نذر عبارت است از نوعي پيمان با خدابراي انجام كاري، به هدف آن كه خواسته و نياز انسان برآورده شود. در آيات قرآن بر وفاي به نذر تأكيد شده است از جمله فرموده: «و ليوفوا نذورهم»[1] (و بايد به نذرهاي خود وفا كنند) وخدااز جمله صفات بندگان برجسته خودرا وفاي به نذر دانسته است: «و يوفون بالنذر»[2] (و به نذر خود وفا مي كنند.) در نذر چند چيز شرط است كه از مهم ترين آن دو شرط قصد قربت و خواندن صيغه مخصوص نذراست به گونه که اين معنا رابرساندکه فلان کاررابراي خداانجام مي دهد.
در احاديث شيعه وارد شده كه اگر كسي نذر خود را بدون ذكر متعلق (بدون اينكه بگويد اين نذر براي خداست) بياورد، نذرش باطل است.[3]بنابراين اينكه نذر براي خدا و به قصد قربت به ساحت مقدسش باشد، مطلبي است كه همه مسلمان ها بر آن اتفاق نظر دارند. چرا كه تمام مسلمانان، همان طور كه توحيد را در تمام مراتب آن پذيرفته اند، شرك را نيز در تمام مراتبش از جمله «شرك عبادي» كه بخواهند نذر را براي تقرب به غير خدا انجام دهند،از خود نفي مي كنند. در اين ميان پذيرفتن و اعتقاد به نذر براي ائمه ( عليهم السّلام ) اين توهم را ايجاد نموده كه آيا چنين كاري شرك نيست؟
وهابيت و نذر
وهابيت نذر براي غير خدا را در هر شكلي، مستلزم شرك دانسته و از آن نهي نموده اند. ابن تيميه در اين باره مي گويد: «هر كس براي پيامبر و يا پيامبران ديگر و اولياء چيز ي را نذر و يا قرباني نمايد، بسان مشركان مي گردد كه براي بت هاي خود نذر مي كردند يا قرباني مي نمودند، پس چنين كسي غير خدا را مي پرستد و با اين عمل كافر مي شود.»[4]
نقد نظر وهابيت
وهابيت از آن جا كه با مسأله نذر براي پيامبر و اولياء الهي، به صورت ظاهري و بدون توجه به تفاوت ذاتي عمل مسلمين با مشركين، برخورد نموده، دچار چنين اشتباه فاحشي در قضاوت شده است. اگر اين نظر وهابيت پذيرفته شود، بايد بسياري از اعمال مسلمين را مشركانه بدانيم. از جمله عمل حج و طواف خانهي خدا كه مسلمان ها به دور يك بناي سنگي، گردش ميكنند، شبيه عمل مشركين مي باشد كه سنگ و گِل را مورد پرستش قرار ميدادند. پس نبايد مشابهت ظاهري، ما را به قضاوت سطحي دربارهي يك عمل بكشاند، بلكه بايد روح عمل و دستوري كه از ناحيه دين درباره ي آن وارد شده را مورد توجه قرار دهيم. هدف شيعه از نذر براي امامان ( عليهم السّلام ) جلب رضايت خداوند و اهداي ثواب چنين عملي به روح شامخ ائمه(ع) مي باشد. و آن چه كه منشأ اشتباه وهابيت در نهي از اين گونه نذرها مي باشد، مغالطه نمودن دو قسم معناي« لام» در زبان عربي است. به اين معنا كه لام گاهي براي بيان غرض و غايت فعل به كار مي رود چنان كه قرآن از زبان همسر عمران مي گويد: «ربّ اني نذرتُ لك ما في بطني محررا»[5] (خداوندا من آن چه را كه در شكم دارم به عنوان آزاد، براي تو نذر نمودم) و گفته مي شود: نذرتُ لِلّه (براي خدا نذر نمودم) يعني هدف از نذر، تقرب به خداست. و گاهي «لام» براي بيان مصرف و انتفاع به كار مي رود. چنان كه خداوند فرموده: «انّما الصدقات للفقراء»[6] (مصرف صدقات براي فقراء است). لذا وقتي مي گوئيم: «نذرتُ للامام» (براي امام نذر كردم) يعني نذر براي خدا و ثواب آن را به روح امام اهداء نمودم. با توجه به نيت نذر كننده، متوجه مي شويم كه وي امام را به صورت مستقل مورد لحاظ قرار نداده، بلكه قصد اصلي وي تقرب به خداوند و اهداي ثواب نذر براي امام مي باشد. و چنين عملي، عين توحيد عبادي است.
مؤلف كتاب «صلح الاخوان» كه از دانشمندان اهل سنت مي باشد، ديدگاه اشتباه وهابيت درباره ي نذر را به نقد كشيده و مي گويد: مسأله (جواز و عدم جواز نذر) براساس نيت نذركنندگان و اعمال براساس نيت ها مي باشد. پس اگر قصد نذركننده، خود ميت و تقرب به وي باشد، چنين نذري جائز نيست. و امّا اگر قصد نذر كننده ، خود خداوند و نفع بردن زندگان از آن به وجهي از وجوه واهداء ثواب آن به ميت باشد، پس وفاء به نذر واجب است.»[7]
اهل سنت و احاديث نذر
از احاديثي كه اهل سنت درباره ي نذر نقل نموده اند بدست مي آيد كه آن چه مانع از نذر مي باشد اين است كه شخصي براي بتي يا در محلي كه سابقاً محل نگهداري بت ها بوده يا اعياد جاهلي در آن جا برگزار مي شده، نذر نمايد.از جمله اين احاديث، اين است كه زني نذركرده که در مكاني كه در جاهليت نذر مي كرده اند، نذر خود را انجام دهد.
پيامبر از وي پرسيد: آيا براي بت نذر كرده اي؟ زن پاسخ منفي مي دهد. پيامبر به وي مي گويد: كه به نذرش عمل كند.[8] و در روايت ديگري آمده كه شخصي نذر كرده است که در محلي خاصي قرباني نمايد، پيامبر -ص-پس از اطمينان از اين كه در آن جا بتي نبوده به وي مي گويد كه به نذرش عمل نمايد.[9] و در حديث ديگري پس از اطمينان پيامبر از عدم وجود بت در آن جا و عدم برگزاري اعياد جاهلي در آن مكان، به نذركننده مي گويد كه به نذرش عمل كند.[10]از اين احاديث به دست مي آيد كه قصد نذر كننده از انجام نذر، نبايد بت پرستي و يا تعظيم رسوم جاهليت و مشركانه باشد، اما نذر براي امام كه به منظور تقرب به خداوند و تعظيم شعاير الهي صورت مي پذيرد، ربطي به شرك ندارد.
شيعه و هدف از نذر براي امام
اين كه شيعه، ثواب نذر را به روح امام هديه مي كند پيروي از دستور خداوند است كه به مؤمنين سفارش نموده در جستجوي وسيله اي جهت تقرب به خدا باشند. «يا ايها الذين امنوا اتقوا الله و ابتغوا اليه الوسيلة»[11]اي كساني كه ايمان آورده ايد تقوا پيشه كنيد و جهت نزديكي به خداوند وسيله اي بجوييد.وشيعه معتقد است كه آل محمد-عليهم السلام-واسطه ي فيض الهي اند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تاريخچه نقد و بررسي عقايد وهابي ها، ترجمه كشف الارتياب في اتباع محمد بن عبدالوهاب، سيد محسن الامين، مترجم سيد ابراهيم سيد علوي، امير كبير، 67.
2. توحيد عبادت، شريعت سنگلجي، ص 52، انتشارات دانش
3. فرهنگ عقائد و مذاهب اسلامي، جعفر سبحاني، بخش دهم، (نذر براي پيامبران و صالحان)
پي نوشت ها:
[1] . حج/ 29.
[2] . انسان/ 7.
[3] . مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، دارالاحياء التراث العربي، چاپ سوم، 1403 هـ ، ج 101، ص 234، ح89 و 90 و 98 و 99.
[4] . فرقان القرآن، عزامي، ص 132، به نقل از: سبحاني، جعفر، آئين وهابيت، دفتر انتشارات اسلامي، چاپ ششم، 1373، ص 328.
[5] . آل عمران/ 35.
[6] . توبه/ 60.
[7] . خالدي، داود، صلح الاخوان، ص 102، به نقل از: اميني، الغدير، بيروت، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، 1414 هـ ، ج 5، ص 225 ـ 226.
[8] . سنن ابي داود، دارالحديث، 1391 هـ ، ج 3، ص 606، ح3312، باب 27 باب مايؤمر به من الوفاء بالنذر.
[9] . همان، ص 607، ح3313.
[10] . ر.ك: بحراني، البرهان في تفسير القرآن، ج 2، ص 292، و نيز سيوطي، الخصائص الكبري، باب اختصاص بالكوثر و الوسيله، ج 2، ص 225 ـ 226.
[11] مائده/35