در صورتى حکومت را به آراى مجدد عمومى مى گذارند که اکثریت مردم با اصل آن مخالف و معترض باشند و در هیچ کجاى دنیا تا مخالفت با حکومتى به حد اکثریت مردم نرسد، همه پرسى صورت نمى گیرد؛ زیرا پیشرفت هر مملکتى نیاز به ثبات و برنامه ریزى هاى دراز مدت دارد و با روزمرگى برنامه ریزى، کارى پیش نخواهد رفت. در ایران نیز وقتى سى میلیون نفر به پاى صندوق هاى رأى در انتخابات متعدد مى روند، یا در فراخوان های رهبری و مناسبت های انقلاب و راهپیمایی ها و…حضوری چشم گیر دارند معنایش این است که بیش از 90درصد یا حداقل درصد قابل توجه یاز از کسانى که شرایط رأى دادن را دارند، اصل قانون اساسى و نظام را قبول دارند و اعتراض هاى گوناگون به فروعات مختلف، ربطى به اصلِ نظام و قانون اساسى ندارد.
البته کسی ممکن است بگوید احتمال دارد اگر رای گیری شود جمهوری اسلامی رای نیاورد. در پاسخ به این احتمال گفتنی است: احتمال به معناى عام امرى است که در هر جا راه دارد . مـثـلا در اتـاقـى که شما به استراحت پرداخته اید , احتمال هست سقف آن فرو ریزد , یا اگر براى اصـلاح سر و صورت به آرایشگر مراجعه مى کنید , احتمال دارد آرایشگر دچار جنون شده , به جاى اینکه با تیغ موهاى زیر گلوى شما را اصلاح کند , رگ گردنتان را قطع نماید نمى توان گفت این احتمالات وجود ندارند , ولى این احتمالات بسیار ضعیف است . شـکـى نـیـسـت هـیـچ عـاقلى به چنین احتمالاتى وقعى نمى نهد و آنها را سفیهانه و غیر عاقلانه مى شمارد . گاهى یک احتمال , قراین و شواهدى دال بر صحت دارد . این گونه احتمالات را «عقلایى» یا «احتمال به معناى خاص» مى نامیم . خردمندان به چنین احتمالاتى ترتیب اثر مى دهند و آنها را در زندگى بعید نمى دانند . مثلا اگر کسى در سقف اتاق شکافهایى مشاهده کند , احتمال عقلایى مى دهد سقف فرو ریزد , از این رو به بنا مراجعه مى کند, تا آن را تعمیر کند. بـا تـوجـه به این توضیح , مى توان به سئوال چنین پاسخ داد: احتمالى که در سئوال مطرح شده , احتمال عقلایى نیست , بلکه احتمال به معناى عام است ; پس جواب دادن به این احتمال , لزومى ندارد .
مـمـکن است کسى پافشارى کند و بگوید : در مسائلى مانند تعیین نوع حکومت , هر چنداحتمال ضـعـیـفـى وجود داشته باشد لکن چون محتمل بسیار اهمیت دارد باید به آن ترتیب اثر داد ; ولى خواهیم گفت : این احتمال در مورد هر نظام و حکومتى وجود دارد . فـرض کـنـیـد کسى بگوید : اگر در آمریکا انتخابات برگزار شود , مردم نظام دو حزبى کنونى را نمى پذیرند , پس باید رفراندوم برگزار شود . آیا فقط با این احتمال مى توان انتخابات مجدد برگزار کرد ؟ آیا تاکنون در کشورى – با هر شکل از حـکـومـت – انـتـخـابـاتـى به صرف احتمال و ادعا انجام شده است تا نظام جمهورى اسلامى هم چـنـیـن کـند ؟ اگر این ادعا را بررسى کنیم مستلزم تالى فاسد مهمى است ; توضیح آنکه :اگر مردم با انتخابات آزاد نماینده اى را برگزینند و پس از گذشت زمان اندکى احتمال داده شود راى دهـنـدگـان از نظر خویش برگشته اند , باید تقاضاى تجدیدانتخابات بشود ؟
همین احتمال در مـورد انـتـخـابـات ریـاست جمهورى , اعضاى شوراى شهر , شهرداران ومسوولان دیگرى که در نظامهاى مختلف از طریق انتخابات برگزیده مى شوند , نیز مطرح مى شود . اگـر در انـتـخـابـات به صرف احتمال تغییر نظر و راى مردم – که در هیچ زمانى منتفى نیست – انتخابات مجدد برگزار گردد , کار دولتها و حکومتها فقط برگزارى انتخابات مى شود آیا چنین امـرى در دنـیا پذیرفته است ؟ مشروعیت نظام و رأى مردم باید توجه کنیم انتخابات و مراجعه به آراى مـردم از دیـدگاه عقیدتى ما هیچ گاه مشروعیت آور نیست , تا با منفى شدن آراى عمومى , مشروعیت نظام باطل گردد . گـوایـنـکه آراى مثبت و موافق مردم , عامل تحقق حاکمیت دینى است ; یعنى اگر مردم موافق نباشند , حاکمیت دینى برقرار نمى گردد , چرا که چنین حاکمیتى با قهر وغلبه تحقق نمى یابد .
