با دقت در آياتي مانند: «و ان عليكم لحافظين، كراماً كاتبين، يعلمون ما تفعلون»؛[1] بدون شك به دست مي آيد که: نگاهباناني بر شما گمارده شده است، نگاهباني كه در نزد پروردگار مقرب و محترمند و پيوسته اعمال شما را مينويسند و از آن چه شما انجام ميدهيد، آگاهند و همه را به خوبي ميدانند. و آيه: «ما يلفظ من قولٍ الا لديه رقيب عتيد»؛[2] مي گويد: انسان هيچ سخني را تلفظ نميكند، مگر اين كه نزد آن فرشتهاي است مراقب و آماده براي انجام مأموريت و آيه «اذ يتلقي المتلقيان عن اليمين و عن الشمال قعيد»؛[3] مي فرمايد: به خاطر آوريد هنگامي كه دو فرشته راست و چپ كه ملازم شما هستند، اعمال شما را تلقي و ثبت ميكنند. با توجه به آيات فوق روشن ميشود منظور از حافظين، فرشتگاني هستند كه مأمور حفظ و نگهداري اعمال انسانها اعم از نيك و بد هستند. رقيب از اسماي حسناي خداوند است و به معني حافظ اعمال ميباشد. طبرسي گويد: رقيب يعني حافظي كه هيچ چيز از او پوشيده نيست، بنابراين مراد از رقيب در آيه، يعني حافظ و ضابط اعمال و كلمات است و عتيد يعني آماده و حاضر. پس رقيب يعني حافظي كه آماده ثبت اعمال است.[4]بدون شك خداوند قبل از هر كس، و بهتر از هر كس شاهد و ناظر اعمال آدمي است. ولي براي تأكيد بيشتر و احساس مسئوليت فزونتر مراقبان زيادي گمارده است كه يك گروه از آنها، همين فرشتگان هستند كه شاهدان اعمال در دادگاه قيامت موسومند.[5]امّا چرا اين فرشتگان را كرام الكاتبين ميگويند، در جواب بايد گفت:
1. توصيف فرشتگان به اين صفت، باعث ميشود تا انسانها بيشتر مراقب اعمال خويش باشند؛ زيرا هر قدر ناظر بر اعمال انسان، شخصيت والاتري باشد، انسان بيشتر از او ملاحظه ميكند و از انجام گناه شرمندهتر ميشود. تعبير به «كاتبين» در حقيقت تأكيدي است بر اين معني كه آنها به حافظه قناعت نميكنند، بلكه دقيقاً مينويسند و ثبت ميكنند و به اين ترتيب هرگز چيزي از آنها فوت نميشود و صغير و كبير را ثبت ميكنند.[6]تعبير به «يعلمون ما تفعلون» باز تأكيد مجددي است بر اين حقيقت كه آنها از همه اعمال شما بدون استثنا آگاهند و نوشتن آنها بر اساس همين آگاهي است.
2. يكي ديگر از كرامت فرشتگان اين است كه انسان اگر در ذهنش تصور و نيت عمل نيكي بيايد، ملائكه آن نيت و تصور را انجام شده تلقي مي کند و مينويسند، ميگويد اي كاش پول ميداشتم بيمارستان يا جاده ميساختم، امّا حالا ندارد. با اين قيد كه اگر داشت، همان نيت خير او را به حساب او مينويسند، امّا اگر نيت گناه كند تا زماني كه انجام ندهد به حساب او منظور نميكنند. هم چنين اگر عمل خيري انجام دهد، آن را ده برابر مينويسند.
3. كرامت ديگر ملائكه: اگر از ما يك گناه صادر شد، يك گناه بيشتر نمينويسند، و تا 7 ساعت مهلت ميدهند شايد انسان استغفار كند و همان يكي را هم ننويسند.[7]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تفسير نمونه، ج 26، ذيل آيات 10 تا 12 سوره انفطار، و ج 23 ذيل آيات 16و 17 سوره ق، و ج 12 ذيل آيات 47 تا 49 سوره كهف.
2. تفسير الميزان، ج 13، ذيل آيات 47 تا 49 سوره كهف.
3. شاهدان اعمال، استاد توكل، نشر مشرقين، چ اول، تابستان 1380، از صفحه 157 تا 210.
پي نوشت ها:
[1] . انفطار/ 10 و 11 و 12.
[2] . ق/ 17.
[3] . ق/ 16.
[4] . ر.ك: قرشي، سيد علي اكبر، قاموس قرآن، تهران، انتشارات دار الكتب الاسلاميه، چاپ هفتم، 1376، مجلدات سوم و چهارم، ص 113 و ص 289.
[5] . ر.ك: مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج 20، صفحات 254 تا 258، ذيل آيات 20 و 21، سوره فصلت.
[6] . ر.ك: طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ج 13، ذيل آيات 47 تا 49 سوره كهف، و هم چنين تفسير نمونه، ج12، ذيل همان آيات.
[7] . ر.ك: استاد توكل، شاهدان اعمال، انتشارات مشرقين، چاپ اول، 1380، ج 2، ص 192 و 193.