مطالعه نزاع انسان با شيطان و شكستها و پيروزيهاي او در اين نبرد، هميشه مورد توجه انسانهايي بوده است كه به سعادت خود و همنوعانشان علاقمند بودهاند و از اين راه ميخواستند نقاط قوت و ضعف انسانها را بياموزند و به ديگران هم آموزش دهند تا با يك خودشناسي عميقتري به درك مسائل خويش و هستي دست يابند و در سايه اين شناخت، چهره يكي از سرسختترين دشمنان قَسم خورده بشريت و حيلهها و مكرهاي او آشكارتر گردد. اين انسانهاي وارسته، پيامبران و جانشينان به حق آنان هستند كه با اتصال به وحي، ميكوشند تا ماندگارترين سعادت را نصيب انسانها كنند.
شيطان و قسمهاي او عليه انسان
يكي از آموزشهايي كه رسولان خدا به آدميان هديه كردهاند، شناساندن موجودي است كه به هنگام رانده شدن از بارگاه الهي، چندين بار و با شدت، قسم ياد كرده است كه با هر وسيلهاي و در هر زمان و مكاني، انسانها را از مسير و صراط الهي باز دارد. ابليس كه سالها خداوند را عبادت كرده بود و در رديف ملائكه قرار گرفته بود از فرمان خداوند براي سجدة آدم سرباز زد. او علت سجده نكردنش را چنين توضيح داد: «من از او (آدم) بهترم زيرا كه مرا از آتش خلق كردي و او را از خاك».[1]خداوند نيز در مجازات اين موجود مغرور، او را از درگاه خود راند. شيطان با مشاهده اين وضع و به جاي پشيماني و توبه، باز گستاخ تر گرديد و خطاب به خداوند گفت: «چون مرا گمراه كردي من نيز در كمين بندگانت، در مسير مينشينم … ؛ آنگاه از پيش رو و از پشت سر و طرف راست و چپِ آنان در ميآيم و بيشتر آنان را هرگز شكرگزار نعمتت نخواهي يافت.»[2]«امام باقر ـ عليه السّلام ـ در حديثي در تفسير اين آيه فرمودهاند: «منظور از پيش رو اين است كه شيطان آينده و آخرت را در نظر انسان ساده و راحت جلوه ميكند و منظور از پشت سر هم اين است كه انسان را مشغول زراندوزي و بخل ورزيدن ميكند. معناي طرف راست هم آن است كه مسائل معنوي او را با ايجاد شبهات و شك و ترديد ضايع ميسازد و منظور از چپ هم زيبا نشان دادن مسائل مادي و شهواني در ديد انسان است.»[3] دشمني شيطان با انسانها و فرزندان آدم تا آنجا بيپرده است كه خداوند ميفرمايد: «شيطان دشمن آشكار شما است.»[4]
اصليترين راه نفوذ شيطان، نفس اماره انسان
انسان در اصل، موجودي روحاني و معنوي است؛ ولي چون به فرمان خدا و براي پرورش استعدادهاي معنوي خويش مدت محدودي را در زمين مادي و خاكي زندگي ميكند به ناچار روح او در قالب بدن جسماني قرار گرفته است تا روح و جسم به كمك هم به تكامل برسند. «براي زندگي در اين دنيا، انسان نيازمند برخي قدرتها و نيروهاي خاص است تا نيازهاي مادي او تأمين شود. از مهمترين اين قدرتها، قدرت شهوت براي توليد مثل، قدرت غضب براي دفع خطرها و پيروزي بر مشكلات و قدرت وهم و خيال براي تفكر و انديشه ميباشد. او ميبايد با استفاده از نيروي عقل و هدايت دينيِ پيامبران، تمام اين نيروها را در جهت رسيدن به قرب الهي كنترل و هدايت كند؛ ولي بسياري از انسان ها كنترل و هدايت نفس اماره خود را به دست عقل و دين نميدهند و از آنها غفلت ميكنند. همين غفلت، فرصت خوبي ميشود تا سكان هدايت باطن انسان در دستان بدترين دشمن او قرار گيرد. در چنين حالتي شهوت باعث فحشاء و زشتي و پليدي، نيروي غضب موجب ظلم و ستم به بيگناهان و نيروي وهم و تفكر باعث ريا و تكبر و … ميشود.»[5] شيطان در كمينگاه است و با سلاح خودِ (نفس اماره) انسان بر او ضربه ميزند. هنگامي كه اين شيطان بيروني با آن شيطان دروني (نفس اماره) متحد ميشوند آنچنان قدرتي پيدا ميكنند كه پيامبر خدا حضرت يوسف ـ عليه السّلام ـ نيز از آن هراسان ميشود و ميفرمايد: «همانا نفس اماره، انسان را به كارهاي زشت و ناروا واميدارد مگر آنكه خداي من رحم كند كه خداي من بسيار آمرزنده و مهربان است.»[6]
ظرافت كاريهاي شيطان
عالم و دانشمند بودن شيطان دومين عامل مغلوب شيطان شدن آدميان، است. اين عالم مغرور چندين هزار سال قبل از خلقت انسان در ميان فرشتگان و چندين هزار سال در بين مردم زندگي كرده و تجربههاي فراواني اندوخته است. او يك انسانشناس زبردست شده و تمام نقاط قوت و ضعف انسانها را خوب آموخته است. امام علي ـ عليه السّلام ـ در مورد شيوه كار شيطان ميفرمايند: «شيطان، پنهان در سينهها راه مييابد و آهسته در گوشها راز ميگويد. گمراه و پست است. وعدههاي دروغين داده و در آرزوهاي آنها به انتظار ميماند، زشتي گناهان را زينت ميدهد. گناهان بزرگ را كوچك ميشمارد و آرام آرام دوستان خود را فريب ميدهد.»[7]
برخي از ويژگيهاي فعاليت شيطان
1. تشويق به گناهان کوچک
گام به گام و آهسته آهسته انسان را فريب ميدهد و از گناهان كوچكي مثل تنبلي، بيكاري، بيحالي شروع كرده و انسان را به گناهان بزرگ ميكشاند. در قرآن كريم واژه خُطُوات الشيطان (گامهاي شيطان) پنج مرتبه تكرار شده است.
