در شماره قبل به بررسي رابطه انسان و دين و كاركردهاي دين كه شامل معنا بخشيدن به
حيات، بهداشت، سلامت و آرامش روان، سازگارسازى جهان درون و برون؛ كاهش رنج ها
پرداختيم. در اين شماره به ادامه كاركردهاي دين مي پردازيم. ان شاء الله كه ما رو
با نظراتتون ياري كنيد.
4.
هدفبخشى و ايدهآلپرورى
يكى از مهم ترين كاركردهاى دين
ارائه ايده آل و آرمان مطلوب است. ايده آل اصل يا موضوعى است كه مورد گرايش انسان
قرار گيرد و هدف تلاش ها و كوشش هاى او باشد. ايده آل موجب شكل گيرى نوع انتخاب
آدمى است. شخص به طور آگاهانه يا ناخودآگاه همه پديده ها را با آن مى سنجد و
ارزشداورى مى كند. ايدهآل از مختصات زندگى بشرى و از عناصر اساسى آن است. انسان
زمانى مى تواند از يك زندگى حقيقى برخوردار باشد كه آگاهانه براى خود ايدهآل و
آرمان انتخاب كند. انسان ها در طول تاريخ ايده آل هايى چون رفاه، ثروت، شهرت، مقام،
عشق، زيبايى، دانش و… انتخاب كرده اند ليكن بهترين ايدهآل آن است كه داراى شرايط
زير باشد:
1. منطقى باشد.
2. قابل وصول باشد.
3. تمايلات سودجويانه و
خودخواهانه و «من طبيعى» آدمى را كنترل كند.
4. در انسان چنان كششى ايجاد
كند كه از درون به سوى هدف اعلاى حيات حركت كند.
چنين آرمانى تنها از دين حق و
معناى دينى حيات بر مى خيزد.
«ميلر بروز» از قول «اينشتين»
مى گويد: «علم، ما را از آنچه هست آگاه مى كند و دين (وحى) است كه ما را به آنچه كه
سزاوار است كه باشد مطلع مى كند».
5. پاسخ به احساس تنهايى
يكى از رنج هاى بشر كه در
جهان صنعتى و پيدايش كلانشهرها به شدت رو به افزايش است، مسأله احساس تنهايى است.
منظور از احساس تنهايى در اينجا تنهايى فيزيكى يعنى جدايى از ديگران نيست؛ بلكه
گونه هاى ديگرى هم چون ناتوانى ديگران در پاسخ دهى به برخى از نيازهاى انسان، عدم
درك ديگران از شخص و يا سرگرمى ديگران به كار خود و جستجوى منافع خويش و عدم توجه
عميق، جدى، خيرخواهانه و ديگرخواهانه در جهت تأمين خواسته ها و نيازهاى شخص است.
به عبارت ديگر، انسان در اين
دنيا خود را در ميان انبوه مردمانى مى يابد كه همواره در بند خودخواهى هاى خويشند و
حتى اگر اعمالى به ظاهر نيك و مفيد به حال ديگرى انجام مى دهند عمدتاً آميخته به
انواع درخواست ها، گرايش ها و خودخواهى هاى ظاهر و پنهان است و كسى صد در صد به
خاطر «من» كارى براى «من» انجام نمى دهد. اما در نگرش دينى، انسان هيچ گاه تنها
نيست.
6. تقويت قدرت كنترل غرايز
از جمله خطراتى كه همواره
جامعه بشرى را مورد تهديد قرار داده و در عصر قدرت و تكنولوژى خطراتى صد افزون براى
بشريت به بار آورده لجام گسيختگى غرايز، خودخواهى ها و تمايلات سركش نفسانى است.
اين پديدة شوم نه تنها از جانب علم و دانش و فلسفه هاى بشرى مهارشدنى نيست، بلكه
اربابان قدرت و دانش را نيز به اسارت خود درآورده و علم و تكنولوژى را نيز در اين
جهت، استخدام كرده است.
آن عامل نيرومندى كه انسان را
از اسارت هواهاى نفسانى آزاد ساخته و قدرت رويارويى با طغيان هاى زندگىسوز نفس
اماره را مى بخشد، ايمان استوار دينى است.
«استايوفسكى» مى گويد: «اگر
خدا (دين) نباشد همه چيز مباح است». يعنى غير از خداباورى و ايمان مذهبى هيچ عامل
ديگرى توان بازدارندگى از اعمال ضداخلاقى، بيمارى بىعدالتى، تجاوز و فساد و تباهى
و رام كردن نفس اماره و سركش آدمى را ندارد.
7. ديگر كاركردها
افزون بر آنچه گذشت كاركردهاى
روانشناختى، فراروانشناختى، روان تنى و جسمانى ديگرى براى دين ذكر شده كه به ذكر
عناوين آنها بسنده نموده و خواننده عزيز را به مطالعه و جستجوى بيشتر در اين زمينه
فرا مى خوانيم:
1. بهداشت و سلامت جسمانى، طول
عمر، پايدارى در فعاليت هاى فيزيكى، تقويت سيستم ايمنى و دفاعى بدن، تسريع در
بهبودى و كوتاه كردن دوران درمان.
2. ايجاد خضوع، تعبد و تسليم
در جهانى آكنده از سرگردانى و تعارضات فكرى.
3. عشق و محبت، پاسخ به غرايز
فرامادى بشر و ايجاد لذت هاى فراجسمانى، تصفيه غم ها و جذب شادى ها.
4. كاهش اضطراب، ترس ها و وحشت
ها؛ به ويژه ترس از مرگ.
5. افزايش قدرت كنترل و مديريت
ذهن (سايكو سيبرنيتك) و تصويرسازى ذهنى.
6. هويتبخشى، انسجام و تعادل
شخصيت ، رهايش از آشفتگى و هماهنگ سازى افكار و احساسات.
7. شجاعتآفرينى و افزايش قدرت
پايدارى در برابر دشمنان و زورمندان.
8. بهداشت و سلامت روح و حقيقت
برين وجود آدمى.
9. ايجاد وقار و سنگينى و دورى
از جلفى و سبكى.
10. كاهش و كنترل عمليات جنسى.
جمعبندى اين نوشتار را با
سخنى از «ميلتون يينگر» به پايان مى بريم. او در مقاله «دين و نيازهاى فرد» مى
نويسد: «در پزشكى روان تنى وقتى نكات زير را ملاحظه كنيم، ارزش دين آشكار مى شود:
1. دين، انسان را به يك فلسفه
حيات مسلح مى كند و به عقل وى روشنگرى لازم را مى بخشد. دين براى يك فرد نقشى را
ايفا مى كند كه قطبنما براى يك كشتى و در درياى زندگى جهت و راهنمايى در اختيار او
مى نهد.
2. دين بر اراده انسان تأكيد
مى نهد، آن را تقويت و فرد را كمك مى كند تا به فرمان هاى عقل گردن نهد.
3. دين نيازهاى اساسى روح، به
ويژه نياز به عشق و جاودانگى را، تحقق مى بخشد.»
پينوشتها:
ـ تا نِه گي دو كه نه تن، حس
مذهبي يا بعد چهارم روح انساني، ترجمه مهندس بياتي، ص14.
ـ آلكسيس كارل، نيايش، ترجمه
دكتر علي شريعتي، ص55، تهران، تشيع.
ـ شهيد مطهري، يادداشتها، ج
4، ص 151.
ـ همان.
ـ دكتر صفدر صانعي، آرامش
رواني و مذهب، ص8، قم، پيام اسلام، چاپ ششم، 1350.
ـ همان، ص6.
ـ فريد وجدي، دايرة المعارف،
به نقل از: شهيد مطهري، يادداشتها، ج 4، تهران، قم، صدرا.
ـ روم/ 10.
ـ جهت آگاهي بيشتر بنگريد:
حميدرضا شاكرين؛ دين شناسي(پرسشها و پاسخهاي دانشجويي) قم ، معارف.
ـ اين مسئله اساساً مقولهاي
معرفتي است، از اين رو در بحث از كاركردهاي معرفتي دين تحت عنوان «پاسخ به پرسشهاي
بنيادين» بررسي شد، ليكن به لحاظ كاركردهاي مهم روانشناختي آن در اينجا نيز به آن
اشاره ميشود.
ـ karl gustave jung, See:
“Modern Man in searh of Asoul” p.284. Also: His “Philosophy of Religion.
ـ پيتر آلستون، ملتون يينگر،
محمد لگنهاوزن، دين و چشماندازهاي نو، ترجمه غلامحسين توكلي، ص 163، انتشارات
دفتر تبليغات اسلامي قم، بوستان كتاب قم، 1376.
ـVictor Frunkle.
ـ Superlogo.
ـ جهت آگاهي بيشتر بنگريد:
مجموعه مقالات اولين همايش نقش دين در بهداشت روان، ص 164ـ 167.
ـ ملكم هميلتون، جامعه شناسي
دين، ترجمه محسن ثلاثي، ص 179.
ـ خوش بيني داراي گونههاي
مختلف مثبت و منفي است. آنچه در اينجا مورد نظر است خوشبيني حقيقت و سازنده است.
ـ اسلام و بهداشت روان، ج 2،
ص 245.
ـ see: porseman .P.Lyons,
J.S., Larsin, D.B. and Starnin, j.j (1990) (Religious belief, Depression, and
Amlulation Stutus in eldery woman with Borken Hips. American journd .psychatiry,
147-758-766.
ـ Willer.
ـ Meador.
ـ جهت آگاهي بيشتر بنگريد:
الف. دكتر احمدعلي نور بالا،
شواهد پژوهشي در رابطه بين وابستگي مذهبي و افسردگي (مقاله) اسلام و بهداشت روان،
مجموعه مقالات، ج 1، ص 17-20.
ب. دكتر قربانعلي اسداللهي،
رابطه اعتقادات مذهبي در درمان بيماريهاي افسردگي مقاله (نقش دين در بهداشت روان)
مجموعه مقالات ص 41-47.
ـ see: Gartner,J. Larson,
D.B., Allen, G. )1991(. Religious commitments and mental Health: A Review of the
Empirical Literature, Joural Psychology and Theology, 19,6-26.
ـ Adlof.
ـ Smart.
ـ Autar.
ـ Dauids.
ـ Loch.
ـ Hughes.
ـ Adolf, E,M. Smart,R.G
)1485( Drug use and Rse and Religious affiliation, Feelings, British journal of
Addiction.
نيز بنگريد: اسلام و بهداشت
روان مجموعه مقالات( ج 2، ص 23، قم، معارف، چاپ اول، 1382.
ـ شهيد مطهرى، يادداشت ها، ج
3، ص 389، قم و تهران: صدرا، چاپ سوم، 1382.
ـ Comstock.
ـ Partridge
ـ Comstock, G.r Partidge,
K.B. )1472( Church Abandance and Health. Journal of Chronic Disease. 25.665.672.
ـ Darakeh.
نيز بنگريد: اسلام و بهداشت
روان، ج 1، ص 237-243.
ـ دكتر محمد قهرمانى و…،
بررسى تأثير روزهدارى بر وضعيت سلامت روانى (مقاله) نقش دين در بهداشت روان، ج1، ص
244، قم، معارف، چاپ اول، 1382.
ـ see Glenn N.D. Weaver. C.N
)1987( Multivariate, Multisurvey study Of Marriage, 40,267-282
see also: Sporawski.
M.j,Houghson M.J.)1987( preceriptions for Happy marriage Adjustment and
Satisfaction of Couples married so or more yearly, family coordinator, 27, 321,
327.
ـ بنگريد:الف. دكتر باقر
غبارى بناب، مطالعاتى در قلمرو مشترك دين و روان شناسى (مقاله)، ص 100، حوزه و
دانشگاه (فصلنامه)، شماره 29، زمستان 80.
ب. دكتر محمد قهرمانى،
و… بررسى تأثير روزه دارى بر وضعيت سلامت روانى (مقاله)، دين و بهداشت روان، ج 1،
ص 244، قم، معارف، چاپ اول، 1382.
ـ بنگريد: دكتر على نقى
فقيهى، بهداشت و سلامت روان در آيينه علم و دين، ص 85، قم، حيات سبز، 1384، چاپ
اول.
ـ جهت آگاهى بيشتر در اين
زمينه بنگريد: دكتر عبدالله نصرى، فلسفه آفرينش، ص 49 – 73، قم، معارف، چاپ اول،
1382.
ـ الثقافة الاسلامية، ق: شهيد
مطهرى، يادداشت ها، ج 4، ص 188، تهران: صدرا، دوم، 1382.
ـ بنگريد: جوادى آملى،
انتظار بشر از دين، ص 46 – 47، قم، اسراء، چاپ اول، 1380.
ـ مطهرى، تعليم و تربيت در
اسلام، تهران و قم: صدرا، 1368.
ـ بنگريد: الف. همو، حكمت ها
و اندرزها، ص 3. ب. همو، امدادها و غيبى در زندگى بشر، ص 86.
ـ Psychologic.
ـ Parapsychologic.
ـ Psychosomcetic.
ـ بنگريد: الف. اسلام و
بهداشت روان، مجموعه مقالات اولين همايش بين المللى «نقش دين دربهداشت روان»، ج 1،
ص 28 و 187 – 153، قم، معارف، چاپ اول، 1382. ب. همان، ج 2، ص 27. ج. پت كورى،
بازگشت به دعا در آستانه هزاره سوم، ترجمه عزيزالله صوفى سياوش.
ـ بنگريد: الف. ويليام جيمز،
دين و روان، ترجمه مهدى قائنى و… ب. شهيد مطهرى، يادداشت ها، ج 4، ص 196، قم و
تهران، صدرا، چاپ دوم، 1382.
ـ بنگريد: الف. همان، ص 158 و
159. ب. همان، ج 7، ص 15-19. ج. همو، امدادهاى غيبى در زندگى بشر، ص 39، قم: صدرا،
چاپ هفتم، 1374.
ـ مجموعه مقالات اولين همايش
دين در بهداشت روان، ص 167، قم، نويد اسلام، چاپ اول، 1377.
ـ همان.
ـ بنگريد: شهيد مطهرى،
يادداشتها، ج 4، ص 122.
ـ Psychocyberentic.
ـ بنگريد: مجموعه مقالات
اولين همايش نقش دين در بهداشت روان، ص 165، قم، نويد اسلام، چاپ اول، 1377.
ـ شهيد مطهرى، حكمت ها و
اندرزها، ص 47.
ـ همو، يادداشتها، ج 4، ص 123
و 158-159.
ـ همان، ص 154.
ـ بنگريد: الف. ويليام جيمز،
دين و ران، ترجمه مهدى قائنى. ب. شهيد مطهرى، همان، ص 169.
ـ مجموعه مقالات اولين همايش
نقش دين در بهداشت روان، ص 167.
ـ Milton Yinger.
ـ Religion and Individual
Needs” in Seentific Stady of Religion, p.1777-196.
ـ آلستون، م. يينگر، م.
لگنهاوزن، دين و چشم اندازهاى نو، ترجمه غلامحسين توكلى، ص 162.