چرا اهل سنت دست بسته نماز می خوانند؟
واجب نبودن تکتف (دست بسته نماز خواندن) نزد اهل سنت!
در ابتدا باید دانست که علاوه بر شیعیان، یکی از مذاهب اهل سنت به نام «مالکی»ها نیز نماز خود را بدون دست بسته، برگزار میکنند و هیچکدام از مذاهب چهارگانه اهلسنت، «تکتّف» را واجب نمیدانند، بلکه همانطور که در کتاب «الفقه علی المذاهب الاربعة» آمده، این عمل نزد سه مذهب حنفی، حنبلی و شافعی مستحب است:
«قرار دادن دست راست بر روی دست چپ زیر ناف یا بالای آن، نزد سه تن از ائمه مذاهب چهارگانه، سنّت است».[۱]
و همین عمل نزد مذهب مالکیه مکروه میباشد: «این کار (تکتّف) در نماز واجب را مکروه میدانم، امّا در نمازهای مستحبی اگر قیام طولانی گردد، این کار جایز است». [۲]
در بعضی از متون اهلسنت و مورد قبول وهابیت، تکفیر یا تکتّف (دست بسته نماز خواندن) از بدعتها و اضافات به دین دانسته شده، چنانکه در این متن آمده است:
«ثابت شده که مردم امر میشدند به تکتّف، ولی بر اساس حدیث ابوحمید گروهی معتقدند این زیاده (تکتّف) در نماز وجود داشته است. گروهی دیگر معتقدند باید به روایاتی که در آن تکتّف وجود ندارد و تعداد آنها نیز بیشتر است، عمل کرد. از سوی دیگر «دست بسته بودن» مناسبتی با افعال نماز نداشته و نهایتاً از باب کمک گرفتن در نماز است. به همین رو، امام مالک آن را در نماز واجب اجازه نداده و فقط در نماز مستحب، جایز شمرده است» [۴]،[۳]
خلاصه برخی از دلایل رد تکتف
شیعیان، روش و کیفیت نماز و عبادات خود را از اهل بیت علیهم السلام فرا گرفتهاند که نزدیکترین افراد به پیامبر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله هستند. از سوی دیگر دست بسته نماز خواندن در میان اهل سنت یک مورد اختلافی است؛ بنابراین به خوبی میتوان دریافت که روش شیعیان مطابق با واقع و بر اساس سنت و سیره پیامبر صلی الله علیه و آله است. علاوه بر اینکه:
اولاً، روایات تکتف (دست بسته نماز خواندن) در هالهای از اجمال و ابهام است.
ثانیاً، نقل آن، محصور به تعداد خاصی است.
ثالثاً، غالب سندهای آن ضعیف است.
رابعاً، در مقابل روایات تکتف، احادیثی وجود دارد که ظهور در عدم جزئیت و عدم استحباب تکتف در نماز دارد.
ابن رشد قرطبی میگوید:
«روایات صحیحهای از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وارد شده است که در آن خصوصیات نماز پیامبر ذکر شده است … و لذا جماعتی معتقدند لازم است روایاتی را بپذیریم که در آنها این زیادتی، یعنی تکتف وجود ندارد، زیرا نقلش بیشتر است» [۵]
از جمله روایاتی که با احادیث دست بسته نماز خواندن سازگاری ندارد، روایت ابوحمید ساعدی است، که جماعتی از محدثان آن را نقل کرده اند.
ابوحمید میگوید: «هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله به نماز میایستاد، دست هایش را محاذی [مقابل،موازی] دو شانه خود قرار میداد و تکبیر میگفت، تا آنکه هر عضوی از اعضاء او در جای خود به طور اعتدال قرار میگرفت. آن گاه قرائت خوانده و تکبیر میگفت، و دست هایش را هنگام تکبیر محاذی شانههایش قرار میداد. سپس به رکوع میرفت …» [۶]
از این حدیث چنین استنباط میشود:
۱ – بزرگان صحابه بیان کیفیت نماز پیامبر صلی الله علیه و آله را از او تقریر کرده اند.
