پاسخ مطلب مزبور اين است که موارد زيادي از سالم ماندن اجساد برخي از مردگان در کتابها نقل شده است.[1]اما فلسفه و علت تازه ماندن برخي از اجساد شايد اسرار و نكته هاي فراوان وجود داشته باشد كه بر ما روشن نباشد اما آنچه مي توان گفت از جمله اين است چون ممكن است روح برخي افراد به دليل عظمت و معنويت خاصي كه دارند از طريق ارتباط خاصي كه نحوه آن بر همگان پوشيده است ارتباط خود را با بدنش حفظ كند و او را از پوسيدگي مصون و محفوظ بماند.[2] و همچنين حفظ بدن يك موهبت الهي است كه نصيب برخي مي شود لذا يكي از علماء گفته است: «وقتي شاه اسماعيل بغداد را تصرف كرد براي زيارت قبر امام حسين ـ عليه السلام ـ وارد كربلا شد چون از بعضي مردم شنيده بود كه حر بن يزيد رياحي را طعن مي زدند دستور داد قبر او را شكافتند، ديده شد كه حر به همان حالت كه كشته شده خوابيده است و دستمالي بر سر او بسته است چون آن دستمال را باز كردند خون جاري شد هر كاري كردند به غير آن دستمال كه امام حسين ـ عليه السلام ـ بر سر حر بسته بود خون بند نيامد بالاخره همان دستمال را دوباره بستند. از اين جا دانستند كه اين قضيه موهبت الهي است كه نصيب حر شده است و جزء كرامات حر محسوب مي شود.»[3]و هم چنين جريان صدوق نيز ميتواند جزء كرامات صدوق محسوب شود، زيرا صدوق در زمان غيبت صغري زندگي مي كرده است و با دعاي امام زمان (عج) به دنيا آمده است و جزء علماي بزرگ شيعه است، بعيد نيست خداوند او را به دليل توجه امام زمان (عج)، بدنش را از پوسيدگي مصون داشته باشد.[4]و نيز ممكن است برخي بدن ها بر اثر تقوا و طهارت شان از پوسيدگي مصون بماند لذا يكي از علماء در اين باره مي گويد: «… بدنهائي كه در ميان قبر است ممكن است نپوسد و درجة تقوي و طهارت روح تاثيري در اين لباس داخل قبر افتاده نموده و او را تازه نگاهدارد.»[5]علاوه بر نکات ذکر شده قدرت خداوند در راس همه اين گونه مسايل است يعني خداوند چون قدرت دارد پس مي تواند كه اجساد برخي از بندگان خود را به دلايل خاصي و مصلحت هاي خاصي كه خود مي داند از پوسيدگي حفظ نمايد.
و همچنين ممكن است برخي افراد به دليل شدت ولايت و محبت شان به اهل بيت ـ عليهم السلام ـ به چنين مقامي رسيده باشند كه بدن شان از پوسيدگي مصون باشد مثل جريان حر.
از همه اين موارد گذشته هيچ محذوري ندارد كه برخي افراد به دليل علاقه شان به بدن كه سالها با آن عبادت خدا را نموده است از خداوند بخواهد بدن او را همانند روح او از فنا و نابودي و پوسيدگي حفظ كند و اين دعاي او مورد قبول قرار گرفته باشد. از مجموع آنچه بيان شد مي توان نتيجه گرفت كه مسئله مصون ماندن بدن از پوسيدگي علل و عوامل متعددي داشته باشد كه به برخي از آنها اشاره شد.
علاوه بر نکات گفته شده که از جمله آن تقوا و طهارت آن شخص است چون بدن هر كسي سالم نمي ماند اين سلامت جسد دليل و شاهدي بر مسئله معاد و قيامت انسان ها باشد که با بدنهايشان وارد عالم محشر مي شوند و به اصطلاح دليلي بر معاد جسماني و روحاني باشد.
نكته اي كه در پايان بايد اشاره شود اين است كه آنچه بيان شد مربوط به سالم ماندن بدن افراد از طريق عادي است اما ممكن است كه از طريق غير عادي نظير موميايي كردن بدنهاي مرده كه در ساليان پيشين معمول بوده است يا از طريق پيشرفت علم پزشكي جديد كارهايي روي برخي بدنها انجام شود كه قرن ها سالم بماند. اين ربطي به مسئله ما ندارد و مورد ترديد هم نيست و ممكن است تاكنون مواردي يافته شده باشد و يا در آينده صورت گيرد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تنقيح المقال، ج 1، ص 260 و 261، چاپ سنگي، بي تا.
2. شيخ عباس قمي، فوايد رضويه، چاپ مطبعه علميه، قم، بيتا.
3. تنكابني، قصص العلماء، نشر مكتبه الاسلاميه، تهران، بي تا.
پي نوشت ها:
[1] . تهراني، محمد حسين، معاد شناسي، نشر حکمت، 1403 ق، ج3، ص 195، مجلس 17.
[2] . همو، ص 198.
[3] . تهراني، محمد حسين، معادشناسي، نشر پيشين، ج 3، ص 199.
[4] . همو، ص 194.
[5] . همان.