پاسخ در چند محور ارائه مي شود:
1. درباره فراز اول پرسش بايد گفت: اگر در يك مدرسه اي برخي دانش آموزان درس و مشق را به خوبي بخوانند و بنويسند، و برخي با بازي گوشي هاي خود نسبت به وظايف درسي خود بي اعتناي كنند و درس نخوانند و به تكاليف خود عمل ننمايند. و از سوي آموزگاران و مسئولين مدرسه همه آن شاگردان يكسان باشند و براي دانش آموزان درس خوان پاداش و براي شاگرداني كه درس نمي خوانند كيفر داده نشود جا دارد اين سوال مطرح شود كه چرا همه شاگردان آن مدرسه به يك چشم ديده مي شود و چرا به شاگردان درس خوان پاداش و به دانش آموزان بازي گوش كيفر داده نمي شود؟
اما اگر به عكس براي شاگردان درس خوان پاداش هاي گوناگون در نظر گرفته شود و از سويي هر سال به كلاس بالاتر برود و آينده خوب داشته باشند، و دانش آموزان بازي گوش كيفر بينند و از ارتقا به كلاس هاي بالاتر محروم شوند. هرگز جاي براي سوال ياد شده نخواهد بود. مسئله خلقت بهشت و جهنم نيز چيزي شبيه همين مثال است. يعني بهشت در واقع پاداش انسان هاي نيكوكار است كه در كلاس دنيا به وظايف و تكاليف خود خوب عمل كرده و خداوند براي پاداش عمل آنها بهشت را با آن همه نعمت هايش خلق كرده است. و جهنم براي افراد ناصالح كه در كلاس دنيا به وظايف خود عمل نكرده اند خلق شده است. و اگر چنين نمي شد يعني براي كارهاي نيك پاداش بهشتي داده نمي شد و براي افراد بدكار كيفر جهنمي در نظر گرفته نمي شد؛ جاي اين پرسش و اشکال بود که تفاوت خوبان و بدان در چيست؟و چرا همه يكسان شده اند، و يا مظلومان مي گفتند چرا حق شان از ظالم ها گرفته نمي شود و چراهايي از اين قبيل، پس خلقت بهشت و جهنم حكيمانه بوده است و يكي از دلايل آفرينش بهشت و جهنم آن است كه نيكوكاران در بهشت پاداش بگيرند، و تبهکاران در جهنم كيفر دريافت كنند.[1]2. بهشت و جهنم شكلي به معناي شكل هندسي اگر هم دارد شايد براي ما قابل درك نباشد، لکن در قرآن اين گونه آمده است که بهشت هشت در دارد ، و جهنم هفت در دارد و اين درها طبقاتي هستند كه هر يك بالاي ديگري است[2]. و در قرآن نيز آمده: (لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ)[3] براي جهنم هفت در است.
. اما در آيات و روايات درباره اوصاف بهشت و جهنم زياد سخن گفته شده است. مثلاً درباره بهشت در قرآن كريم آمده: (وَ جَنَّةٍ عَرْضُها كَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ)[4] يعني گسترده و پهنه بهشت به اندازه آسمان و زمين است. در جاي ديگر فرمود: (جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ)[5] بهشت هايي كه از زير درختان آنها نهرهاي آب روان جاري است. و يا در جاي ديگر فرمود: (لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِها غُرَفٌ مَبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ)[6] يعني براي پرهيزكاران غرفه هايي است و بر فراز آن غرفه هائي ديگر و از زير آنها نهرها جاري است. درباره جهنم گفته شده : واژه جهنم به معناي چاه عميق است. و جهنم هفت در دارد و اين درها طبقاتي هستند كه هر يك بالاي ديگري است[7]. و در قرآن نيز آمده: (لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ)[8] براي جهنم هفت در است.
3. اما نعمت هاي بهشتي فراوان است كه در اين جا به چند نمونه از آن ها اشاره مي شود:
1. در بهشت هرگونه نعمت و لذت كه دل انسان بخواهد وجود دارد قرآن فرمود: (وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ)[9] يعني در بهشت آنچه دل مي خواهد و چشم از آن لذت مي برد موجود است.
