مي توان اين سوال را اين گونه نيز طرح كرد كه آيا ممكن است خداوند موجودي را با صفت بدي بيافريند، و سپس آفرينش خود را ستايش كند؟ خداوند در آيه 4 سوره تين صريحا مى فرمايد: «لقد خلقنا الانسان فى احسن تقويم»(ما انسان را به بهترين صورت و ساختمان آفريديم).
مسلما منظور اين نيست كه ظاهر انسان خوب و باطنش زشت و بد است ، بلكه كل خلقت انسان به صورت (احسن تقويم) است. آيات ديگرى نيز در قرآن هست كه مقام والاى انسان را مى ستايند، اين ها چگونه با برخي بدي هايي كه در انسان ها ديده مي شود سازگاري دارد؟
پاسخ همه اين سؤ الات با توجه به يك نكته روشن مى شود، و آن اين است كه خداوند نيروها و غرائز و صفاتى در انسان آفريده است كه اينها بالقوه وسيله تكامل و ترقى و سعادت او محسوب مى شوند، بنابراين صفات و غرائز مزبور ذاتا بد نيست ، بلكه وسيله كمال است ، اما هنگامى كه همين صفات در مسير انحرافى قرار گيرد، و از آن سوء استفاده شود، مايه نكبت و بدبختى و شر و فساد خواهد بود.
به عنوان مثال حرص نيروئى است كه به انسان اجازه نمى دهد به زودى از تلاش و كوشش بازايستد، و با رسيدن به نعمتى سير شود، اين يك عطش سوزان است كه بر وجود انسان مسلط است، اگر اين صفت در مسير تحصيل علم و دانش به كار افتد و انسان حريص در علم و يا به تعبير ديگر تشنه و عاشق بى قرار علم باشد، مسلما مايه كمال او است، اما اگر آن در مسير ماديات به كار افتد مايه شر و بدبختى و بخل مى گردد.
به تعبير ديگر: اين صفت شاخه اى از حب ذات است ، و مى دانيم حب ذات چيزى است كه انسان را به سوى كمال مى فرستد، اما اگر در مسير انحرافى واقع شود به سوى انحصارطلبى ، و بخل و حسد و مانند آن پيش مى رود.
در مورد مواهب ديگر نيز مطلب همين گونه است ، خداوند قدرت عظيمى در دل اتم آفريده كه مسلما مفيد و سودمند است ، ولى هر گاه از اين قدرت درونى اتم سوء استفاده شود و از آن بمب هاى ويرانگر بسازند، نه نيروگاه هاى برق و وسائل صنعتى ديگر، اين مايه شر و فساد خواهد بود.
و با توجه به بيان فوق ، مى توان ميان تمام آياتى كه در قرآن مجيد درباره انسان وارد شده است جمع كرد.[1]
پي نوشت:
[1] . تفسير نمونه،دارالكتب الاسلاميه، 1374، جلد 25، ص28و29