طبق جهان بيني اسلامي تمام جهان و سراسر هستي مِلْك طلْق خداست و تصرف در آن بدون اذن او روا نيست. انسان بدون اجازه خدا حتي حق تصرف در خويشتن را ندارد، تا چه رسد به تصرف در ديگران؛ با چنين اعتقادي، تنها كساني حق حكومت دارند كه از سوي خداوند منصوب باشند.
اين افراد انبياي الهي و ائمه ـ عليهم السلام ـ هستند كه مستقيماً با اذن خدا بر مردم ولايت دارند و در زمان غيبت، نائبان امام زمان ـ عليه السلام ـ با شرايطي خاص و به طور غيرمستقيم از سوي خداوند براي ولايت برگزيده مي شوند. بنابراين، در نظام سياسي اسلام حكومت از آنِ خدا و منصوبين مستقيم و غيرمستقيم اوست.»[1]و چون اكثريت مردم ايران شيعه اثني عشري مي باشند و دل در گرو محبت حضرت مهدي(ع) دارند و نيز جمهوري اسلامي ايران به رهبري نايب امام زمان (عج) به پيروزي رسيد و اكنون نيز نايب عام آن حضرت رهبري آنرا بر عهده دارند و جد و جهدهاي فراواني صورت مي گيرد تا انقلاب اسلامي به آرمان هاي حضرت مهدي(ع) نزديك تر شود، كشور ايران را كشور امام زمان مي نامند.
امّا اين كه آيا پس از ظهور ايشان تمامي جهانيان مسلمان مي شوند؟ يا نه؟ در اين رابطه، ذكر اين نكته ضروري است كه از آيات قرآن و احاديث استفاده مي شود كه مستضعفين جهان سرانجام در يك انقلاب همگاني كه مهدي موعود (عج) رهبري آنرا بر عهده دارد بر مستكبرين پيروز مي گردند، رژيم هاي طاغوتي را براي هميشه سرنگون مي سازند و قدرت و اداره جهان را در دست مي گيرند. خداوند در قرآن مي فرمايد: « وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ» ( مي خواستيم كه بر مستضعفين جهان منت نهاده و آنان را پيشوا و وارث زمين قرار دهيم و در زمين به آنها قدرت و تمكن بخشيم.)[2]…
و مي فرمايد: « وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الأرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ (55) خدا به
كساني كه ايمان آورده و عمل صالح انجام داده اند وعده داده كه آن ها را در زمين خليفه گرداند چنان كه پيشينيان شان را جانشين کرد و نويد داده كه ديني را که براي شان برگزيده قدرت و نيرو بدهد و خوف آنها را به امن و آرامش تبديل كند تا او را پرستش كنند و برايش شريك قرار ندهد.»[3]در احاديث چنين آمده است كه مراد از آية شريفه حضرت مهدي و اصحاب و يارانش مي باشند و به وسيله آنهاست كه اسلام در تمام جهان گسترش مي يابد.»[4] رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ مي فرمايد: مهدي از فرزندان من است و به دست او خداوند شرق و غرب زمين را مي گشايد.»[5]با توجه به اين نكته كه روزي مي رسد كه بندگان صالح خدا وارث زمين مي شوند و گستردگي قيام آن ها به گستره عالَم است اكنون به اين نكته مي پردازيم كه آيا علاوه بر تسلط بر جهان، همه جهانيان هم مسلمان مي شوند؟ ظاهر بعضي آيات اين است كه كساني كه ادعاي يهوديت و نصرانيت دارند تا قيامت باقي خواهند ماند. خداوند متعال در سوره مائده مي فرمايد:« وَمِنَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى أَخَذْنَا مِيثَاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَسَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ» ما از كساني كه ادعاي نصرانيت داشتند پيمان گرفتيم. پس قسمتي از پندهاي ما را فراموش كردند، ما هم دشمني و كينه را تا قيامت در بينشان انداختيم.[6] در سوره آل عمران مي فرمايد:« إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَيْنَكُمْ فِيمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ » خدا به عيسي فرمود: من تو را گرفته به سوي خويش برآرم… و پيروانت را تا قيامت مسلط بر كفار گردانم.»[7]خداوند در آية اول مي فرمايد: «دشمني و كينه توزي را تا قيامت در بين نصاري خواهم انداخت و در آيه دوم وعده داده كه: نصاري تا قيامت برتر از كفار باشند. مقتضاي اين دو آيه اين است كه كيش نصاري تا قيامت و در عصر دولت مهدي نيز برجا خواهد ماند[8].از بعضي از احاديث نيز همين استفاده مي شود مثلاً ابوبصير مي گويد: به امام صادق ـ عليه السلام ـ عرض كردم: صاحب الامر با اهل ذمه ـ يهود و نصاري ـ چه مي كند؟ فرمود: مانند پيغمبر اكرم با آنان مصالحه مي كند آن ها هم با كمال ذلت جزيه مي دهند.[9]در مقابل اين آيات و روايات، احاديثي وجود دارد كه دلالت مي كنند در عصر دولت مهدي ـ عليه السلام ـ غير از مسلمان احدي روي زمين باقي نمي ماند آن حضرت دين اسلام را بر يهود و نصاري عرضه مي دارد هر كس پذيرفت از كشته شدن نجات مي يابد و هر كس امتناع ورزيد به قتل مي رسد.
اكنون كه روايات دو دسته شدند بر دانشمندان پوشيده نيست كه احاديث موافق قرآن بر احاديث مخالف مقدم اند و آن ها را از اعتبار ساقط مي سازند. بنابراين يهود و نصاري در عصر دولت مهدي باقي خواهند ماند ولي از عقيده تثليث و شرك دست بر مي دارند و خداپرست مي شوند و تحت الحماية حكومت اسلامي به زندگي خويش ادامه مي دهند در عين حال، دولت هاي باطل سقوط مي كنند و قدرت جهان در دست مسلمانان صالح واقع مي شود و دين اسلام دين جهاني و بر تمام اديان غالب مي گردد و بانگ توحيد از همه جا بلند مي شود.[10] امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: هنگامي كه قائم ما قيام كرد هيچ نقطه اي از زمين نيست جز اينكه آواي: «اشهد ان لا اله الا الله و ان محمداً رسول الله در آنجا بلند مي شود.»[11]
آيت الله مكارم شيرازي مي نويسند: … يكي از برنامه هاي اساسي آن مصلح و انقلابي بزرگ، توحيد صفوف در سايه توحيد مذهب است ولي نبايد ترديد به خود راه داد كه اين توحيد نه ممكن است اجباري باشد و نه اگر امكان اجباري در آن بود منطقي بود اجباري شود. مذهب با قلب و روح آدمي سر و كار دارد و مي دانيم قلب و روح از قلمرو زور و اجبار بيرون است… علاوه بر اين روش و سنت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ چنان كه قرآن هم گواهي مي دهد ـ بر اجبار نبوده كه «لا اكراه في الدين» لذا همواره اسلام اهل كتاب را به عنوان يك اقليت سالم پذيرفته و از آن ها مادام كه دست به تحريكاتي نزنند حمايت كرده است.
با توجه به اين كه در دوران حكومت آن مصلح بزرگ، همه وسايل پيشرفته ارتباط جمعي در اختيار او و پيروان رشيد او است و با توجه به اين كه اسلام راستين با حذف پيرايه ها، كشش و جاذبه اي فوق العاده دارد به خوبي مي توان پيش بيني كرد كه اسلام با تبليغ منطقي و پيگير، از طرف اكثريت قاطع مردم جهان پذيرفته خواهد شد و وحدت اديان از طريق اسلام پيشرو عملي مي گردد… امام صادق ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: … به خدا سوگند اي مفضّل اختلاف از ميان اديان برداشته مي شود و همه به صورت يك آيين در مي آيند؛ همان گونه كه خداوند عزّوجلّ مي گويد: دين در نزد خدا تنها اسلام است…»[12] و به اين ترتيب آئين توحيد و اسلام در همه خانه ها در درون زندگي همه انسان ها و در تمام دل ها وارد مي شود ولي با اين همه نمي توان گفت كه اقليت هاي كوچكي از پيروان اديان آسماني ديگر مطلقاً وجود نخواهد داشت… به هر حال اگر چنين اقليتي هم وجود داشته باشد، به صورت يك اقليت سالم و با حفظ شرايط اهل ذمه مورد حمايت آن حكومت اسلامي خواهد بود.»[13]خلاصه سخن: با ظهور آن حضرت گرچه شرق و غرب به دست او فتح مي شود و اكثريت قاطع جهان مسلمان مي شوند ولي دور از ذهن نيست كه اقليت هاي كوچكي از پيروان اديان آسماني ديگر وجود داشته باشد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. خورشيد مغرب، محمدرضا حكيمي.
2. عصر زندگي، محمد حكيمي.
3. چشم اندازي به حكومت مهدي، نجم الدين طبسي.
پي نوشت ها:
[1] . مصباح يزدي، محمدتقي، پرسش ها و پاسخ ها، تهيه و تدوين، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، چاپ باقري، ، ج 4-1، ص 49-48.
[2] . قصص/50.
[3] . سورة نور/55.
[4] . اميني، ابراهيم، دادگستر جهان، انتشارات شفق، چاپ قدس، چاپ 25، ص 239-238.
[5] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسة الوفاء، ج52، ص 378.
[6] . مائده/14.
[7] . آل عمران/55.
[8] . اميني، ابراهيم، دادگستر جهان، ص 305.
[9] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج 52، ص 381-376.
[10] . دادگستر جهان، ص 306.
[11] . بحارالانوار، ج 52، ص 340.
[12] . بحارالانوار، ج 53، ص 4 .
[13] . مكارم شيرازي، ناصر، حكومت جهاني مهدي، انتشارات نسل جوان، چاپ يازدهم، چاپخانه نمونه، ص 289-287.