۲ – او هنگام توصیف و بیان کیفیت واجبات و مستحبات نماز، اشارهای به تکتف هنگام قیام در نماز نکرده است؛ و بسیار هم بعید است که ذکر نکردن او را حمل بر نسیان و فراموشی کنیم، مخصوصاً با در نظر گرفتن اینکه اصل در قرار گرفتن دستها، رها شدن است نه بسته بودن.
نظر اهل بیت در مورد دست بسته نماز خواندن
با مراجعه به روایات اهل بیت علیهم السلام نیز پی میبریم که آنان از تکتف احتراز کرده و به تبع آن بر اساس ادله، فقهای شیعه نیز فتوای به حرمت داده اند، برای مثال:
محمد بن مسلم از امام صادق یا باقر علیهم السلام، نقل میکند که به آن حضرت عرض کردم:
«شخصی دست راستش را در حال نماز بر روی دست چپ خود میگذارد؟ حضرت فرمود:: این همان تکفیر است که نباید انجام شود.» [۷]
زراره از امام محمد باقر علیه السلام نقل میکند که ایشان فرمودند::
«بر تو باد به اقبال در نماز و از (قرار دادن دست راست بر روی دست چپ) احتراز کن، زیرا این عمل از کارهای مجوس است.» [۸]
با وجود روایات صحیح السندی که از طریق اهل بیت علیهم السلام رسیده، بر فرض اینکه روایات تکتف معتبر باشد امر آن دائر مدار سنت و بدعت است و شکی نیست که ترک آن به جهت احتمال بدعت، سزاوارتر است. [۹]
برخی علمای اهل سنت پس از آنکه نتواستند دلیل شرعی معتبر و قانع کنندهای برای استحباب تکتف بیابند، به برخی وجوه ذوقی و استحسانی تمسک کرده اند.
نووی در کتاب المجموع مینویسد: «اصحاب میگویند قراردادن دست روی دست بهتر از بیهوده کاری در نماز بوده و به تواضع و تضرع نزدیکتر است.» [۱۰]
در پاسخ به این استدلال باید گفت: اگر قرار باشد که شریعت به این صورت از ذوقیات و استحسانات ثابت شود دین ضایع میشود. وظیفه انسان در مقابل شریعت تعبد محض است. از طرفی به غیر از خلیفهٔ دوم کدام صحابی قائل به چنین چیزی بوده است؟ [۱۱]
بنابر بعضی نقلها دست روی دست گذاشتن کار اسیران عجم بود که خلیفه دوم این کار را پسندید و دستور داد مسلمانان در نماز چنین کنند. [۱۲]
پی نوشت:
۱ – الفقه علی المذاهب الاربعة، ج. ۱، ص. ۲۵۱،
۲ – المدونة الکبری، دار صادر، بیروت، ج. ۱، ص. ۷۴،
۳ – بدایة المجتهد و نهایة المقتصد، دار الفکر، بیروت، ج. ۱، ص. ۹۹،
۴ – adyannet.com
۵ – بدایة المجتهد، ج. ۱، ص. ۱۳۷،
۶ – سنن بیهقی، ج. ۲، ص. ۱۰۵، ح. ۲۵۱۷، سنن ترمذی، ج. ۲، ص. ۱۰۵، ح. ۳۰۴،
۷ – وسائل الشیعة، ج. ۴، باب ۱۵ از ابواب قواطع الصلاة
۸ – همان، ج. ۲.
۹ – علی اصغر رضوانی، اهل سنت واقعی، ص. ۲۷،
۱۰ – المجموع، ج. ۳، ص۳۱۳،
۱۱- hawzah.net
۱۲ – جواهر الکلام، ج. ۱۱، ص. ۱۹
منبع: سایت ستاره