خانه » همه » مذهبی » چرا با وجود اينكه دين اسلام طرفدار پيشرفت و توسعه است ولي ما شاهد توسعه و مدرنيته بودن كشورهاي لائيك هستيم و كشورهاي اسلامي و شيعي عقب افتاده هستند؟

چرا با وجود اينكه دين اسلام طرفدار پيشرفت و توسعه است ولي ما شاهد توسعه و مدرنيته بودن كشورهاي لائيك هستيم و كشورهاي اسلامي و شيعي عقب افتاده هستند؟

دين اسلام در هر دو جنبة فردي و اجتماعي زندگي انسان، موافق ومشوق توسعه است، قرآن با صراحت متذكر شده است كه انسان نبايد نصيب خود را از دنيا فراموش نمايد.[1] و در روايات پيشوايان معصوم ـ عليهم السلام ـ ترك دنيا به خاطر دين يا كنارگذاردن دين به خاطر دنيا ممنوع شده است.[2] بخش وسيعي از مباحث و ابواب فقه مربوط به مسائل روزمره زندگي انسان و تدبير امور دنيوي است، مانند ابواب تجارت و معاملات، اجاره، رهن، قضا، حدود، ديات و… . اما توسعه يافتگي يك جامعه، محقق نمي شود مگر با همت والاي انسان هاي شايسته درون آن جامعه، بنابراين ممكن است جامعه اسلامي، در نسل و عصري، استعداد و قابليت خود را به فعليت برساند و منبع فرهنگي پرفيضان و جوشاني از عناصر مساعد براي توسعه را ايجاد نمايد، و برعكس در نسل و عصري نتواند اين زمينه را فراهم كند. چنانكه كشورهاي موفق در امر توسعه تكنولوژي به ويژه مراحل پيشرفته آن، بدون رويارويي و هدايت فرهنگ عمومي افراد جوامع خودشان توان رسيدن به چنين مرحله اي را نداشتند.
بنابراين توسعة اقتصادي و رشد تكنولوژي ريشه در فرهنگ يك جامعه دارد كه با هدايت صحيح آن مي توان زمينه را براي تحقق پيشرفت و خود اتكايي در تكنولوژي هموار ساخت. حال براي روشن تر شدن مدعاي خودمان برخي از آن مباني فرهنگي كه موجب توسعه يافتگي برخي جوامع شده اند را نام مي بريم:
1. نگرش علمي، آمادگي براي تغيير و تحول و نوآوري: جوامع غربي به صورت يك باور فرهنگي، به علم و كارايي آن معتقد گرديده، براي حل مشكلات از متخصصين مربوط به هر رشته استفاده نمودند. روحيه استقبال از تغيير پذيري و گرايش به پويش و نوآوري، در نزد آنها يك ارزش محسوب مي شود. در جوامع پيشرفته، نظام آموزشي وظيفه دارد تا افراد را از سنين كودكي براي زندگي در محيطي پرتحول و تغيير پذير آماده سازند.
2. تعهد نسبت به كار: كار و فعاليت و روحيه تلاشگري، يكي از شرط هاي لازم براي توسعه در هر جامعه اي مي باشد و اين امر از ارزش هاي پذيرفته شدة جوامع توسعه يافته و پيشرفتة صنعتي است.
3. نظم پذيري جمعي و احترام به قانون: به طور كلي رعايت نظم، احترام به قوانين پذيرفته شده و رعايت آنها، زمينة‌ لازم براي توسعه و پيشرفت را مهيا مي سازد.
4. فرهنگ مشاركت عموم در برنامه ريزي ها و اجراي آنها: از آنجا كه توسعه با مشاركت وسيع همة‌ افراد جامعه ميسر مي گردد بايد همة افراد يك جامعه براي رسيدن به هدف واحد تلاش و كوشش نمايند.[3]دنياي غرب با تقويت زمينه ها و مباني فرهنگي مناسب، همراه با تلاش و كوشش خستگي ناپذير عموم مردم و تحمل سختي ها و رياضت هاي اقتصادي، سرانجام ميوة شيرين توسعه را براي عموم مردم، آن سامان به ارمغان آورد و با رسيدن به اين هدف انسان در دنياي پيشرفتة صنعتي، با تصرف و تغيير امكانات و منابع بالقوه ي موجود در طبيعت، از آنها در جهت افزايش سطح رفاه و آسايش خود استفاده نمود. بنابراين علت عقب ماندگي جوامع مسلمين را نمي توان به دين اسلام نسبت داد، چرا كه فرهنگ اسلامي در گوهر بالقوة‌ خويش مملو از عناصر مساعد توسعه است و بديهي است كه اگر وضع مسلمانان از لحاظ ذهني، عيني و روان شناسي اجتماعي، مناسب و هماهنگ با اين فرهنگ باشد به خوبي مي توان از آن بهره گرفت و در جهت توسعه مطلوب و مورد نظر اسلام حركت نمود. به عبارت ديگر مشكل كشورهاي اسلامي عدم به كاربستن و استفاده از منابع و ذخاير مادي و معنوي است.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. محمد تقي مصباح يزدي، ميزگرد دين و توسعه، مجلة معرفت، شمارة 9، تابستان 1373.
2. عباس حاج فتحعلي ها، توسعة تكنولوژي، تهران،‌ انتشارات دانشگاه علامه طباطبايي، 1372.

پي نوشت ها:
[1] . سورة قصص، آية 77.
[2] . بحارالانوار، ج 78، ص 321.
[3] . ر.ك: به: محمد جمال خليليان، اسلام و توسعه، قم، مركز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي، 1381، ص 12 ـ 16.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد