مسلمانان از نظر اعتقادي مكلفاند كه به تمام انبياء الهي اعتقاد داشته باشند و نسبت به هيچكدام از آنان حق جسارت و كوتاهي ندارند و انكار هر يك از آنها باعث كفر و خروج از دين مبين اسلام ميشود. قرآن كريم حقيقت ايمان به همه انبياء الهي را اينگونه بيان ميفرمايد: «پيامبر، به آنچه از سوي پروردگارش بر او نازل شده ايمان آورده و همه مؤمنان [نيز] به خدا و فرشتگان او كتابها و فرستادگانش ايمان آورده و [ميگويند] ما در ميان هيچ يك از پيامبران او فرق نميگذاريم [و به همه ايمان داريم].[1]اما اين اعتقاد و ايمان به تمام انبياء الهي از حضرت آدم(ع) گرفته تا حضرت نوح، ابراهيم، موسي و عيسي(ع) و ساير انبياء غير الوالعزم بايد به گونهاي باشد كه عقل و موازين شريعت اسلام آن را بپذيرد، نه آنگونه كه يهوديان و مسيحيان پذيرفتهاند. مثلاً مسيحيان حضرت عيسي(ع) را پسر خدا و يا جزء سوم خدا پنداشته و معتقدند كه او براي بخشيده شدن گناهان همه انسانها به صليب كشيده شده و تكاليف الهي با اين كار از ميان برداشته شد. اما مسلمانان با اينكه او را بنده و مخلوق خدا ميدانند به عنوان پيامبر الوالعزم به او ايمان دارند و هيچ فرقي بين پيامبران و انبياء الهي نميگذارند.
بلي از حيث اينكه شريعت انبياء گذشته منسوخ شده و از بين رفته و يا به گونهاي مورد تحريف قرار گرفته كه هيچ چيزي از اصل آنها باقي نمانده است، به حكم عقل بايد به شريعت پيامبر آخرالزمان پايبند بود و از دستورهاي آن در ابعاد مختلف پيروي نمود و اين به معناي آن نيست كه انبياء ديگر الهي غير از حضرت محمد(ص) از نظر دين اسلام مورد قبول نميباشند، بلكه اين دين اسلام است كه به تمام انبياء آن طوري كه سزاوار است، احترام گذاشته و واقعيات را نسبت به آنها منعكس نموده است.
علاوة بر اين شخصيت حضرت محمد(ص) از حيث كمالات معنوي و اجتماعي كه در قرآن و روايات آن حضرت بازگو شده است، برتر از ساير انبياء بزرگ الهي ميباشد و همينكه خداوند دين كامل و جامع را در قالب معجزه براي هدايت بشر تا روز جزاء و پايان تاريخ بر آن حضرت نازل ميكند، حاكي از شخصيت والاي او در نزد خداوند ميباشد.
پي نوشت:
[1] . بقره / 285.