خانه » همه » مذهبی » چرا در ايران كه داراي حكومت جمهوري اسلامي است فساد پنهاني(اداري) وجود دارد؟

چرا در ايران كه داراي حكومت جمهوري اسلامي است فساد پنهاني(اداري) وجود دارد؟

درباره پاسخ به سؤال فوق بايد گفت :
كه هيچ حكومتي نمي‎تواند ادعا كند كه فساد اداري درون آن وجود ندارد، زيرا براي تبعيت كامل افراد از قوانين و مقررات بايد شناخت كافي و اعتقاد قلبي به قوانين آن نظام در سطح بالايي در تمام كارگزاران و كارمندان، وجود داشته باشد. در حالي كه در حال حاضر چنين امري ممكن نيست و بشر به دليل وجود اميال و خواهش‎هاي نفساني ممكن است درصدد كسب مال و ثروت، و جاه و مقام از طريق غير مجاز وغير مشروع باشد كه منجر به بروز پديده فساد اقتصادي و يا مفاسد ديگر مي شود، زيرا از طرق معمول دستيابي به خواهش ها و خواسته ها دشوار و طولاني به نظر مي‎رسد .
از همين روي برخي مخفيانه قانون شكني، زد و بند، اختلاس، كلاه برداري، پرداخت رشوه و… مي‎كنند، مثلاً مسئولين منحرف يک گمرك ، براي ثروت اندوزي با گرفتن رشوه‎هاي كلان، مانع ورود و خروج كالاهاي ممنوعه نمي‎شوند، يا در انتخابات، افراد با زد و بند پنهاني با مقامات محلي، براي رسيدن به پست و مقام،‌آراء مردم را مخدوش مي‎كنند.
بايد با پيش زمينه هاي فساد و عوامل آن مقابله كرد و موفقيت هر حكومتي در اين زمينه منوط به عواملي، مانند:افزايش قدرت فرهنگ عمومي مقابله با فساد و انحرافات ،وجود ابزار كنترل و نظارت،استقرار امنيت و وجود حكومت مقتدر براي مقابله با مفاسد، استقلال اقتصادي، سياسي و…مي باشد. لذا مثلاً در جامعه‎اي كه دچار جنگ داخلي و آشوب است و از ابزار نظارت خوبي برخوردار نيست، نمي‎توان توقع داشت بتواند در راه مبارزه با فساد و كنترل آن موفقيت حاصل كند.

راه كارهاي جلوگيري از فساد:
وجود فساد در هر حكومتي سد بزرگي در راه پيشرفت و اجراي عدالت است و براي رفع آن تمامي حكومت‎ها در تلاش هستند، مگر اينكه خود مبتني و مروج فساد باشد، اما در جامعه اسلامي كه واجد حكومت اسلامي است از طرقي مي‎توان فساد را محدود كرد كه برخي از آنها به شرح ذيل مي باشند:
1. از طريق تقويت بنيه مذهبي مردم و ترويج فرهنگ اسلامي در ميان آحاد مردم به خصوص كساني كه در پست‎هاي كليدي خدمت مي‎كنندو همچنين افراد شايسته و متدين براي مناصب و پست هاي حساس انتخاب شود.
2. قانون مداري و ظلم ستيزي در فرهنگ جامعه، نهادينه شود تا افراد جامعه نسبت به وضعيت اطراف خود بي‎تفاوت نباشند و بايد وظيفه ديني خود را در زمينه امر به معروف و نهي از منكر انجام دهند. نيز پديد آمدن اين معضل اجتماعي بستگي زيادي به خود مردم هم دارد و راه درمان آن طبق بيان قرآن كريم اين است كه:« إن الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بأنفسهم»؛ خداوند متعال سرنوشت هيچ قوم و ملتي را تغيير نمي‎دهد، مگر آنكه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند.[1] لذا براي مقابله با هرگونه فسادي اجتماعي، اراده جمعي و خواست عمومي لازم است و اگر افرادي منفعت طلب مانع مقابله با فساد شوند و مردم هم مخالفتي نشان ندهند، تغييري در كاهش ميزان مفاسد داده نخواهد شد.
3. نظارت و مراقبت دقيق بر رفتار مجريان، براي جلوگيري از سوء استفاده از منصب و ظلم و تعدي به مردم ،که منجر به يأس و بدبيني مردم به حكومت و از هم پاشيدگي نظام جامعه مي‎شود؛مراقبت و نظارت دائمي بر كارهاي مأموران ضرورت دارد و بايد يك نظام بازرسي دقيق و مطمئن كه گزارش‎هاي صحيح و قابل اعتمادي درباره كارمندان و كارگزاران مي‎دهد، ايجاد شود تا افراد متعهد و وفادار، تشويق و حمايت، و افراد خاطي و متقلب، توبيخ و از تداوم خطاي آنان جلوگيري شود.
پس بايد براي از بين بردن مفاسد يا حداقل محدود كردن آنها نيروهاي متعهد و متخصص را شناسايي كرد و پست‎هاي مهم و كليدي را به آنان داد و در اين راه مسائل ديگر مثل ظاهر افراد، عضويت در فلان جناح و امثال آن نبايد ملاك انتخاب باشد. حضرت علي ـ عليه السّلام ـ درباره مناصب مهم مي‎فرمايند:« من نصب نفسه للناس اماما فليبدع بتعليم نفسه قبل تعليم غيره و ليكن تأديبه بسيرته قبل تأديبه بلسانه و معلم نفسه و مؤدبها احق بالاجلال من معلم الناس و مؤدبهم» كسي كه خود را در مقام پيشوايي و امام مردم قرار مي‎دهد بايد پيش از آنكه به تعليم ديگران بپردازد به تعليم خويش بپردازد و بايد تأديب كردن او به کردارش ،پيش از تأديب كردن به زبانش باشد. كسي كه معلم و ادب كننده خويش است به احترام سزاوارتر است از كسي كه معلم و مربي مردم است.(نهج البلاغه،حکمت 73)از اين حديث مي‎فهميم كه حاكمان و كارگزاران بايد خودساخته باشند و كساني كه شايستگي لازم را براي مناصب و پست‎هاي مهم ندارند، نبايد در آنها وارد شوند، زيرا خود و جامعه را به تباهي و فساد مي‎كشانند. و با تشكيل باندهاي پنهاني و زير زميني رانت خواري، رشوه و…، موجب ازدياد مفاسد به صورت مخفي و كلان در سطح اجتماعي مي شوند كه آثار و تبعات شوم اقتصادي، سياسي و اعتقادي در سطح وسيع بر جامعه دارد.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. نظريه حقوقي اسلام، حقوق متقابل مردم و حكومت، محمد تقي مصباح يزدي؛ تدوين و نگارش: محمد مهدي كريمي‎نيا؛ مركز انتشارات مؤسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره) ، قم، 1382.
2. فلسفه حقوق؛ قدرت الله خسروشاهي، مصطفي دانش پژوه، نشر: انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني‎(ره) چاپ ششم؛ قم: تابستان 1381.
3. آيين كشورداري از ديدگاه حضرت علي ـ عليه السّلام ـ ، تأليف محمد فاضل لنكراني، تقرير و تنظيم: حسين كريمي، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ پنجم؛ قم: 1376.
4. شاكرين، حميدرضا، پرسش‎ها و پاسخ‎ها، دفتر هشتم، انتشارات پارسايان، چاپ اول، قم: پاييز 82.

پي نوشت:
[1]. رعد/11.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد