خداوند در سوره فصلت، آيه 9ـ12، به مسئله زمان خلقت زمين و آسمان پرداخته است، و از ظاهر آيه اينگونه استفاده مي شود كه زمين و آسمان در مدت 8 روز خلق شده است:
« بگو: آيا شما به آن كس كه زمين را در دو روز آفريد كافر هستيد و براى او همانندهايى قرارمىدهيد؟! او پروردگار جهانيان است! . او در زمين كوههاى استوارى قرار داد و بركاتى در آن آفريد و موادّ غذايى آن را مقدّر فرمود، – اينها همه در چهار روز بود- درست به اندازه نياز تقاضا كنندگان! . سپس به آفرينش آسمان پرداخت، در حالى كه بصورت دود بود؛ به آن و به زمين دستور داد: (به وجود آييد [و شكل گيريد]، خواه از روى اطاعت و خواه اكراه!) آنها گفتند: (ما از روى طاعت مىآييم [و شكل مىگيريم]!) . در اين هنگام آنها را بصورت هفت آسمان در دو روز آفريد، و در هر آسمانى كار آن [آسمان] را وحى [و مقرّر] فرمود، و آسمان پايين را با چراغ هايى [= ستارگان] زينت بخشيديم، و [با شهاب ها از رخنه شياطين] حفظ كرديم، اين است تقدير خداوند توانا و دانا! »
از ظاهر آيه استفاده مي شود كه زمين و آسمان و مواد غذايي آن در هشت روز خلق شده است. آيات ديگر قرآن، آفرينش زمين و آسمان را در شش دوران بيان مي كند.[1]ظاهر سياق آيات نشان مي دهد كه با هم تعارض دارند. اما با اندك دقت در آيات در مي يابيم كه هيچ گونه تعارضي در آيات ديده نمي شود.
مفسران در پاسخ به اين سؤال مي گويند: آيه « و مواد غذايي زمين را در چهار روز مقدّر فرمود» منظور از چهار روز، تتمه چهار روز است. به اين ترتيب، در دو روز اول از اين چهار روز، زمين آفريده شد و در دو روز بعد ساير خصوصيات زمين، به اضافه خلقت آسمان ها در دو روز، مجموعاً شش روز (شش دوران) مي شود.
نظير اين تعبير در زبان عرب و تعبيرات فارسي نيز وجود دارد. براي مثال گفته مي شود؛ از اينجا تا مكه 10 روز طول مي كشد و تا مدينه 15 روز، يعني پنج روز فاصله مكه و مدينه است وده روز فاصله از اينجا تا مكه نه اينکه 10 روز فاصله از اينجا و 15 روز هم تا مکه که 25 روزشود.
بنابراين آيات قرآن، هيچ گونه تعارضي و تناقضي با هم ندارند، بلكه مفسر و توضيح همديگرند.[2]از اينجا روشن مي شود که قرآن با حقايق علمي تناقض ندارد، زيرا آيات قرآن وحي الهي و از طرف خداي عالم قادر حكيم نازل شده است؛ قطعاً خداوند عالم قادر حكيم كاري سخني نمي گويد که با علم متناقض باشد.[3]در هنگام تعارض ظاهري و اوليه بين آيات قرآن کريم و علم روزبايد دو احتمال داد :
1. خطا بودن مقدمات دلايل علم روز : يعني علمم دررسيدن به نتيجه اشتباه کرده و در بررسي خود دچار خطاگرديده است.
2. خطا در فهم دين: برخي افراد به ظاهر آيات نگاه مي کنند ولي به روايات ، شان نزول ها و ديگر علوم موثر در فهم آيات الهي توجه نمي کنند. آيت الله مشكيني در اين باره مي نويسند: در قرآن هرگز چيزي كه مخالف عقل، منطق و قطعيت علمي از طريق مشاهده و تجربه باشد؛ وجود ندارد و اگر علم موضوعي رابه طور قطع اثبات کند، مسلماً قرآن موافق آن خواهد بود نه متضاد و مغاير آن.[4]يعني دستاوردي در قرآن پيدا نمي شود که با علم قطعي در تضاد باشد .
همچنين استاد جعفر سبحاني مي فرمايد: از نظر متكلمان اسلامي هرگز تعارض علم و دين ممكن نيست، اگر چنين تعارضي اتفاق افتاد؛ حتماً يكي از دو طرف قضيه سست و بي پايه است . يا آن چه را كه دين ناميديم دين نيست. يا اينكه علم حالت قطعي ندارد.[5]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تفسير نمونه، مكارم شيرازي، ذيل آيه9 سوره فصلت.
2. تفسير الميزان، علامه طباطبايي، ذيل آيه 9 سوره فصلت.
3. مجمع البيان، طبرسي، ذيل آيه 9 سوره فصلت.
4. درآمدي به تفسير علمي قرآن، رضاي اصفهاني، انتشارات اسوه.
پي نوشت ها:
[1] . رک : اعراف/ 54 ؛ يونس/ 3 ؛ هود/ 7 ؛ فرقان/59 ؛ سجده/ 4 ؛ ق/ 38 ؛ حديد/ 4.
[2] . ر.ك؛ مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ذيل آيه 9 صوره فصلت، ر.ك؛ طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، قم، بنياد علمي و فكري علامه، ذيل آيه 9 سوره فصلت.
[3] . رضايي اصفهاني، محمد علي، در آمدي بر تفسير علمي قرآن، قم، انتشارات اسوه، 1376، چ1 ص30.
[4] . مشكيني، تكامل در قرآن، ص 25.
[5] . مجلة كلام، فم، وابسته به مؤسسه امام صادق ـ عليه السّلام ـ شماره 1، بهار 1371، ص 7.