انـتخابات از نظر ما دو فایده دارد ; یکى اینکه با برگزارى آن و توجه به آراى مردم , آنها خود را در ایـجـاد حکومت دینى سهیم خواهند دانست ,و در نتیجه بیشتر و بهتر در حمایت از نظامى که به دست خودشان تحقق یافته ,مى کوشند , و آنگاه آرمانهاى مهم حکومت دینى تحقق مى یابد . فـایده دیگر این است که امام راحل قدس سره – بنیانگذار این نظام الهى – با تاکید بر اهمیت نقش مردم و آراى آنان مخالفان نظام را خلع سلاح کردند , زیرا آنان با تبلیغات مسموم خودقصد داشتند نـظـام اسـلامـى را , مـستبد جلوه دهند , ولى هنگامى که آراى مردم در این نظام مورد احترام و اهتمام باشد , حربه مخالفان از کار خواهد افتاد . نـظـامـهـایـى کـه مـشـروعـیت خویش را وامدار آراى مردم مى دانند , و به زعم سردمداران آنها هـمیشه باید آراى عمومى به نفع آنان باشد , تا مشروعیت شان محفوظ بماند , هیچ گاه بااحتمال تغییر در آراء مردم به انتخابات جدید مبادرت نمى کنند , و تاکنون کسى به آنها اشکالى نکرده است بـا ایـنکه به نظر مى آید این اشکال به صورت جدى , متوجه آنان است ; ولى وقتى مشروعیت نظام اسلامى به حکم الهى است – نه آراى مردم -ضرورتى ندارد که به صرف این احتمال ضعیف مسأله انتخابات مجدد را پیش کشید.( پرسشها و پاسخها، مصباح یزدى – محمد تقى به نقل از سایت تبیان)
البته کسی ممکن است بگوید احتمال دارد اگر رای گیری شود جمهوری اسلامی رای نیاورد. در پاسخ به این احتمال گفتنی است: احتمال به معناى عام امرى است که در هر جا راه دارد . مـثـلا در اتـاقـى که شما به استراحت پرداخته اید , احتمال هست سقف آن فرو ریزد , یا اگر براى اصـلاح سر و صورت به آرایشگر مراجعه مى کنید , احتمال دارد آرایشگر دچار جنون شده , به جاى اینکه با تیغ موهاى زیر گلوى شما را اصلاح کند , رگ گردنتان را قطع نماید نمى توان گفت این احتمالات وجود ندارند , ولى این احتمالات بسیار ضعیف است . شـکـى نـیـسـت هـیـچ عـاقلى به چنین احتمالاتى وقعى نمى نهد و آنها را سفیهانه و غیر عاقلانه مى شمارد . گاهى یک احتمال , قراین و شواهدى دال بر صحت دارد . این گونه احتمالات را «عقلایى» یا «احتمال به معناى خاص» مى نامیم . خردمندان به چنین احتمالاتى ترتیب اثر مى دهند و آنها را در زندگى بعید نمى دانند . مثلا اگر کسى در سقف اتاق شکافهایى مشاهده کند , احتمال عقلایى مى دهد سقف فرو ریزد , از این رو به بنا مراجعه مى کند, تا آن را تعمیر کند. بـا تـوجـه به این توضیح , مى توان به سئوال چنین پاسخ داد: احتمالى که در سئوال مطرح شده , احتمال عقلایى نیست , بلکه احتمال به معناى عام است ; پس جواب دادن به این احتمال , لزومى ندارد .
مـمـکن است کسى پافشارى کند و بگوید : در مسائلى مانند تعیین نوع حکومت , هر چنداحتمال ضـعـیـفـى وجود داشته باشد لکن چون محتمل بسیار اهمیت دارد باید به آن ترتیب اثر داد ; ولى خواهیم گفت : این احتمال در مورد هر نظام و حکومتى وجود دارد . فـرض کـنـیـد کسى بگوید : اگر در آمریکا انتخابات برگزار شود , مردم نظام دو حزبى کنونى را نمى پذیرند , پس باید رفراندوم برگزار شود . آیا فقط با این احتمال مى توان انتخابات مجدد برگزار کرد ؟ آیا تاکنون در کشورى – با هر شکل از حـکـومـت – انـتـخـابـاتـى به صرف احتمال و ادعا انجام شده است تا نظام جمهورى اسلامى هم چـنـیـن کـند ؟ اگر این ادعا را بررسى کنیم مستلزم تالى فاسد مهمى است ; توضیح آنکه :اگر مردم با انتخابات آزاد نماینده اى را برگزینند و پس از گذشت زمان اندکى احتمال داده شود راى دهـنـدگـان از نظر خویش برگشته اند , باید تقاضاى تجدیدانتخابات بشود ؟
همین احتمال در مـورد انـتـخـابـات ریـاست جمهورى , اعضاى شوراى شهر , شهرداران ومسوولان دیگرى که در نظامهاى مختلف از طریق انتخابات برگزیده مى شوند , نیز مطرح مى شود . اگـر در انـتـخـابـات به صرف احتمال تغییر نظر و راى مردم – که در هیچ زمانى منتفى نیست – انتخابات مجدد برگزار گردد , کار دولتها و حکومتها فقط برگزارى انتخابات مى شود آیا چنین امـرى در دنـیا پذیرفته است ؟ مشروعیت نظام و رأى مردم باید توجه کنیم انتخابات و مراجعه به آراى مـردم از دیـدگاه عقیدتى ما هیچ گاه مشروعیت آور نیست , تا با منفى شدن آراى عمومى , مشروعیت نظام باطل گردد . گـوایـنـکه آراى مثبت و موافق مردم , عامل تحقق حاکمیت دینى است ; یعنى اگر مردم موافق نباشند , حاکمیت دینى برقرار نمى گردد , چرا که چنین حاکمیتى با قهر وغلبه تحقق نمى یابد .
انـتخابات از نظر ما دو فایده دارد ; یکى اینکه با برگزارى آن و توجه به آراى مردم , آنها خود را در ایـجـاد حکومت دینى سهیم خواهند دانست ,و در نتیجه بیشتر و بهتر در حمایت از نظامى که به دست خودشان تحقق یافته ,مى کوشند , و آنگاه آرمانهاى مهم حکومت دینى تحقق مى یابد . فـایده دیگر این است که امام راحل قدس سره – بنیانگذار این نظام الهى – با تاکید بر اهمیت نقش مردم و آراى آنان مخالفان نظام را خلع سلاح کردند , زیرا آنان با تبلیغات مسموم خودقصد داشتند نـظـام اسـلامـى را , مـستبد جلوه دهند , ولى هنگامى که آراى مردم در این نظام مورد احترام و اهتمام باشد , حربه مخالفان از کار خواهد افتاد . نـظـامـهـایـى کـه مـشـروعـیت خویش را وامدار آراى مردم مى دانند , و به زعم سردمداران آنها هـمیشه باید آراى عمومى به نفع آنان باشد , تا مشروعیت شان محفوظ بماند , هیچ گاه بااحتمال تغییر در آراء مردم به انتخابات جدید مبادرت نمى کنند , و تاکنون کسى به آنها اشکالى نکرده است بـا ایـنکه به نظر مى آید این اشکال به صورت جدى , متوجه آنان است ; ولى وقتى مشروعیت نظام اسلامى به حکم الهى است – نه آراى مردم -ضرورتى ندارد که به صرف این احتمال ضعیف مسأله انتخابات مجدد را پیش کشید.( پرسشها و پاسخها، مصباح یزدى – محمد تقى به نقل از سایت تبیان)