خانه » همه » مذهبی » چرا در قرآن (جنه، جنتين، جنات،) آمده، ولي جهنم همواره به يك صورت به كار رفته است؟

چرا در قرآن (جنه، جنتين، جنات،) آمده، ولي جهنم همواره به يك صورت به كار رفته است؟

قرآن كتاب هدايت است و از راههاي مختلف اين رسالت را به انجام رسانده است؛ بشارت و وعده دادن به بهره‌مندي انسان‌هاي مؤمن و باتقوا از نعمت‌هاي اخروي و بهشتي و نيز ترساندن و وعيد به گرفتار شدن انسان‌هاي كافر و … به انواع عذاب‌هاي اخروي و دوزخي، از شايع‌ترين آن راهها مي‌باشد. به ‌گونه‌اي كه افزون بر ذكر انواع نعمت‌ها يا عذاب‌هاي اخروي دو واژة «جنة» و «جهنم» را زياد به كار برده است، ولي «جنة» به صورت‌هاي مختلف و حالت‌هاي مختلف مفرد، مثني و جمع و به شكل‌هاي اضافه شدن به چيزي و بدون آن مجموعاً 147 بار آمده است،[1]ولي «جهنم» تنها به يك شكل 77 مرتبه در قرآن به كار رفته است.[2] كه دليل آن هم مربوط به قواعد علم صرف است كه توضيح آن در پي مي‌آيد:
كلمات از نظر ادبي به اعتبارات مختلف تقسيمات گوناگوني دارند. مثلاً در يك تقسيم هر كلمه‌اي يا اسم يا حرف يا فعل است. و هر يك از اينها خود تقسيمات گوناگوني دارند، از آنجايي كه «جنة» و «جهنم» از نظر اين علم، اسم به حساب مي‌آيند به دو تقسيم از تقسيمات گوناگون اسم كه در يافتن پاسخ سؤال پرسشگر محترم نقش دارند اشاره مي‌شود:
1. اسم يا منصرف است يا غير منصرف: اسم متصرف اسمي است كه بتوان آن را به صورت‌هاي مثني، جمع، مصغر، و منسوب درآورد و غير منصرف آن است كه چنين نباشد.[3] و «جنة» چون اسم منصرف است به صورت‌هاي مفرد، مثني و جمع در قرآن آمده است. امّا «جهنم» اسم غير منصرف است و به همين جهت تنها به يك صورت (مفرد) در قرآن و روايات آمده است.
2. در يك تقسيم اسم يا معرب است يا مبني، و اسم معرب اسمي است كه اعراب مي‌پذيرد، يعني آخرش به اعتبار عوامل تغيير مي‌كند و اسم مبني اسمي است كه اعراب نمي‌پذيرد و آخرش هميشه ثابت است.[4] خود اسم معرب نيز داراي دو قسم است يعني يا منصرف است يا غير منصرف و اسم منصرف اسمي است كه اعراب كسره و تنوين را مي‌پذيرد و اسم غير منصرف اسمي است كه به خاطر وجود (اجتماع) دو سبب از اسباب نه گانه‌اي كه موجب منع از صرف هستند. مانند: معرفه (علم) بودن، عجمه (غير عربي بودن) و … كسره و تنوين را نمي‌پذيرد و اعراب رفعي آنها به ضمه و اعراب نصبي و جري آنها به فتحه مي‌باشد.[5]چون «جنة» اسم معرب منصرف است، كسره و تنوين را مي‌پذيرد و به اعتبار عوامل مختلف به صورت‌هاي جنةٌ، جنةٍ، جنةً و در جمع نيز به صورت‌هاي جناتٌ و جناتٍ مي‌آيد. امّا از آنجايي كه «جهنم» اسم غير منصرف است رفعش به ضمه؛ است: مانند «هذه جهنمُ التي يكذب بها المجرمون»[6] و جر و نصبش به فتحه است مانند:«و سيق الذين كفروا الي جهنمَ زمرا …»[7] و در حالت جري: «جعلنا جهنمَ للكافرين حصيرا» [8] در حالت نصبي علت غير منصرف بودن «جهنم» اين است كه كه در آن دو سبب از اسباب منع از صرف جمع شده است و آن عبارت است از علميت و عجمي بودن.[9] علم بودنش براي اين است كه بنابر قول اهل لغت، جهنم اسم براي آتش آخرت.[10] يا براي محل عذاب آخرت و وعده‌گاه كفار و ستمگران است.[11] و عجمي بودن آن هم بدين جهت است كه اين كلمه در اصل كمنّام بوده كه به قولي فارسي و به قول ديگر عبراني است.[12] و اگر هم اصلش عربي باشد و از «ركيتة جهنام»، يعني چاه عميق اخذ شده باشد علميت و تأنيت معنوي آن موجب غير منصرف شدن آن مي‌گردد.

نتيجة بحث:
 1. جهنم اسم غير منصرف است و به اين جهت مثني و جمع و … ندارد.
2. جهنم اسم غير منصرف است و به اين جهت كسره و تنوين نمي‌گيرد.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. راغب اصفهاني، مفردات الفاظ القرآن، بيروت، دارالکتاب.
2. آيت الله ناصر مكارم و ديگران، پيام قرآن، قم، مدرسة الامام علي بن ابيطالب ـ عليه السّلام ـ ، چ اول، 1370، ج6، ص 399 ـ 400.

پي نوشت ها:
[1] . ر.ك: محمّد فؤاد، عبد الباقي، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الكريم، تهران، انتشارات اسلامي، چاپ دوم، 1374، ص 229 ـ 232.
[2] . ر.ك: همان، ص 234 ـ 235.
[3] . ر.ك: طباطبايي، محمّد رضا، صرف ساده به ضميمة صرف مقدماتي، قم، دار العلم، چاپ سي و نهم، 1375، ص 82 و 235.
[4] . ر.ك: صرف ساده، همان، 271، و جامع المقدمات، با تصحيح و تعليقه مدرس افغاني، الهدايه في النحو، چاپ مكرر، 1372، ج2، ص 69 ـ 70.
[5] . جامع المقدمات، همان، ص 72 ـ 73.
[6] . الرحمن/ 43.
[7] . زمر/ 71.
[8] . اسراء/ 8.
[9] . ر.ك: ظهيري، عباس، تجزيه و تركيب و بلاغت قرآن، قم، دفتر تبليغات اسلامي، چاپ اول، 1372، ج2، ص 64 و افراسيابي نماوندي، علي، فروغي از قرآن، قم، بي‌نا، چاپ اول، 1373، ص 26.
[10] . ابن اثير، النهاية في غريب الحديث، تحقيق: طاهر احمد الزاوي، و محمود محمّد الطفاحي، قم، انتشارات اسماعيليان، چاپ چهارم، 1364، ج1، ص 312، و راغب اصفهاني، المفردات في غريب القرآن، دفتر نشر الكتاب، چاپ دوم، 1404، ص 102.
[11] . قريشي، سيد علي اكبر، قاموس قرآن، تهران، دار الكتب الاسلاميه، چاپ سوم، 1361، ج 2، ص 84.
[12] . ر.ك: همان.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد