خانه » همه » مذهبی » چرا خداوند در سوره مسد بجاي نفرين به خود ابولهب، دستان او را لعنت مي كند؟

چرا خداوند در سوره مسد بجاي نفرين به خود ابولهب، دستان او را لعنت مي كند؟

آيه نخست سوره مسد درباره ابولهب عموي پيامبر و يكي از چهره هاي با نفوذ بني هاشم از قبيله قريش است. اين آيه نفريني متوجه دستان ابولهب مي كند:«تَبَّتْ يَدَا أَبىِ لَهَبٍ وَ تَب»بريده باد هر دو دست ابو لهب.اكثر لغت شناسان ريشه “تبب” را در فعل تبّت به معناي خسران، هلاكت و نيز تداوم خسران دانسته اند؛[1] اما برخي نيز معناي نفرين را براي gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - چرا خداوند در سوره مسد بجاي نفرين به خود ابولهب، دستان او را لعنت مي كند؟اين واژه صحيح دانسته اند. درباره سبب نزول اين آيه و نفرين كردن ابولهب روايات چنين مي گويند كه وقتي ابولهب نخستين دعوت علني پيامبر را شنيد، به وي گفت: “تبّا لك” (لعنت بر تو) و به همين دليل اين سوره نازل شد و نفرين را به خود ابولهب برگردانيد. او در تكذيب گفته ‏ها و دعوت پيامبر و نبوتش و در آزار و اذيتش اصرار مى ‏ورزيد، و در اين راه از هيچ گفته و عملى فروگذار نمى‏ كرد. اما اين روايات نشان نمي دهند كه چرا اين آيه بجاي نفرين كردن خود ابولهب و گفتن «تبّا لابي لهب» دستان او را نفرين مي كند. برخي تفاسير اينگونه پاسخ مي دهند كه دستها كاربرد ادبي دارند و براي اينكه به توصيف اعمال فيزيكي متعدد ابولهب عليه پيامبر بپردازند به دستان او اشاره كرده اند. [2]به عنوان نمونه علامه طباطبايي معتقد است كلمه” يد” در اين آيه به معناى لغويش نيست، بلكه كنايه است از قدرت آدمى، چون دست در انسان عضوى است كه مقاصدش به وسيله آن انجام مى‏  شود، و بيشتر كارهاى آدمى را به دست او نسبت مى‏ دهند، و تباب و خاسر شدن دست به معناى بى ‏نتيجه شدن اعمال آدمى، و بلكه نتيجه معكوس دادن آن است، و يا به عبارت ديگر به معناى باطل شدن اعمال او و به نتيجه نرسيدن آن است، به طورى كه زحماتش هدر رود و مورد استفاده ‏اش قرار نگيرد. بنابراين طبق اين تفاسير در اين آيه تنها معناي كنايي واژه “يد” مدنظر است.[3] اما روايتي وجود دارد كه مكه دوران جاهلي را به تصوير مي كشد. ابولهب در دوران جاهليت در يك دزدي شركت كرده بود كه بايد دستانش را به مجازات آن قطع مي كردند، اما به دليل جايگاه او در مكه وساطت بزرگان مورد مجازات قرار نگرفت.
داستان از اين قرار است كه ابولهب همراه چند تن از اقوام هرازچند گاهي مجلس بزمي برپا مي كردند. از قضا روزي بي پول شدند و ديگر نتوانستند نوشيدني و خوراكي هاي بزمشان را تهيه كنند.لذا ابولهب پيشنهاد داد غزالي طلايي را كه قبلا پدرش عبدالمطلب به كعبه اهدا كرده بود بدزدند. (گفته شده عبدالمطلب اين غزال را هنگام حفر مجدد چاه زمزم از درون زمين يافته بود.) اين غزال را مي دزدند و بين خود تقسيم مي كنند و هزينه بزمشان را تامين مي نمايند. قريشيان با اطلاع از مفقود شدن غزال خشمگين مي شوند و به جستجوي دزدان مي پردازند و آنها را دستگير مي كنند و تصميم مي گيرند با قطع دست دزدان آنها را مجازات كنند. اما ابولهب در اين ميان با توجه به جايگاه ممتازش دست خود را نجات داد . گفتني است كه ابولهب گاه با عنوان «سارق غزال الكعبه» شناخته مي شده است.
اين داستان در روايات اسباب نزول سوره مسد ذكر نشده است، اما مي توان اين داستان را با دو آيه نخست سوره مسد مرتبط دانست . چرا كه معناي ضمني اين آيات ظاهرا چنين است كه حتي اگر ابولهب يكبار حرم مقدس الهي را هتك حرمت كرد و از مجازات معمول براي دزدي گريخت، خداوند چنين مقرر داشته كه عن قريب دو دستش به جزاي كارش برسند. اين بار نه جايگاه خانوادگي، نه مال و نه هيچ چيز ديگر نمي تواند او را رهايي بخشد. بنابراين با شروع دشمني او با پيامبر و اذيت و آزار او اين خاطره كهن زنده شد و سوره مسد نازل شد تا گناهان و جرايم گذشته و امروز او عليه خداوند و فرستاده اش را محكوم كند.[4] بنابراين مي توان دو ديدگاه را در اين زمينه مد نظر قرار داد. اول اينكه معناي واژه “يد” را در اين آيه كنايي بدانيم و عبارت «تبت يدا ابي لهب» را به معناي «تبت لابي لهب» دانسته و نفرين به دستان ابولهب را نفرين به خود ابولهب بگيريم. دوم اينكه اين نفرين را به ماجراي دزدي ابولهب از خانه كعبه و فرار از مجازات قطع دستانش بدانيم. طبق اين ديدگاه كه توسط يكي از شرق شناسان مطرح شده خداوند در سوره مسد ابولهب را به جرم تمام گناهانش چه در گذشته و چه در زمان پيامبر نفرين كرده است.
پي نوشت:
[1] . كتاب العين، فراهيدي، خليل بن احمد، قم، انتشارات هجرت، 1410 ق، ج‏8، ص: 110؛ لسان العرب، ابن منظور، بيروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414 ق،ج‏1، ص: 226؛ المفردات في غريب القرآن، راغب اصفهاني، دارالعلم الدار الشامية،دمشق،1412ق، ص: 162
[2] . دستان ابولهب و غزال كعبه: نگاهي به تفسير سوره مسد، اري ربين، مرتضي كريمي نيا، ترجمان وحي، بهار و تابستان 1388،ش25، ص60-62
[3] . ترجمه تفسير الميزان، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه قم، 1374، ج‏20، ص: 664
[4]. دستان ابولهب و غزال كعبه: نگاهي به تفسير سوره مسد، اري ربين، مرتضي كريمي نيا، ترجمان وحي، بهار و تابستان 1388،ش25، ص60-66با تلخيص

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد