د. كامل جاقين، مجله ي الدراسات الإسلاميه ي ، العدد الخاص بالحديث والسنه ي ، 1997م.

پيشنهاد‌ها
 

تنظيم همايش‌هاي سنّت‌شناسي وسيره پژوهي به طور جداگانه.
پرداختن به موضوعي واحد و معين و پرهيز از پرداختن به موضوعات مختلف؛ براي نمونه بررسي معضل روشناسي، نگارش تاريخ حديث، مسائل فرار روي حديث، فهم السنه ي ، ارتباط وحي و سنّت و … .
برگزاري همايش‌هاي حديثي در موسم حج
ترک تعصب مذهبي و روي آوري به تعاون و تقارب ميان مذاهب اسلامي مطابق انصاف و معيارهاي علمي. ـ تقويت روابط علمي، فرهنگي و پژوهشي ميان اهل سنّت و اهل بيت.
ـ تشويق براي انجام پژوهش‌هاي جديد در باره مصادر حديثي شيعه و سنّي.
ـ تلاش براي انجام پژوهش‌هاي مشترک ميان شيعه و سنّي در موضوعات و اهداف مشترک طرفين همانند كنگره ها، همايش‌ها و انتشار كتاب‌ها و پروژهاي علمي.
ـ تبادل فرهنگي، علمي و اطلاع رساني ميان دو مذهب و دو كشور همسايه ايران و تركيه. ترجمه برخي از آثار علمي به زبان‌هاي فارسي وتركي.
کتابنامه
ـ ببليوغرافيا البحوث ورسائل الدكتوراه في الحديث الشريف وعلومه في كليات الإلهيات بجامعات تركيا، (1920 ـ 1992م ) ل ( ياووز أونال)، ترجمه: محمد صادق الحامدي، مجله ي علام الكتب، مج 22، ع 1 ـ 2 (رجب / شعبان ـ رمضان/شوال 1421ق) ، ص 142 ـ 167، الرياض.
ـ رسائل الماجستير والدكتوراه في الموضوعات الإسلاميه ي التي قدمت في الجامعات التركيه ي في الفتره ي ، 1982 ـ 1992م، مجله ي الحكمه ي ، إعداد: مركز البلقان للدراسات والأبحاث العلميه ي ، العدد السابع، جمادى الثانيه ي 1416ق، ص345 ـ 370، والعدد التاسع ، صفر 1417، ص 208 ـ 302. بريطانيا ـ ليدر.
– Cakan Ismail Lufi, Hadis Edebiyati, Cesitleri, Ozellikleri, Faydalanma Usulleri, s.271 ـ 279, Istanbul ـ 1985, MUIFYay.
– Er Hamit, Darulfunun Ilahiyat Fakultesi Mecmuasi Maddesi, DIA, VIII. 526 ـ 257.
– Ozafsar Mehmet Emin, Hadisin Neligi Sorunu ve Akademik Hadiscilik, Islamiyat Dergisi, cilt: 3, say: 1، Ocak ـ Mart 2000. s. 44 ـ 46.
– Yavuz Unal, Cumhuriyet Turkiyesi Hadis Calismalari 1920 ـ 1997، samsun ـ 1997،Etud Yayinlari.

پي نوشت ها :
 

* اصل مقاله به زبان عربي در نشست علمي «حديث پژوهي در تركيه» در تاريخ 1389/3/5 با حضور استادان و محققان علوم حديث در پژوهشكده علوم و معارف حديث قم توسط نويسنده مقاله ارائه شد. مترجم، بخش هايي از مقاله را با استفاده از مطالب ديگر دكتر ارول تكميل كرده و همچنين تمامي پانوشته ها به همراه متن اصلي آن در مقاله و كتابنامه نيز به اصل مقال افزوده شده است. در پانوشت ها مقصود از doktora رساله دكتري، ogretim uyeligi tezi رساله ارائه شده براي عضويت در هيئت علمي، profesorluk takdim tezi: مقاله براي ارتقا به رتبه استادي و docentlik tezi مقاله براي ارتقا به رتبه استادياري است.
** استاديار دانشكده ي الهيات دانشگاه آنكارا تركيه.
*** عضو هيئت علمي دانشكده علوم حديث قم.
 

منبع: نشريه علوم حديث شماره 56

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد