طبق دستور اسلام، زن باید هم بدن خود را به طور کامل – به جز صورت و دو کف دست – بپوشاند و هم باید پوشش او به گونهای باشد که برجستگیهای بدنش، نمایان نشود.[1]
در آیه 31 سوره نور، گفته شده است که زنان باید خمارشان(پوشش سرشان) را بر روی جیب خود(قسمت پایین یقه لباس) بیندازند. این عمل باعث میشود هم برجستگی سینهها پوشانده شود و هم قسمت گردن و بالای سینهها را از دید نامحرم مخفی کند.[2]
هدف از پوشش بدن زن، صرفاً جلوگیری از تحریک جنسی مردان نیست؛ چرا که «محرّک بودن»، به عنوان تنها شرط حجاب مطرح نشده است؛ بلکه در هر حال، زن باید بدن خود را از دید نامحرم پوشیده نگهدارد. دستور به حجاب، یکی از احکام فقهی است که برای خود فلسفه و حکمتهای خاصی دارد و ممکن است برخی از آنها از ما پوشیده باشد؛ همانگونه که فلسفه بسیاری از احکام، بویژه احکام عبادی برای ما روشن نیست. به عنوان مثال؛ زمانی که زن در منظر و دید نامحرم قرار ندارد و بخواهد نماز بخواند، باز باید همه بدنش را به جز قسمتهای استثنا شده(صورت، کفین، پا تا مچ) بپوشاند؛[3] این در حالی است که هیچ زمینهای برای بروز مسائل جنسی وجود ندارد؛ از اینرو باید بگوییم که ما پارهای از حکمتهای حجاب را نمیدانیم.
در آیه 31 سوره نور، گفته شده است که زنان باید خمارشان(پوشش سرشان) را بر روی جیب خود(قسمت پایین یقه لباس) بیندازند. این عمل باعث میشود هم برجستگی سینهها پوشانده شود و هم قسمت گردن و بالای سینهها را از دید نامحرم مخفی کند.[2]
هدف از پوشش بدن زن، صرفاً جلوگیری از تحریک جنسی مردان نیست؛ چرا که «محرّک بودن»، به عنوان تنها شرط حجاب مطرح نشده است؛ بلکه در هر حال، زن باید بدن خود را از دید نامحرم پوشیده نگهدارد. دستور به حجاب، یکی از احکام فقهی است که برای خود فلسفه و حکمتهای خاصی دارد و ممکن است برخی از آنها از ما پوشیده باشد؛ همانگونه که فلسفه بسیاری از احکام، بویژه احکام عبادی برای ما روشن نیست. به عنوان مثال؛ زمانی که زن در منظر و دید نامحرم قرار ندارد و بخواهد نماز بخواند، باز باید همه بدنش را به جز قسمتهای استثنا شده(صورت، کفین، پا تا مچ) بپوشاند؛[3] این در حالی است که هیچ زمینهای برای بروز مسائل جنسی وجود ندارد؛ از اینرو باید بگوییم که ما پارهای از حکمتهای حجاب را نمیدانیم.