2. درمورد لباس هاي اهل بهشت فرمود: (وَ يَلْبَسُونَ ثِياباً خُضْراً مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ)[10] يعني آنها لباس هاي زيبائي به رنگ هاي سبز از حرير نازك و ضخيم مي پوشند.
3. و نيز آمده: (مُتَّكِئِينَ عَلى فُرُشٍ بَطائِنُها مِنْ إِسْتَبْرَقٍ)[11] اين در حالي است كه بهشتيان به بسترهايي که حرير و استبرق آستر آنهاست تکيه زده اند.
4. و نيز فرمود: (وَ فاكِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ وَ لَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ)[12] يعني ميوه هاي گوناگون و گوشت پرنده هاي مختلف و هر چه مورد علاقه شان باشد.
5. و نيز فرمود: (لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا تَأْثِيماً إِلاَّ قِيلاً سَلاماً سَلاماً)[13] يعني در بهشت نه سخن لغو و بيهوده اي مي شنوند، نه گفتاري گناه آلود، تنها چيزي كه مي شنوند سلام است و سلام، آنچه بيان شد تنها نمونه هاي اندكي از پاداش هاي بهشتي است.
4. درباره عذاب هاي جهنم نيز تنها به چند نمونه اشاره مي شود:
1. قرآن كريم فرمود: (إِذِ الْأَغْلالُ فِي أَعْناقِهِمْ وَ السَّلاسِلُ يُسْحَبُونَ فِي الْحَمِيمِ ثُمَّ فِي النَّارِ يُسْجَرُونَ)[14] يعني در آن هنگام غل ها و زنجيرها بر گردن آنها قرار گرفته و آنها را مي كشند و در آبي سوزان وارد مي كنند، سپس در آتش دوزخ افروخته مي شوند.
2. و نيز فرمود: (تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فِيها كالِحُونَ)[15] يعني شعله هاي سوزان آتش هم چون شمشيرها به صورت هاي شان نواخته مي شود و در دوزخ چهره اي در هم كشيده دارند.
3. و نيز فرمود: (كُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَيْرَها لِيَذُوقُوا الْعَذابَ)[16] هر گاه پوست هاي تن آنها بر اثر آتش عريان شود ، پوست هاي ديگري به جاي آن قرار مي دهيم تا كيفر بچشند. (اعاذنا الله و اياكم و جمعين المؤمنين و المؤمنات)
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. ناصر مكارم، پيام قرآن، ج 5 و 6، نشر مدرسه اميرالمؤمنين قم، 1370 شمسي.
2. ناصر مكارم، تفسير نمونه مجلدات: 18 ص 490، 15 ص 35، 8 ص 232، 21 ص 339، 26 ص 232، 14 ص 339، نشر دارالكتب الاسلاميه تهران، 1378 شمسي.
3. امام خميني معاد از ديدگاه امام خميني، نشر موسسه آثار امام، 1378 شمسي.
پي نوشت ها:
[1] . مكارم شيرازي، ناصر، پيام قرآن، قم، نشر مدرسه اميرالمؤمنين، 1370 ش، ج 6، (معاد 2)، ص 409.
[2] . مكارم شيرازي، ناصر، پيام قرآن، نشر پيشين، ج 6، ص 399.
[3] . حجر/ 44.
[4] . حديد/ 21.
[5] . آل عمران/ 15.
[6] . زمر/ 20.
[7] . مكارم شيرازي، ناصر، پيام قرآن، نشر پيشين، ج 6، ص 399.
[8] . حجر/ 44.
[9] . زخرف/ 71.
[10] . كهف/ 31.
[11] . الرحمن/ 54.
[12] . واقعه/ 19.
[13] . واقعه/ 25.
[14] . مؤمن/ 71.
[15] . مؤمنون/ 104.
[16] . نساء/ 56.