ارتباط مثبت جوانان و روحانيون:
اين كه اكثر جوانان با روحانيون رابطه خوبي ندارند، به نظر درست نميرسد و اين نياز به مطالعات آماري دارد كه البته از مجال اين بحث خارج است. آن چه در اين جا مهم است كه مطرح شود اين است كه ما قبول نداريم اكثر روحانيون در دل جوانان جاي ندارند، جوانان با روحانيون متعهد، متدين، مردمي و ساده زيست ارتباط بسيار خوب و صميمي دارند، اما با اين حال ممكن است برخي مسائل موجب ايجاد فاصله ميان جوانان و روحانيون شده باشد،كه لازم است به بررسي آنها بپردازيم.
عوامل زمينه ساز فاصله گرفتن جوانان از روحانيت:
1. در مواردي عملكرد برخي روحانيون ممكن است زمينهساز جدايي جوانان از روحانيون باشد،مانند:
الف. حالت تحجرگرايي اندكي از روحانيون، كه امام خميني(ره) آنان را روحانيون متحجر يا مقدس نما ميناميد و اشاره ميكند كه اسلام بسيار از اين قشر روحانيون لطمه خورده است و تأكيد ميكند روحانيت انقلابي نبايد متحجر باشد.[1]ب. بيتقوايي و عدم مراعات زيّ طلبگي ، لذا امام خميني(ره) سفارش ميفرمودند: كه من اكثر موفقيتهاي روحانيون و نفوذ آنان را در ارزشهاي عملي و زهد آنان ميدانم كه امروز نبايد به فراموشي سپرده شود و بيشتر از گذشته بايد به آن پرداخت.[2]ج. آلوده شدن به مظاهر دنيا، همانطورکه اشاره شد روحانيت از ديدگاه امام خميني(ره) بايد سادهزيستي را سرلوحه كار خويش قرار دهد و نبايد به مظاهر دنيا آلوده شود[3] و البته كه اين بدين معنا نيست كه دنيا را كنار بگذارند همانطور كه امام اشاره فرمودهاند.[4]2. در مواردي هم نقايصي كه در مخاطبان روحانيت وجود دارد ممكن است زمينهسازجدايي باشد،ازجمله:
الف. كم اطلاعي آنان، گاهي جوانان اطلاعات كافي در رابطه با روحانيون ندارند ،و انتظار ميرود جوانان سعي در آشنايي با اين قشر داشته باشند تا تعامل بين آنها باعث از بين رفتن شكاف ها شود.
ب. سوء استفاده دشمن از كم اطلاعي جوانان و تبليغات منفي عليه روحانيون،زماني كه جوانان اطلاع كافي و وافي از روحانيون نداشته باشند، دشمن از اين خلأ سوء استفاده كرده و به نفع خويش تبليغات گستردهاي ميكند، همانطور كه اكنون همين روش رادرپيش گرفته است.
قبل از انقلاب، دشمن به واقع روحانيون را قشر بيدارگر جامعه ميدانست و براي اين كه نتوانند در مردم نفوذ كنند آنان را با تبليغات وسيع تضعيف و تخريب ميكرد. اما آنها ديدند جوانان مسلمان را نميتوانند از روحانيون بيدار جدا كنند، لذا ابتدا به صورت مرموزانه تز اسلام منهاي روحانيت را مطرح كردند كه اين تز زماني با قوت و قدرت مطرح و اجرا شد، كه دشمن سيلي محكمي از روحانيت اصيل و بيدار خورده بود.
حضرت امام(ره) نيز در سخنان خود پيش از پيروزي انقلاب به اين موضوع اشاره ميكنند و مي فرمايند:
«مع الاسف تا كنون دست خيانت استعمار به وسايل مختلفه، فاصله عميق بين طبقه جوان و مسايل ارجمند دين و قواعد سودمند اسلام ايجاد نموده است. طبقه جوان را به روحانيون و اينها را به آنها بد معرفي نمودند و در نتيجه وحدت فكري و عملي از بين رفته و راه را براي مقاصد شوم اجانب باز نموده است»[5]آنان تز اسلام منهاي روحانيت را براي اين مطرح كردند كه از اين طريق جوان مسلمان را از اسلام جدا كنند، چون به محض كوتاه شدن دست جوانان از روحانيون بيدار ،آنها ميتوانستند هرعقيده و فکرفاسد و مخربي را به نام اسلام به آنها معرفي كنند وبدين وسيله به اهداف شوم خودبرسند.
امام عظيمالشأن از آغاز با تز اسلام منهاي روحانيت به شدت مبارزه كرد و افزون بر استعماري دانستن آن ،اسلام بدون روحانيت را همانند «كشوري بدون طبيب» دانست ، پس با گفتاري گرانسنگ همگان را به نكاتي توجه بخشيد و جوانان را آگاهي داده و فرمودند: «نكته ديگري كه از باب نهايت ارادت و علاقه به جوانان عرض ميكنم، اين است كه در مسير ارزشها و معنويات از وجود روحانيت و علما متعدد اسلام استفاده كنيد و هيچگاه و تحت هيچ شرايطي خود را بينياز از هدايت و همكاري آنان ندانيد….»[6]البته خوشبختانه،با طلوع شكوهمند انقلاب اسلامي،ارتباط عاطفي ومستحکمي بين تودههاي مختلف مردم ،به ويژه جوانان ، با روحانيت ايجادشد.حضور روحانيت درمراكز مختلف (به ويژه محافل علمي، فرهنگي) بسياري از غبارهاي بدبيني بين دو طرف را بر طرف نمود. اما گاه دشمنان كه تاب اين وحدت، همراهي و مودّت ميان مردم و روحانيت را ندارند با نقشههاي شوم خود درصدد بر هم زدن آن هستند،از اينرو هوشياري و آگاهي همگان راهي استوار در برقراري ارتباط خواهد بود. نخستين بيرق در اين ميدان امام خميني(ره) بود كه در آغاز نهضت با فريادي بلند فرمودند: «بد خواهان و مغرضين بدانند، با اين دروغها و حيلهها نميتوانند بين روحانيون اختلاف ايجاد كنند. از روحانيون عظيم الشأن تقاضا دارم كه با طبقات جوان به چشم عطوفت و پدري نظر كنند و بر طبقات جوان است كه در حفظ روحانيت و روحانيون عظيمالشان كوشا باشند.»[7]بنابراين فاصله گرفتن بخشي از جوانان از روحانيت از يكسو بيشتر ناشي از تبليغات منفي دشمنان انقلاب وتا حدودي ناشي از عملكرد نامطلوب برخي از روحانيون از سوي ديگر است.
پي نوشت ها:
[1] . صحيفة نور، ج 21، ص 91، همان ج 20، ص 143، همان ج 20 ص 199.
[2] . همان ج20، ص 244، همان ج 20 ص 129، همان ج 21 ص 90، همان ج19 ص 157.
[3] . همان، ج21، ص 93
[4] . همان، ج 20، ص 243.
[5] . صحيفه نور، ج 1، ص 150.
[6] . همان، ج 20، ص 242.
[7] . صحيفه نور، ج 1، ص 229.