2. آسان نشان دادن راه هاي انحرافي
روشها و راه هاي غلط و منحرف را در نظر انسان آسان جلوه ميدهد. امام علي ـ عليه السّلام ـ فرمودهاند: «همانا شيطان راههاي خود را به شما آسان جلوه ميدهد.»[8]3. فريب دادن از طريق چيز هاي مورد علاقه
هر كس را با همان چيزي ميفريبد كه به آن علاقه دارد. عابدان را با عبادت رياكارانه، دانشمندان را با غرور علمي و جدلهاي غير منطقي ثروتمندان را از طريق فخر فروشي و اندوختن مال، فقيران را ازطريق آرزو هاي بلند و … .
4. وعده دورغ
وعدههاي دروغين ميدهد؛ در اين باره خداوند ميفرمايد: «شيطان آنان را بسيار وعده ميدهد و آرزومند ميكند؛ ولي آنان را چيزي به جز غرور و فريب وعده نميدهد.»[9]5. جلوه دادن زشتي ها
در آخر هم «شيطان كردار زشت آنان را در نظرشان زيبا جلوه ميدهد.»[10]برخي از زمينههاي موفقيت شيطان در گمراهي انسان
1. خانوادگي
زمينههاي خانوادگي انسانها كه باعث به وجود آمدن ضعفهايي در انسان شده و زمينه موفقيت ابليس ميشود عبارتند از: غذاي حرام، تبعيض بين فرزندان، تحقير، تربيت غلط و … .
2. اجتماعي
عواملي اجتماعي مثل دوستان ناباب، تعصبات بيجا، قوانين و سنتهاي غلط بشري، تلقين و تقليد غلط، شخصيتگرايي بجاي حقيقتگرايي، تعريف دين، رواج فساد و غيره.
3. اقتصادي
عوامل اقتصادي از قبيل: فقر، سرمايه داري، عدم اشتغال و … .
4. علمي
عوامل علمي و اعتقادي مثل كمعقلي، ضعف اعتقادات ديني و … .
بسياري از عوامل ديگر هم وجود دارد كه مسلمانان موظفاند در كنار جهاد اكبر و مبارزه دروني با شيطان، تمام اين عوامل بيروني را نيز از جامعه اسلامي برطرف كنند تا شيطانِ قسم خورده كاملاً بيسلاح شود.
بندگان خدا نااميد نميشوند.
هر چند كه ابليس در كار خود بسيار پرقدرت است؛ اما نبايد فراموش كرد كه او هم مخلوق ناچيز خداوند است و همه چيز تحت اراده و مشيت حكيمانه او قرار دارد. اگر شيطان در كمين است «همانا خداوند در كمينگاه است»[11]اگر شيطان نيرنگ باز است «همانا خداوند بهترين حيلهگران است»[12] و «سياست شيطان بسيار سست و ضعيف است»[13] نبايد ترسي از او به دل راه داد بلكه بايد از نفس خود ترسيد؛ زيرا «هر بدي كه به تو برسد از جانب نفس خودت است.»[14] و بايد در همه حال به خدا پناه برد و خود را از وسوسههاي شيطان در امان داشت. او هرگز قادر نيست بندگان خالص خداوند را بفريبد همانطور كه خود اعتراف كرده است همه را فريب ميدهم «مگر بندگان مخلصت را.»[15]
معرفي منبع جهت مطالعه بيشتر:
ـ راههاي خودسازي جوانان بر اساس رهنمودهاي بيشتر، سيد محمد تقي قادري، انتشارات استاد محمدي، چاپ اول، 1379.
پي نوشت ها:
[1] . اعراف/ 12.
[2] . اعراف/ 16 و 17.
[3] . برگزيده تفسير نمونه، زير نظر ناصر مكارم شيرازي، قم: دارالكتب الاسلاميه، چاپ چهارم، 1377، ج2، ص 31،.
[4] . اعراف/ 22.
[5] . امام خميني ـ رحمة الله عليه ـ چهل حديث، قم، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام، چاپ 5، 1373، ص 3 الي ص 34، (تلخيص)
[6] . يوسف/ 53.
[7] . نهج البلاغه، صبحي صالح، ترجمه محمد دشتي، قم، پارسايان، چاپ اول، 1379، خطبه 83.
[8] . همان، خطبه 121.
[9] . نساء/ 83.
[10] . انعام/ 43.
[11] . فجر/ 14.
[12] . آل عمران/ 54.
[13] . نساء/ 76.
[14] . نساء/ 79.
[15] . حجر/40.